دانلود اپلیکیشن اندروید

بیوگرافی توماس جان واتسون جونیور: پسر کو ندارد نشان از پدر و مصائب IBM

بیوگرافی توماس جان واتسون جونیور: پسر کو ندارد نشان از پدر و مصائب IBM

توماس جان واتسون جونیور یکی از فعال‌های کسب و کار آمریکایی است که البته او را برای فعالیت‌های سیاسی‌اش هم می‌شناسند.

او در دوران جوانی خود به عنوان یکی از خلبان‌های جنگ جهانی شناخته می‌شد. او پسر توماس جی واتسون است که موسس کمپانی IBM محسوب می‌شود و دومین مدیرعامل این کمپانی در تاریخچه‌اش است. 

توماس واتسون جونیور در تاریخ ۱۴ ژانویه سال ۱۹۱۴ میلادی به دنیا آمد و درست قبل رفتن پدرش، توماس جان واتسون لاز کمپانی به دنیا آمد. البته پدر او در آن زمان به عنوان مدیرعامل اصلی از کمپانی رفت و هیچ‌وقت نفوذش را از IBM از دست نداده بود. او دو خواهر و یک برادر دیگر به نام‌های جین، هلن و آرتور هم داشت.

او به همراه برادر کوچک‌ترش از همان سنین جوانی راهشان را به IBM باز کردند. او اولین خاطره‌اش در این کمپانی مربوط به سن پنج سالگی است که او برای جلسه سالانه درآمد IBM به همراه پدرش به این کمپانی رفته بود که همیشه به خاطر دارد که ساختار کمپانی IBM او را شگفت‌زده کرده بود.

البته پدر او همیشه با او مهربان نبود و به خاطر رفتارهای تندی که داشت، او شش سال از سنین جوانی خود را درگیر افسردگی شدیدی شده بود. او در مصاحبه‌های مختلفش گفته بود که او با پدرش دعواهای بسیار زیادی داشت. او گفت که همیشه دوست داشت پدرش را کتک بزند اما در همین حین دوست داشت که پدرش به او افتخار کند. او دوست داشت که به پدرش نشان بدهد، او هم می‌تواند مانند پدرش موفقیت‌های زیادی برای کمپانی به ارمغان بیاورد.

بعد از فارغ شدن از تحصیل، توماس به عنوان یک فروشنده به IBM پیوست که البته علاقه چندانی به این کار نداشت.

مدیریت آی بی ام

در سال ۱۹۵۲، واتسون به مدیریت کمپانی آی بی ام نائل شد و بعد از مرگ پدرش در سال ۱۹۵۶، خیلی زود به مقام مدیرعاملی کل کمپانی رسید. او بعد از این که به مدیریت کمپانی نائل شد، خیلی سریع مسیر کلی کمپانی را تغییر داد. او موافق نبود که دستگاه‌های گران قیمت که چندان اعتمادی به کاربرد آن‌ها در طولانی مدت نیست، بیشتر از این تولید شوند. البته بعضی از دستگاه‌های بسیار خاص این کمپانی IBM SSEC در امان باقی ماندند. 

او صدها مهندس را در کمپانی استخدام کرد تا بتواند از آن‌ها برای ایجاد کامپیوترهای مهم و تاثیرگذار استفاده کند. خیلی دیگر از متخصص‌های آی بی ام هم به این موضوع معتقد بودند که قطعات کامپیوتری چندان ارزش زیادی برای تولید کردن ندارند به این خاطر که در آن زمان کامپیوترهای زیادی در دنیا وجود نداشتند.

تقریبا خیلی از درآمد آی بی ام در آن زمان خرج استخدام نیروهای جدید و البته آموزش دادن آن‌ها برای ایجاد کردن موقعیتی مناسب می‌شد. واتسون معتقد بود که هر چقدر بیشتر بتوانند به کندوکاو موضوعات مختلف در رابطه با دنیای فناوری و کامپیوتر بپردازند، نوآوری‌های بیشتری در این کمپانی صورت می‌گیرد.

در رابطه با مدیریتش، او بارها گفته بود که پدرش همیشه می‌خواست جایگاه مدیریت را به او بدهد اما در عین حال دوست نداشت که برای مدیریت و گرفتن تصمیم‌های مختلف برای خود جایگزینی بیاورد که همین موضوع باعث شده بود که او دیرتر از موعدی که انتظار داشت.

او درست زمانی به مدیریت این کمپانی رسید که بعد از مرگ پدرش، کمی این کمپانی درگیر مشکلات زیادی بود و امکان داشت که اختلافات مدیریتی که در آن زمان وجود داشت باعث چند بخش شدن این کمپانی شود که خیلی زود توماس جونیور وارد این کمپانی شد تا این اتفاقات به وقوع نیاید.

شاید بزرگ‌ترین لطفی که آقای واتسون به کمپانی IBM کرد، این بود که توانست ساختار و چارچوب کلی این کمپانی را نظمی بسیار بهتر از گذشته اهدا کند. مهم نیست که یک کمپانی چقدر موفق است، اما این که بتواند یک کمپانی را برای چندین سال بدون مشکل اداره کنید، کار بسیار سختی نیست. 

 خروج از آی بی ام

آقای واتسون در سال ۱۹۷۱ بالاخره از مدیریت آی بی ام کناره‌گیری کرد. البته دلیل اصلی کناره‌گیری از کمپانی به خاطر پیشنهاد دکتر بود چون دکتر معتقد بود که اگر چند سال دیگر به کار خود در کمپانی ادامه بدهد، امکان آن وجود دارد که درگیر مشکلات قلبی و در بدترین حالت ممکن، دچار سکته قلبی شود.

او زندگی پر از استرسی را تجربه کرده بود. او در جنگ جهانی حضور داشت و با وجود این که در زندگی خود با خاطر رابطه بدی که با پدرش داشت، با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کرد، وارد کمپانی آی بی ام شد و این کمپانی را از به قهقرا رفتن نجات داده بود. او حتی چند سال از زندگی‌اش را درگیر فعالیت‌های سیاسی شده بود تا بتواند کشورش را به جای بهتری برای زندگی بدل کند.

سخن آخر

 بدون شک زندگی واتسون جونیور یکی از بهترین درس‌‌های زندگی است به این خاطر که او نشان داد با وجود داشتن سختی‌های بسیار زیاد در زندگی به خصوص در سنین رشد، او توانست یکی از بهترین مدیرهای آی بی ام باشد که مجسمه او برای همیشه در جلوی ساختمان اصلی این کمپانی نقش ببنندد.

درست زمانی که حتی متخصص‌های کامپیوترها هم به این موضوع اعتقاد نداشتند که باید روی کامپیوترها سرمایه‌گذاری کنند، او به این نتیجه رسید که باید کامپیوترها را برای افراد بیشتری توسعه بدهند و هم‌چنین سرویس‌هایشان را بیشتر از گذشته کنند که امروزه خیلی از تصمیم‌هایی این کمپانی می‌گیرد به خاطر چارچوب و ساختاری بود که در آن زمان واتسون جونیور ساخته بود و به مرور زمان خیلی از کمپانی‌های دیگر هم بر اساس تصمیم‌های این شخص که در آن زمان گرفته بود، پایه‌های کمپانی خود را بنا کردند.

نظر شما چیست؟

منابع نوشته
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو