دانلود اپلیکیشن اندروید

آیا بازسازی بازی‌های ویدیویی کار اشتباهی است؟

آیا بازسازی بازی‌های ویدیویی کار اشتباهی است؟

طی چند سال اخیر، رونمایی از بازسازی‌ها و ریمسترهای بازی‌‌های ویدیویی انقدر باب شده‌اند که بعضی از استودیوهای بازی‌سازی،‌ سراغ عنوان‌های جدید نمی‌روند.

ima

به ازای آن، استودیوها به بازسازی بازی‌های گذشته‌شان مشغول می‌شوند که هم آمار فروش خوبی را از خود ارائه می‌دهند و هم می‌توانند یک فرمولی که در گذشته موفق شده است را تکرار کنند.

اما آیا بازسازی بازی‌های ویدیویی برای این صنعت زیان‌آور است؟ جواب به این سوال کاملا نسبی است و بستگی ویژه‌ای به شرایط صنعت و آن بازسازی به خصوص دارد. یک آری یا خیر نمی‌تواند به آسانی جواب این سوال باشد و به جای سعی می‌‌کنیم که در چند دلیل معایب و مزایای بازسازی بازی‌‌های ویدیویی را توضیح بدهیم.

با کاروتک همراه باشید.

پادزهری برای گیمرهای نسل جدید

شاید بزرگ‌ترین دلیل موفقیت عنوان‌های بازسازی شده، هجوم گیمرهای نسل جدید به سمت این بازی‌ها است. گیمرهای نسل جدید شاید اسم عنوان‌های بزرگی که در گذشته منتشر شده را شنیده باشند اما به هر دلیلی به سراغ آن نروند و حتی بعضی از این عنوان‌ها دیگر به راحتی در دسترس عموم قرار ندارند.

بعضی از گیمرهای نسل جدید هم اهمیت ویژه‌ای به جلوه‌های بصری جذاب می‌دهند و بازی‌های قدیمی‌تر،‌ حتی با آن که در زمان انتشارشان شاید از نسل خود جلوتر بودند، اما متاسفانه در نسل فعلی نمی‌توانند پاسخگوی علایق خیلی از گیمرها باشند.

بازسازی این فرصت را به گیمرهای جدیدتر می‌دهند تا با صیقل داده شده این عنوان‌ها روبه‌رو شوند و اسانس کلی آن عنوان را بچشند. استراتژی که باعث می‌شود تا بازی‌های قدیمی‌تر در سبک‌های قدیمی‌تر هم بتوانند در نسل فعلی بازی‌های ویدیویی خودی نشان بدهند و شاید بازار را به سمت مثبت تغییر بدهند.

استودیوهای بازی‌سازی تنبل شده‌اند

اما در همین حین ساختن ریمیک و ریمستر یک نقطه منفی هم دارد. استودیوهای بازی‌سازی روی عنوان‌های جدید و نوآوری‌های بیشتر کار نمی‌کنند. البته این موضوع راجع به همه استودیوهای بازی‌سازی صدق نمی‌کند. مثلا ناتی داگ یکی از استودیوهای است که طی چند سال اخیر روی ریمستر و ریمیک بازی‌های The Last of Us کار کرده اما در همین حین هم به توسعه بازی‌‌های موفقی هم‌چون The Last of Us Part II، بخش چندنفره جدید The Last of Us و بازی Uncharted 4: A Thief’s End پرداخته است.

تنها پرداختن به ریمیک و ریمستر بازی‌های قدیمی کافی نیست و باید نوآوری‌ها را هم در کنار آن پیش برد. یعنی اگر بخواهیم به صورت منطقی حساب کنیم، ساخت یک بازی کاملا جدید همیشه باید در مقایسه با ریمیک و ریمستر یک بازی قدیمی ارجحیت داشته باشد.

تجربه شدن بازی‌های قدیمی با جلوه‌های بصری بهتر و سیستم پیشرفته‌تر قطعا جذابیت خاص خودش را دارد اما شاید تکرار مکررات یک داستان برای پلیرهای قدیمی جذابیت نداشته باشد اما یک بازی کاملا جدید که به خوبی طراحی شده باشد، برای همه نوع گیمری جذاب است.

جبران اشتباهات گذشته

ساختن ریمیک برای بازی‌های ویدیویی باید به بهانه منطق خاصی انجام بپذیرد. متاسفانه این روزها کمپانی‌های ناشر، بودجه و سفارش زیادی برای ساختن بازی‌های ریمیک ارائه می‌کنند و هدف اصلی آن‌ها هم، در آوردن پول بیشتر از یک بازی موفق است که احتمالا طرفدارهای زیادی دارد که حاضر به پرداخت پول بیشتر از این بازی هستند.

این موضوع به حدی فراتر رفته است که برای ساختن ریمیک نیازی نیست چند نسل از آن گذشته باشد و اخیرا دیدیم که نسخه ریمیک بازی The Last of Us رونمایی شد؛ شاید ریمیک لست آو آس در ابتدا خیلی حیرت‌انگیز به نظر برسد اما گرافیک نسخه اصلی این بازی و حتی نسخه ریمستر به اندازه‌ای خوب است که بتوان از تجربه آن لذت برد و به جای آن، ناتی داگ می‌توانست روی بازی جدیدش وقت بگذارد یا حتی سراغ قسمت‌های اولیه Uncharted برود.

منطق اصلی برای بازسازی یک عنوان در نظر گرفته می‌شود، ارائه‌ای تجربه بهتر است. صرفا تکرار فرمول در چارچوب بصری جدید کافی نیست که یک عنوان بازسازی شده را مشمول موفقیت تجاری و رسانه‌ای بکند. یک بازسازی باید حس جدیدی را برای ارائه داشته باشد.

بهترین مثال این موضوع را می‌توان راجع به Resident Evil 2 Remake قلمداد کرد که توانست در قالب بازسازی کردن این عنوان، نوآوری‌های عجیبی به نمایش بگذارد. البته در بازسازی قسمت سوم رزیدنت ایول، کپکام چندان موفق نبود اما انقدر بازسازی قسمت دوم جذاب کار شده که همه منتظر دیدن چنین شاهکار مجددی در بازی Resident Evil 4 Remake هستند.

تغییر جلوه‌‌های بصری کافی نیست؛ بعضی اوقات باید به سیستم اصلی گیمپلی دست برد و حتی در صورت امکان، تغییرات جزئی در داستان بازی شکل بگیرد که به سلیقه گیمرهای امروزی هم هم‌خوانی داشته باشد. مثلا شاید یکی از ضعیف‌ترین بازسازی‌های چند وقت اخیر را بتوان به Mafia 1 Remake نسبت داد. عنوانی که به جز جلوه‌های بصری هیچ عنصر بهتری برای ارائه نداشت.

اما در بعضی از ریمیک‌ها، شاهد این موضوع هستیم که چقدر دقیق و با سلیقه، سازندگان مکانیز‌م‌های کاملا جدید تعریف می‌کنند و مکانیزم‌های جدید را تحت صیقل قرار داده و طوری آن را در بازی جای می‌دهند که این مکانیز‌م‌های قدیمی رنگ و بوی مکانیزم‌های مدرن را به خود می‌گیرند.

همه بازی‌ها به ریمیک احتیاج ندارند

متاسفانه ریمیک ساختن به یکی از روتین‌های فعلی بازی‌های ویدیویی بدل شده است. استودیوها و ناشرهای مختلف به سراغ ریمیک کردن بازی‌‌های ویدیویی می‌روند که هیچ نیازی به ریمیک ندارند. یعنی زمانی که آن بازی در زمانی که باید ساخته شده و امروز دیگر ریمیک کردن آن هیچ فایده‌ای ندارد و تنها بودجه و انرژی تیم توسعه‌دهنده را می‌کاهد.

بعضی از بازی‌ها بهتر است دنباله دریافت کنند اما هدف ساخته شدن ریمیک برای بعضی از بازی‌ها برای من به راستی بیگانه است. مثلا اگر ریمیک Grand Theft Auto Trilogy را در نظر بگیریم، با یک سبک و سنگین ساده می‌توانید متوجه شوید که چرا نتوانست به موفقیتی که لایق آن بود برسد.

در ابتدا این موضوع به ذهن شما می‌رسد که مشکل اصلی این ریمیک به خاطر باگ‌هایش بود اما اینطور نیست. هنوز بعد از گذشت این همه سال، تجربه GTA San Andreas می‌تواند کاملا لذت‌بخش باشد و حقیقتا نیاز به توسعه یک ریمیک برای این بازی به هیچ‌وجه احساس نمی‌شود. از طرفی دیگر ساختن ریمیک برای بازی مثل Metal Gear Solid که روی کنسول پلی‌استیشن ۱ ساخته شده بود به شدت احساس می‌شود. چون از آن زمان تا به حال المان‌‌های مخفی‌کاری این سری به شدت بهتر از گذشته شده و می‌توان روی یک بازی کاملا جدید و جذاب حساب کرد که حتی طرفدارهای قدیمی را هم خوشحال خواهد کرد.

دنباله‌‌ها فراموش نشوند

ریمیک ساختن خوب است، به شرطی که فراموش نکنیم بعضی از بازی‌‌های ویدیویی به جای دریافت ریمیک و ریمستر،‌ نیاز به دنباله دارند. مثلا اخیرا شما هم احتمالا خبر بازسازی عنوان Max Payne را شنیده‌اید. این موضوع برای طرفداران سری کمی ترسناک است؛ به خاطر این که مکس پین هم از آن دسته بازی‌هایی است که جذابیت خودش را هنوز هم بعد از گذشت ۲۰ سال حفظ کرده است و احساس ترس کردن کاملا طبیعی است.

شاید اگر دنباله‌ای بر مکس پین منتشر می‌شد که ماجرای بین قسمت دوم و سوم را بیان می‌کرد و تیم توسعه Remedy روی آن فعالیت می‌کرد، اتفاق‌های بهتری می‌افتاد. اما این موضوع کاملا نسبی است که آیا بازسازی مثل مکس پین موفق می‌شود یا نه؛ ولی مطمئنا دریافت کردن دنباله‌ای با توسعه رمدی، وضعیت بسیار بهتری داشت.

سخن آخر

در آخر امیدوار هستیم که استودیوهای بازی‌سازی بتوانند به فرمول مناسبی در ساخت بازسازی‌های مختلف برای بازی‌‌های ویدیویی برسند و بفهمند که هر بازی ویدیویی نیازمند به یک ریمیک نیست.

نظر شما چیست؟

منابع نوشته
برچسب‌ها
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو