چندین سال از عرضه اولین کنسول دستی گذشته است و امروزه کنسولهای دستی کمتر شدهاند و از بین تمام رقبا فقط نینتندو باقی مانده است؛ اما در گذشته کنسولهای دستی و بازارشان به چه شکل بوده است؟
یکی از آرزوهای دیرینه ما گیمرها پس از پدید آمدن سرگرمیهای ویدیویی، قابل حمل بودن این سرگرمیها و بازیها بوده است که قصد داریم در طی دو مقاله متوالی به طور مفصل آن را مورد بررسی قرار دهیم تا کمی بیشتر با تاریخچه کنسولهای مدرن و قابل حملی که امروزه در خانه خود داریم آشنا شویم.
همه ما میدانیم که سرمنشا اصلی بازیها و سرگرمیهای کامپیوتری به شکل جدی و امروزی از شرق و در کشور ژاپن آغاز شده اما این قضیه در مورد کنسولهای دستی متفاوت است. چون زادگاه اولین دستگاه قابل حمل ساخته شده به آمریکا و شهر ماساچوست باز میگردد.
کمپانی Milton Bradley در سال ۱۸۶۰ تاسیس شد و بیش از یک قرن به ساخت انوع و اقسام بازیها پرداخته و مخترع بازی بسیار محبوب Battleship است که بازیکنان در آن باید محل کشتیهای مخفیشدهی طرف مقابل در صفحه را پیدا کرده و سپس بمباران کنند.
این کمپانی در سال ۱۹۷۹ کنسول قابل حملی را به نام Microvision روانه بازار کرد. طراحی این دستگاه بسیار خاص و منحصربهفرد بود و به دلیل اینکه اولین تجربه در تمام جهان به حساب میآمد، آنها مجبور بودند که به طور کامل از خلاقیت ذهنی خود استفاده کنند. این دستگاه با وجود فروش نسبتا خوبی که داشت به علت صفحه نمایش کوچک دچار مشکل شد.
نکته جالب در مورد نحوه انجام و کنترل بازیها اینکه در قسمت پاینیی Microvision، تعدادی دکمه برای اعمال تغییرات وجود داشت و از هیچ آنالوگی استفاده نمیشد. اما طرح زیرکانه این شرکت ساخت یک دستگاه ویژه برای هر بازی بود که کنترل آن روی دستگاه مخصوص بهتر عمل میکرد و اینگونه علاقهمندان را مجاب میساخت تا دستگاهی جدید را برای بازی جدید خریداری کنند. البته تعداد بازیهایی که برای آن در طول ۴ سال منتشر شد تنها ۱۳ عنوان بود.
در نهایت این وسیله توانست ۴ سال به زندگیاش ادامه دهد و پس از وارد شدن کنسول Game & Watch، از شرکت نینتندو، به مرور زمان از عرصه رقابت کنار گذاشته شد که کاملا طبیعی بود. نینتندو از همان ابتدا با قدرت وارد بازار کنسولها شد و رقیبهای دیگر جلوی این کمپانی کم میآوردند.
نینتندو موفقترین شرکت بازیسازی در دهه ۸۰ بود و این موفقیت را تا اواسط دهه ۹۰ هم ادامه داد و در اولین گام خود کنسول دستی را منتشر کرد که دارای دو صفحه نمایش مجزا بود. علاوه بر این، G&W دارای ساعت و تنظیم Alarm هم بود و بدین واسطه توانست خود را یک سر و گردن بالاتر از تمامی رقیبان قرار دهد.
این دستگاه در طول عمر ۱۱ ساله خود شاهده ۵۹ بازی گوناگون بود. کارکترهایی همانند زلدا و ماریو توانستند نسبت به دیگر بازیها موفقتر عمل کنند و در این بین شاهد خلق دانکی کانگ هم روی آن بودیم که به یکی از پرفروشترینها مبدل گشت.
در این بین نینتندو IP کاملا جدیدی را مختص این کنسولها هم توسعه داد که Mr. Game & Watch نام داشت. او کارکتری سیاه رنگ و کاغذی بود و توانست محبوبیت زیادی را کسب کند و حتی در بازی Super Smash Bros، به عنوان یکی ز مبارزها قرار بگیرد.
بازیها در قالب کارتریجهای خاصی منتشر میشد که دارای دو حالت بود. در بخش اول بازیکنان معمولا بازی را روی درجه سختی کمتری طی میکردند و در حالت دوم که عموما Game B نامیده میشد، تجربهای چالش برانگیزتر و متفاوت در انتظار بازیکنان بود.
نکته جالب توجه این کنسول ارائه ۱۰ نوع متنوع از آن بود. در ابتدا دو کنسول Gold و Silver به بازار عرضه شدند و در ادامه و از سال ۱۹۸۲ به بعد باندلهای متفاوتی نظیر Panorama، Multi Screen، Tabletop، Super Color و Crystal Screenدر تعدادی محدود تولید شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفتند.
اما همه ما میدانیم که در نهایت هر دستگاهی با تمامی خوبیها و بدیها عمر محدودی دارد و در اواخر دهه ۸۰ بود که به شدت کمبود کنسول دستی جدید در بازار احساس میشد و از این رو شرکتهای بزرگی نظیر سگا، آتاری و البته نینتندو دست به رقابتی جدید برای در اختیار گرفتن سهم بیشتری از بازار زدند.
اولین کنسول را همانند همیشه نینتندو در آوریل ۱۹۸۹ منتشر کرد و نام آن را Gameboy نهاد. پس از این اقدام شرکت آتاری دستگاهی تجملی و گران قیمت با نام Lynx را معرفی کرد که در سپتامبر ۱۹۸۹ و با قیمت ۱۹۰ دلار روانه بازار کرد.
شرکت سگا هم که قصد داشت از بازار کنسولهای دستی دور نماند و رقابت خود را همانند کنسولّای خانگی با نینتندو ادامه دهد، با تاخیری یک ساله از دستگاه خود با نام Game Gear رونمایی کرد که در پایان سال ۱۹۹۰ میلادی با قیمت ۱۵۰ دلار در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
اولین و مهمترین تفاوت میان این سه دستگاه را که نسل دوم کنسولهای دستی را شکل دادند، میتوان در قیمت آنها و همچنین سیاست عرضه این شرکتها دانست. نینتندو با توجه به بازاریابهای خوبی که در آن دوران در اختیار داشت توانست در طی یک سال Gameboy را جهانی کند و پیش از انتشار Game Gear حدود ۸ میلیون دستگاه را به فروش برساند.
هر یک از این سه دستگاه قابلیتهای ویژهای داشتند که دیگر کنسولها از آن بینصیب بودند اما در آن دوران قیمت و ساپورت شدن توسط استودیوهای سوم شخص از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود که آتاری هیچ یک از این ویژگی حیاتی را در اختیار نداشت.
کنسول لینکس اولین دستگاهی بود که از نور پسزمینه در صفحهنمایش خود استفاده میکرد و بازیکنان میتوانستن به واسطه ۶ باتری قلمی بین ۴ تا ۵ساعت به بازی بپردازند که زمان بسیار کمی بود چون در نقطه مقابل دستگاه سگا با همین تعداد باتری حدود ۷ ساعت بازیکنان را مشغول میکرد و در نقطه اوج آن نسل نینتندو تنها با ۴ باتری، ۱۲ ساعت را برای مخاطبان خود به ارمغان آورد.
طراحی کنسول آتاری فوقالعاده بود و با وجود این که بزرگتر از دیگر دستگاهها بود اما بسیار خوشدست ساخته شده بود. جالب است بدانید که این دستگاه اولین کنسولی بود که در تلویزیون به تبلیغ پرداخت و همچنین از سیستم شبکهای پیشرفتهای هم جهت بازی کردن به صورت گروهی در عناوینی خاص و تا هشت نفر استفاده میکرد که در آن دوران بینظیر بود. گرافیک معدود عناوین منتشر شده برای لینکس فراتر از حدانتظار بود و اولین بازیهایی که در دنیایی سهبعدی ساخته میشدند هم روی آن برای اولین بار تست شده است و متاسفانه سیاستهای نادرست شرکت آتاری باعث شد تا این دستگاه فروش بسیار ضعیفی را داشته باشد و با وجود تمام ویژگیهای جدیدی که در آن نهفته بود، به سرعت از رقابت کنار گذاشته شود.
حال تنها دو رقیب باقی مانده بودند؛ Gameboy vs Game Gear! هر دو کنسول با تکیه بر عناوین انحصاری خود توانستند فروش خوبی را داشته باشند اما گیم بوی به واسهط قیمت بسیار کم و همهگیر شدن در آمریکا توانست به فروش رویایی و خیره کنندهای دست یابد و به تنهایی در ایالات متحده توانست بیش از ۴۵ میلیون دستگاه را به فروش برساند و این در حالی است که فروش کلی کنسول سگا در دنیا به ۱۵ میلیون دستگاه میرسید.
این دو کنسول از لحاظ سختافزاری بسیار مشابه بودند و از این رو تفاوت چندانی در بازیّای متشکر آنها مشاهده نمیشد اما نینتندو به واسطه عناوین انحصاری بیشمار که توانایی جذب مخاطبان غربی و شرقی را به صورت همزمان داشت موفق به فروش بیشتر و ادر ادامه کسب سودی بیسابقه از این بازار شد.
البته نینتندو سابقه بیشتری در این زمینه داشت و همچنین به واسطه ارائه باندلهای مختلف برای گیم بوی تحت پسوندهایی نظیر لایت، پاکت و کالر توانست به این موفقیت دست یابد. شرکت سگا سعی داشت تا سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرد و از این رو وسایلی مثل شارژر ماشین و کابلی که قابلیت شارژ با سگا جنسیس را فراهم میساخت برای این دستگاه عرضه کرد.
آنها همچنین دو اختراع بینظیر داشتند که با دستگاهی به نام Game Gear TV Tuner توانایی نمایش تصاویر تلویزیون روی این وسیله ممکن میشد. اما اختراع دوم به مراتب جالبتر و هیجانانگیزتر بود چون به کمک Master Gear Converter بازیکنانی که در خانه کنسول سگا جنسیس را در اختیار داشتند میتوانستند برخی از بازیهای کنسول خود را به کمک این وسیله روی کنسول قابل حمل خود بازی کنند که البته کیفیت بافتها و تصاویر به دلیل کوچک بودن صفحه نمایش کاهش مییافت اما تجربهای ناب را برای مخاطبان خود رقم میزد که از هر دو کنسول شرکت سگا بهره میبردند.
اما در نهایت مشتریان خواهند بود که تصمیم میگیرند کدام کنسول را انتخاب کنند و در آن دوران هم پیروز رقابت بار دیگر شرکت نینتندو بود که تمامی رقیبان خود را کنار زد. سران شرکت نینتندو از پیروزیهای پی در پی خود غرق در شادی بودند. اما از شرکتی بزرگ بیخبر بودند که در خفا مشغول به کار بود تا به این صنعت وارد شود و پس از محکم کردن موقعیت خود به تمامی بازارها از جمله کنسولهای دستی هم نفوذ کند. آیا شرکتی توانایی شکست نینتندو را در این بازار خواهد داشت؟
ادامه دارد …