به مناسبت حادثه تلخی که منجر به نابودی این سازه اسرارآمیز شد، در این مطلب به مرور حقایق باورنکردنی استونهنج آمریکایی پرداختهایم.
تصور کنید همین حالا چندین موشک قارهپیمای مجهز به کلاهکهای هستهای از سوی روسیه به سمت ایالات متحده آمریکا و متحدین آن شلیک میشوند. در مقابل، رئیس جمهور آمریکا که کشور خود را در صدد نابودی کامل میبیند، دستور شلیک تمامی موشکهای هستهای انبار شده در زرادخانههای آمریکا به سمت روسیه و متحدینش را میدهد. در کمتر از 5 دقیقه، از دو سوی سیاره زمین، صدها موشک هستهای درحال پرواز هستند تا پایان غمانگیز تمدن بشری را رقم بزنند. اشتباه نکنید! با مورد هدف قرار گرفتن روسیه و ایالات متحده به همراه تعدادی از متحدین آنها در اروپا و آسیا، تمام اتمسفر زمین به گازهای رادیواکتیوی آلوده میشود و تقریبا زنده ماندن بر روی زمین را برای تمامی مردم جهان در همه کشورها غیرممکن میسازد. اما بیایید کمی خوشبین باشیم و فرض کنیم یک گروه خوششانس از انسانها با پناه گرفتن در پناهگاههای هستهای و سپری کردن زمستان هستهای در پناهگاه، جان سالم به در بردهاند و پس از گذشت چند سال با مساعد شدن وضعیت روی زمین، از پناهگاه خود بیرون میآیند. تمامی شهرها نابود شدهاند و اثری از تمدن، جامعه و فرهنگ نیست. آنها بیش از هرچیزی به یک دستورعمل یا راهنما نیاز دارند که به آنها در آغاز یک تمدن جدید کمک کند. دستورعملی که از تمام این حوادث جان سالم به در برده باشد و به راحتی از سمت این گروه بازماندگان قابل فهم باشد.
احتمالا رابرت سی. کریستین (Robert C. Christian) وقتی ایدهی ساخت استونهنجهای آمریکایی را در سر میپروراند، به همین ماجرای غمانگیز فکر میکرد. مردی که میخواست به بازماندگان آخرالزمان احتمالی آیندهی زمین کمک برساند و آنها در راهاندازی یک تمدن جدید کمک کند. تمدنی که اشتباهات نیاکان خود را تکرار نکند و خود را به نابودی نکشاند. با ما همراه باشید تا در این مطلب به بررسی استونهنجهای آمریکایی بپردازیم که با نام سنگهای راهنمای جورجیا نیز شناخته میشوند.
در طول سالهای اخیر کاربران اینترنتی تئوریهای توطئهی متعددی در رابطه با چگونگی ساخته شدن این سازه سنگی مطرح کردهاند. بعضی از این کاربران معتقدند که این سنگها توسط بیگانگان فضایی حکاکی و در این مکان کار گذاشته شدهاند. اما در واقع این سنگها نزدیک به 43 سال پیش توسط گروهی از محلیهای شهر البرت ایالت جورجیا ساخته شدهاند. در یک روز جمعه در ماه ژوئن سال 1979 میلادی، یک مرد با موهای خاکستری که به نظر میرسید سالهای میانی عمر خود را سپری میکند، وارد شهر البرت میشود و از محلیها درخواست میکند یک گروه آمریکایی وفادار به او در انجام یک کار مهم کمک کنند. این مرد میانسال خود را R. C. Christian معرفی میکند اما در واقع این یک اسم قلابی است و آن مرد میانسال هیچوقت از هویت واقعی خودش پرده بر نداشت. اسم قلابی این مرد در واقع به Christian Rosenkreuz اشاره دارد که در انگلیسی با اسم Christian Rose Cross شناخته میشود. روزنکروز در واقع یک شخصیت معروف تاریخی است که گروه Order of the Rose Cross را تاسیس کرده بود. این شخصیت با ادغام کردن مسیحیت با تعدادی از آموزههای عربی و ایرانی، به شهرت زیادی دست پیدا کرده بود اما تا به امروز مشخص نیست که آیا آن مرد میانسال به گروه خاصی وابسته بوده یا اینکه میخواسته راه و رسم روزنکروز واقعی را ادامه دهد یا خیر؟
این مرد میانسال حین صحبت با محلیهای شهر البرت، ایدهی خود در رابطه با ساخت یک سازه سنگی بزرگ را مطرح میکند که میخواهد روی آن چندین متن را به زبانهای مختلف حکاکی کند. جو فندلی (Joe Fendly) یکی از حاضرین در جمع بود که مدیریت یک شرکت سنگهای گرانیت را برعهده داشت. جو فندلی در ابتدا عملی کردن ایدهی آن مرد میانسال را غیرممکن دانست و حتی برای منصرف کردن او قیمتی چندین برابر قیمت واقعی سنگهای گرانیت را به او داد، اما مرد میانسال در کمال ناباوری با او موافقت میکند و نشان میدهد که هیچ مانعی نمیتواند او را از انجام این کار منصرف کند.
