در این مقاله، زندگینامه موسس مایکروسافت، بیل گیتس را مورد بررسی قرار دادهایم و از مشکلات و روندی که او را به یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل کرد، گفتهایم. با کارو تک همراه باشید.
این مرد موفق آمریکایی، بزرگترین تجارت نرمافزار جهان به نام مایکروسافت را به همراه پائول آلن تأسیس کرد که در ادامه، این صنعت او را به یکی از ثروتمندترین مردان جهان تبدیل کرد.
بیل گیتس یک کارآفرین و تاجر است که به همراه شریک خود، پائول آلن بزرگترین تجارت نرمافزاری جهان به نام مایکروسافت را از طریق نوآوریهای تکنولوژی و استراتژیهای تجاری تأسیس کرد. در روند تأسیس و ادامه این شرکت، بیل گیتس به یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل شد. در فوریه سال 2014 (بهمن 1392)، بیل گیتس اعلام کرد که از ریاست مایکروسافت کنارهگیری میکند تا تمرکز خود را بر روی کارهای بشردوستانه در مرکز خیریه خود به نام بنیاد بیل و ملیندا گیتس بگذارد.
او با نام ویلیام هنری گیتس در 28 اکتبر سال 1955 (5 آبان سال 1334) در سیاتل واشنگتون به دنیا آمد. گیتس در خانوادهای متوسط با خواهر بزرگترش کریستین و خواهر کوچکترش لیبی بزرگ شد. پدر آنها ویلیام اچ. گیتس، زمانی که با همسر آیندهاش یا همان مادر بیل گیتس، مری ماکسول آشنا شد، در رشته حقوق تحصیل میکرد و تا حدودی خجالتی بود. همچنین او یک دانشجوی ورزشکار و برونگرا در دانشگاه واشنگتن بود که فعالیت زیادی در امور دانشجویان داشت.
فضای خانوادگی گیتس، بسیار گرم و صمیمی بود و پدرشان آنها را تشویق میکرد که با یکدیگر رقابت کرده و برای برتری خود تلاش کنند. بیل گیتس زمانی که بازیهای ورزشی خانوادگیشان را در خانه تابستانیشان داخل منطقه Puget Sound هماهنگ کرد، خط و نشان محکمی برای خواهرانش کشید. او همچنین علاقه خاصی به بورد گیم داشت و در مونوپولی عالی بود. او از ابتدا ریسک کردن را دوست داشت.
گیتس رابطه بسیار نزدیک و صمیمی با مادر خود داشت. مادر او پس از مدتی به عنوان معلم، وقت خود را صرف کمک به تربیت فرزندان و کار در امور مدنی و خیریه کرد. او همچنین در هیئت مدیره چند شرکت معروف از جمله اولین بانک بین ایالتی سیاتل (که توسط پدربزرگش تأسیس شده بود)، United Way و International Business Machines (IBM) فعالیت کرد. اغلب اوقات وقتی او در مدارس و سازمانهای اجتماعی به صورت داوطلبانه فعالیت میکرد، بیل را همراه خودش میبرد.
گیتس در بچگی به کتاب خواندن علاقه شدیدی داشت و وقت زیادی را صرف خواندن کتابهای دایره المعارف میکرد. در سن 11 یا 12 سالگی بود که والدین او نگرانش شدند. او در مدرسه نمرههای خوبی دریافت میکرد، اما گاهی اوقات بیحوصله و گوشهگیر به نظر میرسید و والدینش نگران بودند که او ممکن است افسردگی بگیرد.
اگرچه والدینش به آموزش عمومی اعتقاد زیادی داشتند، اما او را در مدارس خصوصی سیاتل ثبتنام کردند. بیل تقریبا در همه درسهایش زبانزد همه بود. در ریاضی و علوم بینظیر بود و در نمایشنامه و انگلیسی عملکرد خارقالعادهای از خود بر جای گذاشت.
زمانی که در مدرسه لیک ساید مشغول تحصیل بود، شرکت کامپیوتری سیاتل پیشنهاد داد برای دانشآموزان وقت آن مدرسه، به صورت رایگان کامپیوتر تهیه کند. بیل بیشتر وقت آزاد خود را با آن کامپیوترها میگذارند. او یک برنامه tic-tac-toe به زبان کامپیوتر بیسیک نوشت که به کاربران اجازه بازی در برابر کامپیوتر را میداد.
بیل در سال 1973 (1352) از مدرسه لیک ساید فارغالتحصیل شد. او در آزمون کالج SAT از 1600 نمره ممکن، توانست نمره 1590 را کسب کند. این نمره شاهکاری بود که او برای چندین سال هنگامی معرفی خود به افراد جدید، به آن افتخار میکرد.
گیتس در سال 1973 در دانشگاه هاروارد ثبتنام کرد و در ابتدا به فکر شغلی در رشته حقوق بود. با وجود ناراحتی والدینش، او پس از گذشت دو سال و در سال 1975 هاروارد را رها کرد تا با کمک شریک خود، پائول آلن تجارت مایکروسافت را آغاز کند.
در آن دو سال، او بیشتر وقت را در آزمایگشاه کامپیوتر میگذارند و برای امتحانها، وقت زیادی نمیگذاشت و با حداقل نمره معقول، آنها را پاس میکرد.
گیتس با آلن که دو سال از او بزرگتر بود در مدرسه لیک ساید آشنا شد. این دو نفر به سرعت تبدیل به دوستان صمیمی یکدیگر شدند و به خاطر علاقه و اشتیاقشان به کامپیوتر، توانستند با وجود تفاوتهایشان ارتباط خوبی را باهم برقرار کنند. آلن محتاط و خجالتی بود اما گیتس گاهی شیطون و گاهی جنگجو بود.
این دو نفر صرف نظر از تفاوتهایشان، بیشتر اوقات فراغت خود را با یکدیگر میگذراندند. آنها با یکدیگر اختلاف داشتند و بحثهایی بر سر اینکه چه کسی درست میگوید یا چه کسی باید آزمایشگاه کامپیوتر را ارائه کند، داشتند. حتی یک بار، بحث به جایی کشید که آلن گیتس را از حضور در آزمایشگاه کامپیوتر منع کرد.
در مقطعی، به دلیل سوءاستفاده این دو از کامپیوترهایی که در اختیار مدرسهشان قرار گرفته بود، شرکت ارائهدهنده امتیاز کامپیوتر مدرسه آنها را لغو کرد. پس از مدتی آنها با پیشنهادی برای رفع اشکال برنامهها دادند، توانستند مجوز حضور در آزمایشگاه کامپیوتر را کسب کنند. در طول این مدت، گیتس یک برنامه حقوق و دستمزد که هک شده بود و یک برنامه برای زمانبندی برای آنها توسعه داد.
در سال 1970 و در سن 15 سالگی، آلن و گیتس برنامهای را به نام Traf-o-Data را توسعه دادند که بر الگوهای ترافیکی در سیاتل نظارت میکرد و توانستند از آن برنامه 20000 دلار کسب کنند. گیتس و آلن قصد داشتند شرکت خود را راهاندازی کنند، اما والدین گیتس میخواستند او مدرسه را تمام کرده و به کالج برود. آنها امیدوار بودن بیل یک وکیل موفق شود.
آلن به دانشگاه ایالتی واشنگتن رفت، در حالی که گیتس به هاروارد رفت. با این حال این دو نفر همچنان با یکدیگر در تماس بودند. پس از دو سال تحصیل در کالج، آلن ترک تحصیل کرد و به بوستون رفت تا برای هانیول کار کند. در همین زمان، نسخهای از مجله Popular Electronics را به گیتس نشان داد که حاوی مقالهای درباره کیت مینی کامپیوتر Altair 8800 بود. هر دوی این جوان ها برای امکاناتی که این کامپیوتر داشت، هیجانزده بودند.
این کامپیوتر در شرکت کوچکی واقع در آلبوکرکی، نیومکزیکو به نام Micro Instrumentation and Telemetry Systems (MITS) ساخته شده بود. گیتس و آلن با این شرکت تماس گرفتند و اعلام کردند در حال کار به روی یک نرمافزار بیسیکی هستند که کامپیوتر آنها را اجرا میکند. در واقع این دو نفر، همچین نرمافزاری نداشتند و فقط میخواستند بدانند شرکت MITS علاقهای به توسعه همچین برنامهای دارد یا خیر.
این شرکت از آنان خواست نرمافزار خود را ارائه کنند. پس از آن آلن و گیتس به مدت دو ماه در آزمایشگاه دانشگاه هاروارد مشغول نوشتن این نرمافزار شدند. پس از تمام شدن کدهای این نرمافزار، آلن برای ارائه آن به آلبوکرکی سفر کرد. نرمافزاری که مطمئن نبودند که کار میکند یا خیر و تا کنون امتحانش نکرده بودند. خوشبختانه این نرمافزار کار کرد و آلن در آن شرکت استخدام شد. پس از آن گیتس هاروارد را ترک کرد و شروع همکاری آنها رقم خورد. آنها پس از مدتی با یکدیگر مایکروسافت را تأسیس کردند.
آلن تا سال 1983 در مایکروسافت ماند و پس از آن، تشخیص داده شد که به بیماری هوچکین مبتلا شده است. اگرچه این سرطان او بعد از یک سال بهبود یافت، اما او تصمیم گرفت که از مایکروسافت کنارهگیری کند. هرچند که شایعات زیادی درباره خروج او از شرکت مطرح است. برخی میگویند بیل گیتس او را از شرکت بیرون کرد و برخی دیگر میگویند او پس از این بیماری، دریافت که فرصتهای دیگری در زندگی وجود دارد و تصمیم گرفت وقت خود را روی آنها سرمایهگذاری کند.
در سال 1975، گیتس و آلن شرکت micro-soft را که ترکیبی از کلمات micro-computer و software بود، تأسیس کردند که پس از یک سال، آن خط فاصله میان اسم را حذف کردند. اولین محصول این شرکت همان نرمافزار بیسیکی بود که برای راهاندازی کامپیوتر Altair استفاده میشد.
در ابتدا، این شرکت مشکلات زیادی داشتند. اگرچه نرمافزار بیسیک آنها درآمد و حق امتیاز را برایشان به همراه داشت، اما هزینههای آنها را برآورده نمیکرد. بر اساس گزارش گیتس، تنها 10 درصد از افرادی که از این نرمافزار استفاده میکردند هزینه آن را پرداخت کرده بودند.
نرمافزار بیسیک مایکروسافت در میان علاقهمندان به کامپیوتر بسیار محبوب بود و نسخههای قدیمی رایگان آن در بازار عرضه شده بود. هرچند که بسیاری از افراد به دلیل هزینه بالا، از آن بهره نمیبردند. گیتس اینگونه فکر میکرد که توزیع رایگان محصولات شرکتش یک نوع دزدی است، مخصوصا زمانی که این سیستم عامل شامل نرمافزارهای مخصوص فروش بود.
در فوریه سال 1954 (بهمن 1354)، گیتس اعلام کرد که ارائه رایگان محصولات آنها در بازار باعث جلوگیری از ارائه نرمافزارهای بهتر میشود و در اصل ادامه دزدیها، باعث عدم ارائه خدمات بهتر میشود. این بیانیه بیل گیتس به مذاق علاقهمندان به کامپیوتر خوش نیامد اما بیل گیتس در تصمیم خود بنابه تهدید مردم توسط جلوگیری از نوآوری، تردیدی نداشت.
گیتس با رئیس MITS، ادد رابرتز، رابطه خوبی نداشت و کشمکشهایی میان آنها وجود داشت و این دو نفر بر سر توسعه نرمافزار و جهتگیری تجارت درگیر شدند. رابرتز بیل گیتس را لوس و نفرتانگیز میدانست.
در سال 1977 (1356) رابرتز شرکت MITS را فروخت و به گرجستان بازگشت تا وارد دانشکده پزشکی شده و پزشک شود.
گیتس و آلن که تنها بودند مجبور به شکایت از مدیر عامل جدید MITS برای حفظ حقوق نرمافزاری که برای Altair توسعه داده بودند، شدند. مایکروسافت نیز نرمافزارهای مختلفی را در قالبهای مختلف برای سایر شرکتهای کامپیوتری نوشت و در آغاز سال 1979 (1357) گیتس مقر شرکت مایکروسافت را به Bellevue واشنگتن، درست در شرق سیاتل منتقل کرد.
گیتس از اینکه دوباره به خانه خود بازگشته بود خوشحال بود و با شوق بیشتری کار میکرد. همه 25 کارمند جوان این شرکت مسئولیتهای گستردهای برای تمام جنبههای عملیات اعم از توسعه محصول، کسب و کار و بازاریابی داشتند.
اگرچه این شرکت در شرایط نامساعدی شروع به کار کرد، اما تا سال 1979 توانست درآمد خود را به 2.5 میلیون دلار برساند. گیتس در سن 23 سالگی خود را به عنوان رئیس شرکت منصوب کرد. او با هوش سرشارش برای توسعه نرمافزارها و اشتیاق خود برای تجارت، شرکت را رهبری کرد و سخنگوی این شرکت بود. گیتس شخصا هر کدی که شرکت ارائه میکرد را بررسی میکرد و در صورت لزوم، دوباره کد را بازنویسی میکرد.
همانطور که از آن طرف صنعت کامپیوتر در حال رشد بود و شرکتهای دیگری مانند اپل، اینتل و IBM در حال توسعه سختافزار و قطعات خود بودند، گیتس مدام محصولات خود را به عنوان یک محصول شایسته و برتر تبلیغ میکرد. او اغلب مادرش را همراه خود میبرد. مادر او با سابقه عضویتش در هیئت مدیره شرکت IBM توانست راه را برای گیتس آسان کند و او را با مدیر عامل IBM آشنا کند.
در نوامبر سال 1980 (آبان 1359)، IBM به دنبال نرمافزاری برای راهاندازی کامپیوتر خود بود و برای همین با مایکروسافت شروع به کار کرد. شایعاتی وجود دارد که در اولین دیدار آنها، نماینده شرکت IBM بیل گیتس را با دستیار اداری اشتباه گرفت و از او خواست که قهوه سرو کند.
گیتس که بسیار جوان به نظر میرسید، به سرعت توانست شرکت IBM را متقاعد کند که او و شرکتش میتوانند نیازهای آنها را برآورده سازند. تنها مشکلی که وجود داشت، این بود که مایکروسافت سیستم عامل اولیهای را توسعه نداده بود که کامپیوترهای جدید IBM را اجرا کند.
اما او تسلیم نشد و سیستم عاملی را خریداری کرد که برای اجرا کردن کامپیوترهای مشابه کامپیوتر شرکت IBM به کار میرفت. او با آن شرکت قراردادی منعقد کرد که حق کامل این سیستم عامل را به مایکروسافت واگذار میکرد و در مورد این موضوع، به شرکت IBM چیزی نگفت.
این شرکت بعدا از مایکروسافت و بیل گیتس به دلیل پنهان کردن اطلاعات مهم شکایت کرد و مایکروسافت با مبلغ نامشخصی در خارج از دادگاه با IBM تسویه حساب کرد، اما نه گیتس و نه مایکروسافت به هیچ تخلفی اعتراض نکردند.
گیتس مجبور شد سیستم عامل خریداری شده را با کامپیوترهای IBM تطبیق دهد و آن را با همان قیمتی که خریداری کرده بود، یعنی 50000 دلار به IBM بفروشد. هرچند که IBM میخواست کد اولیه را خریداری کند که اطلاعات سیستم عامل را به طور در اختیار آنها قرار میداد.
گیتس کامل این موضوع را نپذیرفت و در عوض از آنها خواست که این شرکت برای نسخههای فروخته شده این سیستم عامل، هزینه مجوز بپردازد. این کار مایکروسافت را قادر ساخت که یک مجوز نرمافزاری به نام MS-DOS را بسازد که به هر تولیدکننده کامپیوتری که کامپیوتری مانند کامپیوتر شرکت IBM میساخت، بتواند مجوز دهد. مایکروسافت همچنین سیستم عاملی به نام Softcard منتشر کرد که باعث میشد سیستم عامل مایکروسافت بیسیک روی دستگاههای اپل 2 کار کند.
در طول توسعه این سیستم عامل برای شرکت IBM، در بین سالهای 1979 تا 1981 رشد مایکروسافت به شدت زیاد بود. کارکنان این شرکت از 25 نفر به 128 نفر رسیدند و درآمد آنها از 2.5 میلیون دلار به 16 میلیون دلار رسید. در اواسط سال 1981 گیتس و آلن این شرکت را شریک شدند و گیتس به عنوان مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره این شرکت و آلن به عنوان معاون اجرایی آن منصوب شد.
در سال 1983 مایکروسافت با دفاتری در بریتانیا و ژاپن در حال جهانی شدن بود و برآورد میشد که 30 درصد از کامپیوترهای جهان، از سیستم عامل این شرکت بهره میبرند.
اگرچه آنها رقابت تنگاتنگی با هم داشتند، اما این دو شرکت همواره نوآوریهای خود را با یکدیگر به اشتراک میگذاشتند. در سال 1981، اپل به رهبری استیو جابز از مایکروسافت دعوت کرد که به آنها در توسعه سیستم عاملی برای کامپیوترهای مکینتاش کمک کند. برخی از این توسعهدهندگان هم در توسعه مایکروسافت و هم در توسعه برنامههای مایکروسافت برای مکینتاش مشارکت داشتند و همکاری این دو کمپانی، در برخی قسمتهای سیستم عامل مایکروسافت و مکینتاش که نامشان در کنار یکدیگر بود، کاملا مشخص است.
از طریق همین همکاریها، مایکروسافت توانست ویندوز را توسعه دهد. سیستمی که از ماوس برای هدایت یک رابط گرافیکی و نمایش متن و تصاویر بر روی صفحه استفاده میکرد. این سیستم، یک سیستم عامل متفاوت نسبت به MS-DOS بود که مبتنی بر متن و صفحه کلید بود که تمام قالببندی متن را به صورت کد نمایش میداد.
گیتس به سرعت متوجه خطری که سیستم عامل MS-DOS و مایکروسافت را تهدید میکرد، شد. استفاده از تصاویر گرافیکی در نرمافزار رقیب به نام VisiCorp که در مکینتاش استفاده میشد، میتوانست برای کاربرانی که به دنبال جزئیات سادهتر هستند جذابیت بیشتری داشته باشد.
گیتس تصمیم گرفت در یک کمپین تبلیغاتی اعلام کند که مایکروسافت در حال توسعه سیستم عاملی جدید به نام ویندوز است که از رابط کاربری گرافیکی استفاده میکند. این سیستم عامل ویندوز نام داشته و قرار بود با تمام نرمافزارهایی که روی سیستم عامل MS-DOS توسعه یافته بودند، سازگار باشد. هرچند که این اعلامیه گیتس یک بلوف بود و مایکروسافت همچین سیستم عاملی را در دست توسعه نداشت.
این حرکت بیل گیتس یک تاکتیک بازاریابی فوقالعاده بود و توانست تقریبا تمامی کسانی که از سیستم عامل MS-DOS استفاده میکردند را برای ارتقای سیستم عامل خود منصرف کرده تا منتظر سیستم عامل جدید مایکروسافت به نام ویندوز بمانند. سپس توسعهدهندگان برنامه VisiCorp که دیگر خواهانی نداشتند، دیگر تمایلی به نوشتن برنامه برای آن نداشته و این سیستم عامل در اوایل سال 1985 منقضی شد.
در نوامبر سال 1985 (آبان 1364) و تقریبا دو سال پس از اعلام بیل گیتس، مایکروسافت ویندوز را عرضه کرد. این سیستم عامل در نگاههای اولیه بسیار شبیه به سیستم عامل مکینتاشی بود که اپل دو سال قبل عرضه کرده بود.
اپل قبلا دسترسی کامل به فناوری خود را به مایکروسافت داده بود و آنها در حال پیدا کردن راهی برای سازگاری نرمافزارهای مایکروسافت بر روی محصولات خود بودند. بیل گیتس به آنها توصیه کرد که دست از این کار بکشند و شروع به مجوز دادن برای نرمافزارهای خود کنند؛ اما آنها این توصیه را نادیده گرفته و بیشتر به فروش کامپیوتر علاقه نشان دادند.
بیل گیتس نیز این فرصت استفاده کرد و یک قالب نرمافزاری تهیه کرد که بسیار شبیه به مکینتاش بود. اپل پس از این حرکت مایکروسافت آنها را تهدید به شکایت کرد و مایکروسافت نیز عقب ننشست و گفت که این کار باعث میشود ارسال نرمافزار سازگارسازی برنامههای مایکروسافت برای مکینتاش را به تأخیر بیوفتد.
در نهایت مایکروسافت در دادگاههای برگزار شده پیروز شد. این پیروزی نشان میدهد که علیرغم وجود شباهتهای زیاد میان این دو سیستم عامل، هر کدام عملکرد جداگانهای داشتند.
با وجود موفقیت مایکروسافت، گیتس هرگز احساس امنیت نمیکرد. او که تا کنون سعی میکرد دور از رقابت باشد، اکنون یک روحیه رقابتی و هیجانی را ایجاد کرده بود. دستیار او عنوان کرده بود که یک بار فردی را در زیر میزش دیده بود که خوابیده است و در حال تلاش برای تماس با امنیت یا پلیس بود که متوجه شد آن شخص کسی جز گیتس نبود.
هوش گیتس به او این امکان را میداد که در این مسائل تمام جوانب را از توسعه محصول تا استراتژی شرکت را در نظر بگیرد. او هنگام تجزیه و تحلیل حرکات شرکتهای دیگر، تمامی امکانات ممکن را در نظر میگرفت و هر چیزی که ممکن بود اتفاق بیافتد را مورد بررسی قرار میداد.
او انتظار داشت کارمندانش نیز اندازه خودش تلاش کنند. سبک مدیریت او یک سبک استثنایی بود زیرا او کارمندان و ایدههای آنها را به چالش میکشید. همانطور که پس از طرح یک ایده نامناسب میتوانست رو به فرد بگوید:
“این احمقانهترین چیزی است که تا به حال شنیدهام.”
او با این روشها اشتیاق خود به کار را امتحان میکرد و تصمیم گرفته بود از همین روش برای سختگیری روی کارمندان خود استفاده کند. او دائما بررسی میکرد که آیا اطرافیانش واقعا نسبت به ایدههای خود متقاعد شدهاند یا خیر.
گیتس در خارج از شرکت به عنوان یک رقیب بیرحم شهرت پیدا کرده بود. سپس چندین شرکت به رهبری IBM تصمیم به ساخت سیستم عامل جدیدی به نام OS/2 کردند تا بتوانند مایکروسافت را شکست دهند؛ اما گیتس به جای تسلیم شدن در برابر فشارها، ویندوز را ارتقا داد، عملکردش را بهبود بخشید و کاربردهای آن را نیز گسترش داد.
در سال 1989 (1368)، این شرکت مجموعه نرمافزاری به نام مایکروسافت آفیس را معرفی کرد که شامل برنامههایی کاربردی برای امور اداری مانند ورد و اکسل بود که با تمام محصولات مایکروسافت سازگار بود.
این برنامهها به راحتی با سیستم عامل OS/2 سازگار نبودند و پس از عرضه مایکروسافت آفیس، این شرکت موفق شد تنها در دو هفته 100`000 نسخه از ویندوز را بفروشد و سیستم عامل OS/2 را از دور خارج کند. این امر باعث شد تا مایکروسافت انحصاری از سیستم عاملهای کامپیوترهای شخصی را در اختیار داشته باشد. سپس پس از آن، کمیسیون تجارت فدرال شروع به بررسی مایکروسافت به دلیل اقدامات بازاریابی ناعادلانه کرد.
در طول دهه 1990، مایکروسافت با مجموعهای از تحقیقات کمیسیون تجارت فدرال و وزارت دادگستری روبرو شد. برخی ادعاها وجود داشت که مایکروسافت به سازندگان کامپیوترها برای اینکه از سیستم عامل ویندوز در محصول خود استفاده کنند، معاملاتی انجام داده یا به عبارت دیگر، به آنها رشوه داده است. اتهامات دیگری نیز به مایکروسافت زده شد که شامل وادار ساختن سازندگان کامپیوترها به فروش اینترنت اکسپلورر مایکروسافت به عنوان شرط فروش سیستم عامل ویندوز به همراه کامپیوترهایشان بود.
در مقطعی به نظر میرسید مایکروسافت مجبور باشد بخش سیستم عامل و توسعه نرمافزار را از یکدیگر جدا کند. این شرکت همچنین از خود دفاع کرد و به مشکلات قبلی خود با دزدی نرمافزارها اشاره کرده و اعلام کرد که این موضوع تهدیدی برای نوآوری به حساب میآید. در نهایت، مایکروسافت موفق شد با دولت فدرال به توافق برسد و از جدایی این دو بخش مهم خود جلوگیری کند.
در نهایت گیتس راههای مبتکرانه زیادی برای کاهش فشار آگهی های بازرگانی و حضار عمومی در نمایشگاههای تجاری کامپیوتر پیدا کرد. او همچنین به اداره شرکت و بررسی های فدرال در دهه 1990 ادامه داد.
در سال 2000 بیل گیتس تصمیم گرفت از فعالیتهای روزانه مایکروسافت کنارهگیری کند و وظیفه مدیر عاملی را به دوست دانشگاهی خود استیو بالمر که از سال 1980 در مایکروسافت بود، بسپارد. او تصمیم گرفت به عنوان توسعهدهنده که برای او جذابیت بیشتری داشت در این شرکت ادامه دهد؛ اگرچه که او همچنان رئیس هیئت مدیره مایکروسافت بود.
گیتس همچنین در سال 2006 (1385) اعلام کرد که به زودی کار تمام وقت را کنار میگذارد تا بتواند به زندگی شخصی خود رسیدگی کند. آخرین روزی که بیل گیتس کامل کار کرد مربوط به تاریخ 27 ژوئن 2008 (7 تیر 1387) میشود.
در فوریه سال 2014 (بهمن 1392)، گیتس از سمت خود در مایکروسافت به عنوان رئیس کنارهگیری کرد و تصمیم گرفت به عنوان مشاور فناوری این شرکت منصوب شود. استیو پالمر مدیر عامل سابق مایکروسافت نیز جای خود را به ساتیا نادلا 46 ساله داد.
در سال 1987 (1366)، یک مدیر 23 ساله در مایکروسافت به نام ملیندا فرنچ، توجه بیل گیتس 32 ساله را به خود جذب کرد. او با گیتس همخوانی کاملی داشت. با گذشت زمان، آنها رابطه خود را پیشرفت دادند و در 1 ژانویه 1994 (11 دی 1372)، با یکدیگر ازدواج کردند.
پس از گذشت چند ماه از ازدواج آنها، مادر گیتس بر اثر سرطان سینه از دنیا رفت. آنها تصمیم گرفتند در سال 1995 مدتی مرخصی گرفته و برای بهبود روحیه خود، به تعطیلات بروند. در سال 1996، اولین دختر آنها به نام جنیفر به دنیا آمد. سپس در سال 1999 پسر آنها به نام روری و در سال 2002، دومین دخترشان به نام فیبی به دنیا آمد.
این زوج به صورت رسمی در می 2021 (اردیبهشت 1400) از یکدیگر جدا شدند.
در مارس 1986 (اسفند 1364)، گیتس با عرضه عمومی اولیه (IPO) توانست به ازای هر سهم، 21 دلار بگیرد و در سن 31 سالگی به یک میلیونر تبدیل شود. گیتس 45 درصد از سهام این شرکت را با 24.7 میلیون دلار در اختیار داشت که در آن زمان 234 میلیون دلار از 520 میلیون دلار دارایی مایکروسافت را تشکیل میداد.
با گذشت زمان، ارزش سهام این شرکت افزایش یافت و چندین بار تقسیم شد. در سال 1987 زمانی که ارزش هر سهم این شرکت به 90.75 دلار رسید، گیتس تبدیل به یک میلیاردر شد. او از آن زمان در لیست 400 فرد ثروتمند آمریکا بود. در سال 1999 در حالی که سهام مایکروسافت به بالاترین حد خود رسید، ثروت بیل گیتس برای مقطع کوتاهی از 101 میلیارد دلار عبور کرد.
در سال 1997، گیتس به همراه خانوادهاش در خانهای به مساحت 55000 فوت مربع در ساحل دریاچه واشنگتون نقل مکان کردند. اگرچه این خانه به اندازه یک مرکز خرید بزرگ بود، اما گفته میشود برای این زوج و سه فرزندشان بسیار جای دنجی بود.
در سال 1994، این زوج بنیاد ویلیام اچ. گیتس را تأسیس کردند که به حمایت از جوامع کم درآمد میپرداخت. این بنیاد همچنین به مسائل داخلی مانند کمک به دانشجویان برای هزینههای کالج میپرداخت.
با تشویقهای ملیندا، بیل ترغیب شد تا مانند مادرش به یک رهبر مدنی تبدیل شود و به کارهای بشردوستانه بپردازد. او متوجه شد که موظف است بیشتر از دارایی خود را به امور خیریه بدهد.
در سال 2000، این زوج با کمک 28 میلیون دلاری بنیاد خود توانستند چندین بنیاد خانوادگی جدید را تشکیل دهند؛ با گذشت زمان و علاقه بیل گیتس به این بنیادها، او بیشتر وقت خود را به آنها اختصاص میداد.
او پس از کنارهگیری از مایکروسافت، بیشتر وقت و انرژی خود را صرف این بنیاد کرد. گیتس در سال 2015، سخنرانیای به نفع استانداردهای هستهای مشترک ملی انجام داد. او همچنین نشان داد یک مدیر خوب است و به کارمندان آن بنیاد اعلام کرد در صورت بچهدار شدن یا فرزندخواندگی، یک سال مرخصی با حقوق دریافت خواهند کرد.
در سال 2017، این بنیاد اولین گزارش سالانه خود را آماده کرد. این گزارش به بررسی پیشرفتهای انجام شده در چندین زمینه مهم مرتبط با سلامت عمومی، از جمله مرگ و میر کودکان، سوء تغذیه و HIV پرداخت. در آن زمان بیل گیتس بیماریهای عفونی و مزمن را به عنوان دو مورد از خطرات سلامت عمومی که باید در دهه آینده مورد توجه قرار بگیرند، شناسایی کرد.
در آوریل 2018 (فروردین 1397) اعلام کرد که با لری پیج، بنیانگذار گوگل همکاری میکند تا بودجه 12 میلیون دلاری برای عرضه جهانی واکسن آنفولانزا فراهم کند. او اعلام کرد آنها تا سقف 2 میلیون دلار کمکهای مردمی را قبول میکنند و این کار را در سال 2021 انجام خواهند داد. هرچند که بعضی از آنها دو دل بودند که آیا 12 میلیون برای رفع این معضل جهانی کافی است یا خیر، گیتس نیز اضافه کرد که ممکن است حتی چیزهای بیشتری هم در راه باشد.
گیتس در نوامبر 2017 (آذر 1396) اعلام کرد که 50 میلیون دلار از پول خود را برای کشف درمان آلزایمر سرمایهگذاری کرده است. او همچنین 50 میلیون دلار دیگر را برای استارتآپهای فعال در این زمینه سرمایهگذاری کرده بود. گفته میشود این موضوع یک مسئله شخصی برای بیل گیتس است زیرا او اثرات مخرب این بیماری را در خانواده خود دیده است.
او به رسانه CNN گفت:
هر نوع درمانی نسبت به جایی که الان هستیم یک پیشرفت بزرگ حساب میشود و هدف بلند مدتمان، باید درمان این بیماری باشد.
در سال 2017 فاش شد که یکی از شرکتهای بیل گیتس مبلغ 80 میلیون دلار را برای ساخت یک شهر هوشمند در آریزونا سرمایهگذاری کرده است. این شهر پیشنهادی که بلمونت نام دارد، طبق گفته گروه سرمایهگذاری املاک و مستغلات Belmont Partners، جامعهای آیندهنگر با ستون ارتباطی و زیرساختی ایجاد میکند که شامل فناوریهای پیشرفته است و پیرامون شبکههای دیجیتال پرسرعت، مراکز داده، فناوریهای جدید تولید و مدلهای توزیع، وسایل نقلیه خودران طراحی شده است.
از حدود 25000 هکتار زمینی که برای این شهر تعیین شده، گزارش شده که 3800 هکتار آن برای فضاهای اداری، تجاری و خردهفروشی استفاده خواهد شد. 470 هکتار آن برای مدارس دولتی و بقیه فضا، به 80000 واحد مسکونی اختصاص خواهد یافت.
بعد از سالها که بیل گیتس درباره عدم آمادگی مردم جهان در مقابله با یک همهگیری سخن میگفت، در سال 2020 با ویروس کرونا سخنان او به حقیقت پیوست. در ماه مارس 2020 (اسفند 1398)، بیل گیتس به همراه همسرش ملیندا، همکاری خود را با شرکتهای Welcome Trust و Mastercard برای جلوگیری از این همهگیری، آغاز کرد. او 125 میلیون دلار برای این مهار این ویروس اختصاص داد و اعلام کرد که بنیاد او آماده برای سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری برای ساخت کارخانههایی به منظور توسعه واکسن میباشد.
گیتس جوایز بسیاری را برای کارهای بشردوستانه خود دریافت کرده است. او توسط مجله تایمز به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد قرن بیستم معرفی شده است. او همچنین در کنار همسرش و خواننده اصلی گروه راک U2، به عنوان افراد برتر سال 2005 توسط همین مجله تایمز انتخاب شده است.
گیتس همچنین از دانشگاههای سراسر جهان دکترای افتخاری دریافت کرده است. او در سال 2005 توسط ملکه انگلیس، عنوان شوالیه افتخاری امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد.
در سال 2006، گیتس به همراه همسرش نشان عقاب آزتک را از دولت مکزیک به دلیل کارهای بشردوستانه خود دریافت کردند.
این زوج در سال 2016، توسط باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا مدال آزادی ریاست جمهوری را دریافت کرده و بار دیگر به خاطر فعالیتهای بشر دوستانه خود، مورد تقدیر قرار گرفتند.