دانلود اپلیکیشن اندروید

شریل سندبرگ در مقام مدیر اجرایی مِتا و به‌عنوان یک زن چه چالش‌هایی دارد؟

شریل سندبرگ در مقام مدیر اجرایی مِتا و به‌عنوان یک زن چه چالش‌هایی دارد؟

در این مطلب قصد داریم به بزرگ‌ترین چالش‌هایی که شریل سندبرگ، مدیر اجرایی شرکت متا به‌عنوان یک زن بپردازیم و اندکی نیز در زندگی شخصی وی ورود پیدا کنیم و ببینیم که یکی از موفق‌ترین زنان در حوزه تکنولوژی، چه مشکلاتی در چند سال اخیر تجربه کرده است.

وقتی آدام گرانت از شاگردان‌اش در وارتون می‌خواهد که رهبر مورد تحسین‌شان را نام ببرند، نام شریل سندبرگ همیشه به‌میان می‌آید. گرانت، پروفسور و روان‌شناس سازمانی که در سال ۲۰۱۷ با سندبرگ کتاب Option B را تألیف کرده است، می‌گوید:

معمولاً با مطرح کردن این سوال، در پاسخ‌ها حتی به زن دیگری نیز اشاره نمی‌شود.

این گواهی بر کمبود نگران‌کننده زنانی است که این روزها شرکت‌های بزرگ را اداره می‌کنند؛ اما همچنان نشان‌دهنده موقعیت منحصربه‌فرد سندبرگ در آگاهی عمومی به‌عنوان مدیرعامل فیسبوک و نویسنده مانیفست فمنیستی Lean In در سال ۲۰۱۳ است. برای بیش از یک دهه، سندبرگ قدرتمندترین زن در سیلیکون‌ولی و شاید در کل کسب‌وکارهای جهانی به‌شمار می‌آمد. Lean in بیش از ۴ میلیون نسخه فروخت و در نتیجه آن، سندبرگ یک سازمان غیرانتفاعی به همین نام راه‌اندازی کرد و بیش از ۵۰۰۰۰ زن را ترغیب کرد تا به حلقه‌های Lean in بپیوندند تا درباره مسائلی که در محل کار با آن مواجه هستند، بحث کنند. در مقاطع مختلف، نام او به‌عنوان گزینه احتمالی وزیر خزانه‌داری ایالات متحده یا حتی نامزد احتمالی ریاست جمهوری آمریکا مطرح شده بود.

اما در چند سال گذشته، از آن‌جایی که فیسبوک توسط یک رشته رسوایی‌ها و بحران‌ها تکان خورده، شهرت سندبرگ نیز ضربه خورد و او کم‌تر در کانون توجه قرار گرفت. این یک تغییر قابل توجه از اوایل تا اواسط دهه ۲۰۱۰ است، که در طی آن او به ظاهر همه جا حاضر بود و از دیدگاه رسانه‌ها به‌عنوان یک رهبر سرسخت اما دلسوز که تبعیض جنسی ریشه‌دار سیلیکون‌ولی و فقدان ظاهری انسانیت را به چالش می‌کشید، معرفی می‌شد. این مطلب از پویایی درحال تغییر رهبری مِتا و نقش او در برخی از بزرگ‌ترین اشتباهات این شرکت صحبت می‌کند و همچنین به برخی از حقایق تاریک در مورد این‌که برای یک زن قدرتمند، تجارت به چه معناست، می‌پردازد.

شریل سندبرگ کیست؟

شریل سندبرگ در سال ۱۹۶۹ در واشنگتن دی‌‌سی به‌دنیا آمد و به‌عنوان یک دانشجوی کارشناسی در مدرسه بازرگانی دانشگاه هاروارد سال‌های تحصیل خود را طی کرد. وی در ابتدا در بانک جهانی و سپس به‌ وزارت خزانه‌داری ایالات متحده پیوست. سندبرگ پس از دوره‌ای موفقیت‌آمیز به‌عنوان معاون فروش آنلاین و عملیات در شرکت معروف گوگل، در سال ۲۰۰۸ به فیسبوک پیوست و به‌عنوان مدیر اجرایی در این شرکت مشغول به کار شد.

وی زمانی که دو ساله بود، به همراه خانواده‌اش به ساحل میامی شمالی فلوریدا نقل مکان کرد و دوران دبیرستان خود را در ساحل شمالی میامی گذارند، جایی که عضو انجمن ملی افتخار دبیرستان بود و در سال ۱۹۸۷ نیز در کلاس خود با معدل ۴.۶ فارغ‌التحصیل شد. سندبرگ توانست در ادامه به دانشگاه هاروارد وارد شود و در آن در رشته اقتصاد تحصیل کند، جایی که او با لارنس سامرز آشنا شد؛ شخصی که نقش مشاور را در پایان‌نامه وی ایفا کرد. مطالعه او در زمینه‌های اقتصاد اغلب از طریق یک لنز فمنیستی انجام می‌شد، چراکه او بر نقشی که نابرابری اقتصادی در همسرآزاری ایفا می‌کند، تمرکز می‌کرد.

او همچنین سازمانی به نام Women in Economics and Government تأسیس کرد که به گفته خود سندبرگ، روی جذب بیش‌تر زنان در رشته‌های دولتی و اقتصاد متمرکز بود. وی پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۹۱، به‌عنوان دستیار پژوهشی سامرز در بانک جهانی مشغول به‌کار شد و به‌ مدت دو سال همکاری خود را با سامرز ادامه داد. پس از آن، وی در مدرسه بازرگانی هاروارد ثبت نام کرد و مدرک M.B.A خود را با نمره‌ای ممتاز در سال ۱۹۹۵ دریافت کرد.

هنگامی که سامرز، معاون وزیر خزانه‌داری در دولت بیل کلینتون، از سندبرگ خواست تا رئیس دفتر او شود، مسیر سندبرگ و سامرز دوباره به هم گره خورد. وی این سمت را پذیرفت و در سال ۱۹۹۹، زمانی که سامرز به‌ وزیر خزانه‌داری منصوب شد، وی نیز سمت رئیس دفتری را دریافت کرد. او تا سال ۲۰۰۱، زمانی که جورج دبلیو بوش جمهوری‌خواه به کاخ سفید نقل مکان کرد، در این سمت به سامرز خدمت کرد. سندبرگ با پشت سر گذاشتن شغل دولتی خود به سیلیکون‌ولی نقل مکان کرد و مشتاق بود تا در صنعت روبه‌رشد فناوری، پا بگذارد. گوگل در ابتدا به توانایی‌های او علاقه نشان داد و به مأموریت گوگل به‌عنوان «شرکتی که در تلاش است تا اطلاعات جهانی را به شکل رایگان در دسترس کاربران قرار دهد»، علاقه‌مند شد. همین موضوع موجب شد تا سندبرگ در نوامبر ۲۰۰۱ با این شرکت، قراردادی سه‌ساله امضا کند.

سندبرگ به‌عنوان معاون فروش آنلاین و عملیات جهانی، مسئولیت مدیریت فروش آنلاین محصولات تبلیغاتی و انتشاراتی، جستجوی کتاب گوگل و محصولات مصرفی را برعهده داشت. شریل سندبرگ تا سال ۲۰۰۸ در این شرکت ماند؛ شرکتی که موفقیت‌های بسیاری را در کارنامه کاری سندبرگ به‌ارمغان آورد و وی را به عنوان یک مدیر ارشد توانمند به آمریکا و چه‌بسا جهان معرفی کرد.

در مارس ۲۰۰۸، سندبرگ از گوگل جدا شد و به‌عنوان مدیر عملیاتی به فیسبوک پیوست؛ چایی که او به‌عنوان مدیر ارشد، بر عملیات‌های تجاری فیسبوک نظارت می‌کرد تا این شرکت بتواند کسب‌وکار خود را گسترش دهد و ردپایی جهانی‌تر از خود به‌جای بگذارد. او در این جایگاه وظیفه مدیریت فروش، توسعه کسب‌وکار، منابع انسانی،‌ بازاریابی، سیاست‌های عمومی، حریم خصوصی و ارتباطات را برعهده می‌گرفت.

سندبرگ برای وظایف خود پاداش بسیار زیادی دریافت کرد و در اوایل سال ۲۰۱۴ براساس سهامی که در فیسبوک داشت، به فهرست میلیاردرهای جهان تبدیل شد. یکی دیگر از بزرگ‌ترین دستاوردهای وی در فیسبوک، این بود که اولین عضو زن هیئت مدیره این شرکت به‌شمار می‌آمد. دوران تصدی سندبرگ در فیسبوک خالی از جنجال هم نبوده است. با وجود این‌که این شبکه اجتماعی به‌دلیل دخالت‌اش در انتخابات مورد بررسی قرار گرفت، مجبور شد دربرابر سنا در سال ۲۰۱۹ از اقدامات این شرکت دفاع کند. در اواخر همان سال، گزارش شد که او پس از این‌که انتقادهای زیادی نسبت به جورج سوروس، سرمایه‌گذار میلیارد فیسبوک و دیگر شرکت‌های بزرگ فناوری مطرح شد، به کارکنان خود دستور داد تا وضعیت مالی وی را مورد بررسی قرار دهند.

شریل سندبرگ به کجا می‌رود؟

شریل سندبرگ شخصیت، تفکرات و عقاید فیسبوک را با خود به مصاحبه‌ها، کنفرانس‌های خبری و رسانه‌ای و هرجایی که مطبوعات حضور داشته باشد، حمل می‌کند و آن را برای دیگر مخاطبان به‌نمایش می‌گذارد. وی حتی در تماس‌های درآمدی فیسبوک با تحلیل‌گران وال‌استریت به‌شکلی مستمر شرکت می‌کند و مرتباً به میزبانی پنل‌های زنده و پرسش‌وپاسخ در فیسبوک و اینستاگرام می‌پردازد و با همه، از صاحبان مشاغل کوچک آسیایی-امریکایی گرفته تا متخصصان بیماری‌های عفونی در ارتباط است.

فید‌های شبکه‌های اجتماعی سندبرگ مملو از به‌روزرسانی‌های مرتبط با کووید ۱۹، نگرانی دیرینه‌اش به فعالیت‌های زنان در محل کار و علت فعلی او برای کمک به مشاغل کوچک در پی همه‌گیری است. این‌ها با تصاویر گاه‌به‌گاه سندبرگ و خانواده‌اش آمیخته شده‌اند: عکسی از او با نامزدش، تام برنتال و والدین‌اش درحال چشن گرفتن عید نیز در بید فید شبکه‌های اجتماعی‌اش دیده می‌شود. با این حال، بحران‌هایی همچون رسوایی کمبریج آنالیتیکا، انتشار اطلاعات نادرست در انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶ و استفاده از پلتفرم فیسبوک برای تداوم نسل‌کشی در میانمار باعث شد تا نماینده فیسبوک کم‌تر برجسته باشد و اهمیت خود را در آگاهی عمومی از دست دهد.

توازن قدرت در مِتا

این تصور که ستاره سندبرگ سقوط کرده است، با پیامدهای رسوایی‌های مختلف فیسبوک گره خورده است. مقاله‌ای در سال ۲۰۱۸ در وال‌استریت ژورنال گزارش داده که مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک (یا همان متا امروزی) به سندبرگ گفته که او و تیم‌هایش را به خاطر پیامدهای عمومی در مورد کمبریج آنالیتیکا سرزنش می‌کند و باعث شد که او و دوستان‌اش به این فکر بیافتند که آیا باید نگران شغل‌اش باشد یا خیر. در اکتبر ۲۰۲۰، ژورنال در مورد تغییر موازنه قدرت بین دو مدیر اجرایی که مدت‌ها در داخل و خارج شرکت تقریباً برابر تلقی می‌شدند، گزارش داد و نوشت که سندبرگ دراین‌باره گفت: «من به رضایت مارک و هیئت مدیره خدمت می‌کنم.»

