دانلود اپلیکیشن اندروید

آزمایش مخفی فیلادلفیا؛ کشتی که ناپدید شد و مردی که به آینده سفر کرد!

آزمایش مخفی فیلادلفیا؛ کشتی که ناپدید شد و مردی که به آینده سفر کرد!

آزمایش علمی فیلادلفیا که گاهی اوقات با عنوان رنگین‌کمان شناخته می‌شود، تمام ویژگی‌های یک فیلم پرفروش علمی-تخیلی را از کشتی‌های نامرئی و بیگانگان گرفته، تا سفر در زمان و بعد‌های مختلف را در خود جای داده است. با کارو تک در بررسی کامل و جامع این آزمایش سری و مرموز همراه باشید.

توطئه فیلادلفیا، یک پروژه دولتی فوق‌محرمانه با اسم رمز عملیات رنگین‌کمان بود که تحت نظارت آلبرت انیشتین مطابق با نظریه میدان یکپارچه او انجام شد. هدف این آزمایش دست‌یافتن به فناوری بود که منجر به نامرئی شدن کشتی و تجهیزات جنگی دیگر رادار‌ها می‌شد.

شروع پروژه فیلادلفیا با رهبری نیکولا تسلا

در دهه‌ی 1930 تا 1940، سیاست‌مداران ایالات متحده آمریکا از دانشمندان این کشور خواستند تا بر روی فناوری کار کنند که کشتی‌ها و تجهزیات جنگی آمریکا را از رادار‌های دشمن مخفی می‌کند. اما آیا هدف اصلی آمریکا این بود که فقط به یک فناوری غیب‌کننده کشتی‌ها از رادار‌ها دست پیدا کند؟ قطعا خیر؛ چرا که در اصل، هدف آمریکا این بود که نسبت به نازی‌ها و آلمانی‌ها در این زمینه پیشی بگیرد و بتواند جنگ جهانی دوم را به نفع خود به اتمام برساند.

در این‌جا بود که مهندس مرموز برق آن زمان، نیکولا تسلا وارد میدان شد؛ دولت آمریکا، در سال 1933 وظیفه‌ی مدیریت و انجام این پروژه سری را به تسلا سپرد و با رهبری او، شناخته‌ترین و بهترین دانشمندان آمریکا شروع به فعالیت کردند. در واقع، این نقطه زمان شروع آزمایش‌های فوق‌سری فیلادلفیا یا همان پروژه رنگین‌کمان بود.

پس از گذشت زمان نسبتا کوتاهی، تسلا و دانشمندان دیگر توانستند پیشرفت‌‌های چشم‌گیری را در باب این پروژه به ارمغان بیاورند. مهم‌ترین پیشرفت تسلا، این بود که می‌توانست یک کشتی بزرگ و بدون سر‌نشین‌ را مانند جادوگران در مقابل دیدگان همه نامرئی و اندکی بعد نمایان کند. اما سیاست‌مداران و حاکمان آمریکا این پیشرفت را کافی نمی‌دانستند و می‌خواستند که این فناوری بر روی کشتی‌هایی که حامل انسان و با سرنشین هستند عملی شود. اما تسلا به‌طور کلی با این تصمیم مخالف بود و اذغان داشت که انجام این آزمایش منجر به سربه نیست شدن و آسیب دیدن سرنشینان کشتی می‌شود. به همین دلیل، تسلا از رهبری و انجام این پروژه کناره‌گیری کرد و مسئولیت این پروژه بر گردن یک دانشمند دیگر به‌نام «دکتر جان فون نویمان» افتاد.

کناره‌گیری تسلا و شروع آزمایشاتی مخوف با حضور انیشتین!

همان‌طور که گفته شد، بسیاری از دانشمندان مطرح بر روی این پروژه سری کار می‌کردند، اما در بین همه‌ی این دانشمندان یک شخص بود که نامش بیش‌تر از همه به چشم می‌آمد: آلبرت انیشتین؛ یکی از بزرگان فیزیک و ریاضی در تمام دنیا تا به این لحظه. ممکن است از خود بپرسید که انیشتین چه ربطی به فیلادلفیا و این پروژه مخفی آمریکا دارد؟ در واقع،‌ انیشتین هنگام جنگ جهانی دوم از سمت نازی‌ها فرار کرد و به آمریکا پناه آورد؛ بنابراین، احتمال داده می‌شود که آلبرت انیشتین نیز یکی از دانشمندان مطرحی باشد که در این پروژه هم‌کاری کرده است. هم‌چنین همان‌طور که در بالا گفته شد، نظریه میدان یکپارچه انیشتین پایه و اساس این پروژه و آزمایش بود. در نتیجه، بسیاری از افراد گمان می‌کنند که انیشتین در این پروژه حضور داشته است.

در بین سال‌های 1924 و 1928، انیشتین نظریه میدان یکپارچه را برای چاپ در یک مجله علمی معتبر ارسال کرد و چند ماه بعد، به بهانه‌ی این‌که این نظریه اشتباه است و او در محاسبات خود دچار اشکال شده است، این تئوری را از آن مجله پس گرفت. اما همان‌طور که احتمال داده می‌شد، به‌نظر می‌رسید که این نظریه چند سال بعد به نتیجه و موفقیت رسیده است و در طی جنگ جهانی دوم، تحت سلطه‌ی سیاست‌مداران و بزرگان آمریکا قرار گرفته است. در نتیجه، هیچ‌کس در آن زمان نمی‌دانست که هم‌چین نظریه‌ای وجود دارد؛ چرا که توسط دولت آمریکا مخفی و سری نگه داشته شده است.

کشتی یو‌اس‌اس الدریج، اولین قربانی پروژه فیلادلفیا

در ژوئن سال 1943، یعنی تقریبا 8 سال پس از شروع فیلادلفیا، اولین آزمایش این پروژه بر روی یک کشتی بزرگ به‌نام «یو‌اس‌اس الدریج» انجام گرفت. دانشمندان برای انجام دقیق این آزمایش، بدنه‌ی این کشتی را به یک میدان مغناطیسی فوق قوی مجهز کردند و آن را در ساحل شهر فیلادلفیا قرار دادند. تمام سرنشینان و کارمندان ناوگان الدریج نیز در این آزمایش حضور داشتند.

رأس ساعت 9 تاریخ 22 ژوئن سال 1943، تمام ژنراتو‌ر‌های سازنده میدان مغناطیسی روشن شدند و سپس، تمام اطراف الدریج را دودی سبز رنگ احاطه کرد. این دود سبز رنگ به‌قدری زیاد و غلیظ بود، که تمام کشتی را فرا گرفت و کسانی که در ساحل بودند، دیگر قادر به مشاهده کشتی نبودند. بعد از چند دقیقه که دود سبز ناپدید شد، دانشمندان دریافتند که این آزمایش فراتر از انتظارشان موفقیت‌آمیز بوده است؛ چرا که نه تنها کشتی از رادار‌ها ناپدید شده بود،‌ بلکه خود کشتی به‌همراه تمام سرنشینانش نیز به‌طور کلی ناپدید شده بودند!

تقریبا 20 دقیقه بعد از ناپدید شدن الدریج، دوباره دودی سبز و غلیظ پدیدار شد و اندکی پس کم‌شدن غلظت دود، الدریج اندک‌اندک شروع به ظاهر شدن کرد و در جای اول خود قرار گرفت. اما آیا همه چیز به همین سادگی تمام شد؟ خیر!

پس از گذشت چند دقیقه، دانشمندان متوجه شدند که یک‌جای کار می‌لنگد؛ چرا که هر پیامی که به کارکنان کشتی فرستاده می‌شد، پاسخی برای آن دریافت نمی‌شد و بی‌‌جواب می‌ماند. بنابراین، دانشمندان قایق‌های بازرسی را به سمت الدریج روانه کردند تا متوجه شوند که چه اتفاقی برای سرنشینان این کشتی رخ داده است. افرادی که برای بازرسی کارکنان الدریج رفتند،‌ اکثر کارکنان را در حالتی که دچار حملات عصبی شدید شده بودند پیدا کردند. حتی بعضی از آن‌ها نیز به درون بدنه‌ی کشتی فرو رفته بودند و برخی نیز به‌گونه‌‌ای که انگار حافظه‌ی خود را پاک از دست داده بودند، سردرگرم و هراسان بر روی عرشه‌ی کشتی چرخ می‌زدند.

اما آیا این شکست بزرگ توانست آزمایش فیلادلفیا را متوقف کند؟ متأسفانه باز هم خیر؛ چرا که سیاست‌مداران و مسئولین آمریکا اصرار زیادی بر ادامه‌ی این پروژه کردند و این آزمایش مجددا بر روی کشتی الدریج، اما این‌بار با کارکنانی جدید و تازه‌نفس صورت گرفت.

الدریج باز هم قربانی می‌شود

تقریبا یک ماه پس از انجام آزمایش فاجعه‌بار قبلی، دولت و دانشمندان آمریکا بر روی این کشتی تغییراتی زیادی انجام دادند و آن را برای آزمایش دوباره آماده کردند. دلیل اصرار آمریکا برای به‌سرانجام رساندن این پروژه این بود که می‌خواست هر چه سریع‌تر، مشکل ناپدید شدن کشتی با سرنشین حل شود و بتواند از این فناوری به‌طور کامل در جنگ جهانی دوم استفاده کند. در نتیجه، آزمایش دوم فیلادلیفا بر روی کشتی یو‌اس‌اس الدریج در تاریخ 29 اکتبر 1943 انجام شد.

در ساعت 5.30 دقیقه بعدازظهر، ژنراتور‌های تولید‌کننده میدان مغناطیسی کشتی همگی روشن شدند و مجددا بعد از ظاهر شدن دود سبز، الدریج اندک‌اندک شروع به غیب شدن کرد. اما غیب شدن کشتی، این‌بار اندکی متفاوت بود؛ تماشاگرانی که در ساحل در حال مشاهده‌ی غیب شدن کشتی بودند، این‌بار بر خلاف آزمایش قبل می‌توانستند بدنه‌ی کشتی را به‌صورت خیلی محدود در میان دود مشاهده کنند. در واقع،‌ به‌نظر می‌رسید که همه چیز خوب است و آزمایش با موفقیت در حال انجام است. اما اندکی بعد، یک انفجار بزرگ و آبی‌رنگ در الدریج اتفاق افتد و کشتی باز هم به‌صورت کامل غیب شد. طبق گفته‌ی خود دانشمندان،‌ آن‌ها در این آزمایش، بر خلاف آزمایش قبل طوری سیستم الدریج را تعبیه کرده بودند که کشتی برای غیب شدن از رادار‌ها، به‌صورت نسبی و تقریبی محو شود. اما همه‌چیز دقیقا بر خلاف خواسته‌ی آن‌ها پیش رفت و کشتی به‌طور کامل ناپدید شد.

دانشمندان وقتی دیدند که زمان نسبتا زیادی از غیب شدن کشتی گذشته است و کشتی ظاهر نشده است، برای در دست گرفتن کنترل کشتی و اتمام دادن به آزمایش، قدرت ژنراتور‌های میدان مغانطیسی را کاهش دادند و پس از ظاهر شدن دود سبز رنگ، الدریج باز هم پدیدار شد. اما وقتی قایق‌های بازرسی برای بررسی سلامت سرنشینان الدریج به عرشه‌ی کشتی رسیدند، متوجه شدند که نتیجه‌ی این آزمایش، از آزمایش قبلی نیز فاجعه‌بار تر بوده است! نه تنها بسیاری از خدمه‌ی کشتی حافظه خود را از دست داده بودند و سردرگم بودند، بلکه بسیاری از سرنشینان به‌طور کامل به درون بدنه‌ی کشتی فرو رفته بودند و بسیاری نیز مکررا ناپدید و ظاهر می‌شدند.

همان‌طور که گفته شد، زمانی که ژنراتور‌ها شروع به کار کردند و دود سبز ظاهر شد، کشتی به‌طور کلی از دیدگان محو شد. اما کشتی دقیقا چرا محو می‌شد؟ آیا به مکان دیگری منتقل می‌شد؟

چند روز بعد از مرحله‌ی دوم آزمایش فیلادلفیا، دانشمندان توانستند که محلی که کشتی پس از غیب شدن به آن‌جا منتقل می‌شد را کشف کنند. الدریج پس از روشن شدن ژنراتور‌ها، 640 مایل دورتر از محل آزمایش رفته بود و در بندری به‌نام «نورفولک» ظاهر شده بود و پس از خاموش شدن ژنراتور‌ها، به مکان اولیه خود، ساحل فیلادلفیا بازگشته بود. طبق گفته‌ی شاهدینی که در هنگام ظاهر شدن کشتی در بندر نورفولیک حضور داشته بودند، این کشتی به‌طور ناگهانی در این بندر ظاهر شده بود و پس از گذشت تقریبا 15 دقیقه، غیب شده بود.

اما سوال اصلی این است که چرا الدریج دقیقا به 640 مایل دور‌تر از محل اولیه خود و به بندری نورفولک رفته بود؟ دانشمندان مدت زیادی برای جواب این سوال سردگرم بودند و در نهایت فهمیدند که می‌توانند جواب این سوال را در گفته‌های انیشتین درباره‌ی زمان پیدا کنند؛ طبق نظریه‌های انیشتین، زمان مانند یک ویدئو است که هر لحظه‌ی آن، به‌طور کامل ظبط و نگهداری می‌شود. اگر توجه کنید، زمانی که در حال ظبط کردن یک ویدئو هستید، فیلم فقط به سمت جلو حرکت نمی‌کند و لحظه‌های قبلی را به‌طور کامل ظبط می‌کند. زمان نیز یک چیزی مانند یک ویدئو است که هر لحظه‌‌ای که آن را زندگی می‌کنیم، با تمام رویداد‌ها و حوادثش در یک‌جا ظبط و باقی ماند. در واقع، دلیل این‌که الدریج به بندر نورفولک رفته بود، این بود که در گذشته‌ی خود در این بندر حضور داشته است. به‌عبارتی دیگر،‌ میدان مغناطیسی بزرگی که ژنراتور‌ها بر روی کشتی ایجاد کردند، محرکی بود که باعث شد کشتی دچار شکستگی بعد و زمان شود و در نتیجه‌ی انتقال مولکولی، به مکانی که در گذشته بوده است،‌ یعنی بندر نورفولک منتقل شود؛ درست مانند این است که یک ویدئو را به عقب برگردانیم و سپس دوباره آن را به جلو ببریم.

پایان فیلادلفیا و سرنوشت الدریج

زمانی که آزمایش دوم به پایان رسید،‌ پروژه‌ی فیلادلفیا به‌صورت کامل مختومه اعلام شد و دیگر هیچ آزمایشی در خصوص این پروژه صورت نگرفت. اما به‌دلیل ناموفق بودن و تلفات این پروژه، سیاست‌مداران آمریکا و مسئولین این کشور وجود و انجام آزمایشات فیلادلفیا را به‌طور کامل رد کردند و اذعان کردند که اصلا هیچ پروژه‌ای با این نام تاکنون وجود نداشته است.

اقدام دیگری که دولت آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر روی این آزمایش انجام داد این بود که الدریج را به‌همراه چند کشتی دیگر که در لیست‌ آزمایش‌های بعدی فیلادلفیا قرار داشتند، از ارتش دریایی آمریکا برکنار کرد و اقدام به فروش آن‌ها به یونان کرد. طبیعی بود که یونان نمی‌توانست از الدریج به‌خوبی استفاده کند؛ چرا که این کشتی طی آزمایشات و تغییراتی که بر روی آن انجام شده بود، به‌طور کامل آسیب دیده بود و دچار مشکلاتی عجیب بود. بنابراین یونان این کشتی را مجددا از صفر بازسازی کرد و آن را در نیروی دریایی قرار داد؛‌ حتی ممکن است این کشتی هنوز هم در دست ارتش یونان باشد.

بازماندگان

در حالی که دولت آمریکا تلاش بسیاری زیادی را برای مخفی نگه داشتن آزمایش فیلادلفیا انجام داده بود، اما نتوانست از پس دو فردی که شاهد ماجرای الدریج بودند، بر بیاید؛ یکی از این دو فرد، از خدمه و کارکنان کشتی الدریج بود و دیگری یکی از کسانی بود که در قایق‌های بازرسی و پشتیبان این آزمایش حضور داشت. این دو فرد چند سال بعد از وقوع این آزمایش، توانستند هر چه می‌دانند را بگویند و پروژه‌ی فیلادلفیا را افشا کنند. در واقع، تمام مدارک و اطلاعاتی که ما از پروژه فوق‌محرمانه رنگین‌کمان می‌دانیم، از گفته‌های این دو فرد نشأت گرفته‌اند؛ چرا که تمام اسناد و مدارک این پروژه توسط دولت آمریکا نابود شده بودند.

اولین فردی که اقدام به افشای پروژه‌ی فیلادلفیا کرد، فردی به‌نام آل بیلک (Al Bielek) بود که همراه با برادرش در زمان وقوع آزمایش در کشتی الدریج حضور داشت. طبق گفته‌ی خود آل بیلک، او و بردادرش چند دقیقه پس شروع آزمایش، از ترس زیاد به دریا پریدند؛ اما به‌جای این‌که در دریا بی‌افتند،‌ سر از یک ساحل در سال 2079 درآوردند. به‌عبارتی دیگر، این دو برادر موفق شدند که در زمان سفر کنند.

او در کنفرانس‌هایی که انجام داد، مشاهدات خود از آزمایش فیلادلفیا و سفرش به سال 2079 را به‌طور کامل بازگو کرد. او اذعان داشت که گزارش‌هایی که قبل از تاریخ 1 ژانویه سال 1944 برای کشتی یو‌اس‌اس الدریج ثبت شده‌اند تمام و کمال حذف شده‌اند. به‌نظر می‌رسید که او در این زمینه اشتباه نمی‌کرد؛ زیرا امروزه نیز دسترسی به گزارشات قبل از سال 1944 این کشتی غیرممکن است. این بدان معنا است که پروژه‌ی مخوف رنگین‌کمان به اتمام رسید بوده و مخفی مانده است.

او طی یک کنفرانس، درباره‌ی سفر در زمانی که به همراه برادرش انجام داده بود، گفت:

زمانی که پس از پریدن از عرشه‌ی الدریج به دریا چشمانم را گشودم، خودم را در حال اشعه درمانی در یک بیمارستان بسیار پیشرفته و مجهز دیدم. من و بردارم به‌مدت ۶ هفته در آن بیمارستان تحت درمان بودیم و به سال 2079 منتقل شده بودیم. طبق مشاهدات من، در آن زمان تمام برنامه‌های تلویزیونی جنبه‌ی آموزشی داشتند و سیستم درمانی نیز بر پایه‌ی پرتو درمانی و لیزر بود.

او در گفته‌های بعدی خود ادعا کرد که در سال 2025 ساختار کره‌ی زمین و قاره‌های آن به‌طور کلی تغییر پیدا خواهند کرد و از نظر جغرافیایی بسیار متفاوت خواهد شد. او هم‌چنین اذعان داشت که در سال 2079 جمعیت مردم جهان بسیار کم‌تر از جمعیت حال حاضر خواهد بود و تقریبا به عدد 300 میلیون می‌رسد.

در بین تمام گفته‌ها و ادعا‌های این فرد،‌ قابل‌توجه‌ترین و مرموز‌ترین ادعای او در رابطه با رویداد‌ها و حوادثی بود که احتمال می‌داد در سال 2003 تا 2005 رخ می‌دهند؛ طبق گفته‌ی او، این سال‌ها، زمان شروع مشکلاتی جهانی بزرگ هستند که نظم جهان را به هم می‌ریزند و انسان‌ها را درگیر مسائل مهمی می‌کنند. او دعا داشت که بعد از این سال‌ها،‌ یک جنگ بسیار بزرگ و ویران‌گر که یک طرف آن چین و روسیه و طرف دیگر آن آمریکا و کشور‌های اروپایی حضور دارند رخ خواهد داد. البیک بر این باور بود که این جنگ سبب می‌شود نظم نوین جهانی به‌هم بریزد و هرج‌ومرج بسیاری از کشور‌ها را فرا بگیرد.

سفر در زمان بیلیک و بردارش، دو سال طول کشید و بعد از این دو سال، به زمان اولیه زندگی خود، یعنی دهه 1940 بازگشتند.

فیلم سینمایی فیلادلفیا (The Philadelphia Experiment)

بعد از گذشت چندین 41 سال از پروژه‌ی فلادلفیا، در سال 1984 فیلمی با محوریت این پروژه‌ی مرموز توسط انگلستان اکران شد. The Philadelphia Experiment که مضمون آن آزمایشات مخفی و سری دولت آمریکا در خصوص پروژه‌ی فیلالفیا بود، توسط سیاست‌مداران آمریکا در خاک این کشور ممنوع اعلام شد.

این فیلم سرگذشت دو برادر که در هنگام شروع آزمایش خود را از عرشه‌ی کشتی به آب پرتاب کرده بودند روایت می‌کرد. در واقع، به‌نظر می‌رسید که این فیلم بر اساس گفته‌های ال بیلیک و برادرش ساخته شده بود و واقعیت داشت.

پروژه فیلادلفیا، هنوز که هنوز است یکی از مرموز‌ترین و ناشناخته‌ترین آزمایشاتی است که در جنگ جهانی دوم صورت گرفته است. مردم اطلاعات خیلی اندکی در مورد این پروژه دارند و تمام اطلاعات این پروژه توسط دولت آمریکا تاکنون محفوظ مانده‌اند.

پی‌نوشت

نظریه میدان یکپارچه: در قرن نوزدهم، بسیاری از فیزیک‌دانان مطرح و شناخته‌شده از جمله آلبرت انیشتین، تلاش کردند تا یک محدوده‌ی مشخصی را برای تمام نیرو‌های بنیادی که در طبیعت وجود دارند معین کنند. این دانشمندان، این نظریه را «نظریه میدان یکپارچه» نامیدند.

منابع نوشته
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو