بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain مملو از جزئیاتی بود که بهراحتی از چشم مخاطبان دور میماند. در این معرفی نامه به معرفی ۱۵ نکته از بازی یاد شده میپردازیم که احتمال خیلی زیاد از چشم شما پنهان ماندهاند. برای مطالعه ادامه این مقاله با وب سایت کاروتک همراه باشید.
بیش از ۶ سال از انتشار بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain میگذرد. با این حال بازی یاد شده همچنان به عنوان یکی از بهترین بازیهای دهه گذشته یاد میشود که مزه نسل هشتم را حسابی برای ما شیرین کرد که البته برای این کار، دلایلی خوبی پشت آن وجود دارد. بازی Metal Gear Solid 5 به خوبی گیمپلی مخفیکاری و تاکتیکی خود را با فرمت جهان باز تطبیق میدهد و در عین حال مجموعهای از مکانیزمهای طراحی گسترده را به رخ میکشاند و به همین علت، همواره با جهان پویایی در این بازی مواجه شدهایم.
علاوه بر همه اینها، آقای هیدئو کوجیما (Hideo Kojima)، خالق مجموعه Metal Gear Solid، فضای وسیع و روایت گسترده بازی را با جزئیات ظریفی پر کرده است که برای اکثر بازیکنان بهراحتی تماشای این جزئیات امکانپذیر نیست. شاید در حین تجربه بازی یاد شده، برای بارها با موارد عجیبی روبهرو شدهاید که طی این سالها از چشمان تیزبینتان دور مانده و حالا باید بعد از گذشت این همه سال، به افشاگری در خصوص موارد رخ داده بپردازیم. به همین علت، در معرفی نامه پیشرویتان به معرفی ۱۵ نکته از بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain میپردازیم که احتمالاً متوجه حضور آنها نشدهاید. پس طبق روال سابق مقالات کاروتک، برای مطالعه بیشتر مقاله پیشرویتان خط زیر را دنبال کنید.
معرفی نامه شماره ۱ | مأموریت نجات کاز میلر (Phantom Limbs: Rescuing Kaz Miller)
یکی از اولین مأموریتهای بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain در راستای آزاد کردن فردی است که همیشه در این مجموعه نقش کلیدیای را به همراه داشته است. مکانیزم داستانی این بازی به بازیکنان نیاز دارد که برای یافتن و نجات متحد دیرینه، یعنی کازوهیرا میلر (Kazuhira Miller)، به صورت مخفیانه وارد پایگاه دشمن شوند.
این مأموریت راههای زیادی برای به اتمام رسیدن جلوی پای مخاطبان میگذارد. هنگامی که بازیکنان با شخصیت Big Boss، همان شخصیتی که کنترلش را برعهده میگیریم، به کمک کاز میلر میروند و او را آزاد میکنند، باید راهی پیدا کرده تا خود را به LZ رسانده و سوار هلیکوپتر شوند. همانطور که سعی میکنید به محل بارگیری نزدیک شوید، برای اولین بار با گروه Skulls ملاقات خواهید کرد که به صورت پراکنده به دنبال کاز میلر میگردند.
در سناریوهای عادی، شما یا از دست آنها فرار میکنید یا بالاخره با خرج کردن چند خشاب مهمات، آنها را شکت داد یا در نهایت به صورت مخفیانه از توده گسترده آنها رد میشوید. در پایان سکانس هم فضای گرد و غباری اطرافتان از بین رفته و آماده سوار شدن به Pequod خواهید شد. با این حال، اگر شخصیت کاز را به هر دلیلی پشت سرتان رها کنید، گروه Skull بار دیگر در محیط بازی ظاهر میشوند و سعی خواهند کرد با شلیک گلوله، میلر را از پا دربیاورند. با این که این جزئیات کوچک است، اما برای عده گستردهای از بازیکنان قطعاً ناشناخته بود.
معرفی نامه شماره ۲ | سر خوردن به وسیله جعبه مقوایی
جعبه مقوایی یکی از نمادینترین ابزارهایی است که در سری بازی Metal Gear Solid پیدا خواهید کرد و استفاده از آن در نسخه The Phantom Pain مثل نسخههای قبلی از کارایی بسیار زیادی برای بازیکنان برخوردار خواهد بود. علاوه بر استفاده از Cardboard Box ها برای پنهان شدن از دید دشمنان، بازیکنان میتوانند از این وسیله کاربری برای سر خوردن در سراشیبیها استفاده کرده و دشمنان خودشان را در مواردی نادر، راحتتر به قتل برسانند.
اگر دشمنی در مسیر شما قرار داشته باشد، احتمالاً یا کشته یا بیهوش خواهد شد. جدا از این مورد نیز بازیکنان میتوانند از جعبه مقوایی یاد شده برای گشتوگذار در پایگاه Mother Base به روش و شیوههای خندهداری استفاده کنند.
معرفی نامه شماره ۳ | عینک Ocelot در سکانس محاکمه Huey
در یکی از سکانسهای بازی که دانشمندی با نام هیوی (Huey) به دلیل انجام توطئه و جاسوسی علیه پایگاه Mother Base در کنار سایر ادعاهای دیگر تحت تعقیب و محاکمه قرار میگیرد، بازیکنان با چشمان تیزبین ممکن است متوجه شوند که شخصیت هیوی به جای استفاده از عینک با فریم و شیشه دایرهای، حالا از یک عینک جدید استفاده میکند. دلیل این امر در آن است که شخصیت Ocelot عینک قبلی هیوی را در یک صحنه از بازی شکاند و حالا شاهد نمایش جدید عینکهای هیوی هستیم.
معرفی نامه شماره ۴ | کاربرد سلاح آب پاش
سلاح تپانچهای آب پاش ممکن است در ابتدای بازی، یک سلاح بیفایده وبی صرفاً سرگرمکننده به نظر برسد؛ اگرچه در واقعیت، چیزی از کاربرد تکنیکی این سلاح کم نخواهد شد. در حقیقت بازیکنان میتوانند با استفاده از این سلاح به سمت سر دشمنان شلیک کنند تا آنها را برای لحظهای مبهوت کرده و سپس با کمک گرفتن از سایر تکنیکها به کشتن، دستگیری، یا بیهوشی آن فرد اقدام کنند.
همچنین بازیکنان میتوانند از این سلاح برای از بین بردن ژنراتورها و سایر تجهیزات الکتریکی استفاده کنند. جالبترین موضوع در خصوص این سلاح آب پاش را زمانی متوجه خواهید شد که در مرحله Man on Fire گیر کرده باشید. در آن مرحله وقتی با باس فایت آتشین بازی، که در برابر اکثر سلاحهای گرم مصون است، مبارزه کنید، میتوانید با شلیک چند گلوله آب پاش حسابی او را از پا دربیاورید. البته توجه داشته باشید که قبل از انجام چنین عملی، چند آسیب حسابی به او وارد کرده بعد با استفاده از سلاح آب پاشتان به سراغ او رفته و سپس باس فایت آتشین بازی را از بین ببرید.
معرفی نامه شماره ۵ | ماهی در آب
کارگردان افسانهای بازی، یعنی آقای هیدئو کوجیما، به خاطر پرکردن دنیای بازیهای خود با ریزترین جزئیات در نزد مخاطبان حسابی مشهور شده است. با وجود اینکه بازی Metal Gear Solid 5 برای مدت زمان بسیار طولانی در دست ساخت قرار داشت، اما امضای او نیز پای این اثر وجود دارد. اگر زمانی که در پایگاه Mother Base هستید، یک نارنجک بیهوشکننده را در درون اقیانوس پرتاب کنید، در واقع میتوانید ماهیهایی را ببینید که از اقیانوس به بیرون پرتاب شدهاند. با اینکه این مورد هم جزو جزئیات کوچک بازی به حساب میآید، اما اکثر بازیکنان برای اولینبار از مشاهده چنین تصاویری محروم بودهاند.
معرفی نامه شماره ۶ | غرق کردن دشمنان در آب
اگر شخصیت اسنیک، دشمن را مجبور کند که خلع سلاح شده و روی زمین دراز بکشد، در صورتی که سرباز تسلیم شده روی سطحی که آن را آب فراگرفته به انجام دستور فوق بپردازد، بعد از مدتی از شدّت خفگی کشته خواهد شد.
علاوه بر این مورد، برای دستیابی به نتایج مشابه، میتوانید ابتدا یک دشمن را بیهوش کرده و سپس او را به آب بیاندازید. مسلماً این موضوع ذیل منحصربهفردترین جزئیات کشف شده در این بازی نیست، اما برای اکثر بازیکنان در اولین تجربه، موضوع مورد بحث به خوبی پنهان میشود.
معرفی نامه شماره ۷ | پرت کردن حواس Skullها با آب پاش
سربازان گروه Skull به دلیل ماهیت زیرک و در عین حال تهاجمی که دارند، از میزان سلامتی بسیار بالایی هم برخوردار هستند و در نزد بازیکنان یکی از سرسختترین دشمنانی شناخته میشود که برای بازی Metal Gear Solid 5 طراحی شدهاند. با این حال، بازیکنان میتوانند از تپانچه آب پاش برای بیهوش کردن لحظهای دشمنان استفاده کنند.
این بیهوشی لحظهای فرصت کافی خواهد بود تا بازیکنان با استفاده از نبردهای تن به تن به مقابله با دشمنان خاص خود پرداخته یا با کمک سلاحهای گرم دیگر، به آنها آسیب جدیای وارد کنند. دلیل این رفتار را میتوان به آن واقعیت تطبیق داد که انگلهای Skulls واکنش تندی نسبت به دریافت آب دارند، به همین دلیل است که تمام سربازان Skull را میتوانیم درآبوهوای بارانی راحتتر از حالت عادی شکست دهیم. از این پس سعی کنید اطراف آنها را با اب بپوشانید یا از تفنگ آب پاش برای ضعیف کردنشان استفاده کنید.
معرفی نامه شماره ۸ | اپیزود ۴۳: اسنیک برای شلیک مردد است (Snake is Hesitant To Shoot)
اپیزود ۴۳، چراغهای درخشان و مرگهای دردناک، بهراحتی یکی از دراماتیکترین سکانسهای بازیهای ویدیویی در Metal gear Solid 5 شناخته میشود. در این سکانس، شخصیت ونوم اسنیک باید از طریق یک مرکز قرنطینه راه خود را به جلو و از میان تعداد زیادی از سربازان Diamond Dog که به یک انگل خطرناک آلوده شدهاند، طی کند.
در میانپردهیاد شده، بازیکن جز خلاص کردن سربازان با شلیک کردن به سمتشان، راه چاره دیگری ندارند. به هر حال، با توجه به این موضوع که تمامی سربازان آلوده شده، بخشی از تیم Diamond Dog هستند، بدیهی است که اسنیک برای خلاص کردنشان کاملاً مردد باشد. این موضوع به خوبی در گیمپلی بازی منعکس میشود، زیرا زمانی که او درحال خلاص کردن سربازان است، با صحنههای ماندگاری مواجه میشود (که نمونهاش را در تصویر مشاهده میکنید) یا در لحظه شلیک، اصلاً به آنها نگاه نمیکند.
معرفی نامه شماره ۹ | اپیزود ۴۳: آن سربازهای DD کارمندان استخدام شده بودند (The DD Soldiers Are Actual Recruited Staff)
در طول بازی، بازیکنان میتوانند با استخراج سربازان دشمن توسط قابلیت Fulton، آنها را به صورت رسمی در پایگاه Diamond Dog استخدام کنند. بازی تمامی آمارهای مربوط به هر کارمند را در صفحه iDroid به مخاطب نشان خواهد داد و آنجا متوجه میشوید که چه کسانی را به استخدام پایگاه مأموریتی و اطلاعاتی خود در آوردهاید.
روحیه، سرزنده بودن، میزان شادابی و از این قبیل از موارد هم در صفحه اطلاعات هر کارمند مشخص شده و به اطلاعات دقیقی از آنها دسترسی دارید. جالبترین نکته مربوط به آنها در این موضوع نهفته است که تمام سربازان Diamond Dog که در اپیزود ۴۳ به دست سالید اسنیک کشته میشوند، همگی از بین کسانی هستند که برای استخدام کردن آنها تلاش مضاعف کرده بودید. هنگامی که یکی از سربازان خودی را بکشید، میتوانید وضعیت کامل مرگ او را در صفحه پروفایل موجودش در بخش iDroid مطالعه کنید.
معرفی نامه شماره ۱۰ | اپیزود ۴۳: ساخت الماس از خاکستر (Making Diamond From The Ashes)
بعد از اتمام مأموریت ۴۳، که از نظر احساسی یکی از قابل توجهترین مراحل تاریخی صنعت بازیهای ویدیویی هم محسوب میشود، بازیکنان با یک میانپرده نسبتاً طولانی مواجه میشوند که در آنجا سالید اسنیک به رفقای کشته شده خودش ادای احترام میکند. خاکستر این سربازان فوت شده به وضوح در پسزمینه میانپرده دیده میشود و وقتی کاز از اسنیک میپرسد «با اجساد باقی مانده چه کار میکنی؟»، او پاسخ میدهد:« ما از خاکستر آنها الماس خواهیم ساخت».
هیچ جای تعجبی نیست که بازیکنان بعد از به اتمام رساندن این مأموریت و مشاهده میانپردهیاد شده، نزدیک به ۳۰۰۰ هزار الماس به عنوان پاداش تکمیل کردن این مأموریت دریافت خواهند کرد. جالب است بدانید که تمام الماسهای یاد شده، از خاکستر و اجساد سربازانی ساخته شده که پیشتر نسبت به کشتن آنها اقدام کرده بودید.
معرفی نامه شماره ۱۱ | تکمیل کردن اپیزود ۴ با نام C2W Beforehand
درواقع بازیکنان میتوانند مأموریت چهارم بازی ( با نام C2W Beforehand) را قبل از شروعاش تکمیل کنند. اگر بازیکنان پیشتر در نقشه جهان باز کشور افغانستان پرسه بزنند و بهطور تصادفی به اردوگاه دشمن، که این مأموریت در آنجا شروع خواهد شد، حمله کرده و بتوانند تمام تجهیزات موجود در پایگاه یاد شده را نابود کنند؛ پس از آن، هنگامی که مأموریت را پذیرفتید شخصیت Ocelot به شما نشان خواهد داد که تمام تجهیزات موردنظر از بین رفته و بلافاصله بعد از شروع مرحله، به پایان آن خواهید رسید.
معرفی نامه شماره ۱۲ | نارنجکهای دودزا درون آب کار نمیکنند
حقیقتاً بازی Metal gear Solid 5 دارای یک سیستم فیزیک واکنشی قابل توجه است که در آن عناصر به صورت پویا با یکدیگر تعامل دارند. هدف از ایجاد چنین مکانیزمی در نقطهای مشخص میشود که به واسطه انجام فعل و انفعالات مختلف در محیط، بازیکنان باید با نتایج واقعیای دستوپنجه نرم کنند. به این ترتیب، اگر مخاطبان نارنجکهای دودزا را در درون آب پرتاب کنند، هیچ عکسالعملی را مشاهده نخواهند کرد. این هم یکی دیگر از جزئیات کوچک، اما خیرهکنندهای است که هنر آقای کوجیما را به ما یادآوری میکند.
معرفی نامه شماره ۱۳ | گمراه کردن حواس دشمنان با استفاده از مجلات
شبیه به تفنگ آبپاش، مجلات نیز یکی دیگر از ابزارهای شگفتآور مفید در زرادخانه همراه سالید اسنیک شناخته میشود. بدیهی است که بازیکنان میتوانند از این مجلات برای گمراه کردن حواس دشمنان، مخصوصاً نگهبانان پایگاهها، استفاده کنند؛ اما اگر تلاش کنید تا آن را به سمت صورت یک سرباز روانه کنید، قطعاً او بیهوش خواهد شد. خوشبختانه تعداد این مجلات در بازی بینهایت است و از کاربرد آن میتوانید برای پیادهسازی استراتژیهای بهتر استفاده کنید.
معرفی نامه شماره ۱۴ | اپیزود ۱۳: نگاهی به دودکش (Looking at the Chimney)
اگر خاطرتان باشد، اپیزود ۱۳ در میدان نفتی Mfinda اتفاق میافتد. این میدان نفتی در حقیقت شامل یک تأسیسات نفتی غولپیکر با دودکشهای عظیمیخواهد بود که جزئیات فوقالعدهای را در دل خود جای داده است. قبل از شروع مرحله، تمامی دودکشها با وضوح بالا از راه دور قابل مشاهده هستند. اگر از دوربین چشمی خود برای زوم کردن روی یکی از این دودکشها استفاده کنید، درواقع میتوانید به چند دیالوگ نسبتاً جالب از شخصیت Ocelot گوش فرا دهید.
این شخصیت ابتدا از کارکرد دودکش و نحوه استفاده از آن توضیح میدهد و سپس در خصوص تولید بارانهای اسیدی به واسطه ابرهای آلوده، اطلاعاتی به بازیکن خواهد داد. اگر برای مدت زمان طولانیای به آن دودکش نگاه کنید، او با عصبانیت به سالید اسنیک میگوید :«چیه، قبلاً دودکش ندیده بودی؟»
معرفی نامه شماره ۱۵ | کل محتوای بازی احتمالاً یک فلش بک است
سری بازی Metal Gear Solid به دلیل داشتن خطوط داستانی پر پیچ و خم و داستانی رمزآلود که از قضا رمزگشایی آنها یک امر کاملاً دشوار است، در نزد بازیکنان به خوبی شناخته شده و نسخه The Phantom Pain هم از این موضوع تبعیت میکند. به همین خاطر ما احتمال میدهیم که کل محتوای بازی، فقط یک فلش بک است.
اگر خاطرتان باشد، سکانس آغازین بازی با ونوم اسنیک (Venom Snake) شروع میشود که مشغول تماشای خودش در آینه است و صدای پسزمینه هم آهنگ مردی که دنیا را فروخت (The Man Who Sold The World) را به گوش مخاطب میرساند. با توجه به میانپرده، این بخش از بازی قطعاً در Outer Heaven روایت میشود که به وضوح میتوانید صدای شلیک شدن گلوله را در پسزمینه بشنوید.
در پایان بازی، بازیکنان یکبار دیگر از همان آینه دیدن میکنند و اینبار به دو آهنگ مردی که دنیا را فروخت و عملیات Intrude N313 گوش خواهند داد. همین موضوع به وضوح نشان میدهد که احتمالاً کل وقایع بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain یک فلش بک با شخصیت ونوم است که رویدادهای گذشته و نحوه ملاقاتش با سالید اسنیک (Solid Snake) را به خاطر میآورد.
نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ آیا تاکنون به تجربه بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain پرداختهاید؟ آیا از مطالعه چنین مقالهای راضی بوده و دوست دارید ادامه پیدا کند؟ فکر میکنید چه راز مخفی و بزرگ دیگری در جهان MGS5 وجود دارد که ما به وجود آن اشاره نکردهایم؟ در صورت تجربهاین بازی، آیا خرید آن را به سایر بازیکنان و مخاطبان پیشنهاد میکنید؟ نظرات خود را پیرامون این موضوع با ما به اشتراک گذاشته و منتظر افشاهای بزرگ دیگر از وب سایت کاروتک باشید.