مرد میانسال توضیح میدهد که این سازه در عین حال یک قطبنما، یک تقویم و یک ساعت است که بر روی آن چندین راهنمایی در 8 زبان زنده دنیا نوشته خواهد شد. جو فندلی نهایتا با این مرد میانسال موافقت میکند او را به نزد ویات مارتین (Wyatt Martin) میفرستد. مارتین شخصی است که احتمالا بیشتر از همه با مرد میانسال اسرارآمیز تعامل برقرار میکرده و بیشتر امورات ساخت این سازه را مدیریت میکرده است.
با اینکه سازه سنگی معروف شهر البرت ویژگیهای خیلی جالبی مثل نشان دادن قطب، ساعت و تقویم را در خود جای داده، بدون شک هیجانانگیزترین مورد در رابطه با این سازه، 10 فرمانی است که روی آن به زبانهای مختلف حکاکی شده. این 10 فرمان در قسمتهای مختلف این سازه سنگی در زبانهای زنده انگلیسی، اسپانیایی، سواحلی، هندی، عبری، عربی، چینی و روسی و همچنین دو زبان هیروگلیف مصری و میخی بابلی که جزو زبانهای مرده دنیا محسوب میشوند، نوشته شدهاند. در ادامه این 10 فرمان سنگهای راهنمای جورجیا را به ترتیب و به زبان فارسی مشاهده میکنید.
جمعیت بشر را زیر 500.000.000 نفر در تعادل دائمی با طبیعت نگه دارید
تولید مثل را عاقلانه هدایت کنید – تناسب اندام و تنوع را حفظ کنید
بشر را به کمک یک زبان زنده جدید متحد کنید
اشتیاق – ایمان – سنت و تمام چیزها را در تعادلی عاقلانه اداره کنید
با قوانین عادلانه و دادگاههای عدالت از مردم و ملتها محافظت کنید
بگذارید همه ملتها به صورت داخلی حکمرانی کنند و اختلافات خارجی را در یک دادگاه جهانی حل و فصل کنید
از قوانین جزئی و رسومات بیهوده پرهیز کنید
حقوق شخصی را با وظایف اجتماعی در تعادل نگه دارید
ارزش والای حقیقت – زیبایی – عشق را حفظ کنید و به دنبال هماهنگی با بینهایت باشید
یک سرطان روی زمین نباشید – جایی برای طبیعت بگذارید – جایی برای طبیعت بگذارید
همانطور که میتوان از مشاهده این 10 فرمان حدس زد، ویات مارتین و تیمش حین ساختن این سازه مشکلات زیادی با محلیها داشتهاند. عدهای در تلاش بودهاند مارتین را از انجام این کار منصرف کنند زیرا معتقد بودند این متنها کار شیطان است. با توجه به فرمان اول، بدیهی است که عدهای مقصود از ساختن این سازه را شیطانی بدانند. چرا که فکر میکنند برای عملی کردن فرمان اول، باید بیش از 90درصد جمعیت انسانها بر روی زمین را نابود کنند. اما موردی که باید به آن توجه داشته باشید این است که این فرمان در واقع برای آیندهای در نظر گرفته شده است که جمعیت چند میلیاردی انسانها به یک گروه بازمانده کوچک کاهش پیدا کرده و نویسنده این 10 فرمان نیز معتقد است که آن گروه بازمانده باید در کنترل جمعیت خود بیشتر تلاش کنند. البته این مورد باز هم چیزی از شرورانه بودن این فرمان کم نمیکند. چرا که بالاخره در آینده روزی خواهد رسید که جمعیت انسانها به مرز 500 میلیون به علاوه یک نفر برسد. در آن زمان اگر جامعه انسانها طبق این 10 فرمان کنترل شود، یک زن باردار اجازه ندارد فرزند خود را به دنیا بیاورد تا وقتی که یک فرد مسن از دنیا برود. کنترل جمعیت بشر و نگه داشتن آن روی یک مقدار ثابت، حقیقتا چالش بسیار بزرگی است که باید ببینیم در آینده چطور میخواهند از پس انجام آن بر بیایند.
شاید برای شما جالب باشد که بدانید این سازه علاوه بر سنگهای گرانیت ایستاده که روی آنها 10 فرمان به 10 زبان مختلف حک شده، شامل یک بخش جانبی هم میشود که رمز و رازهای عجیبی را به خود اختصاص داده. در نزدیکی این سازه یک تخته سنگ دیگر روی زمین قرار گرفته که روی آن نوشته شده “در عمق 6فیتی در زیر این سنگ، یک کپسول زمان دفن شده است.” اما مشکل اینجاست که برای خارج کردن دفینه یک مدت زمان در نظر گرفته شده که با توجه به تاریخ دقیق دفن شدن آن میتوان در آینده نسبت به خارج کردن آن اقدام کرد و در روی تخته سنگ نیز هیچ تاریخی مبنی بر تاریخ دفن شدن دفینه حک نشده است. عدهای معتقدند که این بدان معناست که کپسول زمان هنوز دفن نشده است و به محض دفن شدن آن، تاریخ روی تخته سنگ نیز آپدیت خواهد شد.
اما با انتشار خبر منفجر شدن یک بمب در نزدیکی این سازه سنگی و تلاش مامورهای دولتی برای با خاک یکسان کردن آن، عدهی زیادی مشتاق بودن که ببینند با حفاری این قسمت، چه چیزی در عمق 6فیتی تخته سنگ پیدا میشود. در کمال ناباوری مامورهای دولتی پس از اتمام ماموریت خود در تخریب کامل بنا و حفاری این قسمت، اعلام کردند که هیچ کپسول زمانی در اینجا پیدا نشده. خبری که تا حد زیادی علاقمندان به کپسول زمان سنگهای راهنمای جورجیا را آزردهخاطر کرد. خیلیها معتقدند که مامورهای دولتی نمیخواهند اطلاعات کامل در رابطه با این دفینه را با عموم مردم به اشتراک بگذارند و به همین خاطر اعلام کردهاند که هیچ دفینهای استخراج نشده. با این وجود هنوز مشخص نیست که آن مرد میانسال چه دفینهای را برای آیندگان دفن کرده بود. آیا یک راهنمای کاملتر از 10 فرمان را دفن کرده بود؟ مشخص نیست!
در هر صورت افسانهی سنگهای راهنمای جورجیا که به استونهنج آمریکایی نیز شهرت پیدا کردهاند، چند روز پیش با تخریب کامل این بنا توسط مامورهای دولتی به پایان رسید. طبق گزارشهای رسمی مامورهای دولتی، هیچ کپسول زمانی در زیر این بنا دفن نشده بود و هیچ راز جدیدی برای برملا کردن نزد عموم مردم وجود ندارد. با این وجود، رویای آن مرد میانسال برای راهنمایی بازماندگان آخرالزمان در آیندههای دور (یا نزدیک!) هیچوقت به واقعیت تبدیل نخواهد شد. مگر اینکه باری دیگر یک گروه اقدام به ساخت یک سازه سنگی دیگر کند و 10 فرمان اسرارآمیز را روی آن بنویسد. درحال حاضر، هیچ سنگنگارهای روی زمین نیست که بخواهد گروه بازماندگان بشر در آخرالزمان پیش رو را راهنمایی کند.