دیگران می‌گویند که سندبرگ کنار گذاشته نمی‌شود (خود شریل نیز از مصاحبه برای شرح این داستان خودداری کرد.) در عوض، بسیاری می‌گویند چند سال پرفراز و نشیب فیسبوک، زاکربرگ را وادار کرده تا وظایف بیش‌تری را که قبلاً در قلمرو سندبرگ انجام می‌شد، برعهده بگیرد و با مسائل مربوط به سیاست و ارتباطات درگیر شود؛ چیزی که قبلاً از آن دور شده بود. مشارکت مکمل این دو مدت‌ها ریشه در تقسیم کار داشت که سندبرگ مدیریت، تبلیغات و سیاست این شرکت را هدایت می‌کرد. همان‌طور که زاکربرگ در سال ۲۰۱۱ به‌ نیویورکر گفت، «نقاط قوت او با کارهایی که من نمی‌خواهم انجام دهم، هم‌سو بوده است.»

با این حال، اکنون که متا بارها و بارها با بررسی دقیق قانون‌گذاران درباره مدیریت داده‌های کاربران، جاه‌طلبی‌های این پلتفرم برای بررسی ارزهای دیجیتال و این‌که آیا درحال ایجاد یک انحصار در شبکه‌های اجتماعی است یا خیر، با مشکلاتی مواجه شده است، زاکربرگ که از لحاظ تاریخی روی محصولاتی مانند فیسبوک متمرکز شده، احساس نمی‌کند که این کارها را انجام داده است و سه بار نشستن روی صندلی داغ کنگره سنا باعث می‌شود تا زاکربرگ بینش بیش‌تری در مورد تمام بخش‌هایی از کسب‌وکار خود داشته باشد که ممکن است در گذشته علاقه زیادی به آن نداشته باشد. گزارشگر مایک آیزاک که فیسبوک را برای نیویورک تایمز پوشش می‌دهد، می‌گوید که «بنابراین به‌طور پیش‌فرض، این شرایط، پویایی بین شریل و مارک را تغییر می‌دهد.»

دبی فراست با سندبرگ در گوگل و فیسبوک کار می‌کرد، جایی که قبل از این‌که مشاور بنیاد سندبرگ شود، به‌عنوان معاون ارتباطات جهانی و امور عمومی مشغول به خدمت بود. او موافق است که مردم این روزها کم‌تر سندبرگ را می‌بینند زیرا ما بیش‌تر با زاکربرگ تعامل داریم. او دراین‌باره می‌گوید:

به دلیل تماس‌ها برای شهادت، حضور بیش‌تری از مارک را شاهد بودیم. او به مدت ۲۰ ساعت در کاپیتول هیل بود. این نقش مدیرعامل است.

البته، حتی اگر دلایلی که سندبرگ کم‌تر در کانون توجه قرار گرفته است،‌ بیش از هرجیز دیگری درباره زاکربرگ باشد، باز هم می‌تواند عواقبی برای حرفه‌ او به همراه داشته باشد. نیویورک تایمز در سال ۲۰۲۰ گزارش داد که سندبرگ به‌طور خصوصی نگران این است که او را کنار زده و نقش او در فیسبوک از اهمیت کم‌تری برخوردار شده باشد.

سندبرگ تمرکز فیسبوک را بر کسب‌وکارهای کوچک متمرکز می‌کند

در پی همه‌گیری کرونا، فیسبوک دو برنامه کمک مالی ۱۰۰ میلیون دلاری را برای مشاغل کوچک اعلام کرد که یکی از آن‌ها به‌طور خاص برای مشاغل و مؤسسات غیرانتفاعی سیاه‌پوست در نظر گرفته شده بود. همچنین مجموعه‌ای از ویژگی‌های جدید از سوی این شرکت و پلتفرم معرفی شد، از جمله ویژگی که به کسب‌وکارهای کوچک اجازه می‌دهد کاتالوگ‌های خود را آپلود کنند تا مردم بتوانند مستقیماً از سایت خرید کنند و دیگری به نام Business Suite که برای کمک به کسب‌وکارهای کوچک راه‌اندازی شده بود.

بهار امسال، سندبرگ با رهبران مشاغل کوچک و رهبران اقتصادی محلی در شهرهای سراسر ایالات متحده از جمله شیکاگو، سالت لیک سیتی، تامپا، فلوریدا و دیترویت و گرند راپیدز در میشیگان ملاقات کرد. تمرکز بر کسب‌وکارهای کوچک بدون شک برای شرکتی که بخش عمده‌ای از پنج سال گذشته را با پرسش‌ها و بحث‌ها درباره نقش‌اش در عرصه‌های سیاسی ایالات متحده و جهان سپری کرده بود، نکته‌ای مثبت خواهد بود. با این حال، قیام ۶ ژانویه در ساختمان کنگره ایالات متحده، یادآور این بود که فیسبوک هنوز به شدت با این سوال دست‌وپنجه نرم می‌کند که چگونه می‌تواند از استفاده مردم از پلتفرم خود برای اعمال خشونت و گسترش توطئه و اطلاعات نادرست جلوگیری کند. این تنها نمونه‌ای از مشکلات اخیر است که به شهرت شرکت متا و به تبع آن، سندبرگ آسیب رسانده است.

شک‌وتردید‌ها درباره وظیفه‌شناسی سند‌برگ

برای بیگانگان همیشه مشخص نیست که سندبرگ تا چه حد در مشکلات فیسبوک مقصر است. چارلز السون، استاد امور مالی در دانشگاه دلاور که در مسائل مربوط به حاکمیت شرکتی متخصص است، عنوان کرده که هیچ‌کس واقعاً در این‌باره چیزی نمی‌داند. دشواری پاسخ به این سوال تا حدی به ساختار سهام دو طبقه‌ای فیسبوک مرتبط است که به زاکربرگ قدرت رأی عظیمی می‌دهد. السون می‌گوید که این کار هیئت مدیره فیسبوک را خنثی می‌کند، به‌طوری که زاکربرگ تنها فردی است که قدرت واقعی برای ارزیابی عملکرد سندبرگ را دارد:

اگر او راضی است، او می‌ماند و اگر او راضی نباشد، سندبرگ نمی‌ماند.

آن‌چه واضح است، این است که در چند سال گذشته، سندبرگ مکرراً به دلیل نظارت بر فیسبوک با انتقادهایی مواجه شده است. او متهم شده که یافته‌های داخلی شرکت در مورد دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ را کم‌‌اهمیت جلوه داده است. با توجه به انتقادات مالی از فیسبوک پس از طفره رفتن از مسئولیت استخدام شرکت تحقیقاتی اپوزیسیون Definers Public Affairs، مورد انتقادهای بسیاری قرار گرفت.

در چندسال جاری، سندبرگ در چندین جبهه با سرزنش مواجه شده است. ProPublica دریافت که تصمیم فیسبوک در سال ۲۰۱۸ را برای پاسخ‌گویی به درخواست‌های سانسور از سوی دولت اقتدارگرای ترکیه تأیید کرده است و در ایمیلی نوشت:

من با این موضوع مشکلی ندارم

وی به دلیل پیشنهاد این که حمله ژانویه عمدتاً روی پلتفرم‌هایی غیر از فیسبوک سازماندهی شده بود، با واکنش‌های شدید نیز روبه‌رو شد. واشنگتن‌پست گزارش داد که محققان دریافته‌اند که بیش از ۱۲۸۰۰۰ نفر در فیسبوک از هشتگ #StoptheSteal و هشتگ‌هایی مرتبط برای برنامه‌ریزی برای تجمع استفاده می‌کنند. BuzzFeed گزارش داخلی را به دست آورد که در آن فیسبوک اعتراف کرد که نتوانسته به‌اندازه کافی بین افرادی که خود را ابراز می‌کنند و جنبش‌های سازمانه‌یافته‌ای که قصد کودتا را طراحی می‌کنند، تمایز قائل شود. آنجلا کاروسون، رئیس و مدیرعامل گروه نظارتی مترقی غیرانتفاعی Media Matters for America که بر مبارزه با جناح راست تمرکز دارد، می‌گوید نظرات سندبرگ در مورد نقش فیسبوک در شورش، نشان‌دهنده نقشی است که او اغلب در هنگام غرق شدن شرکت در میان اطلاعات نادرست بازی می‌کند. وی می‌گوید:

به‌دلایل مختلفی تصور می‌شود که اگر او اظهاراتی می‌کند، صادقانه و واقعی است. این استقرار استراتژیک او قطعاً تصادفی نبود. آن‌ها تشخیص داده‌اند که او بهترین کسی است که می‌تواند  این اعلامیه را صادر کند.

شروع سندبرگ

سودمندی سندبرگ در سیلیکون‌ولی برای لری سامرز، وزیر سابق خزانه‌داری ایالات متحده و مربی سندبرگ، مدت‌ها آشکار بود. او در مورد پایان‌نامه ارشدش در اقتصاد هاروارد به او مشاوره داد و پس از فارغ‌التحصیلی او را به عنوان دستیار پژوهشی خود در بانک جهانی منصوب کرد. او به‌یاد می‌آورد:

او بسیار باهوش و به‌طور قابل توجهی مؤثر بود و کاری را که می‌گفت قرار است انجام دهد، سریع‌تر و بهتر از آن‌جه که گفته بود انجام می‌داد . بعد‌ها، او رئیس دفتر سامرز شد، درحالی که در زمان ریاست جمهوری سابق بیل کلینتون، خزانه‌داری را اداره می‌کرد.

سامرز می‌گوید که همیشه فکر می‌کرد سندبرگ آینده‌ای در بخش خصوصی و به‌ویژه در قسمت فناوری دارد:

به او گفتم که فکر می‌کنم آینده‌ای درخشان برای وی در راه است و از عبارت گیک‌های متمدن برای وی استفاده کردم. به او گفتم که همه این کارآفرینان نابغه در مکان‌هایی مانند سیلیکون‌ولی وجود دارند که واقعاً فوق‌العاده هستند، اما موفقیت نهایی آن‌ها به چیزی غیر از توانایی آن‌ها در برنامه‌نویسی رایانه بستگی دارد.

سامرز می‌گوید که به سندبرگ گفته که استعدادهای او برای کمک به دنیای فناوری در جهت‌یابی مسائل تجاری و سیاست‌گذاری مناسب است: او تمام ویژگی‌های استاندارد یک بانک‌دار و سرمایه‌گذار عالی یا مشاور مک‌کنزی را داشت.

جدولی زمانی از حرفه شریل سندبرگ

  • ۱۹۹۱: سندبرگ با مدرک لیسانس اقتصاد از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد
  • ۱۹۹۱-۱۹۹۳: سندبرگ برای مربی خود، لری سامرز در طول تصدی خود به‌عنوان اقتصاد‌دان ارشد در بانک جهانی کار می‌کرد.
  • ۱۹۹۵: وی با مدرک MBA از مدرسه بازرگانی هاروارد فارغ‌التحصیل شد.
  • ۱۹۹۵-۱۹۹۶: سندبرگ به‌عنوان رئیس دفتر لری سامرز در نقش‌های خود به‌عنوان معاون وزیر خزانه‌داری و در زمان بیل کلینتون خدمت می‌کرد.
  • ۲۰۰۱-۲۰۰۸: سندبرگ به‌گوگل ملحق شد، جایی که در نهایت معاون فروش جهانی و عملیات آنلاین شد.
  • ۲۰۰۸: وی به‌عنوان مدیر ارشد اجرایی به فیسبوک پیوست
  • ۲۰۱۰: سندبرگ سخنرانی خود را در TED با عنوان چرا تعداد کمی از رهبران زن داریم را ارائه کرد.
  • ۲۰۱۳: Lean In منتشر شد و بیش از یک سال در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز باقی ماند.
  • ۲۰۱۷: وی Option B، کتاب خود را با آدام گرانت در مورد از دست دادن همسرش، منتشر کرد.

پیش‌بینی‌های سامرز درست از آب درآمد: سندبرگ ابتدا در گوگل و سپس در فیسبوک با چیزی که بسیاری آن را ترکیبی منحصربه‌فرد از حس تجاری مستقیم و رهبری هوشمندان احساسی می‌دانستند، نامی برای خود دست‌وپا کرد. از برخی جهات، سندبرگ در فیسبوک توانست به موفقیت‌های چشم‌گیری دست پیدا کند. مأموریت او برای پیوستن به این شرکت، سودآور کردن آن بود و این کار را با کسب درآمد از تجارت تبلیغاتی فیسبوک انجام داد. آیزاک از جمله تایمز می‌گوید:

اگر شهرت او را براساس عملکرد تجاری‌اش قضاوت کنیم، او نمرات برتری را کسب می‌کند. فیسبوک از زمانی که یک شرکت سهامی عام بود تقریباً در هر سه‌ماهه سود می‌برد… اما من فکر نمی‌کنم این معیار اصلی باشد. ملاحظات گسترده‌تری فراتر از تجارت شگفت‌انگیز ساختن یا خوشحال بودن در وال‌استریت وجود دارد.

رویارویی با آن‌چه فیسبوک بر سر بشریت آورده است

کاروسون از Media Matters، سندبرگ را یک مدیر ارشد اجرایی قدرتمند می‌داند. با این حال، او می‌گوید که سندبرگ در تصمیم‌گیری‌های اساسی در مورد اطلاعات نادرست در چند سال گذشته، مانند این‌که آیا ترامپ سیاست‌های فیسبوک را نقض کرده یا نه و سوال‌های سوگیری ضد محافظانه‌کارانه در الگوریتم‌های فیسبوک، به جوئل کاپلان، رئیس سیاست‌های عمومی و جهانی فیسبوک اجازه می‌دهد تا در مورد این اقدامات، تصمیم‌گیرنده و سیاست‌گذار اصلی باشد. انتقادهای او از سندبرگ به عدم اقدام منجر می‌شود و او را به این نتیجه می‌رساند که او در بهترین حالت ممکن اجراکننده و در بدترین حالت هم‌دست است.

با این حال، کاروسون می‌گوید که حاضر نیست بد‌بینی کاملی نسبت به وی داشته باشد. او دراین‌باره می‌گوید:

من به شریل سندبرگ فعال امیدوار هستم، اگرچه درحال حاضر آن فعال بودن را نمی‌بینیم

به‌طور کلی، احساسات عمومی در مورد فیسبوک از زمان انتخابان ۲۰۱۶ کاهش یافته است. یک نظرسنجی در آوریل ۲۰۱۹ توسط NBC News و وال‌استریت ژورنال نشان داد که ۶۰ درصد از آمریکایی‌ها می‌گویند که اصلاً به فیسبوک و اطلاعاتی که این سرویس از کاربران در اختیار داشته، اعتماد ندارد؛ در عین حال، ۲۸ درصد به آمازون و ۳۷ درصد نیز به‌گوگل بی‌اعتماد هستند. یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۹ از Harris Poll، صد شرکت آمریکایی را مورد بررسی قرار داد که فیسبوک در رتبه ۹۴ معتبرترین‌ها در نظر گرفته شد که نسبت به رتبه ۵۱ سال گذشته، سقوط بسیار بیش‌تری را تجربه کرده بود.

حتی دوستان سندبرگ هم مشکلات فیسبوک را انکار نمی‌کنند. با این حال، سامرز نشان می‌دهد که این واقعیت اجتنا‌ب‌ناپذیر است که مشکلاتی با هر فناوری جدید و بسیار محبوب به‌وجود می‌آیند. سامرز دراین‌باره گفت:

من نمی‌گویم که سندبرگ مشکل حال حاضر فیسبوک است، اما مسائل زیادی وجود دارد که پس از نوآوری‌های مختلف برای بشر به‌وجود آمده است. با این حال، من فکر می‌کنم که او  می‌خواهد همه مسائل را حل کند، بهترین راه‌حل‌ها را پیدا کند و به‌جلو حرکت کند. این چیزی است که او سعی می‌کند انجام دهد و تشخیص می‌دهد که همه چیز یا در نگاه اول کار نمی‌کند یا قرار است به‌خوبی کار کند.

سامرز می‌گوید که با بهره‌گیری از آینده‌نگری، هرکسی ممکن است تصمیمات متفاوتی بگیرد اما فکر می‌کند که سندبرگ مصمم است تا با توجه به اطلاعاتی که در اختیار دارد، تصمیماتی را اتخاذ کند که تا حد امکان عاقلانه باشند.

مسئله جنسیت‌گرایی در مقابل انتقادهای معتبر

همان‌طور که کیم اسکات، نویسنده رادیکال که برای سندبرگ در گوگل کار می‌کرد، مشاهده می‌کند، برای مدیران برجسته در شرکت‌های مطرح، انتقاد معمولاً همراه با قلمرو می‌آید. اسکات دراین‌باره می‌گوید:

زمانی که دیک کاستولو را مربیگری می‌کردم، زمانی که او مدیرعامل توییتر بود، به‌شوخی می‌گفتیم که اگر زیاد در مطبوعات فعالیت می‌کنید، اغلب در یک ترن هوایی قهرمان هستید و هرگز آن قهرمانی نیستی.

اما او مشکوک است که سندبرگ ممکن است با واکنش‌های متفاوتی نسبت به مردی که در موقعیت او قرار دارد، مواجه شود:

یکی از چیزهایی که در مورد پوشش شریل مرا آزار می‌دهد، این است که تا چه اندازه تعصب جنسیتی را منعکس و آن را تقویت می‌کند.

اسکات می‌گوید که تبعیض جنسیتیِ ریشه‌ای در نحوه مدیریت سندبرگ وجود دارد که بیش از حد خشن است. به‌هر حال سندبرگ هنوز مدیر اجرایی شرکتی است که تقریباً ۲.۹ میلیارد کاربر فعال ماهانه دارد که معادل یک‌سوم جمعیت جهان است. اسکات دراین‌باره می‌گوید:

مدیرعامل ۵۰ ساله‌ای یا حتی مدیر ارشد اجرایی یک سازمان را برای من پیدا کنید که واقعاً به ساختن آن سازمان کمک کرد و درحال حاضر حرفه کاری‌اش رو به زوال نیست.

ریچل توماس، بنیان‌گذار و مدیرعامل LeanIn.org، درباره میراث سندبرگ نیز به چنین نکته‌ای اشاره می‌کند. او می‌گوید:

میراث سؤال خنده‌داری است. او ۵۲ ساله است، بنابراین کمی زود است که درباره میراث او به‌عنوان یک رهبر صحبت کنیم، چراکه او هنوز درحال طی کردن این مسیر است.

این فقط متحدان سندبرگ نیستند که نگران این هستند که چگونه تبعیض جنسی به گفتگوهای عمومی درباره او شکل می‌دهد. النور بیتون مربی توسعه رهبری زنان و نویسنده کتاب Explicit Ambition: Why Women Don’t Want Power، خاطرنشان می‌کند که در تصورهایی از رهبران زن از دوران باستان به بعد، معمولاً زنانی که دارای صدایی هستند و قدرت یا وضعیت موجود را به چالش می‌کشند، اغلب به شیوه‌های وحشتناکی به‌تصویر کشیده شده و ساکت می‌شوند و زبان‌شان دریده می‌شود. او ارتباطی بین این گونه تصاویر و روش‌هایی می‌بیند که سندبرگ در سال‌های اخیر کم‌تر در کانون توجه بوده است. متداول‌ترین روشی که در آن یک زن ناتوان می‌شود، ساکت شدن است.

واکنش‌های منفی علیه Lean In

البته ارزیابی تأثیر سندبرگ بدون پرداختن به Lean In، کتابی با میراث پیچیده خود، دشوار است. گرانت می‌گوید زمانی که این کتاب در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، موضوع نابرابری‌های جنسیتی مداوم هنوز در دنیای شرکت‌ها، تابو به‌شمار می‌آمد. او مایل بود به موانع زیادی برای موفقیت زنان در کار اشاره کند که صادقانه بگوییم، پیام‌های خوشایندی برای مردان را دربرنمی‌گرفت. سندبرگ به گاردین گفت که وقتی در سال ۲۰۱۰ یک سخنرانی در TED ارائه کرد که زمینه را برای Lean In فراهم می‌کرد، همکاران مردش به او هشدار دادند که انجام این کار، پایان رسمی حرفه کاری وی خواهد بود:

زمانی که درباره زنان سخنرانی می‌کردم، یک مدیر زن می‌شدم. شما نمی‌توانید به مسائل زنان اهمیت دهید و یک شخص تجاری جدی باشید.

تصمیم او برای ادامه سخنرانی و سپس Lean In، یک گفتگوی عمومی گسترده را در مورد مسائلی که زنان حرفه‌ای در محل کار با آن‌ها مواجه هستند و آن‌چه که ممکن است در مورد آن‌ها انجام شود، باز می‌کرد. با این حال، Lean In به‌سرعت مورد انتقاد قرار گرفت چراکه از توجه کافی به تجربیات مادران مجرد (توصیه‌های سندبرگ در مورد اهمیت انتخاب یک شریک حمایتی پیش‌بینی شده بود) و زنان رنگین‌پوست انتقاد شد و منتقدان می‌گفتند که این کتاب نتوانست به‌اندازه کافی با مسائل سیستمی مقابله کند. بیتون دراین‌باره می‌گوید:

توصیه‌ای که در آن‌ها وجود داشت، آموزش نکات و ترفندهایی به زنان بود تا در سیستمی که هرگز از آن‌ها حمایت نمی‌شد، پیشرفت کنند.

میشل اوباما در سال ۲۰۱۸ هنگام تبلیغ کتاب خود، Becoming، از این کتاب انتقاد کرد و گفت:

من به زنان می‌گویم که شما می‌توانید هرچیزی را داشته باشید…مممم نه، در همان زمان، این یک دروغ است و همیشه تکیه دادن کافی نیست، چراکه این تفکر همیشه جواب نمی‌دهد.

سندبرگ خود به برخی از کاستی‌های کتاب اعتراف کرده است. در سال ۲۰۱۶، وی در فیسبوک پستی در مورد این‌که چگونه مرگ همسرش، دیو گلدبرگ، به او بینشی نسبت به مشکلات تک‌فرزندی که قبلاً نادیده گرفته بود،‌داد، صحبت کرد؛ درحالی که اذعان کرد که او همچنین از امتیازات مالی عظیمی برخوردار است که بسیاری از مادران مجرد فاقد آن هستند. او در Option B نیز به این موضوع پرداخت و نوشت:

وقتی Lean In را نوشتم، برخی از مردم استدلال کردند که زمان کافی برای نوشتن در مورد مشکلاتی که زنان در صورت نداشتن شریک زندگی با آن مواجه می‌شوند را صرف نکرده‌ام. حق با آن‌ها بود. من متوجه نشدم وقتی در خانه هستید، موفقیت در کار چقدر می‌تواند سخت باشد. من فصلی با عنوان از شریک زندگی خود، شریکی واقعی بسازید نوشته‌ام که در مورد اهمیت تقسیم مراقبت از کودک و کارهای خانه به‌شکل ۵۰/۵۰ صحبت کرده‌ام. اکنون می‌بینم که این برای بسیاری از مادران مجردی که به شکل ۱۰۰/۰ زندگی می‌کنند، چقدر بی‌احساس و بی‌فایده بود.

در مورد این ایده که Lean In بیش از حد بر موفقیت زنان در مقابل اصلاحات سیستمی متمرکز بود، نگاهی به کتاب نشان می‌دهد که سندبرگ حتی در آن زمان از این موضوع آگاه بوده است. او در فصلی درباره مذاکره می‌نویسند:

من تناقض توصیه به زنان برای تغییر جهان را با پایبندی به قوانین و انتظارات مغرضانه درک می‌کنم. می‌دانم که این یک پاسخ کامل نیست،‌بلکه وسیله‌ای برای رسیدن به هدفی مطلوب است.

او نمی‌خواست این کتاب درباره او باشد

ممکن است برخی از واکنش‌ها به Lean In، کم‌تر در مورد پیام آن باشد تا پیام‌رسان آن. گرانت می‌گوید سندبرگ هرگز نمی‌خواست که این کتاب روی او متمرکز شود. وی به‌یاد می‌آورد که شوهر فقیدش به او گفته بود که وقتی اولین پیش‌نویس کتاب را خواند، همه داده‌ها بدون هیچ تجربه شخصی در آن نوشته شده بود. دیو گلدبرگ به همسرش توصیه کرد که از نو شروع کند و همان‌طور که گرانت به‌یادم می‌آورد، گفت:

شما باید مایل باشید داستان‌هایی را به‌اشتراک بگذارید، این چیزی است که خوانندگان را به حرکت درمی‌آورد.

گرانت می‌گوید که شوهر سندبرگ به ‌او گفته است که شریل نمی‌خواست صورتش روی جلد باشد و نمی‌خواست این کتاب درباره او باشد. به‌نظر می‌رسد منظور گرانت این است که علی‌رغم محفوظات سندبرگ، کتاب در نهایت تا حدودی با موقعیت ممتاز او درآمیخته شد. وی می‌گوید:

از آن‌جا که داستان او لنگر کتاب است، نحوه تفسیر آن نیز تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

Lean In به‌عنوان یک یادگاری

سندبرگ تجربیات بسیاری دارد و این‌ روزها به‌نظر می‌رسد که Lean In مصنوع زمان خود است؛ کتابی که بسیاری از زنان آن را مفید می‌دانند اما ارتباط کم‌تری با آن برقرار می‌کنند، با توجه به مکالمات معاصر برای تصور بازنگری فمنیستی فراگیرتر و رادیکال‌تر در محیط کار مدرن. مولی رابرتز در وانشگتن‌پست نوشت که سال‌های بعد از ۲۰۱۶، سندبرگ نمونه‌ای از مشکلات با این ایده است که شرکت‌ها لزوماً زمانی بهتر می‌شوند که زنان سر میز بنشینند. اما وقتی آن‌ها نشسته‌اند، چه باید بکنند؟ خود سندبرگ، میزنشین تمام‌عیار، در طول سال وحشتناک شرکت‌اش، پاسخی ارائه کرده است: همه چیز را دقیقاً یکسان نگه دارید.

در همین حال، سازمان Lean In به متمایز بودن خود با سندبرگ تأکید کرده است. راش توماس، مدیرعامل این شرکت در سال ۲۰۱۸ به تایمز گفت:

من نمی‌خواهم چیزی را از شریل به‌عنوان الهام‌بخش کاری که انجام می‌دهیم، حذف کنم اما کتاب شش سال پیش منتشر شده بود. هر سال که می‌گذرد، این کتاب کم‌تر و کم‌تر درباره شریل صحبت می‌کند.

توماس به کوارتز می‌گوید که زمانی که Lean In برای اولین بار عرضه شد، تمرکز اولیه آن روی جامعه‌سازی و تسهیل گروه‌های بحث و گفتگو براساس این اصل بود که زنانی که برای حمایت از یک‌دیگر گرد هم می‌آیند، می‌توانند گام‌هایی فراتر بگذارند. نکات اصلی تکامل سازمان در سال‌های بعد، تمرکز آن روی تقاطع و فشار برای تغییرات سیستمی بود؛ دقیقاً نکاتی که در کتاب اغلب مورد توجه قرار داده است.

ما واقعاً شروع به تمرکز بر جمع‌آوری داده‌ها برای درک تجربیات زنان رنگین‌پوست کردیم و با گذشت زمان، نگاه عمیقی به تجربیات زنان همجنس‌گرا و زنان دوجنس‌گرا در کنار زنان دارای معلولیت پیدا کردیم؛ ما همیشه به دنبال باز کردن روزنه، هم در تحقیقات‌مان و هم در زمینه‌های دیگر هستیم. در نسخه دوم، از ۵۰ روش برای مبارزه به تقریباً ۱۰۰ روش برای مبارزه رسیدیم چراکه ما به‌طور فزاینده‌ای درحال ساختن هستیم. تقریباً نیمی از موقعیت‌ها و راه‌حل‌ها درحال حاضر به‌طور صریح مورد استفاده قرار می‌گیرند.

تأثیرات فرهنگی مثبتی وجود دارد که سندبرگ بر محل کار مدرن داشته است. او با موفقیت شرکت‌ها را به چالش کشید تا سیاست‌های مرخصی سوگواری خود را پس از تجربه مستقیم اهمیت آن‌ها پس از مرگ همسرش، بهبود ببخشد و باعث تغییر در شرکت‌هایی مانند AirBnB ،Bank of America و Mastercard شد. به گفته اسکات، حمایت او از مردانی که از مرخصی والدین با حقوق استفاده می‌کنند، به تغییر وضعیت موجود در حوزه فناوری کمک کرده است و درست در سال جاری، به دستور سندبرگ، متا سیاست جدیدی را برای ارائه حداکثر ۲۰ روز مرخصی با حقوق به هر کارمندی که قربانی خشونت خانگی است یا با کسی که قربانی این خشونت است، در ارتباط است، وضع کرد. شاید مهم‌تر از همه، سندبرگ به‌ عادی‌سازی صحبت درباره جنسیت در محل کار کمک کرد. اسکات می‌گوید:

همان‌طور که کیمبرل کرنشاو گفت، ما نمی‌توانیم چیزی را که نام نمی‌بریم، درست کنیم و او به ما کمک کرد تا این نام بردن عادی باشد.

آیا سیاست همچنان می‌تواند در آینده سندبرگ نقشی داشته باشد؟

بسیای از مردم انتظار داشته‌اند که سندبرگ پس از انتخابات ۲۰۱۶ به کابینه هیلاری کلینتون بپیوندد که همان‌طور که همه ما به‌خوبی می‌دانیم، طبق برنامه پیش نرفت. سیاست هنوز هم می‌تواند در آینده سندبرگ باشد، اما مناقشاتی که اکنون پیرامون فناوری‌های بزرگ و فیسبوک وجود دارد، می‌تواند این شانس‌ها را تغییر دهد. بیتون موافق است که سیاست این روز‌ها مسیر غیرمحتمل‌تری برای سندبرگ است:

شهرت او خدشه‌دار شده است و به‌خصوص برای یک زن، بازگشت از چنین چیزی بسیار سخت خواهد بود.

گرانت، به‌نوبه خود، می‌گوید که این ممکن است برای سندبرگ ناامیدکننده نباشد، چراکه براین باور است که کسی نمی‌خواهد خود را با سیاست مشغول کند.

آیا فیسبوک برای اصلاح، زیاد از حد بزرگ است؟

افراد مورد اعتماد سندبرگ می‌گویند که او به‌شدت به فیسبوک متعهد است؛ حتی با وجود بحران‌هایی که فیسبوک در چند سال اخیر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. گرانت می‌گوید:

هیچ فناوری وجود ندارد که یک کالای کم‌نظیر باشد. یکی از اهداف اصلی او، این است که تلاش کند تا حد امکان آسیب را از بین ببرد و مزایایی را که پلتفرم می‌تواند ارائه دهد، به حداکثر برساند؛ از آن‌طرف نیز از سوء استفاده‌های احتمالی جلوگیری کند..

او در موقعیتی است که می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند، نه فقط مشکلات شبکه‌های اجتماعی، بلکه مشکلاتی که جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

به‌عبارت دیگر، سندبرگ به فیسبوک کشیده شده است چراکه این شرکت در تقاطع موضوعات مهمی در مورد دموکراسی، آزادی‌ بیان و اطلاعات نادرست عمل می‌کند؛ حتی اگر منتقدان اغلب شرکت را متهم می‌کنند که در سمت اشتباه قرار گرفته است.

فراست در مورد این انگیزه‌های سندبرگ نیز موافق است. او می‌گوید:

در فیسبوک، مشکلات بسیار زیاد و بزرگی وجود دارند، اما به‌دلیل تأثیری که این محصول بر بسیاری از مردم دارد، بسیاری با این موضوع مشکلی ندارند. اگر می‌خواهید مباشر خوبی برای شرکت باشید، آن را ترک نمی‌کنید.

آیا سندبرگ هنوز هم می‌تواند به عنوان یک نیروی خوب در نظر گرفته شود؟

درک این‌که چگونه سندبرگ ممکن است خود را به‌عنوان یک نیروی خوب در فیسبوک ببیند، برای آن‌چه درست است فشار وارد کند، در برخی نبردها پیروز شود و دربرخی دیگر شکست بخورد، برخی تماس‌ها را به‌خوبی برقرار کند و برخی دیگر را نه، بسیار سخت است. چیزی که موقعیت او را متفاوت می‌کند، این است که مخاطرات فیسبوک آن‌قدر زیاد است و قدرت او به قدری گسترده‌ است که هزینه تلاش‌های بد و سایر اقدامات اشتباه می‌تواند عوارض تقریباً غیرقابل اندازه‌گیری بر جامعه داشته باشد.

اسکات در این‌باره می‌گوید:

فکر می‌کنم جدا کردن فیسبوک و شریل امری مهم است، چراکه اگرچه شریل مطمئناً در فیسبوک کار می‌کند، اما آن‌ها دو نهاد کاملاً متفاوت محسوب می‌شوند.

بدون شک این‌طور است، اما برای کسانی که معتقدند فیسبوک بیش‌تر از این‌که فایده داشته باشد، ضرر دارد، تطبیق‌ ایده سندبرگ به عنوان یک شخصیت عمومی معیوب اما خوش‌فکر با سابقه شرکتی که در آن رتبه دوم را دارد، دشوار است. همچنین به هیچ وجه مشخص نیست که چگونه ممکن است هر فردی مشکلات یک امپراتوری عظیم رسانه‌های اجتماعی با میلیاردها کاربر را تحت کنترل داشته باشد.

بسیاری از زنان بوده‌اند که خود را هم‌سطح سندبرگ نمی‌دیدند و بسیاری از زنان با چالش‌هایی مواجه شده‌اند که او هرگز نخواهد دید. در نهایت می‌توان یک نظریه را مطرح کرد: من تصور می‌کنم چون سندبرگ یکی از قدرتمندترین زنان در تجارت است، آن‌چه برای او اتفاق می‌افتد تأثیر بزرگی را به‌همراه خواهد داشت؛ تأثیر به هر اتفاقی که برای همه ما می‌افتد.

 

 

 

منابع نوشته
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو