دانلود اپلیکیشن اندروید

کامپیوتر Macintosh: لبخند اپل به دنیای کامپیوترهای کوچک که ماندگار شد

کامپیوتر Macintosh: لبخند اپل به دنیای کامپیوترهای کوچک که ماندگار شد

Macintosh یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ کمپانی اپل است که قبل و بعد از عرضه آن کلی داستان ریز و درشت راجع به این کمپانی و افراد کلیدی آن مثل استیو جابز وجود دارد.

اما تا به امروز مکینتاش یکی از کلیدی‌ترین بخش‌های اپل محسوب می‌شود. تا به این حد که خط تولید همه مدل‌های کامپیوتر این کمپانی با نام مک شناخته می‌شود.

مکینتاش از چند لحاظ اهمیت بسیار ویژه‌ای در زمان رونمایی‌اش داشت. شاید اولین نکته‌ای که در آن زمان بسیار مکینتاش را حائزاهمیت قرار می‌داد، این موضوع بود که مدیر این پروژه آقای استیو جابز فقید و مشهور بود. او در آن زمان با هیئت مدیره اپل مشکلات زیادی را داشت و پروژه مکینتاش در آن زمان معنای زیادی برای او داشت.

اما چگونه مکینتاش به یکی از مهم‌ترین محصولات اپل بدل شد؟ در ادامه نگاهی به توسعه این کامپیوتر و سخت‌افزار آن می‌اندازیم. با کاروتک همراه باشید.

شروع توسعه

در سال ۱۹۷۸، اپل مشغول تولید و توسعه پروژه لیسا بود و قصد داشت که کامپیوتر نسل بعدی‌اش را توسعه و معرفی کرد. این پروژه به هدف هجوم به محیط‌های کاری در حال توسعه داشت. در سال ۱۹۷۹ استیو جابز راجع به اهمیت حضور رابط کاربری گرافیکی آموخته بود؛ او ایده رابط کاربری گرافیکی را در «پارک زیراکس» آموخته بود.

او آن‌قدر تحت تاثیر رابط کاربری قرار گرفته بود که تمام اعضای تیم توسعه اپل را به این پارک فرستاد تا بیشتر راجع به رابط کاربری یاد بگیرند. بعد از تمامی این اتفاق‌ها، جابز که در آن زمان مدیر پروژه لیسا بود خیلی سریع تیمش را متقاعد کرد که باید از رابط کاربری گرافیکی در پروژه لیسا استفاده کنند.

در آن زمان، پیاده‌سازی رابط کاربری گرافیکی فراتر از حد توان میکروپردازنده‌ها بود اما استیو جابز به هر حال می‌خواست که این اتفاق بیافتد و همین موضوع باعث شد که نزاع‌های داخلی زیادی در کمپانی اپل صورت بگیرد و خیلی‌ها از استیو جابز درخواست می‌کردند که این موضوع را در لیسا عملی نکنند. اما استیو جابز اصرار داشت که پروژه لیسا حتما باید به رابط کاربری مجهز باشد.

در آن زمان پردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰ رونمایی شده بود که به توسعه‌دهنده‌ها کامپیوترهای شخصی اجازه می‌داد که بتوانند کامپیوترهای کوچک را با قدرت بسیار بیشتر بسازند. در آن زمان کامپیوترهای قدرتمند که می‌توانستند رابط کاربری گرافیکی داشته باشند اندازه یک اتاق بودند و حالا موتورولا ۶۸۰۰۰ این موضوع را برای توسعه‌دهنده‌ها بسیار ساده‌تر از گذشته کرده بود.

در سال ۱۹۸۲، تقریبا طراحی کلی لیسا و رابط کاربری آن به پایان رسیده بود اما استیو جابز هیچوقت راضی نبود و دوست داشت که مدام تغییراتی در آن ایجاد کند و آن را بهبود بدهد. به همین خاطر بود که هیئت مدیره اپل تصمیم گرفت که استیو جابز را از این پروژه بردارد و به همین سادگی استیو جابز از پروژه خودش در کمپانی خودش اخراج شد.

تصویر استیو جابز در کنار کامپیوتر پروژه LISA

در همان زمان که پروژه لیسا قرار بود اولین کامپیوتر شخصی همراه با رابط کاربری گرافیکی شود، جف راسکین پروژه مکینتاش را شروع کرد. مکینتاش قرار بود که نسخه ارزان‌تر و اقتصادی لیسا باشد. این کامپیوتر قرار نبود که از رابط کاربری گرافیکی پشتیبانی کند و به جای آن سیستم عامل متن محور داشت. مکینتاش اولین کامپیوتر اپل بود که دکمه Command روی آن پیاده‌سازی شده بود که به افراد مختلف کمک می‌کرد که خیلی راحت پنل دستوری را اجرا کنند و دستورهای متنی خود را روی آن بنویسند.

جف راسکین شروع به استخدام افراد مختلف کرد که بعضی از اعضای اصلی مک در زمان جف راسکین به این پروژه پیوستند. به عنوان مثال اندی هرتزفیلد افسانه‌ای هم در آن زمان به درخواست جف راسکین به تیم پیوست. اسامی مهم دیگری هم به این تیم اضافه شدند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به کریس اسپنوزا، برایان هاوارد، بیل اتکینسون و بروس هورن اشاره کرد. پروژه مکینتاش به آرامی پیش می‌رفت تا این که به پیشنهاد مایک مارکولا، استیو جابز به عنوان رهبر به پروژه مکینتاش پیوست.

استیو جابز از استیو وازنیاک درخواست کرد که به تیم مکینتاش بیپوندد و او تا حد زیادی طراحی این کامپیوتر را انجام داد اما در سال ۱۹۸۱، وازنیاک سانحه هواپیمایی وحشتناکی را تجربه کرد که باعث خروج او از کمپانی شد. در آن زمان جان اسکالی به عنوان مدیرعامل به درخواست استیو جابز به کمپانی پیوسته بود. وازنیاک بارها در مصاحبه‌های مختلف گفته است که اپل، موفقیت مکینتاش را مدیون جان اسکالی است که به خوبی توانست بازار مناسبی برای این کامپیوتر ایجاد کند.

بعد از این که وازنیاک از کمپانی جدا شد، استیو جابز به تنهایی طراحی مکینتاش را ادامه داد و آن را تکمیل کرد. در آن زمان اپل تیم طراحی محصول نداشت و طراحی محصول‌ها با برین استورم و ایده‌های تیمی شکل می‌گرفت. تیم مکینتاش هم ایده‌های خود را به جابز می‌دادند و جابز ایده‌هایی که دوست داشت را در طراحی مکینتاش پیاده‌سازی می‌کرد.

توسعه سخت‌افزار

اولین بردی که برای مکینتاش در نظر گرفته شده بود، بر اساس طراحی جف راسکین بود که بورل اسمیت آن را پیاده‌سازی کرد. این کامپیوتر داری ۶۴ کیلوبایت رم، پردازنده میکرو ۸بیتی موتورولا ۶۸۰۹E بود و می‌توانست از ۲۵۶ در ۲۵۶ پیکسل سیاه و سفید پشتیبانی کند. اما باد تریبل بسیار کنجکاو بود که آیا می‌تواند سیستم طراحی گرافیکی کاربری لیسا را در مکینتاش هم پیاده‌سازی کند.

با همکاری جف راسکین و باد تریبل، نه تنها آن‌ها موفق شدند که پردازنده میکرو مکینتاش را به موتورولا 68000 تغییر، بلکه توانستند فرکانس پردازشی آن را از ۵ مگاهرتز به ۸ مگاهرتز افزایش بدهند. البته باز هم نیاز بود که پروژه مکینتاش ارزان‌تر از لیسا محسوب بشود و به همین خاطر مقدار رم مکینتاش در مقایسه با پروژه لیسا کمتر بود.

طراحی داخلی نهایی مکینتاش از ۶۴ کیلوبایت رام و ۱۲۸ کیلوبایت رم استفاده می‌کرد. در آن زمان این اعداد بسیار طوفانی بودند چون کمپانی‌ها در بهترین حالت ممکن در آن زمان از رام‌های نهایتا ۸ کیلوبایتی استفاده می‌کردند. با این که مکینتاش فضای اضافه‌ای برای افزایش مموری نداشت اما رم آن به ۵۱۲ کیلوبایت قابل ارتقا بود. در آن زمان، برای رم ۱۲۸ کیلوبایتی از ۱۶ اسلات و جایگاه مموری استفاده می‌شد که ۱۶امین جایگاه قابل تغییر بود و اگر کسی دوست داشت می‌توانست ۲۵۶ کیلوبایت مموری را در آن قرار بدهد.

