اپل، پیشگام صنعت تکنولوژی و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان دستگاههای هوشمند برای همه کاربران آشنا است. در این مطلب قصد داریم به معرفی تاریخچه اپل و داستان اپل بپردازیم و تاریخ شرکت اپل، تاریخچه برند اپل، داستان برند اپل و سیر تکامل شرکت اپل را شرح دهیم. با کارو تک همراه باشید.
شرکت اپل که پیشتر عنوان Apple Computer Inc را بهخود اختصاص داده بود در زمینه ساخت کامپیوترهای شخصی، گوشیهای هوشمند، تبلتها، لوازم جانبی و نرمافزارهای مختلف فعالیت میکند. اپل جزو اولین شرکتهای موفق در زمینه تولید کامپیوترهای شخصی و پیشگام رابط کاربری گرافیکی بود. همه ما اپل را با نام استیو جابز میشناسیم؛ اسطورهای که این شرکت را از یک گاراژ پدید آورد و آن را به چیزی که امروز هست، مبدل کرد. در این مطلب قصد داریم به تاریخچه کوپرتینوییها بپردازیم و سیر تکامل شرکت اپل، داستان برند اپل و تاریخچه برند اپل را شرح دهیم.
اپل رویای مادامالعمر استیو وازنیاک برای ساختن رایانه شخصیاش بود که با ورود اولین میکرو رایانه Altair 8800 در سال 1975 به واقعیت پیوست که در بطن خود از تراشههای ریزپردازنده بهرهمند بود. وازنیاک با تشویق دوستانش در باشگاه رایانهای HomeBrew، به سرعت طرحی برای میکرو کامپیوتر خود ارائه کرد. در سال 1976، هنگامی که شرکت هیولت پاکرد، جایی که وازنیاک در آن کارآموز مهندسی بود، میلای به طراحیاش نشان نداد، وازنیاک 26 ساله به سراغ همکلاسی دبیرستان خود، استیو جابز 21 ساله رفت تا تولید را بهشکلی مستقل ادامه دهند.
عملیات در گاراژ خانواده جابز آغاز شد. جابز و وازنیاک نام اپل را برای شرکت خود برگزیدند. بهمنظور آماده کردن سرمایه، جابز مینیبوس فولکس واگن خود و وازنیاک ماشینحساب قابل برنامهنویسیاش را فروخت. اولین مدل ساخته شده یک برد مدار بود اما به اصرار جابز، نسخه 1977 به شکل یک دستگاه مستقل در یک جعبه پلاستیکی درآمد. مدل Apple II از صفحهنمایشی رنگی و دیگر ویژگیهایی برخوردار بود که میکرو رایانه وازنیاک را برای کاربران معمولی نیز جذاب میکرد.
تمامی اینها به شکلی متبدیانه انجام شد و جابز دریافت که برای رشد شرکت و ایجاد تغییر در تاریخ شرکت اپل، به مدیریت حرفهای و بودجه قابل توجهی نیاز دارد. وی رجیس مککنا، متخصص روابط عمومی مشهور را متقاعد کرد تا نماینده شرکت باشد. وی همچنین توانست سرمایه لازم را از مایکل مارکولا، سهامدار ثروتمند شرکت Intel دریافت کند که یکی از بزرگترین سهامداران اپل و بود و بعدها به عضوی تأثیرگذار در این شرکت تبدیل شد.
این اقدامات موجب موفقیت سریع این شرکت شد، بهویژه پس از آن که وازنیاک کنترلر دیسک را اختراع کرد که امکان افزودن یک درایو فلاپی دیسک کمهزینه را برای کاربران فراهم میکرد و ذخیره و بازیابی اطلاعات را در پروسهای قابل اطمینانتر قرار میداد. با وجود فضای ذخیرهسازی کم، Apple II به کامپیوتر منتخب لژیونهای برنامهنویسان آماتور تبدیل شد.
مهمتر از همه، در سال 1979، دان بریکلین و باب فرانکستون اولین Spreadsheet رایانههای شخصی تحت عنوان VisiCalc را معرفی کردند؛ چیزی که که بعدها بهعنوان Killer App یا برنامه قالت شناخته شد: یک برنامه نرمافزاری بسیار کاربردی که پس از عرضه، بر فروش کامپیوتر و سختافزارهای مختلف نیز تأثیرگذار بود.
درحالیکه VisiCalc بازار مشاغل کوچک و مصرفکننده را برای Apple II هموار کرد، مؤسسات آموزشی نیز نقشی کلیدی ایفا کردند. با ترکیبی از تخفیفها و کمکهای مالی، اپل توانست بر مؤسسات آموزشی و مدارس حاکمیت کند و تسلط خود را بر پلتفرمهای آموزشی دبستانها در سال 1990 تثبیت کندد.
سود و اندازه اپل با نرخ تاریخی افزایش یافت: تا سال 1980 این شرکت به درآمدی بیش از 100 میلیون دلار و 1000 کارمند دست پیدا کرد که در تاریخچه اپل بیسابقه بود. در عین حال، رقبای پیشرو در صنایع کامپیوتری برای تسلط بر بازار به عرضه محصولاتشان روی آوردند. یکی از این شرکتها IBM بود؛ شرکتی که پیش از معرفی خط رایانههای شخصی خود، IBM PC در سال 1981، در انتظار برای رشد بازار رایانههای شخصی بود.
IBM سنت خود در استفاده از قطعات و نرمافزارهای اختصاصی را شکست و دستگاهی را از قطعات در دسترس همچون ریزپردازنده اینتل و سیستمعامل DOS شرکت مایکروسافت عرضه کرد. از آنجایی که قطعات کامپیوترهای شخصی IBM در دسترس همگان بود و قابلیت دریافت مجوز سیستمعامل مایکروسافت وجود داشت، توسعهدهندگان جدید میتوانستند روی بازار گسترده کامپیوترهای سازگار با IBM PC حساب کنند و این موضوع موجب شد تا برنامههای جدیدتری بهبازار جهانی راه پیدا کنند. یکی از آنها برنامه Spreadsheet جدید Lotus 1-2-3 بود که در جامعه تجاری سریعاً با استقبال مواجه شد؛ بازاری که اپل در آن ناموفق بود.
اپل بهبرنامهای جدید نیاز داشت: نسل جدیدی از کامپیوترهای پیچیده که کارکردی سادهتر داشته باشد. در سال 1979 جابز گروهی از مهندسین را راهنمایی کرد تا از نوآوریهای جدید مرکز تحقیقاتی پالو آلتو که زیر نظر شرکت زیراکس بود، الهام بگیرند. در آن مکان بود که جابز برای اولین بار با رابط گرافیکی کاربردی یا همان GUI آشنا شد؛ رابط کاربریای شامل پنجرههای روی صفحه، نشانهگر ماوس و نمادها و تصاویر مختلف.
اپل بلافاصله این ایدهها را در دو کامپیوتر خود گنجاند: لیزا که در سال 1983 منتشر شد و مکینتاش ارزانقیمت که سال 1984 به بازار عرضه شد. جابز شخصاً رهبری این پروژه را برعهده گرفت و تأکید کرد که محصول عرضه شده باید فوقالعاده عالی باشد. تبلیغات تلویزیونی عجیب مکینتاش و عرضه همزمان آن با بازی Super Bowl موجب شد تا این رایانه 2500 دلاری مورد استقبال بسیاری قرار بگیرد.
با وجود واکنش نشاط آور رسانهها، فروش مکینتاش کمتر از انتظارات اپل بود. منتقدان خاطر نشان کرده بودند که مک، حافظه کمی دارد و از امکانات استاندارد همچون کلیدهای مکاننما و صفحهنمایش رنگی بیبهره است. در پی عملکرد ضعیف فروش، جابز در ماه سپتامبر توسط جان اسکالی از شرکت اخراج شد. وازنیاک نیز در سال 1985 اپل را ترک کرد و مسیر زندگی خود را به عنوان یک معلم ادامه داد.
در زمان اسکالی، اپل بهطور پیوسته دستگاه خود را بهبود بخشید. با این حال چیزی که اپل را در سالهای اولیه نجات داد، معرفی چاپگر لیزی مقرونبهصرفه در سال 1985 بود که همراه با PageMaker شرکت Aldus به بازار عرضه شد. این نوآوری انقلابی در صنعت نشر پدید آورد و به مشاغل کوچک و مغازههای چاپ این امکان را داد تا بروشورها، جزوات و نامهها را بدون نیاز به فرایند سنگنگاری گرانقیمت، چاپ کنند. هنرهای گرافیکی و صنایع نشر بهسرعت به بازار اصلی مک تبدیل شد.
یکی دیگر از نوآوریهای معرفی شده، پایگاه داده نرمافزاریای تحت عنوان HyperCard بود که اپل آن را در سال 1987 برای مکینتاش رایگان کرد. این برنامه که توسط بیل اتکینسون نوشته شده بود، با استفاده از تکنیکی تحت عنوان Hyperlinking، معلمان میتوانستند عناصر چندرسانهای و مولتیمدیا را برای ارائه در کلاسها مدیریت کنند.
عصری طلایی برای اپل رقم خورد. درآمد شرکت به 10 میلیارد دلار رسیده بود و بیش از یک میلیون کامپیوتر در سال بهفروش میرفت. با این حال، سود اپل در حال کاهش بود و با وجود برتری تکنولوژیکی محصولاتش، سقوطی آرام برای اپل رقم خورده بود. عدم سازگاری مک با نرمافزارهای Apple II، فروش آموزشی این محصول را کاهش داد و اپل مجبور به حذف خط قدیمی Apple II در سال 1993 شد.
اپل از توسعه بازی برای مک نیز جلوگیری میکرد و همین موضوع به فروش این محصول آسیب رساند. از آن طرف، مایکروسافت پس از تلاش ناموفقاش برای دستیابی به سیستمعامل مک روی پردازنده اینتل دستگاههایش، ویندوز را معرفی کرد؛ اولین سیستمعامل گرافیکی این شرکت. دعواهای بیهوده اپل آغاز شد تا مایکروسافت را از کپی کردن ظاهر سیستمعامل باز دارد، هرچند که خود سیستمعامل مک نیز الهامگرفته شده از رابط کاربری PARC بود. نسخههای بهبودیافته ویندوز بهشکلی پیدرپی عرضه میشدند و رقابت بین تولیدکنندگان رایانههای شخصی منجر به نوآوریهای بیشتر در سیستمعامل و کاهش قیمت ویندوز شد؛ موضوعی که میل به استفاده از محصولات اپل را کاهش داد چراکه کاربران دیگر تمایلی به پرداخت حق بیمه اپل نداشتند.
در یک پیشرفت نسبتاً شگفتانگیز، اپل و IBM برای اولین بار در تاریخچه اپل در سال 1991 اتحاد خود را اعلام کردند. علاوه بر امضای قرارداد فناوری با موتورولا، این دو شرکت برای توسعه نسل بعدی تراشه RISC (که به محاسبه با مجموعه دستورالعملهای کوچک مشهور بود) که تحت عنوان PowerPC نیز معرفی میشد، اپل و IBM دو شرکت نرمافزاری جدید با نامهای Taligent و Kaleida Labs را برای توسعه نرمافزارهای سیستمعامل ایجاد کردند.
انتظار میرفت تا Taligent بتوان نسخههای سیستمعامل مک و IBM OS/2 را براساس استانداردهای سختافزاری رایانههای جدید ایجاد کند و بهبود ببخشد و Kaleida Labs روی نرمافزارهای چند رسانهای تمرکز کند. با این حال، هنگامی که اپل و IBM بر سر مخشصات مهندسی سیستمعامل بهمشکل برخوردند و هزینهها تقریباً 400 میلیون دلار برای Taligent و 200 میلیون دلار برای آزمایشگاه Kaleida افزایش یافت، اپل هزینهای کم برای سرمایهگذاری نشان داد. تاریخچه لنوو را بخوانید.
اسکالی وعده داده بود که دستیار دیجیتال شخصی اپل (PDA) ویژگیهای زیادی برای ارائه دارد که در تاریخ شرکت اپل بیسابقه است. از آن طرف، این محصول در تشخیص دستخط افراد ضعیف عمل کرده بود و درحال منحرف کردن منابع مهندسی و مالی شرکت بود. اپل بر سر شرکت Claris Corporation نیز بهمشکل برخورده بود؛ بخش نرمافزاری اپل که در ابتدا بهعنوان یک سازمان مستقل معرفی شد اما پس از افزایش همکاریهایش با نرمافزارهای ویندوزی، به جذب آن پرداخت.
در طی تاریخچه اپل و تاریخ شرکت اپل، اسکالی در سال 1993 توسط مایکل اسپیندلر جایگزین شد. مهمترین دستاوردهای اسپیندلر به عنوان مدیرعامل، مهاجرت موفق سیستمعامل مک به ریزپردازنده PowerPC و شروع تغییر استانداردهای اپل بود. با این حال اپل با مشکلات شدید کنترل کیفیت در خط تولید معیوب مانیتورها و برخی از کامپیوترهای قابل حمل اشتعالپذیر روبهرو بود و این خرابیها با ورود گیلبرت آملیو در اوایل سال 1996 بهاتمام رسید.
داستان برند اپل با ورود مجدد استیو جابز دگرگون شد. اپل هزینههای عملیاتی خود را کاهش داد و کنترلهای کیفی را مجدداً بهبود بخشید. از طرفی درصد کمی از خریداران مک را به کامپیوترهای ویندوزی ترجیح میدادند و این موضوع به وخامت وضعیت مالی اپل افزود. در دسامبر 1996 برای اطمینان از جایگزینی سیستمعامل قدیمی مک و عدم توانایی طولانی شرکت در تولیدات داخلی، اپل شرکت NeXT Software را خریداری کرد؛ شرکتی که جابز پس از خروج در سال 1985 راهاندازی کرده بود.
پس از مدتی جابز تمامی سهاماش بهجز یک سهم که در فروش NeXT دریافت کرده بود، فروخت. پس از عملکرد ضعیف آملیو، سهم اپل در بازار جهانی 3 درصد افت کرد و هیئت مدیره در سال 1997 جایگزین موقت شگفتانگیزی را استخدام کرد: استیو جابز، چهرهای آشنا و رهبری بیچونوچرا به شرکتی که بنیانگذاری کرده بود، بازگشت.
جابز بهسرعت شروع به احیای شرکت کرد و تاریخچه اپل وارد فصل جدیدی شد؛ بهطوریکه سیر تکامل شرکت اپل بهشکلی ملموس احساس میشد. وی طی تصمیمی اتحادی میان اپل و دشمن قدیمی، مایکروسافت ایجاد کرد. پس از ورود جابز، تمرکز شرکت به رایانههای مقرونبهصرفه، بهویژه تولید کامپیوترهای شخصی iMac اختصاص یافت. قبل از معرفی iMac در سال 1998، مکینتاشها با یک تراشه مخصوص ROM ساخته میشدند که بخشی از سیستمعامل اپل بود و مک را قادر میساخت تا روی دستگاههای خاص اجرا شود.
دستگاه جدی الهامی از طراحی CHRP، تراشههای استاندارد رایانه و رابط جانبی بود و تولید آن موجب افزایش فاصله محصولات اپل با استانداردهای شخصی و اختصاصی این شرکت شد. iMac با قابلیتهای شبکه داخلی پرسرعت به منظور احیای بازار مصرفی و آموزشی طراحی شده بود.
iMac بهسرعت به پرفروشترین مک تاریخ تبدیل شد و سهم بازار اپل در ایالات متحده را از 2.6 درصد در سال 1997 به 13.5 درصد در سال 1998 رساند. در سال 2001، اپل iTunes را معرفی کرد؛ یک برنامه کامپیوتری برای پخش موسیقی و تبدیل موسیقی به فرمت دیجیتالی فشرده MP3 که معمولاً در رایانهها و دستگاههای دیجیتالی استفاده میشود. مدتی بعد در همان سال، اپل شروع به ساخت iPod کرد؛ یک دستگاه MP3 پلیر قابل حمل که بهسرعت راه خود را به بازار جهانی پیدا کرد. جالب است بدانید که اصطلاح پادکست از iPod و واژه Cast بهمعنای پخش گرفته شده است.
مدلهای بعدی iPod با فضاهای ذخیرهسازی بزرگتر، صفحات رنگی و پخش ویدئو بهبود یافت. در سال 2003، اپل شروع به فروش نسخههای قابل دانلود آهنگهای اصلی با فرمت MP3 از طریق اینترنت کرد. تا سال 2006 بیش از یک میلیارد آهنگ و ویدئو از طریق وبسایت اپل فروخته شد. در سال 2007، اپل آیفون را معرفی کرد؛ یک تلفن همراه با صفحهنمایشی لمسی، قابلیت پخش MP3 و ویدئو و دسترسی به اینترنت. اولین مدلها در ارتباط با خدمات بیسیم AT&T در دسترس بودند و نمیتوان آن را در آخرین شبکههای بیسیم نسل سوم قرار داد. اپل در سال 2008 با عرضه آیفون 3G و آیفون 2.0، محدودیتها را برطرف کرد که شامل پشتیبانی از سیستم موقعیتیابی جهانی یا همان GPS میشد.
جالب است بدانید که اپل برای ساخت آیفون چالشهای زیادی را محتمل شد؛ در آن زمان پژوهشهای زیادی حول محور تلفنهای همراه در جریان بود و موتورولا در کنار برخی دانشگاههای آمریکا در حال توسعه تلفنهای همراهی بودند که قابلیتهای جدیدی را در اختیار کاربران قرار میداد. در این بین، تیم طراحی اپل تصمیم گرفت تا دستگاهی با اقتباس از ویژگیهای آیپاد بسازد که قابلیتهای تماس، مرور در وب، تقویم و مواردی از این قبیل را شامل شود. تیم طراحی اپل مدتها تلاش کردند تا جابز را متقاعد کنند تا چنین دستگاهی را بسازد اما جابز و بسیاری دیگر در آن زمان بر این اعتقاد بودند که تلفنهای همراه آشغالهایی بیش نیستند و نمیتوانند پیشرفتهایی را برای این شرکت به همراه داشته باشند.
با این حال، تیم تحقیقاتی اپل که در حال کار روی نمایشگرهای لمسی بود، در کنار تیم طراحی رابط انسانی و UI، یک نمونه ماکت از گوشیهای هوشمند را به استیو جابز نشان دادند و وی نیز پس از شگفتزده شدن، نسبت به این پروژه هیجانزده شد و تصمیم گرفت تا این پروژه را به شکلی جدی دنبال کند؛ پروژهای که قرار بودن احیای اپل را به همراه داشته باشد و فصلی جدید برای کوپرتینونشینها رقم بزند. در همین بین، مهندسان و مدیران بخشهای مختلف فناوری به شکلی سری به مکانی در داخل کوپرتینو برده شدند تا به شکلی کاملاً مخفیانه روی این پروژه کار کنند. آنها از ساختمان بیرون نمیآمدند، شبانهروز در آزمایشگاه مشغول به کار بودند و شبها نیز به یک هتل و مسافرخانه فرستاده میشدند. گفتنی است که استیو جابز آدم پارانویایی بود و همواره از فاش شدن این پروژه هراس داشت. بسیاری از مهندسان حاضر در این تیم عنوان کردهاند که آیفون دلیلی برای طلاق آنها و شکست در زندگی زناشوییشان بوده است. این پروژه ماههای طولانی را سپری کرد و نسخههای مختلفی از آن در اختیار جابز قرار گرفتکه وی هیچکدام را رضایتبخش نمیدید. در نهایت، وی مهلتی دو هفتهای را به تیم طراحی آیفون داد تا در این دو هفته، داستانی روایت کنند؛ جابز عاشق داستانسرایی بود. در نهایت آیفون با مشقتهای فراوان و در فوریه ۲۰۰۵، تحت عنوان یک پروژه موفق شناخته میشد چراکه تیم اپل توانسته بودند طراحی و کاربرد محصول جدید این شرکت را به دست آورند و به محصولی دست یابند که قرار بود جهان را تغییر دهد.
مانند دیگر گوشیهای هوشمند، آیفون ویژگیهایی را شامل میشود که برای کاربران تجاری طراحی شده است. آیفون 3G در سه روز اول معرفی، یک میلیون دستگاه فروخت. در همان سال، اپل App Store را معرفی کرد؛ جایی که کاربران آیفون میتوانستند برنامههای کاربردی را خریداری کنند. تا 19 ژوئن 2009، هنگامی که اپل آیفون 3G S را عرضه کرد، سهم شرکت اپل در بازار تلفنهای هوشمند به 20 درصد رسید. آیفون 3G S علاوه بر تغییرات سختافزاری مانند دوربین دیجیتالی سه مگاپیکسلی که میتواند فیلمهای دیجیتالی را ضبط کند، دارای سیستمعامل جدیدی تحت عنوان iPhone OS 3.0 میشد. سیستم جدید شامل پشتیبانی از کنترلهای فعال شده با صدا و بازیهای P2P با دیگر کاربران آیفون از طریق اتصال اینترنت میشد.
ویژگی جدید بخشی از استراتژی اپل درجهت رقابت با DS شرکت نینتندو و PSP شرکت سونی بود. محصول جدید اپل همچنین توانایی خواندن کتابهای الکترونیکی را داشت که از طریق اینترنت از فروشندگان الکترونیکی همچون فروشگاه iTunes و Amazon.com قابل خریداری بود. در سال 2010، اپل از آیپد، دستگاهی با نمایشگر لمسی و اندازه متوسط بین لپتاپ و تلفنهای هوشمند رونمایی کرد. این محصول از نمایشگر 9.7 اینچی، ضخامت حدود 0.5 اینچ و وزن 0.7 کیلوگرم برخوردار بود. ویژگی جدیدی که به iPad اضافه شده بود، فروشگاه iBook بود که بهکاربران امکان دسترسی به مجموعهای وسیع از کتابهای الکترونیکی را میداد.
اپل در سال 2011، سرویس iCloud که یک سرویس رایانش ابری بود را معرفی کرد که اطلاعات کاربران این شرکت از جمله برنامهها، عکسها، اسناد، ویدئوها و موسیقیهای خریداری شده در آن ذخیره میشد. با نحوه ساخت اپل آیدی آشنا شوید.
در داستان شرکت اپل استیو جابز در آگوست 2011 بهعلت وخامت بیماری از مدیرعاملی استعفا داد و تیم کوک، مدیر عملیاتی جایگزین وی شد. چندی بعد در ماه اکتبر، استیو جابز درگذشت. در سالهای اولیه مدیریتی کوک، اپل هیچ محصول جدیدی معرفی نکرد و نسخههای جدیدتری از محصولات قبلی خود همچون iPhone 4s، iPad mini و iPad Pro را عرضه کرد. سال 2014، این شرکت با خرید شرکت Beats به قیمت 3 میلیارد دلار، بزرگترین خرید خود را انجام داد.
در ادامه ماجرای اپل در سال 2015، اپل ساعت هوشمند خود را تحت عنوان Apple Watch معرفی کرد. طراحی مجدد آن با حسگرهایی که قابلیت ساخت الکتروکاردیوگرام داشتند، در سال 2018 انجام پذیرفت. AirPods، هدفون بیسیم این شرکت نیز در سال 2016 معرفی و بهعنوان یکی از محصولات پرفروش بازار شناخته شد. با محبوبیت آیفون، اپل در سال 2018 به اولین شرکتی تبدیل شد که ارزش یک تریلیون دلاری داشت. این شرکت دو سال بعد این رقم را دوبرابر کرد.
در سال 2020، اپل از پردازندههای M1 خود رونمایی کرد که امروزه بهعنوان یکی از سریعترین پردازندههای موجود در بازار شناخته میشود.
در این مطلب به معرفی تاریخچه اپل(تاریخچه شرکت اپل) پرداختیم و تاریخ شرکت اپل، تاریخچه برند اپل، داستان برند اپل و سیر تکامل شرکت اپل را شرح دادیم. امیدواریم از خواندن این مطلب و داستان برند اپل لذت برده باشید. با تاریخچه مایکروسافت آشنا شوید.
برخی از سوالات رایج:
اپل توسط چه اشخاصی اولین بار پایهگذاری شد؟ اپل رویای استیو وایزنیاک برای ساخت رایانههای شخصیاش بود و استیو جابز در کنار این مهندس اولین اشخاصی بودهاند که اپل را پایهگذاری کردند. مدیر کنونی اپل کیست؟ چند ماه پیش از مرگ استیو جابز، تیم کوک بهعنوان مدیر عملیاتی در این شرکت حضور داشت و پس از مرگ وی نیز، بهسمت مدیرعاملی این شرکت مشهور درآمد.
واقعا تاریخچه شرکت اپل خیلی جالبه، به طور کل اپل همهی مواردش جالب و خاصه (:
روح استیو جابز رو قرین رحت الهی باشه که اگه نبود، معلوم نبود به جای گوشی های امروزی چه گجتهایی تو دست مون بود. واقعا نمیتونم تصور کنم اگه هنوز بود و مدیر عامل اپل بود، بازم تغییرات امروز و محصولایی که بعد از رفتنش معرفی شد بازم بود یا نه