فرنچایز Ace Combat برای اولین بار در سال ۱۹۹۲ بر روی کنسول PlayStation عرضه شد و بعدها هم بر روی آخرین سریها از دستگاههای آرکید. تا آن زمان بازیهای شبیهسازی پرواز چیزی جز چند پیکسل بهم چسبیده و یک نقطه برای به وجود آوردن شلیک موشکها نبودند. اما کنسول سونی توانست برای اولین بار تجربه یک پرواز هیجانانگیز را در پلتفرمی سه بعدی به مخاطب خود نشان دهد و به تدریج برای خود داستانی دست و پا شکستهای ایجاد کرده و زندگی پر افتخار خود را آغاز کند. از آن زمان به بعد شاهد عرضه عنوانهاای متعدد از این سری بازی بودیم، به طوری که از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۶ شاهد عرضه 6 عنوان از این سری بازی بودیم که به طور میانگین هر 2 سال یک نسخه تحسین برانگیز منتشر میشد. در کنار این تفاسیر از سال۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ دیگر شاهد عرضه این بازی نبودیم که باعث تعجب است. دلیل اصلی این موضوع چیزی به جز خستگی طرفداران از عنوانهای قبلی که به صورتی یک چرخه در آمده بودند، نبود. بازیهای Ace Combat دیگر چیزی جز یک بازی تکراری همراه با داستانی سرهمبندی شده نبودند و دیگر نمیتوانستند مخاطبین قدیمی خود را راضی به خرید نسخه بعدی بکنند.
پس تمامی اینها گذشت و حالا بعد از گذشت 11 سال از عرضه آخرین نسخه از بازی رو به رو هستیم؛ با یکی از قویترین و زیباترین شبیهسازیهای هواپیما که تا به حال ساخته شده است. دنیایی زیبا و مملو از جزییات و سندباکسی که هرچیزی در آن میتواند اتفاق بیافتد؛ در یک آن شما در آسمانی زیبا و آفتابی به سر میبرید در حالی که چند دقیقه بعد هوا به صورتی طوفانی میشود که برای حفظ جان خود باید به هر راهی متوصل بشوید. گیمپلی بازی از همیشه غنیتر شده است و به ریشههای خود بسیار وفادار مانده است. داستان بازی از همیشه عمیقتر است و حتی شاید شما را یاد لحظاتی از بازی «متال گیر سالید» بیاندازد.
تمامی اینها محقق نمیشد اگر استودیو Bandai Namco تحقیق و توسعه ی خود را بر روی موتور گرافیکی Unreal Engine 4 به خوبی انجام نمیداد. زیبایی و جذابیتهای بصری بازی در این وسعت غیر قابل انکار است؛ مخصوصا طراحی سیستم جدید تغییر آب و هوای خودکار در بازی که شوق پرواز را به حداکثر خود رسانده است. در تمامی مراحل بازی یک تجربه پایدار را خواهید داشت و خبری از افت فریم ناگهانی نخواهد بود. طراحی جتهای جنگی بسیار دقیق و با تمرکز بالا کار شده است و میتوانید انتظار یک شبیهسازی بسیار نزدیک به واقعیت همراه با تنوع نسبتا بالای جنگندهها را داشته باشید. شخصیسازی جنگندهها قولی است که استودیو توسعه دهنده وعده آن را به بخش چندنفره بازی موکول کرده و در بخش داستانی نباید انتظار بالایی در زمینه شخصیسازی داشته باشید.
موسیقی بازی یکی از بزرگترین نقاط قوت در این سری بازیها به شمار میرود. از سالیان پیش شاید بسیاری از مخاطبان بازیهای Ace Combat را فقط برای تجربه موسیقی منوی بازی بارها دوباره دیسک را در دستگاه خود قرار میدادند و به آن گوش میکردند. کاری که دوباره در این نسخه به آن به شدت پرداخته شده و هویت خود را از دست نداده است. تولید قطعات مشخص برای تک تک بخشهای بازی و داستان یکی از نکات قابل ذکر است که در کنار استایل شرقی همراه با کمی المانهای موسیقی غربی یک تجربه ناب را برای مخاطب به ارمغان میآورد.
شاید در بین تمامی بخشهای بازی، تنها بخشی که کمتر دستخوش تغییرات شده، بخش گیمپلی بازی است؛ جایی که همانند نسخههای پیشین کار سختی در کنترل و هدفگیری جت جنگی خود دارید و مراحل پیچیدهای باید سر بشود تا بتوانید یک حمله موفق را انجام دهید. اگر شما برای اولین بار به سراغ این بازی میآیید حتما بخش راهنمای اول بازی را جدی بگیرید، زیرا در ادامه به آن به شدت احتیاج پیدا خواهید کرد. در بازی همچنان سلاحهای مختلفی برای جت شما وجود دارد و با انجام هر ماموریت با توجه به امتیازاتی که کسب کردهاید قادر خواهید بود تا آنها را ارتقا و یا تغییر دهید. تنوع ماموریتها در بازی به کمک قابلیتهای
موتور گرافیکی نسل هشتمی بازی تجربهای بسیار هیجانانگیزتر از قبل برای شما به همراه خواهد آورد. حال شاهد تعقیب و گریز در هوای طوفانی، بارانی و برفی هستیم و در کنار آن، شبها قادرید با پرواز در فاصلهای کوتاه نسبت به زمین اهداف و موقعیتهای حمله خود را شناسایی کنید؛ ولی باید بسیار مراقبت باشید که دست از پا خطا نکنید زیرا هوش مصنوعی بازی بسیار پیشرفت کرده است و قادر به شناسایی شما در یک حرکت است.
همچنین در گیمپلی بازی ماموریتهای سورپرایزکننده نیز وجود دارند که درجه چالش این ماموریتها بسیار بالاست و بنابراین به این راحتی نمیتوانید از پس این ماموریتها برآیید. به عنوان مثال در ماموریتی از بازی باید جنگنده خود را از یک پایگاه زیرزمینی و دور از چشم رادارها رد کنید! کمی تصور کنید که یک جنگنده را زیرزمین هدایت کنید.
در سوی دیگر داستان بازی با محوریت شخصیت Avril Mead حال و هوای خود را عوض کرده است و دیگر شما در اتمسفر یک خلبان که درگیر مشکلات و دغدقههای زندگی خانوادگی خود در حین یک جنگ تمام عیار است، نخواهید بود و به جای آن شما نقش یک مکانیک جنگنده را خواهید داشت که در هنگام پرواز با یک جت قدیمی که خود آن را تعمیر کرده به در گیری میان نیرو های Osean و Eursean بر میخورد و دستگیر میشود و در ادامه داستان قادر خواهید بود با خلبانهای افسانهای قسمتهای قبل دوباره روبهرو شوید و با آنها پرواز و یا مقابله کنید و این نکته مهمی است که به آن در داستان توجه شده است؛ پایبندی به ریشههای داستانی و احترام به کاراکترهای قدیمی آن. نحوه روایت داستان همانند گذشته توسط میانپردههای دلنشین بازی تلفیق شده با موسیقی دلانگیز آن است. البته در این قسمت از بازی توجه زیادی به دیالوگهای رد و بدل شده در ماموریتهای بازی دارد و اگر توجه زیادی به این دیالوگها نکنید شاید نکات مهمی را از دست بدهید.
بخش چندنفره بازی در عین سادگی ولی دارای جذابیتهای خاص خود است. جدا از داشتن مهارتهای فردی که شما ملزم به کسب آنها در طول بازی هستید، سیستم پاداشدهی بازی به صورت عادلانهای کار شده است. طوری که هیچگاه احساس نخواهید کرد که بدون پرداخت پول قادر نخواهید بود به پیشرفت قابل توجهی در بخش چند نفره دست یابید زیرا مهمترین فاکتور در این قسمت از بازی مهارتهای شما در مانور در آسمان است.
در انتها بازگشت پرقدرت این فرنچایز قدیمی صنعت بازی شاید پدید آورنده بسیاری از خاطرات در ذهن بازی بازان قدیمی باشد و با توجه به بازخوردهای مثبتی که این نسخه از بازی دریافت کرده است، به نظر نخریدن بازی برای علاقهمندان باید کار دشواری باشد؛ در کنار این تفاسیر وجود نداشتن هیچگونه سیزن پس و بستههای الحاقی پولی در کنار بازی در زمان انتشار باعث دلگرمی ویژهای در علاقهمندانی شده که هر چه بیشتر منتظر بازگشت عنوان محبوبشان به دنیای بازیهای ویدئویی بودند.
با بیش از یک دهه غیبت، سری «ایس کامبت»، بدون شک بازگشت شکوهمندانهای داشته و اگر از طرفداران قدیمی این سری باشید، قطعا وسوسه خواهید شد که این قسمت جدید و متفاوت را تجربه کنید. از جلوههای ویژه بصری رضایتبخش تا گیمپلی سرگرمکننده و موسیقی گوشنواز، این بازی همه المانهای خوب را در خود جای داده است.