برای مانیتور و تصویر نهایی از صفحه‌ای ۹ اینچی استفاده می‌شد که می‌توانست وضوح تصویر ۵۱۲ در ۳۴۲ پیکسل را با پنل مونوکرومی ارائه بدهد که در آن زمان هم جذابیت بسیار زیادی برای خودش داشت. کامپیوتر کوچک اما پرتوانی برای زمان خودش که با قیمتی قابل قبول، خیلی از کمپانی‌ها خواهان داشتن آن می‌شدند.

معرفی و عرضه مکینتاش

معرفی مکینتاش دوران بسیار عجیبی برای اپل بود. استیو جابز به یکی از معروف‌ترین کارگردان‌های هالیوود یعنی ریدلی اسکات ۱.۵ میلیون دلار پرداخته بود که تبلیغی برای مکینتاش بسازد. این تبلیغ معروف به قدری موفق بود و استقبال خوبی از آن شد که یکی از معروف‌ترین مارکترهای آن زمان که با اپل کار می‌کرد، راجع به تبلیغ گفت که این تبلیغ حتی از خود مکینتاش هم موفق‌تر بود. این تبلیغ هرچند توهین بزرگی به IBM در آن زمان محسوب می‌شد و مکینتاش را به صورت کامل معرفی نکرد. این تبلیغ اذعان داشت که اپل به زودی از مکینتاش رونمایی خواهد کرد. در ادامه می‌توانید این تبلیغ را مشاهده کنید.

مکینتاش برای استیو جابز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. او از پروژه لیسا که تمام وقت و انرژی‌اش را روی آن گذاشته بود، اخراج شد. پروژه مکینتاش راه خوبی برای استیو جابز بود که بتواند انتقام خود را از هیئت مدیره بگیرد. رونمایی مکینتاش در کنفرانس مطبوعاتی مکینتاش بین مردم، یکی از ماندگارترین کی‌نوت‌های استیو جابز فقید را رقم زد و بعد از آن استیو جابز به یکی از محبوب‌‌ترین‌ چهره‌های صنعت کامپیوترهای شخصی بدل شد.

مردم سر و صدای زیادی حین رونمایی از مکینتاش به راه انداختند. اما زمانی این سر و صداها اوج گرفت که استیو جابز مکینتاش را روشن کرد و مکینتاش به حضار و به دنیا سلام داد. در آن زمان استیو جابز یکی از بزرگ‌ترین لبخند‌های زندگی‌اش را زد تا جایی که اندی هرتزفیلد بارها گفته است که هیچ‌وقت استیو جابز را انقدر خوشحال ندیده است. در ادامه می‌توانید ویدیو کی‌نوت معروف او را مشاهده کنید.

بعد از عرضه، مکینتاش نتوانست به هدف اصلی اپل برسد؛ مقدار فروشی که آن‌ها در نظر داشتند کمی بیشتر از واقعیت بود. با این که در نهایت مکینتاش تعداد قابل توجهی فروخت و می‌توان فروش کلی آن را خوب حساب کرد اما به خاطر خرج و مخارج زیادی که توسعه و مارکتینگ این کمپانی برای مکینتاش در نظر گرفته بود، آن‌ها قصد داشتند که بتوانند به سود نهایی که مدنظر داشتند برسند. در تصمیم‌گیری اشتباه، جان اسکالی قیمت مکینتاش را تقریبا هزار دلار افزایش داد که فروش این محصول بسیار کمتر از گذشته شد.

در نهایت مکینتاش با مدل‌های مختلفی در ادامه عرضه شد که باز هم مساله اصلی آن برطرف نشده بود. در آن زمان مایکروسافت از ویندوز رونمایی کرده بود که در کنار رابط کاربری گرافیکی، به مردم اجازه می‌داد که بتوانند تغییراتی را به دلخواه خود در آن ایجاد کنند. مساله‌ای که استیو جابز شدیدا مخالف آن بود و دوست داشت که محصول‌های اپل همگی End-To-End باشند.

بعد از مکینتاش بود که استیو جابز توسط جان اسکالی و هیئت مدیره اپل از این کمپانی اخراج شد. اما تا همین امروز مکینتاش یا به اختصار مک، یکی از مهم‌ترین لاین‌های تولید اپل محسوب می‌شود که خیلی از محصول‌های اپل مثل مک بوک، آی مک، مک مینی و مک پرو با این اسم به بازار عرضه می‌شوند.

نظر شما چیست؟

منابع نوشته
برچسب‌ها
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو