حتما تا به امروز اسم بیتکوین به گوشتان خورده است؛ رمز ارزی که در دنیای امروز تقریبا میتوان با استفاده از آن هر کاری را انجام داد. اصلا فرقی ندارد که شما میخواهید خانه بخرید یا اینکه حتی سلاح و مهمات، بیتکوین از پس تمام این کارها بر میآید. اما ما دقیقا باید بیتکوین را در چه دستهای قرار دهیم؟ آیا بیتکوین یک نوع ارز، شبکه پرداخت یا یک نوعی از دارایی است؟ برای گرفتن پاسخ این سوال با کارو تک همراه باشید.
خب، خوشبختانه اگر بخواهیم که بیتکوین را تعریف کنیم، کار آسانی را داریم. در واقع بیتکوین یک نرمافزار و پدیدهای دیجیتالی است که در آن مجموعهای از پروتکلها و فرآیندها قرار دارد. همچنین موفقیتآمیزترین تلاشی به حساب میآید که از بین صدها تلاش برای ایجاد یک واحد پولی مجازی از طریق استفاده از رمزنگاری، ایجاد شده است. همین موفقیت عاملی شد تا صدها شخص و سازمان دیگر هم با الگوگیری از آن بخواهند که رمزارز مخصوص خود را بسازند، اما هنوز هم پس از این مدت بزرگترین بازار رمزارزها را در اختیار دارد.
مانند تمام ارزها و واحدهای پولی که در اطراف خود میبینید، بیتکوین هم با استفاده از فرآیندهها و حفاظتهایی برای جلوگیری از تقلب و اطمینان از حفظ و افزایش ارزش آن، باید تولید شود. ساختار اصلی بلوکهای بیتکوین شامل بلاکچین، استخراج، هش، نصف کردن، کلیدها . کیف پولها هستند. ما در قسمتهای بعدی این مقاله بهصورتی کامل به این موضوع خواهیم پرداخت.
قبل از آنکه بخواهیم به سراغ تعریف یک سری از اصطلاحات و مواردی که باید در مورد بیتکوین بدانیم برویم، بگذارید تا به نکتهای مهم که در وبسایت بنیاد بیتکوین منتشر شده اشاره کنیم. کلمه بیتکوین زمانی که به این رمز ارز بهعنوان یک موجودیت اشاره میکند، بهصورت Bitcoin و زمانی که به مقداری از ارز یا حتی واحد آن اشاره دارد، بهصورت bitcoin نوشته میشود. اگر بخواهیم که بیتکوین را بهصورتی خلاصه نمایش دهیم، مینویسیم BTC.1. ما در ادامه این مقاله بارها از این اصلاحات استفاده خواهیم کرد.
بیتکوین شبکهای است که روی پروتکلی به نام بلاکچین اجرا میشود. در سال 2008 مقالهای توسط شخص یا اشخاصی که خود را ساتوشی ناکاموتو مینامیدند منتشر شد و در آن برای اولین بار استفاده از زنجیرهای از بلوکها را برای تایید تراکنشها و ایجاد اعتماد در یک شبکه را ذکر کردند. البته باید این را هم در نظر بگیریم که آنها در ابتدا بهصورتی رسمی اعلام نکرده بودند که بیتکوین هم روی همین شبکه بلاکچین قرار دارد.
از آن زمان، بلاکچین به مفهومی جداگانه تبدیل شده است و هزاران بلاکچین با استفاده از تکینکهای رمزنگاری مشابه ایجاد شدهاند. این تاریخچه مربوط به بلکچین میتواند که نامگذاریهای انجام شده را تبدیل به چیزی گیجکننده نماید. بلاکچین در بعضی از مواقع به بلاکچین اصلی بیتکوین و در باقی موارد به خود آن فناوری اصلی بلاکچین یا هر شبکه بلاکچین دیگری مانند آن چیزی که اتریوم روی آن قرار دارد، اشاره میکند.
هر بلاکچین معین از یک زنجیره واحد از بلوکهای گسسته اطلاعاتی تشکیل شده است که به ترتیب زمانی مرتب شدهاند. در اصل، این اطلاعات میتواند شامل ایمیل، قراردادها، نام زمینها، سند ازدواج یا معاملات مربوط به اوراق قرضه باشد. در حال تئوری اگر بخواهیم که به این موضوع بپردازیم، باید بگوییم که هر نوع قرارداد یا توافق بین دو طرف را میتوان روی یک بلاکچین ایجاد کرد تا زمانی که هر دو فرد روی متن آن به توافقی واحد برسند. این موضوع نیاز به مشارکت فردی دیگر را در هر قراردادی از بین میبرد و دنیایی از فرصتها را بهوجود خواهد آورد.
قدرت، نوع فناوری و تطبیقپذیری بلاکچین در حال حاضر نظر دولتها و شرکتهای خصوصی بزرگ دنیا را به سمت خود جلب کرده است. در واقع اگر بخواهیم که این موضوع را بهصورتی دقیقتر بیان کنیم، باید به سراغ نظر کارشناسان، محققین و تحلیلگران این حوزه برویم. آنها میگویند که فناوری بلاکچین در نهایت تاثیرگذارترین جنبه هیجانی بازار رمزارزها خواهد بود.
اگر بخواهیم که این موارد گفته شده را در دنیای بیتکوین بررسی کنیم، متوجه میشویم که بیشترین میزان اطلاعات موجود روی بلاکچین مربوط به تراکنشها است. بیتکوین را در واقع ما میتوانیم یک لیست تصور کنیم که در این لیست اطلاعات در مورد تراکنشهای بیتکوینی وجود دارد؛ یعنی مثلا علی برای حسین به اندازه X تا بیتکوین را ارسال کرد. البته باید به این نکته هم توجه کنیم که این تراکنشهای گفته شده محدود به انسانها نیست و حتی دستگاهها هم میتوانند برای یکدگیر بیتکوینهایی را هم ارسال کنند.
شبکه بلاکچینی که بیتکوین روی آن قرار دارد، امکان گسترده و فراوانی را در اختیار فناوری اینترنت اشیا میگذارد. برای مثال ما میتوانیم در آیندهای نچندان دور تاکسیهای خودران یا وسایل نقلیه شرکت اسنپ یا تپسی را ببنیم که کیفپولهای مخصوص بلاکچین خود را دارند. این وسیله نقلیه با استفاده از سنسورها و دستگاههایی که در اختیار دارد، محاسبه میکند که چه مسافتی را طی کرده و چه میزان باید سوخت خریداری کند. این پرداخت هزینه سوخت بهصورتی کاملا خودکار و با استفاده از همان کیف پول بیتکوینی انجام خواهد شد.
اگر به تعریفی که برای بلاکچین ارائه شده، یعنی سند کل توزیعشده، دقت کنیم، متوجه تفاوتهای اساسی این فناوری با یک سندی که در فایل ورد ایجاد کردهاید و روی آن رمز هم گذاشتهاید، خواهید شد. بلاکچین مخصوص بیتکوین توزیع شده است، یعنی بهصورتی عمومی در دسترس تمام افراد قرار دارد. هر کسی که دانش کافی را داشته باشد، میتواند آن را بهصورتی کامل دانلود کند یا اینکه به هر وبسایتی که ان را تجزیه و تحلیل میکنند، مراجعه نماید. تمام اطلاعات ذخیره شده بهصورتی عمومی در دسترس است، اما از طرفی دیگر همواره اقداماتی پیچیده هم انجام میشود تا سند کلی بلاکچین را بهروز و امن نگه دارند. در حال حاضر در دنیا هیچ مرجع اصلی برای نظارت بر تمام تراکنشهای بیتکوینی وجود ندارد، بنابراین خود کسانی که در زمینه خرید و فروش بیتکوین فعالیت میکنند، میتوانند که با ایجاد و تایید بلوکهایی از دادههای تراکنشی تمام کارهای مورد نیاز خود را انجام دهند.
شما در حال حاضر میتوانید وضعیت بلوکها و تراکنشهایی که در آنها انجام میشود را در سایتهای مختلفی مشاهده کنید. چنین سایتهایی ID طرفین معامله، تاریخها، تاریخی که معامله در آن انجام شده و زمان معامله را ذخیره کنند. رشتههایی طولانی که در این بلوکها ذخیره میشوند، در واقع همان آدرس هستند و اگر شما یکی از مجریان قانون یا مطلعین درباره این موضوع بودید، احتمالا میتوانستید بفهمید که چه کسی آنها را کنترل میکند. با توجه به تمام موارد گفته شده، این تصویر که شبکه بیتکوین بهصورتی کاملا ناشناس به کار خود ادامه میدهد، اشتباه است، اگرچه رعایت برخی اقدامات احتیاطی میتواند ارتباط افراد با تراکنشها را بسیار سخت کند.
