دانلود اپلیکیشن اندروید

خون‌های از دست رفته‌ | نقد و بررسی بازی Back 4 Blood

خون‌های از دست رفته‌ | نقد و بررسی بازی Back 4 Blood

درس امروز ما در بازی Back 4 Blood، نحوه بقاء انسان‌ها در دنیای آخرالزمانی است. فرقی نمی‌کند که بیگانگان دنیای شما را تسخیره کرده باشند یا زامبی‌هایی که روزی همانند ما انسان بودند. استودیوی ترتل راک (Turtle Rock) با خلق این اثر جدید سعی کرد تا درس‌هایی از زندگی اجتماعی محدود برای نجات بشریت را به ما بیاموزد، اما آیا در این امر موفق شد؟ بیایید با نقد و بررسی این بازی در وب‌سایت کاروتک به جواب سؤال‌ خود برسیم.

به خاطر دارید که نسخه اول بازی Left 4 Dead چگونه توانست آن ژانری که ما از Co-op Run-and-Gun توقع داشتیم را به خوبی در معرض نمایش قرار دهد و بعد از اینکه استودیوی Valve با نسخه دوم تمام معادلات را برهم زد، جلوی ساخت نسخه جدید آن را گرفت؟ من بشخصه بازی Left 4 Dead 2 را دوست دارم و هر ازگاهی نیز به تجربه‌این بازی می‌پردازم؛ چراکه هیچ بازی Co-op دیگری نتوانست من را اینگونه به وجود بیاورد.

بازی World War Z در حد من نبود. از Payday 2 بدم نیامد. Deep Rock Galactic عالی‌ است، اما برای من متفاوت بود. بازی‌های Killing Floor و Vermintide هم بد نبودند. سرانجام Back 4 Blood که توسط سازندگان بازی Left 4 Dead ( که همگی آن‌ها توسط کمپانی Valve برای تولید آن اثر گول خورده بودند و بالاخره موفق شدند تا خود را از منجلاب نابسامانی رها کنند) ساخته شده، یک بازی شوتر فوق‌العاده سرگرم کننده است که خارج از دنیای زامبی‌های Left 4 Dead روایت می‌شود. هرچند که در ابتدا فکر می‌کردم موفق نمی‌شود.

بازی Back 4 Blood من را به سال ۲۰۰۹، درست درجایی که با دوستانم مشغول هدشات کردن انبوهی از دشمنانمان بودیم و عکس می‌گرفتیم، برد و این موضوع ارتباط من با بازی را برقرار کرد. الحق که استودیوی ترتل راک در خلق یک اثر زامبی محوری که سرگرم کننده و در عین حال ترسناک بود و فقط عده قلیلی آن را می‌فهمیدند، موفق عمل کرد.

فقط ساختن یک بازی غیر جاه‌طلبانه‌ای مثل Left 4 Dead 3 برای من کافی بود، اما Back 4 Blood شبیه به یک عرشه قدرتمند است که با خدمه‌ای (محتوایی) بزرگ و یک تیرانداز قهرمان با چاشنی روگلایت به دل دریای پر تلاتم صنعت بازی‌های رایانه‌ای زد. طبیعتاً ایده‌ها و تکنولوژی‌های به کار رفته در این محصول نکته‌ای است که باعث می‌شد استودیوی سازنده نتواند در یک دهه پیش به سمت تولید آن برود.

به‌طور خلاصه، Back 4 Blood‌ آن چیزی نیست که مجموعه Left 4 Dead در سر داشت تا شما را به عنوان تنها بازمانده کره زمین در شهرهای ویرانه به چالش بکش تا بتوانید از آنجا یکبار برای همیشه خلاص شوید. در این بازی شما جزو با شرف‌ترین افرادی موجود در جهان آخرالزمانی هستید که در مقابل حمله مهاجمان ایستادگی می‌کند، غیرنظامیان به دام افتاده در شهر را نجات می‌دهد و برای کمپ‌های انسانی باقی مانده، منابع جمع می‌کند.

با هر ارتقاء از سطح مهارتتان، مجبور به ترک امنیت پوشالی خود در Fort Hope می‌شوید تا ذره ذره با مشکلات حیاتی‌تر دست‌وپنجه نرم کنید. عدم پرداختن و توجه به این موضوع شبیه آن است که تمام فصل‌های سریال The Walking Dead را رد کنید و در انتها ببینید که اعضای باقی مانده همانند یک ماشین کشتار مافوق بشری هستند که هیچ موجودی در حد مقابله با آن‌ها نیست.

این توصیف کاملاً در خور پاکسازان Back 4 Blood است. هشت شخصیت پولادین با قابلیت‌های منحصر بفرد که هرکدام مزیت‌های فوق‌العاده‌ای را برای یک تیم دارند. این‌ها مثل قهرمانان بازی Overwatch نیستند که با قابلیت‌های نامحدود و حملات بدون استراتژی به جنگ علیه دشمنان بروند؛ برای مثال هالی (Holly) یک متخصص در ساخت سلاح‌های سرد است که پس از کشتن هر دشمن، استقامت خود را بازیابی می‌کند و از آن طرف نیز هافمن (Hoffman) نسبت به سایر شخصیت‌های یک نارنجک اضافی حمل کرده و مهمات بیشتری را در اختیار اعضای گروه قرار می‌دهد و در انتها مام (Mom) نیز یک بار در هر مأموریت به صورت خودکار احیاء می‌شود.

همان‌طور که در برداشت‌های اولیه‌ام به آن اشاره کرده‌ام، من در اکثر مأموریت‌های خود از شخصیت داک (Doc) استفاده کرده و از آن لذت می‌برم. او نه‌تنها می‌تواند از جعبه کمک‌های اولیه به سرعت استفاده کند، بلکه می‌تواند سایر شخصیت‌های درون بازی را به صورت رایگان درمان کرده و ابتدای شروع هر مأموریت با سلاح‌های موردعلاقه‌ام یعنی M9 و MP5 پا به میدان نبرد می‌گذارد.

انتخاب یک بازمانده در بازی Left 4 Dead (محصول پیشین استودیوی ترتل راک) فقط از این جنبه اهمیت داشت که با صدای کدام شخصیت بیشتر لذت می‌برید و عملاً توانایی منحصربفردی را در هیچ کدام از شخصیت‌های آن بازی نمی‌‌توانستید پیدا کنید، اما پاکسازان Back 4 Blood به سرعت نظر من را به خود جلب کرد. نه فقط به این دلیل که شخصیت‌های زیادی در این بازی وجود دارد، بلکه هرکدام از آن‌ها نقش خاصی در انجام مأموریت‌ها دارند.

وقتی توانایی‌های Cleaner را با دیگر مکانیزم‌های برجسته بازی مثل deckbuilding ادغام کردم، درک بیشتری از عمق وسیع این بازی در من پدیدار شد. بین هر مأموریت، بازیکنان می‌توانند ۱۵ عرشه از ۱۰۰ عرشه باقی مانده را بسازند تا با دریافت پاداش‌های مهم‌ سطح خود را ارتقاء داده و با ساختن آن عرشه‌ها تغییرات مهمی را در روند بازی اعمال کنند. در ابتدای مأموریت ( که ما از این پس آن را اختصار «دور» می‌نامیم) هر بازیکن می‌تواند چند کارت را انتخاب کند، اما پس از رسیدن به لول‌های بالاتر، حق انتخاب کارت‌ها به یک عدد می‌رسد. 

اگر در ابتدای لول بعدی بازیکنان هیچ کارتی را برای انتخاب نداشته باشند، تمام کارت‌های انتخابی از ابتدا ادغام شده و بازیکنان باید بر اساس نیاز‌های خود اقدام به دریافت یک برگ از کارت‌ها کنند. درواقع کارت‌های آغازین بسیار خسته‌کننده هستند (مثل افزایش ده‌تایی ظرفیت استقامت)، اما با پیشروی توانستم به کارت‌هایی دسترسی پیدا کنم که روی افزایش تخصص‌ شخصیتم تأثیر بسزایی داشت و من را برای دنبال کردن این مسیری که در آن گرفتار شده بودم، تشویق می‌کرد.

بعد از گذشت ۲۰ ساعت از تجربه‌این بازی، من یک عرشه پشتیبان بسیار خوب ایجاد کرده‌ام که به خوبی با شخصیت Doc جفت می‌شد. وقتی همه کارت‌های خود را انتخاب کرده بودم، توانستم مدکیت (جعبه کمک‌‌های اولیه) بیشتری حمل کنم، سایر دوستانم را به سرعت احیاء کرده و در همان حالت نیز آسیب‌های فراوانی به مهاجمان متخاصم وارد کنم.

یکی دیگر از کارت‌های مورد علاقه‌ام، Buckshot Bruiser است که به ازای هر گلوله ساچمه‌ای که به سمت دشمنان شلیک کنید، HP موقت اعطا دریافت خواهید کرد. (البته که در مقایسه با زامبی های با دوام Back 4 Blood بسیار سودآور است). برخی دیگر از کارت‌های جالب نظیر Admin Reload هم قابلیت‌های حیاتی‌ای دارند. به عنوان مثال زمانی که یک سلاح را با نگه‌دارنده مخصوص خود در دست دارید، با استفاده از کارت مذکور می‌توانید ۱۵٪ بیشتر از ظرفیت معمول آن سلاح مهمات حمل کنید. 

البته که همه کارت‌‌های پیش رویتان مفید نیستند. برخی از این کارت‌ها با اهدای یک قابلیت نقاط ضعفی را هم وارد شخصیتتان می‌کند. به عنوان مثال کارت Killer’s Instinct آسیب بیشتری را به نقاط ضعف دشمنانتان وارد می‌کند، اما در طرف مقابل قدرت نشان‌گیری شما را ضعیف خواهد کرد. در اینجا یک نمونه کوتاه از چند کارت دیگر وجود دارد که نشان می‌دهد ساختارهای مختلف چقدر می‌تواند متفاوت باشد:

Headband Magnifier: تا ۱۲۵٪ سرعت دویدن شما را افزایش می‌‌دهد، اما به ازای دریافت هر آسیب، به مدت ۱ ثانیه کور خواهید شد.
Ammo Mule: تا ۷۵٪ ظرفیت حمل مهمات شما را افزایش می‌دهد، اما توانایی اتسفاده از مدکیت و قابلیت خود درمانی را از دست خواهید داد.
Combat Knife: در مبارزات تن به تن، قدرت چاقوی شما را به‌طور فوق‌العاده‌ای بالا خواهد برد.
Quick Kill: تا ۵۰٪ تمرکز شما را در حین نشانه گیری بالا می‌برد، اما قابلیت aim-down-sight را از بین خواهد برد.
Mean Drunk: تا ۷۵ درصد قدرت مبارزات تن به تن شما را افزایش می‌دهد، اما قابلیت دویدن را از شما خواهد گرفت.
Down In Front: زمانی که در حالت نشسته هستید، توسط دوستانتان آسیب نمی‌بینید. ( به بیانی دیگر قابلیت friendly fire غیرفعال می‌شود.)

راستش را بخواهید، وقتی برای اولین بار در مورد سیستم کارت‌ها مطلبی را خوانده بودم، از آن متنفر شدم. به نظر می‌رسید که این سیستم راهی است برای گسترش مصنوعی و بی‌مورد محتوای بازی Back 4 Blood و به عنوان یک بازیکن حرفه‌ای در ژانر FPS، نگران بودم که همه پاداش‌های منفعل‌گونه‌ای که در بازی تعبیه شده است جایی من را ناراحت کند. درست مثل حل معادلات ریاضی که نتیجه نامرئی برایم داشت. 

سؤال من این بود که چه کسی می‌‌خواهد در یک عنوان اکشن کارت بازی کند؟ از این موضوع خوشحالم که اعتراف کنم من اشتباه کردم و نسبت به این سیستم هیچ اعتمادی نداشتم. حداقل یک ساعت از وقت بازی خود را صرف ساختن پنج عرشه متمایز کرده‌ام و همچنان دنبال آن‌ها می‌روم تا گونه‌های جدیدی را باز کنم و کارت‌های بیشتری را برای تجربه‌ای بهتر در اختیار داشته باشم.

 

اگر استودیوی ترتل راک پایه‌های اساسی بازی را درست طراحی نمی‌‌کرد، هم اکنون سیستم کارت بازی نه‌تنها به عنوان یک نکته مثبت در نظر بازیکنان قرار نمی‌گرفت، بلکه همین موضوع می‌توانست تیر خلاصی به سمت مغز لاکپشت سنگی (اشاره به نام استودیوی سازنده) ما باشد.

سیستم تیراندازی (که همه ما با نام گان پلی آن را می‌شناسیم) در بازی Back 4 Blood به خوبی طراحی شده است. درواقع خلاء‌ای در طراحی این سیستم وجود ندارد و ای کاش سایر سازندگان هم بتوانند از نرم و انعطاف سیستم مخصوص ترتل راک برای توسعه عناوین خود استفاده کنند. موتور بازی‌سازی این استودیو با نام The Source engine باعث شده تا انیمیشن‌های اول شخص طراحی شده برای شخصیت‌ها به سرعت انجام شود و با بارگیری مجدد و سریع سلاح‌ها بتوان یک نبرد زیبا و درخشان را در سطح بازی تماشا کرد که با قابلیت‌های سیستم کارت بازی تلفیق شده باشد.

هیت مارک‌های مدرن و امروزی از نکات مثبت دیگر بازی یادشده است. درواقع سه هیت مارک مشخص در بازی تعبیه شده که به اختصار در زیر به توضیح آن‌ها خواهیم پرداخت:

هیت مارک سفید: زمانی که بی هوا به سوی یک دشمن شلیک می‌‌کنید و گلوله شما به هدف برخورد می‌کند، ظاهر می‌‌شود.
هیت مارک زرد: زمانی که به نقاط ضعف دشمنان خود شلیک می‌کنید نمایان می‌شود.
هیت مارک قرمز: زمانی که با آخرین گلوله کار دشمنتان را تمام می‌‌کنید، در صفحه نشان داده می‌شود.

در ضربه زدن و شلیک کردن به سوی هر دشمن نیز صداهای جالبی طراحی شده تا با عادت کردن به آن‌ها بدانید که (در نبردهای سنگین) چگونه و چند دشمن را ناکار کرده‌اید. همین چندروز پیش به بازی Left 4 Dead 2 برگشتم تا مکانیزم‌‌های این دو بازی را با یکدیگر مقایسه کنم، اما حتی با استفاده از UZI Magazine هم نتوانستم به درست به اهداف خودم شلیک کنیم. تفاوت سیستم نشانه‌گیری در همین بازی‌ها است که می‌تواند یک بازیکن حرفه‌ای را هم دچار اشتباه کند.

بخش آرسنال (جایی که به شخصی‌سازی خود، سلاح‌ها و سایر قابلیت‌ها می‌پردازید) در بازی Back 4 Blood بسیار بهتر از عناوین قبلی ترتل راک طراحی شده است. درواقع سیستم آرسنال این بازی با الهام گرفتن از دو بازی Fortnite و PUBG توانسته ظرفیت‌‌های بزرگی را به عنوان یک بازی شوتر به مخاطبان ارائه کند. ۳۰ سلاح گرم که شامل خانواده‌هایی از pistols، SMGs، assault rifles، LMGs، sniper rifles، shotguns و بعضی از سلاح‌های سرد می‌شود، در درون این بازی تعبیه شده و قطعاً یکی از آن‌ها بهترین سلاح شما در طول بازی خواهد بود. در تمام این مدت که به تجربه بازی Back 4 Blood پرداخته‌ام، تا به حال نتوانستم تمام سلاح‌های موجود در بازی را امتحان کنم.

علاوه برسلاح‌ها و کارت‌ها، بازیکنان می‌توانند در ابتدای هر مأموریت از یک فروشگاه دیدن کنند تا اسلحه‌های بهتر، لوزام جانبی، اقلام احیاء‌کننده و نارنجک بخرند. اساساً هرچیزی که در این بازی مشاهده می‌کنید، برای سطوح بالاتر و مأموریت‌های سنگین‌تر بدردتان خواهد خورد. پس یا خودتان به فکر تهیه بهترین‌های موجود باشید، یا اگر رهبر یک تیم هستید افراد را برای خرید برخی از اقلام راهنمایی کنید. 

اتچمنت‌ها (که برای شخصی‌سازی سلاح‌ها به کار می‌رود) از موارد جالبی است که در این بازی پیدا می‌کنید. در خیلی از موارد اسلحه‌هایی که برای انجام یک مأموریت استفاده می‌‌کنید، دارای نقاط ضعف و قوت هستند، اما در بازی Back 4 Blood می‌توانید در مواردی نادر تمام نقاط قوت سلاح‌ خود را ارتقاء داده تا تبدیل به یک ماشین کشتار جمعی شوید. بشخصه از این موضوع که می‌توانید همه چیز را روی سلاح خود قرار دهید لذت می‌برم. (البته برخلاف بازی‌ای مثل Call of Duty که گذاشتن یک اتچمنت بر اساس از دست دادن دیگری است)

البته که بازی Back 4 Blood هم از معدود بازی‌هایی است که استفاده از صدا خفه کن (suppressor) سلاح‌ شما را ضعیف نمی‌‌کند. در حقیقت، این محصول یکی از سخاوتمندترین بازی‌هایی است که حتی بابت کشتن هر Ridden به صورت مخفیانه پاداش قابل توجهی برای شما در نظر می‌گیرد. البته که یکی از ضعف‌های استفاده بیش از حد از اتچمنت‌ها باعث می‌شود که در مواجه با باس فایت‌های زره‌ای از ضعف قابل توجه‌ای برخوردار شوید، اما در طرف دیگر سرعت بارگیری سلاح شما را به‌شدت افزایش می‌دهد.

در مواردی دیگر از گیم پلی، می‌توانید منابع حیاتی چون مس و آهن را برای دوستانتان کنار بگذارید تا آن‌ها هم بتوانند وسایل موردنیاز خود را بسازند. هرچند که من این کار را برای افراد غریبه و سایر بازیکن‌ها انجام نمی‌دهم، اما همین مورد یکی از دلایلی است که جنبه همکاری تیمی را در بازی Back 4 Blood تقویت می‌کند و من عاشق این موضوع هستم.

بخش داستانی بازی مذکور بسیار طولانی است و حدود ۳۰ سطح مختلف دارد. چند ایراد روایتی در بازی وجود دارد که غالباً در انتهای هر سطح (در حین به پایان رساندن مأموریت) مشاهده خواهید کرد، اما الگو برداری از بازی Left 4 Dead به خوبی انجام شده است. خیابان های شهر و جنگل‌های ترسناک متراکم ترند و راه‌های بیشتری برای جدا شدن از دنیای خشونت‌بار بازی و کاوش محیط وجود دارد.

کاوش محیط‌‌ها عواملی است که پاداش فراوان را برای ما قبل از ورود به سطح بعدی به همراه داشت، اما این موضوع نیز شامل محدودیت‌هایی است که بازیکنان باید آن‌ها را رعایت کنند. به عنوان مثال در هنگام اتمام مأموریت یک سطح، یک زمان سنج روی صفحه ظاهر می‌شود تا بازیکنان با محاسبه دقیق زمان باقی مانده، خود را وارد مرحله جدید کنند.

تنوع مأموریت‌ها در بازی Back 4 Blood یک واکنش مستقیم از سوی سازندگان نسبت به اعتراضات بازی Left 4 Dead بود که نه‌تنها مراحل طولانی را در اختیار کاربران قرار نمی‌داد، بلکه ارزش تکرار را هم نداشت. هرچه در بخش کمپین پیشرفت کنید، معنی شرایط پیرامون خود را متوجه می‌شود و درک خواهید کرد که دنیا چقدر می‌تواند ترسناک باشد. به عنوان مثال زمانی که به سطح ۳ می‌رسید، با زامبی‌های دونده‌ای آشنا خواهید شد که قابلیت رهاسازی اسید دارند و آسیب مضاعفی را به شما و هم تیمی‌هایتان وارد می‌کنند.

حالا که صحبت از آسیب و درد شد بیایید کمی در خصوص این موضوع باهم صحبت کنیم. بازی Back 4 Blood از قابلیت PvP برخوردار است که در بازی می‌توانید با نام Swarm به آن دسترسی پیدا کنید. درست مثل بخش رقابتی بازی Left 4 Dead در این بخش نیز چهار بازیکن از گروه انسان‌های پاکسازی‌کننده (Human Cleaners) در مقابل چهاربازیکن از گروه ریدن (Ridden) به مقابله با یکدیگر خواهند پرداخت.

البته برخلاف بازی قبلی استودیوی ترتل گیمز که در بخش PvP بازیکنان باید در همان نقشه داستانی به مقابله با دشمنانی که توسط بازیکن‌های دیگر کنترل می‌شدند، می‌پرداختند، در این بازی نقشه داستانی بازی کاملا تکه تکه شده و بازیکنان در شرایط دیگر مجبور به حفظ بقاء هستند.

یک گروه در حالت دفاعی و یک گروه در حالت تهاجمی قرار خواهند گرفت. زمانی که تمام اعضای یک گروه از بین رفتند، جایگاه بازیکنان عوض خواهد شد و در نیمه بعدی گروهی که در لاک دفاعی بودند، باید به پایگاه دشمنان متخاصم حمله کنند. سیستم تعادلی‌ای برای بخش رقابتی وجود ندارد و در هر بازی‌‌ای که انجام دادم، تمام بازیکنان از یک روش برای نابود کردن دشمنان استفاده می‌کنند. این سیستم بدان گونه عمل می‌کند که هرچهار بازیکن مهاجم، تک به تک از اعضای مدافع را گیر می‌اندازد و در این لحظه بازیکن نگون بخت با خود می‌گوید:« وای خدای من، نهههههه، ایییییی وااااییی».

مشکل ما با این بخش آن است که بازیکنان می‌توانند در میانه‌های بازی مهارت‌های‌ خود را تقویت کنند؛ به‌گونه‌ای که قدرت دفاع یا حمله آن‌ها را به‌شدت افزایش می‌دهد. بنابراین با توجه به موضوع فوق، درحالی‌که اعضای گروه ریدن قدرتمندتر می‌شوند، پاکسازان از همان سیستم آشغالی که بازی خود را با آن شروع کرده بودند را دنبال می‌کنند.  اگر الان در بازه آزمایشن نسخه بتا بودیم، همه چیز منطق بنظر می‌آمد، اما بقاء برای Cleaner‌ها بسیار دشوار تلقی می‌شود و این سیستم واقعاً یک عملکرد منفی برای بازی به ارمغان آورده است.

قدرت گرفتن بی دلیل بازیکنانی که در تیم ریدن هستند کاملاً غیرمنطقی است و زمانی که پیروز می‌شوید با خود فکر می‌کنید که عملاً بازی را باخته‌اید، چون هیچ کار مفید یا استراتژی درستی را برای شکست حریف انجام نداده‌اید. البته که بازی کردن در نقش یک ریدن بسیار سرگرم کننده است و با سلطه داشتن به محیط‌های پیرامون می‌توانید احساس قدرت بی پایان کنید، اما عرصه برای مانور این گروه‌ آنقدر تنگ است که نمی‌توانید برای حرکت بعدی خود فکر کنید.

بهترین راه برای تجربه حالت PvP آن است که اولاً با دوستان خود وارد این بخش شوید و ثانیاً امیداور باشید که بازی شما را به عنوان تیم پاکسازی انتخاب کند، چراکه بهتین تجربه تیمی در بخش رقابتی را در این حالت بدست خواهید آورد.

در مجموع می‌توان گفت که بازی Back 4 Blood در بخش محتوا آنقدر عمیق و سرگرم کننده است که وجود یک ایراد نسبتاً کوچک به اسم Swarm خللی در تجربه سرگرم کننده من وارد نمی‌کند. در نهایت این بازی یک بازی داستانی بر مبنای همکاری تیمی است که بهتر است با دوستان خود به تجربه آن بپردازید. به هر ترتیب من پیشنهاد می‌کنم که این بازی را به هر طریقی که می‌توانید (از طریق سرویس ایکس باکس گیم پس یا خرید محصول به صورت فیزیکی یا دیجیتالی) تجربه کنید.

من بسیار خوش شانس بوده‌ام که توانستم بازی Back 4 Boold را آنطور که می‌‌خواستم تجربه کنم، چرا که این بازی بهترین تجربه من در صنعت بازی‌های رایانه‌ای تا اینجای کار بود. البته این موضوع در حالی است که بازی مذکور از سیستم player-made content پشتیبانی نمی‌کند. اگر نمیدانید این سیستم چیست باید بگویم که در بازی Left 4 Dead 2 ( که بعد از گذشت این همه مدت، هنوز سرورهای آن در سال ۲۰۲۱ باز هستند) بازیکنان می‌توانستند از طریق این قابلیت، مودهای سرگرم‌کننده‌ای را بسازند. با توجه به این موضوع که از عرضه آخرین محصول استودیوی ترتل راک زمان زیادی نمی‌گذرد، امیدواریم که در آینده سیستم player-made content در بازی اضافه شده تا مخاطبان بیشتری به سوی آن سرازیر شود.

نظر شما در خصوص بازی Back 4 Blood چیست؟ آیا خرید و تجربه‌این بازی را به دوستان خود پیشنهاد کرده‌اید؟ نظرات خود را پیرامون این موضوع با ما به اشتراک بگذارید.

۸.۵ از ۱۰
امتیاز کارو تک
به قلم علی جلیلی
منابع نوشته
برچسب‌ها
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو