ساتورو ایواتا در ۶ دسامبر سال ۱۹۵۹ میلادی در ژاپن به دنیا آمد.
ایواتا در خانوادهای پرنفوذی به دنیا آماده بود و با این که خانواده او همیشه درگیر کارهای سیاسی و اقتصادی بودند، اما ساتورو چندان علاقهای به این موضوع نداشت و از همان نوجوانی نشان داد که گرایش زیادی به سمت حوزه فناوری دارد.
در آن زمان فناوری به تازگی در ژاپن اوج گرفته بود و نسبت به یخلی از کشورهای دیگر مثل آمریکا که در آن زمان کمپانیهایی مثل IBM در آن سردمدار بودند، ژاپن چنین کمپانیهایی را در اختیار نداشت اما این کشور به تازگی میزبان این فناوریهای قدرتمند شده بود که افراد نوجوانتر در آن زمان همگی علاقهمند به این نوع از فناوری شده بودند.
ایواتا علاقهاش با تمام کودکهای همکلاسیاش متفاوت بود. با این که همه در آن زمان دوست داشتند محصولهایی برای بازی کردن در دست داشته باشند، ایواتا بیشتر دوست داشت که خلق کند و این فطرت از کودکی با او همراه بود. زمانی که ایواتا بزرگتر شده بود، او هدف خود را روی این موضوع گذاشت که یکی از ماشینهای حسابهای مهندسی قدرتمند آن زمان یعنی Hewlett را خریداری کند که قیمت این ماشین حساب نزدیک به ۵۰۰۰ دلار بود.
با این که ایواتا نوجوانی بیش نبود، اما برای خرید این ماشین حساب تصمیم گرفت که در چندین شغل پارهوقت مشغول شود. بعد از این که پول ماشین حساب را به دست آورد، متوجه شد که روی این ماشین حساب میتواند برنامههای ساده توسعه بدهد. ایواتا شروع به ساخت بازیهای خیلی ساده روی ماشین حساب کرد که در ابتدا برایش بد و غیراستاندارد به نظر میرسند.
زمان گذشت تا این که ایواتا شروع به نشان دادن بازیهایش به همکلاسیها و افراد متخلف کرد. او بازخوردهای بسیار خوبی را از آنها به دست آورد و به همین شکل بود که ایواتا علاقهاش به ساخت بازی بیشتر از گذشته شد و با این که در آن زمان ابزارهای مستقلی برای ساخت بازی وجود نداشت، اما ایواتا هیچوقت فراموش نکرد که چقدر بازیساختن را دوست دارد.
در سال ۱۹۷۸، ایواتا به موسسه تکنولوژی توکیو پوست و در آن جا مشغول یادگیری مهندسی کامپیوتر شد که از این طریق بتواند علاقهاش به بازیسازی را به صورت آکادمیک دنبال کند. طی سالهای قبل هم او مدت زمان زیادی را مشغول یادگیری برنامهنویسی بود و او خیلی زود در این موسسه موفق شد که خودش را به عنوان یکی از شرکتکنندههای خوب نشان دهد و سطح علم خودش را بیش از پیش به چالش کشید و در این زمینه بهتر شد.
او بعدها به فروشگاههای محلی کامپیوترهای شخصی میرفت که در آنجا با دانشجوهای زیادی آشنا شد که آنها هم علاقه زیادی به توسعه بازیهای ویدیویی داشتند. آنها در طول روز ساعتها راجع به روند توسعه یک بازی صحبت میکردند و به همین شکل بود که ایواتا توانست از تجربیات خیلی از این دانشجوها استفاده کند.
آشنایی با این افراد باعث به وجود آمدن کلوپ شرکتمانندی به اسم HAL Laboratory شد. البته ایواتا این شرکت را تاسیس نکرد اما به عنوان یکی از اولین کسانی بود که به عنوان کارمند در این شرکت مشغول به کار شد. این شرکت در آپارتمان کوچکی تاسیس شد و اولین قدمهای ایواتا برای تبدیل شدن به یکی از بزرگترین چهرههای صنعت بازیهای ویدیویی بود.
البته خانواده ایواتا به شدت مخالف این تصمیم ایواتا بودند و به نظر آنها بازیهای ویدیویی قرار نبود که آینده چندان درخشانی را در دنیا داشته باشند. به همین خاطر فشار زیادی روی ایواتا بود تا بتواند کارهایش را به خوبی پیش ببرد. از طرفی او علاقه زیادی به توسعه بازی داشت و از طرفی سنتهای قدیمی خانواده، او را تحت فشار قرار داده بود.
اختلاف خانواده ایواتا با او بسیار شدت گرفت. پدر او شهردار شهر میرو بود و آنها به قدری با یکدیگر به مشکل خورده بودند که او با پدرش حدود ۶ ماه هیچ ارتباطی نداشت و با یکدیگر صحبت نمیکردند. ایواتا راجع به این موضوع گفته است که پدر و مادر من تصور میکردند که من به کارهای خلاف پیوستهام و کارهای غیرقانونی انجام میدهم.
او اما دوست نداشت که کار خود را ترک کند و اولین بازی او به نام Super Billiard منتشر شد که شبیهساز ورزش بیلیارد بود. او شدیدا مشغول کار بود و به تنهایی موقعیتهای شغلی مختلف را در شرکت HAL پر کرده بود. او بازی را توسعه میداد و زمانی که نیاز بود دست به طراحی میزد و حتی در بخش مارکتینگ هم مشغول شد.
ایواتا تسلط زیادی به کامپیوتر شخصی Commodore PET داشت و طولی نکشید که بعد از چند سال کنسول NES از سمت نینتندو در بازار عرضه شد. به خاطر شباهتهای سختافزاری و نرمافزاری کامپیوتر کومودور و NES، خیلی زود ایواتا توانست بازی ساختن برای این کنسول را یاد بگیرد و شرکت HAL هم علاقه زیادی به ساخت بازی برای این کمپانی پیدا کرد.
ایواتا از سمت شرکت HAL به مقر مرکزی نینتندو رفت و در آنجا ادعا کرد که او میتواند بازیهایی را برای نینتندو بسازد که نظیر آنها را ندیده است. او حتی معتقد بود که از مهندسهای اصلی نینتندو میتواند بهتر برنامه و بازی برای NES بنویسد و در نهایت این ادعاهای ایواتا باعث شد که او از سمت نینتندو قراردادی کسب کند.
او و کمپانی HAL به نینتندو پیوستند تا روی پروژه Pin Ball کار کنند. در آن زمان این پروژه عقب افتاده بود و باعث شد که نینتندو به روی کار آوردن ایواتا به این پروژه فکر کند. ایواتا به این پروژه پیوست و خیلی سریع موفق شد که پروژه را به پایان برساند. این بازی باعث شروع همکاری بین ایواتا و نینتندو شد و بعد از آن استودیوی HAL و نینتندو چندین بازی دیگر ار با همکاری یکدیگر ساختند.
این همکاری تا مدت زمان زیادی طول کشید اما بالاخره استودیو HAL تصمیم گرفت که یک بازی انحصاری بسازد که آی پی و لیسانس این بازی به نام خودش ثبت باشد. آنها سعی داشتند تا بازی توسعه بدهند که هر گیمری از تجربه آن لذت ببرند و در عین سادگی، پیچیدگیهای خودش هم داشته باشد که گیمرهای حرفهای هم مخاطب قرار بدهند.
اینگونه بود که بازی Kirby’s Dreamland ساخته شد و از آن زمان تا به امروز فرنچایز Kirby یکی از محبوبترین محصولهای کمپانی نینتندو محسوب میشود و طرفدارهای بسیار زیادی دارد. این بازی موفق به فروش پنج میلیون نسخهای شد. اما این فروش بسیار موفق کمکی به شرکت HAL نکرد و این شرکت تا مرز ورشکستگی پیش رفت.
نینتندو به کمپانی HAL اعلام کمک کرد اما دو شرط در مقابل آنها قرار داد. نینتندو از HAL خواست که تمام بازیهای این شرکت برای نینتندو ساخته شود و این که ساکورو ایواتا مدیرعامل این کمپانی باشد. نینتندو و ایواتا با یکدیگر رابطه بسیار خوبی داشتند و نینتندو و مدیرعامل وقت نینتندو یعنی یامائوچی ترجیح میدادند که به شکل مستقیم با ایواتا همکاری کنند.
ایواتا با برنامهریزی مناسب موفق شد تا بازیهای بهتری را در شرکت HAL توسعه بدهد. یکی از این بازیها که در این استودیو برای اولین بار خلق شد و امروزه یکی از بزرگترین فرنچایزهای فایتینگ تاریخ بازیهای ویدیویی است، عنوان Super Smash Bros بود. تا به امروز هم نینتندو معتقد است که این بازی تنها به لطف ایواتا خلق شد.
طی این سالها، ایواتا و یامائوچی رابطه بسیار خوبی با یکدیگر داشتند و تقریبا هر پروژهای که ایواتا به یامائوچی پیشنهاد میداد از نینتندو چراغ سبز دریافت میکرد. این موضوع تا سال ۲۰۰۲ ادامه داشت که در نهایت با اعلام بازنشستگی یامائوچی، ایواتا جای او را گرفت و به عنوان مدیرعامل نینتندو کار خود را ادامه داد.
اما متاسفانه ایواتا در دوره بدی مدیرعامل نینتندو شد. در آن زمان کنسول وقت نینتندو Game Cube بود که بازخوردهای مثبتی داشت اما فروش چندان جذابی نداشت. به این خاطر که کنسولهای دیگر از لحاظ سختافزار یا جلوههای بصری بازیها بسیار قدرتمندتر عمل میکردند. ایواتا به این نتیجه رسیده بود که آنها باید نحوه عملکرد خود را تغییر بدهند.
اما این نحوه عملکرد بدین خاطر نبود که آنها سختافزارهای قدرتمند ارائه بدهند یا جلوههای بصری بازیشان را افزایش دهند. آنها قصد داشتند که بازیهای جذابتر روی سختافزاری محبوبتر منتشر کنند. به همین خاطر بود که آنها کنسول Nintendo DS را رونمایی کردند. کنسول دستی محبوب نینتندو که یکی از پروفروشترین کنسولهای دنیا محسوب میشود.
عرضه نینتندو دی اس باعث شد تا نینتندو به اوج خود برگردد و این کنسول حدود ۱۵۴ میلیون نسخه فروش داشت. این مقدار فروش تنها یک میلیون نسخه فرق با پرفروشترین کنسول تاریخ یعنی PS2 بود.
ایواتا متاسفانه در ۱۶ جولای سال ۲۰۱۶ درگذشت که جامعه گیمرها آن را یکی از بدترین اتفاقهای صنعت بازیهای ویدیویی یاد میکنند. او باعث شد تا کنسولهای جذابی مثل DS یا Wii در بازار عرضه شود که توانست نینتندو را به دوران اوج خود بازگرداند و در حال حاضر هم کمپانی نیتنتندو از سیاستهای ایواتا استفاده میکند.