در این مطلب قصد داریم تاریخچهای از اینترنت را برای شما روایت کنیم؛ از وب 1.0 تا وب 3.0 و چراییت اهمیت آن برای سازندگان امروزی. با ما در کارو تک همراه باشید.
ما همهروزه با اینترنت در تعامل هستیم؛ اینترنتی مرزهای آن چه مصرف میکنیم و میدانیم را در مورد مسائل خاص، تعیین میکند. با این حال، تنها تعداد کمی از افراد از تاریخ و اهمیت آن باخبر هستند و در مورد ایدهها و مفاهیم آینده اینترنت و این که چگونه ممکن است بر ما تأثیر بگذارد، فکر میکنند.
کلمه اینترنت از کلمات Inter و Nework گرفته شده است. بنابراین، این شبکهای است که یک اتصال استاندارد بین بسیاری از رایانهها ایجاد میکند. در اینترنت، هر رایانهای میتواند به هر رایانه دیگری متصل میشود. این سیستم از رویکرد یک سیستم غیرمتمرکز پیروی میکند، حتی اگر سالها قبل از وب 3.0، متمرکز بود.
همانطور که خانوادهها، شرکتها، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بیشتر و سیستمهای تلفن گسترش مییافتند، جهان بیشتر بههم متصل میشد و سریعتر رشد پیدا میکرد. در ابتدا، شرکتهای بزرگ تلفن مجبور بودند شما را بهصورت دستی بهدیگران متصل کنند تا با آنها تماس بگیرند. هر تلفن آدرس ثابت خود را داشت تا کارمندان شرکتهای تلفن شرکتهای تلفن مرکز بتوانند دوشاخهها را به یکدیگر متصل یا مسیریابی کنند. دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی میخواستند اطلاعات را سریعتر و با کارایی بیشتر تبادل کنند. در آن زمان، مینفریمهایی که تمام اطلاعات را در این مؤسسات مدیریت میکردند، کل اتاقها و خانهها را اشغال کرده بودند.
در طول جنگ سرد، آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته (ARPA) وزارت دفاع ایالات متحده، ARPANET، اینترنت امروزی را تأسیس کرد. ARPANET چندین مینفریم از دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی را که با وزارت دفاع همکاری میکردند، بههم متصل کرد.
اولین انتقال داده در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۹ بین کامپیوترهای دانشگاه کالیفورنیا، لسآنجلس و مؤسسه تحقیقاتی استنفرد در نزدیکی سانفرانسیسکو انجام شد. هنگامی که سر تیم برنرز لی، پیاههای شبکه جهانی وب را در حدود سال ۱۹۸۹ در سرن ایجاد کرد و سفر رسمی اینترنت مدرن بهشکلی که امروز میشناسیم، آغاز شد.
اینترنت دستخوش چندین تحول مهم شده؛ اینترنت از وب 1.0 به وب 3.0 تکامل یافتهخ است. در زیر خلاصهای کوتاه و توضیحی مختصر برای وب 1.0 تا وب 3.0 ارائه شده است.
ویژگی Web 1.0 توانایی نگاه کردن بهمحتوای انتخابی است که تعاملی نبوده اما در اختیار ما قرار گرفته و شبیه به مجموعهای از مقالات در یک مجره ارائه شد. تفاوت این است که در این محیط، تمامی مقالات در یک صفحهنمایش در دسترس ما قرار میگرفت. سایتها و صفحات مختلف از طریق Hyperlinks به یکدیگر متصل شدند که کاربران را به وبسایت دیگری هدایت میکرد. وب 1.0 ثابت بود و تعاملی در آن وجود نداشت.
نوآوری وب 2.0 این بود که شما نهتنها میتوانستید مطالب را بخوانید، بلکه میتوانستید محتوایی در آن بنویسید. این زمانی بود که فضای وبلاگ به یک چیز بزرگ تبدیل شد. مردم این را از اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ تجربه کردند. وب 2.0 محیطی را توصیف میکند که در آن، افراد غیرمتخصص میتوانستند محتوا و رسانههای تولید شده توسط کاربران را در اختیار داشته باشند و مطالبی را بهسادگی بهاشتراک بگذارند.
اینترنت در این دوره متمرکزتر شد و کسب درآمدی را برای برخی شرکتها همانند فیسبوک، گوگل و اسپاتیفای بههمراه داشت که دیگر از محتوای تولید شده توسط کاربران برای گسترش کنترل خود روی وب استفاده میکردند. هر سازنده محتوا در وب 2.0 به فیسبوک، گوگل، اسپاتیفای و غیره نیاز داشت تا محتوای خود را با سایر نقاط جهان بهاشتراک بگذارد. این شرکتها از محتوای تولید شده توسط کاربران درآمد کسب میکردند و در ازای آن، مبلغ کمی را به سازندگان پرداخت میکردند. بهعنوان مثال و بهطور متوسط، اسپاتیفای برای هر استریم 0.003 تا 0.005 دلار پرداخت میکند. یعنی ۳ تا ۵ دلار در هر ۱۰۰۰ استریم.
این نهتنها برای هنرمندان و سازندگان ناعادلانه بهنظر میرسید، بلکه به شرکتهای بزرگ اجازه میداد تا روایت محتوا را سانسور و حتی کنترل کنند. همه ما از موارد متعددی آگاه هستیم که برای مثال یوتیوب با سازندگان برجسته خود در مقایسه با نحوه برخورد آن با سازندگان کوچک، رفتار بهتری داشته است. محتوای تحت وب 2.0 در ادامه بهشکلی همچنان در دسترس شرکتهای بزرگ قرار داشت.
چیزی که وب 3.0 را متفاوت میکند، توانایی داشتن شبکهای واقعی است که داراییهای رمزنگاری امروزی، یکی از مثالهای آن بهشمار میآید. در واقع داراییها در این سطح، یک شبکه زیربنایی است؛ وقتی میشنوید که افراد به عنوان مثال در مورد توکنهای لایهیک صحبت میکنند، منظور آنها این است که: “این پاداشی است که بهسبب ارائه خدمات نگهداری دفتر کل و قدرت محاسباتی دریافت میکنند؛ خدماتی که در محیطهای وب 1.0 و وب 2.0 وسط گوگل و دیگر شرکتهای بزرگ انجام میشد”
بههمین منظور، مردم در هر نقطه از جهان، حتی در کوچکترین روستاها میتوانند در واقع مالک شبکه اتریوم یا هر بلاکچین دیگری باشند. با این حال، آنها نمیتوانند مالکیت کل اینترنت را بهدست بگیرند، چراکه این مالکیت به شرکتهای بزرگی همچون گوگل یا فیسبوک تعلق دارد.
بنابراین وب 3.0 به افراد اجازه میدهد تا مالک شبکههایی باشند که بهعنوان داراییهای بومی شناخته میشوند. این ماهیت تمرکززدایی دارد، جایی که دارندگان توکن افرادی هستند که داراییها (یا محتواها) را کنترل میکنند، نه گوگل یا هر شرکت دیگری.
وب 3.0 برای سازندگان ضروری است چراکه اکنون آنها میتوانند داراییهای خود را در اینترنت بدون کنترل شرورانه، سانسور و قوانین کسب درآمد شرکتهای بزرگ در اختیار داشته باشند. بنابراین اگر یک سازنده محتوا فعالیت خود را بهعنوان NFT در شبکه اتریوم انجام دهد، بلافاصله مالک بخشی از این شبکه میشود. آنها اکنون میتوانند محتوای خود را مستقیماً بهطرفداران خود بفروشند بدون این که واسطهای اکثر درآمدها را در اختیار بگیرد. آنها در حال فروش سهام خود رد شبکه اتریوم به اشخاص دیگری هستند.