گروهی از کارشناسان و هواداران ادبیات علمی تخیلی حماسه گیلگمش مربوط به دوران سومریان را سرآغاز شیوهای از داستانسرایی میدانند که در نهایت نام «علمیتخیلی» بر آن نهاده شد.
حماسه گیلگمش داستان پادشاهی اسطورهای است که دو سوم وجودش از خدایان و یک سوم آن انسان است. در این حماسه او درگیر سفرهای خارقالعاده و نبردهای دشواری میشود و حتی در برابر خدایان قد علم میکند.
این حماسه در واقع بر دوازده گلنوشته پیدا و ترجمه شده است. برخی معتقدند که در ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح پادشاهی واقعی به نام گیلگمش حکومت میکرده و حماسه گیلگمش هم درباره او نوشته شده است. البته کارشناسان شروع نگارش آنچه را که داستان یا افسانه نامیده میشود، مربوط به ۲۰۰ تا ۴۰۰ سال پس از این دوران میدانند.
شواهدی در دست است که نشان میدهد حماسه گیلگمش حدود ۲۰۰۰ تا ۲۱۵۰ سال پیش از میلاد مسیح نوشته شده که مربوط به سلسله سوم پادشاهی اور (Ur) در سومر است. ظاهرا دور دوران اکدیان (Akkadian)، یعنی ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، این اسطوره بار دیگر (یا شاید بارها) بازنویسی شده است.
در همین حماسه برای نخستین بار به تلاش انسان جهت دستیابی به عمر جاودانه اشاره میشود. گیلمگش به دنبال عمر ابدی، گیاهی را از اعماق آب مییابد، اما در ساحل ماری آن را از او میرباید. عناصر داستانی همچون سفرهای اکتشافی شگفتانگیز، سیل ویرانگر آخر زمانی، تلاش در جهت دستیابی به عمر جاودانه و رویارویی با خدایان، این حماسه را به داستانهای علمیتخیلی شبیه و نزدیک میسازد؛ از این رو عدهای آن را سرآغاز ادبیات علمیتخیلی مینامند.
البته بسیاری از کارشناسان حماسه گیلگمش را مبدا ادبیات فانتزی و شروع ادبیات حماسی و اسطورهای میدانند. گرچه این نظر درست است اما اغلب هواداران ادبیات علمیتخیلی معتقدند که این ادبیات از بطن ادبیات فانتزی یا افسانههای حماسی و اسطورهای زاده شده، رشد کرده و مستقل شده است. بنابراین حماسه گیلگمش میتواند مبدا خوبی، هم برای ادبیات فانتزی، حماسی و اسطورهای باشد و هم به دلیل استفاده از برخی عناصر داستانی علمیتخیلی، آغاز ادبیات علمیتخیلی محسوب میشود.
لستر دل ری (۱۹۱۵ – ۱۹۹۳)، از نویسندگان و صاحبنظران در حوزه ادبیات علمیتخیلی، گفته است که نخستین اثر علمیتخیلی، همان نخستین اثر ثبت شده ادبی، یعنی حماسه گیلگمش است، چون عنصر علمیتخیلی فاجعه آخر زمانی در آن وجود دارد. با این حال اگر منصفانه این اثر را بررسی کنیم، نشانی از علم و فناوری به مفهوم امروزی در آن نمیبینیم، هر چند که مفاهیم عرضه شده در آن شاید نسبت به زمان خود بسیار پیشرفته محسوب میشدند.
دو افسانه اسطورهای ایلیاد و اودیسه، اثر هومر شاعر برجسته یونانی یا منسوب به او، دارای مشترکات زیادی با حماسه گیلگمش هستند. برخی از کارشناسان ایلیاد را سرآغاز ادبیات علمیتخیلی میدانند چون در آن به پیشخدمتهایی اشاره شده است که بسیار به روباتها شباهت دارند. البته ایلیاد و اودیسه هر دو داستانهایی حماسی و اسطورهای و فانتزی هستند.
لیون اسپراگ د کمپ و عدهای دیگر از نویسندگان و منتقدان، لویسن پیش از میلاد مسیح را نخستین نویسنده داستان علمیتخیلی میدانند. او در داستان «تاریخ واقعی» به سفر بینسیارهای اشاره میکند.
در ایلیاد و اودیسه به مطالبی همچون سفر به اعماق زمین یا سفر به آسمان یا موجودات آسماننشین برتر یا خدایان اشاره شده است که امروزه از عناصر داستانی علمیتخیلی هم محسوب میشوند. اما نویسنده در واقع قصد آفرینش اثری اسطورهای را داشته تا دلاوریهای یونانیان را بیان کند و گاه با اغراق به بیان مطالبی شگفتانگیز نسبت به دوران خود پرداخته که جذابیت این آثار را چند برابر کرده است.
لوسین در حقیقت برای خلق مطالب طنز و هزل و حتی هجو مسائل دوران خود کتاب «تاریخ واقعی» را نوشته و برای افزایش تاثیر بر مخاطبان، راه اغراق و تخیل را پیش گرفته و از این روست که به سفر میان سیارهها اشاره کرده است. به این ترتیب نام لوسین به عنوان نخستین نویسنده و داستانسرا درباره سفر فضایی و سفر بینسیارهای ثبت شده است.
او در فصل «سفر در هوا» درباره سفر هوایی به کمک بالهایی که به دستها بسته میشوند، مینویسد. تاریخ واقعی داستان لوسین و همراهان اوست که به سفر دریایی میروند. در یک مرحله از این سفر آب فوران میکند و آنها را بهروی ماه میاندازد و در آنجا خود را در میانه نبرد شاه ماه و شاه خورشید مییابند که هر لشگر لوازم جنگی و لباس و مردم خاص خود را دارد.
آنها سپس میگرزیند و به زمین برمیگردند. لوسین در خصوص عادت مردم ماه برای پوشیدن اندام مصنوعی داستانسرایی میکند و ناخودآگاه درباره اندام پرورشی مصنوعی و سایبورگها مینویسد و از این رو نخستین در این دو حوزه علمیتخیلی نیز محسوب میشود.
تذکر این نکته ضروری است که لوسین روشنفکر زمان خود بود و با نوشتن دو جلد کتاب تاریخ واقعی، اعتقاد مردم و درباریان دوران خود را درباره اساطیر و خدایان به چالش کشید و هجو کرد. از آثار باستانی دیگر مورد توجه منتقدان علمیتخیلی، کتاب «جمهوری» افلاطون و توصیفات او درباره شهر آتلانتیس است.
این کتاب و توصیفات آتلانتیس را میتوان سرآغازی برای اتوپیا نویسی یا خلق آرمانشهرها یا شهرهای کامل و بیعیب دانست. امروزه کارشناسان ادبی در تمام حوزهها، داستانهای اتوپیایی را زیرمجموعهگونه ادبیات علمیتخیلی میدانند و با استناد به همین نکته عدهای کتاب «جمهوری» را سرآغازی منطقیتر و انکارناپذیر برای این ژانر تلقی میکنند. افلاطون فیلسوفی بنام و در حوزه مسائل اجتماعی و حکومتی صاحبنظر بود. او افکار اجتماعی خود را درباره جامعه بینقص در قالب داستان آتلانتیس عرضه کرد؛ کاری که پس از او توسط بسیاری از نویسندگان اما به شیوههای متفاوت تکرار شد.
همچنین داستان یا نمایشنامه «پرندگان»، اثر آریستوفان که در قالب طنز نوشته شده است، در نظر بعضی، از آثار کهن علمیتخیلی به شمار میرود. در این نمایشنامه «پیسته تایروس»، مردی عادی اما خسته از دوران جنگهای یونانیان، برای یافتن پادشاهی قدرتمند و خوب به میان پرندگان آسمانی میرود. پرندگان به او بالوپر میبخشند و در مدت کوتاهی او بر شهر آسمانی پرندگان مطلب میشود.
او به عنوان دیکتاتور، پرندگان را وامیدارد تا دور شهر دیواری عظیم و بلند بسازند و به بازدیدکنندگان اجازه ورود ندهند. در ضمن از قربانی کردن برای خدایان جلوگیری میکند. گروهی از خدایان به رهبری پوسیدون و هرکول به دیدن او میروند و ندیمه زئوس به نام باسیلیا را که در واقع در پشت پرده دنیا را رهبری میکند، به همسری او در میآورند. پیسته تایروس ناگهان خود را حاکم واقعی تمام دنیا خطاب میکند.
طنز نهفته در این اثر که مدری طالب اتوپیا و شهره ایدئال را به دیکتاتور تبدیل میکند، در واقع نقد نظرات فلسفی و اجتماعی دوران یونانیان در قالب نمایشنامه محسوب میشود. دیستوپیا یا همان ضدآرمانشهر حاصل که نتیجه جستوجو برای اتوپیا یا آرمانشهر ایدئال است، طنزی گزنده را خلق میکند.