با توجه به اینکه بیتکوین بهصورتی کامل در دسترس تمام افراد قرار دارد، در برابر دستکاری مقاوم است. در واقع همین عمومی بودن تبدیل به عاملی شده تا بیتکوین را نتوان دستکاری کرد. یک بیتکوین حضوری فیزیک ی ندارد، بنابراین نمیتوانید که آن را در گاو صندوق خود قرار دهید یا اینکه در یک جنگل خاک کنید. در حالت تئوری، اگر یک شخص بخواهد که آن میزان از داراییهای بیتکوینی شما را بدزدد، باید بتواند که تمام نسخههای بلاکچین بیتکوین را تغییر دهد.
یک نگرانی دیگر مربوط به خرج کردن چند باره یک بیتکوین است. اگر یک فرد سودجو بتواند مقدار بیتکوین را خرج کند و بعد از آن هم دوباره همان بیتکوینها را خرج کند، اعتماد به ارزش آن ارز بهسرعت از بین خواهد رفت. برای آنکه یک فرد بتواند بیتکوینهای خود را چندبار خرج کند، باید در هر مرحله بعد از بار اول 51 درصد از کل بلاکچین بیتکوین را تغییر دهد. پس هر چه که شبکه بیتکوین بزرگتر شود، این امر غیر ممکنتر خواهد شد، زیرا قدرت محاسباتی مورد نیاز برای انجام این کار بهصورتی نجومی افزایش خواهد یافت.
برای جلوگیری از به وقوع پیوستن هر دو مورد گفته شده، باید اعتمادسازیهای مورد نیاز انجام شوند. اگر بخواهیم که این کار را با استفاده از فرایند مربوط به ارزهای سنتی انجام دهیم، باید یک داور اصلی و بیطرف مانند بانک را داشته باشیم. با مطالعه همان مقاله منتشر شده توسط ساتوشی ناکاموتو، متوجه خواهیم شد که سال 2008 دقیقا اوج بیاعتمادی به بانکها بوده است و ساتوشی دقیقا در زمان مناسب این رمزارز جدید خودش را ساخت. در شبکه بیتکوین ما یک داور یا مرجع بزرگ را برای حفظ سند اصلی و کنترل کل شبکه نداریم به جای آن همه مردم بر این موارد گفته شده نظارت میکنند.
در واقع برای اینکه سیستم بهدرستی کار کند، اصلی نیازی نیست که کاربران کسی را بشناسند یا به کسی اعتماد کنند. با فرض اینکه همه چیز همانطور که در نظر گفته شده است کار میکند، پروتکلهای رمزنگاری تضمین میکنند که هر بلوک از تراکنشها به آخرین بلوک در یک زنجیره طولانی، شفاف و تغییرناپذیر متصل است.
فرایندی که این سند بزرگ عمومی غیرقابل اعتماد را حفظ میکند را در حال حاضر با نام ماینینگ میشناسیم. در واقع در این فرایند شبکهای از ماینرها که این تراکنشها را روی بلاکچین ثبت میکنند، تحت شبکه کاربران بیتکوین که ارزهای دیجیتالی را بین خودشان معماله میکنند، قرار دارند.
ثبت و ذخیره کردن یک رشته مربوط به تراکنشها برای یک کامپیوتر مدرن کاری ساده و بیاهمیت است، اما استخراج رمزارزها سخت خواهد بود، زیرا نرمافزار بیتکوین این فرایند را بهصورتی مصنوعی وقتگیر میکند. افراد مختلف میتوانند بدون دشواری اضافی تراکنشها را برای ثروتمند کردن خود یا ورشکستگی افراد دیگر جعل کنند. آنها میتوانند یک تراکنش تقلبی را در بلاکچین ثبت و آنقدر تراکنشهای بیاهمیت را روی آن انباشته کنند که متوجه شدن در مورد کلاهبرداری آنها کاملا غیرممکن شود. با ادامه یافتن این فرایند، اضافه کردن تراکنشهای جعلی در بلوکهای قبلی تبدیل به کاری آسان خواهد شد و به همین ترتیب شبکه به یک زباله بزرگ و هرزنامهای از سندهای کلی جعل شده تبدیل میشود و در نهایت بیتکوین ارزش خود را از دست میدهد.
ترکیب کردن POW با سایر تکنیکهای مربوط به رمزنگاری چیزی بود که ساتوشی ناکاموتو برای غلبه بر این چالش ابداع کرد. نرمافزار مخصوص بیتکوین مشکلاتی را که ماینرها با آن روبهرو هستند را تنظیم میکند تا شبکه را به یک بلوک 1 مگابایتی جدید در هر 10 دقیقه محدود کند. با استفاده از این فرایند، حجم معاملات قابل درک و کنترل خواهد بود. شبکه بیتکوین دارای یک زمان کلی است تا در آن ایجاد یک بلوک جدید و همچنین سند کلی قبلی که از قبل از آن وجود داشت را بررسی کند و بعد از طی شدن این فرایند، همه میتوانند درباره وضعیت موجود به یک اجماع کلی برسند. ماینرها صرفا به دلیل آنکه تمایل داریم تا شبکه بیتکوین به شکلی روان کارها را انجام دهد و بلاکهایی را در سریعترین زمان ممکن به سند کلی توزیع شده اضافه کنند، کار نمیکنند. آنها برای انجام این کار یک پاداشی را دریافت میکنند و در قسمت بعدی بهصورتی جامع به آن نگاهی را خواهیم انداخت.
همانطور که در قسمت قبلی گفتیم، ماینرها برای تایید بلوکهای تراکنشهای انجام شده با استفاده از بیتکوین پاداشهایی را دریافت میکنند. این پاداش در هر 210 هزار بلوک استخراج شده به نصف کاهش مییابد که این مدت تقریبا برابر است با 4 سال. به این فرایند نصف شدن یا همان Halvening میگویند. هدف اصلی از ایجاد این سیستم آن بود تا جلوی تورم بهوجود آمده را بگیرند تا به نرخی که در حال حاضر بیتکوین در آن قرار دارد، آسیبی وارد نشود.
این فرایند بهگونهای طراحی شده است که پاداش استخراج بیتکوین تا حدود سال 2140 ادامه خواهد داشت. در زمانی که تمام بیتکوینها از روی کدشان استخراج شوند و تمام نصف کردنها هم به پایان برسند، ماینرها با هزینههایی که از کاربران شبکه دریافت میکنند، انگیزه ادامه فرایند خود را خواهند داشت. در واقع طراحان اصلی این سیستم امید داشتنند تا با استفاده از این رقابت سالم، هزینهها را پایین نگه دارند.
این سیستم نسبت سهام به جریان استخراج بیتکوین را بالا میبرد و تورم آن را تا زمانی که در نهایت به صفر برسد، کاهش میدهد. پس از هاولینگ یا همان نصف شدن سوم که در تاریخ 11 می 2020 انجام شد، پاداش برای هر بلوک استخراج شده به 6.25 بیتکوین رسید.
در اینجا ما قصد داریم تا توضیحی بسیار فنی و حرفهایتر از نحوه کار ماینینگ یا همان استخراج رمزارزها را به شما بدهیم. شبکه ماینرها که در سراسر جهان بهصورتی پراکنده قرار دارند و به دلیل روابط شخصی یا حرفهای به یکدیگر وابسته نیستند، آخرین دسته از دادههای مربوط به تراکنشها را دریافت میکنند. آنها دادهها را از طریق یک الگوریتم رمزنگاری به اجرا درمیآورند و به این واسطه یک هش ایجاد میشود. این هش یک رشتهای از تعداد و حروف است که اعتبار اطلاعات را تایید میکند، اما خود اطلاعات را برای ما آشکار نخواهد کرد.
با توجه به هش 000000000000000000c2c4d562265f272bd55d64f1a7c22ffeb66e15e826ca30، شما نمیتوانید که بدانید بلوک مربوطه که شماره آن برابر با 480504 است، در دل خود شامل چه تراکنشهایی است. پس با توجه به این مورد، میتوانید مجموعهای از دادهها را در بلوک 480504 قرار دهید و مطمئن شوید که در معرض هیچگونه دستکاری قرار نمیگیرند. در واقع اگر تنها یک عدد از داخل اطلاعات ثبت شده در داخل بلوک تغییر پیدا کند، هش جدیدی که ساخته خواهد شد تفاوتهای بسیار زیادی را با نمونه اولیه خواهد داشت. بهعنوان مثال، اگر اعلامیه استقلال آمریکا را از طریق یک ماشینحساب تبدیل به عبارتی هش شده بکنید، ممکن است که 839f561caa4b466c84e2b4809afe116c76a465ce5da68c3370f5c36bd3f67350 را دریافت کنید، اما اگر حرفی از عبارت submitted to a candid world را از داخل آن حذف نمایید، عبارت هش 800790e4fd445ca4c5e3092f9884cdcd4cf536f735ca958b93f60f82f23f97c4 به شما نمایش داده خواهد شد. این موضوع درست است که از عبارت گفته شده تنها یک حرف را تغییر دادید، اما عبارت هش کاملا جدیدی ساخته شد.
هش به شبکه بیتکوین اجازه میدهد تا بهصورتی سریع اعتبار یک بلوک را بررسی کنند. بررسی کل سند جامع برای اطمینان از اینکه شخصی که آخرین دسته از تراکنشها را استخراج انجام داده، کاری عجیب را انجام نداده است، بسیار زمانبر خواهد بود. اگر کوچکترین جزئیات در بلوک قبلی تغییر پیدا کرده باشد، آن هش هم تغییر مییابد. حتی اگر تغییر گفته شده در 20 هزار بلوک متصل به هم انجام شده باشد، هش آن بلوک یک آبشار از هشهای جدید ایجاد و شبکه را فریب میدهد.
با توجه به تمام موارد گفته شده، تولید هشها واقعا کارساز نخواهد بود. این فرایند بهقدری سریع و آسان است که سودجویان همچنان میتوانند شبکه را در حالت اسپم قرار دهند و شاید با توجه به قدرت محاسباتی کافی، بتوانند تراکنشهای جعلی را در بین تراکنشهای موجود در بلوکهای زنجیره بلاکچین مخفی کنند. پس پروتکل بیتکوین به POW نیاز دارد.
این کار با استفاده از فرایندی به نام پرتاب توپ منحنیها انجام خواهد شد؛ یعنی باید هش آنها در زیر یک هدف خاصی باشند. به همین دلیل است که هش بلوک 48504 با یک رشته طولانی از صفرها آغاز میشود. از آنجا که هر رشته داده یک و تنها یک هش تولید میکند، تلاش برای یک هش به اندازه کافی کوچک شامل اضافه کردن یک سری از نانسها یا همان اعداد یکبار استفاده شده به انتهای داده است. بنابراین، یک ماینز باید دادههای گفته شده را اجرا کند و اگر هش خیلی بزرگ باشد، آن ماینر دوباره باید تلاش خود را انجام دهد.
بلوک استخراج شده برای دریافت تاییدیهها به شبکه ارائه داده خواهد شد که تقریبا زمانی برابر با یک ساعت یا بیشتر را برای انجام آن نیاز دارد. باز هم این توصیفهای انجام شده بسیار ساده شدهاند. بلوکها بهصورت کامل هش نخواهند شد، بلکه به ساختارهای کارآمدتری به نام درختان مرکل تقسیم میشوند.
بسته به نوع ترافیکی که شبکه دریافت میکند، پروتکل بیتکوین به یک رشته صفر طولانیتر یا کوتاهتری نیاز خواهد داشت که دشواری پیدا کردن را برای رسیدن به نرخ یک بلوک جدید در هر 10 دقیقه تنظیم خواهد کرد. از ماه نوامبر سال 2021، دشوار پیدا کردن فعلی حدود 22.465 تریلیون است که این عدد در سال 2009 برابر با 1 بود. در واقع با توجه به این تغییرات ایجاد شده و دشوار پیدا کردن فعلی، به این موضوع پی خواهیم برد که طول یک دهه گذشته
بازه زمانی تایید
بستهبه نوع ترافیکی که در شبکه در حال جابهجا شدن است، پروتکل بیتکوین به یک رشته صفر طولانیتر یا حتی کوتاهتر نیاز دارد که دشواری یا همان Difficulty را برای رسیدن به نرخ یک بلوک جدید در هر 10 دقیقه تنظیم میکند. از نوامبر سال 2021 تا امروز، دشواری که در اختیار ما قرار دارد، برابر با 22.465 تریلیون است. این رقم در سال 2009 برابر با 1 بود و همین موضوع به ما نشان میدهد که شبکه بیتکوین در طول این مدت فعالیت بسیار زیادی را داشته است. در واقع با بالاتر رفتن دشواری، استخراج بیتکوین هم سختتر شده است.
در حال حاضر ماینرهای بسیار زیادی مشغول استخراج بیتکوین هستند و به همین واسطه ما به نیروگاههای بزرگتر و گرانقیمتتر بیشتری نیاز داریم تا بتوانیم برق مورد آنها را تامین کنیم. در واقع در این صاحبان این ماینرها تنها به فکر استخراج سریعتر رمزارز مورد نیازشان هستند و هیچ اهمیتی به میزان انرژی مصرف شده نمیدهند.
در اوایل استخراج رمزارزها و بهخصوص بیتکوین، ماینرها با استفاده از الگوریتمی که داشتند، متوجه شدند که اگر با یک دیگر همکاری بیشتری داشته باشند و قدرت محاسباتی و پاداشی که به آنها داده میشود را به اشتراک بگذارند، شانس موفقیتشان افزایش خواهد یافت. حتی زمانی که چندین ماینر این پاداشها را با هم تقسیم میکنند، هنوز انگیزه زیادی برای دنبال کردن فرایند استخراج رمزارز توسط خودشان را دارند. هر بار که یک بلوک جدید استخراج میشود، ماینر موفق تعداد زیادی بیتکوینی که بهتازگی ایجاد شده است را دریافت میکند. در اول این مسیر، تعداد بیتکوین دریافتی هر ماینر برابر با 50 عدد بود، ولی بعد به 25 رسید و بعد از آن هم به 12.5. چهارمین هاولینگ در تاریخ بیتکوین هم مربوط میشود به تاریخ 11 می سال 2020 که از آن به بعد پاداش استخراج تبدیل به 6.25 شد.
این پاداش مربوط به هر ماینر با استخراج 210 هزار بلوک یا تقریبا هر 4 سال یکبار به نصف کاهش مییابد تا زمانی که کاملا به صفر برسد. زمانی که استخراج بیتکوین به آن مرحله برسد، تمام 21 میلیون بیتکوین در اختیار مردم قرار دارد و ماینرها تنها برای حفظ شبکه بیتکوین فعال خواهند بود. این 21 میلیون عدد بیتکوین هم از همان ابتدا برنامهریزی شده بود تا ارزش واقعی بازار این رمزارز حفظ شود.
این واقعیت که استخراجکنندگان رمزارز در حال حاضر مشغول ساختن مزرعههای بزرگی از ماینرها هستند، برخی را نگران میکند. در واقع اگر قدرت مزرعه آنها از 50 درصد قدرت شبکه فراتر رود، میتوانند که بیتکوینهای خود را خرج کنند، دوباره آنها را به حساب خود بازگردانند و دوباره آنها را خرج کنند. آنها همچنین این توانایی را خواهند داشت تا در شبکه اختلالهای مورد نیاز خود را ایجاد کنند یا حتی جلوی تراکنشهای انجام شده توسط دیگران را بگیرند. به بیان سادهتر، این مجموعه از ماینرها میتوانند بر ماهیت توزیع شده بودن سیستم غلبه کنند و تراکنشهای جعلی را بهدلیل قدرت بیشتری که از شبکه دارند، تایید نمایند.
با توجه به سناریو گفته شده میتوان متوجه شد که پایان بازار بیتکوین بهزودی رقم خواهد خورد، اما حتی یک حمله به اصطلاح 51 درصدی احتمالا سودجویان را قادر نمیسازد تا تراکنشهای قدیمی را تغییر یا معکوس کنند، زیرا اثبات این موضوع که انجام این کار ضروری است، فرایند گفته شده را بسیار پرزحمت میکند. برای بازگشت به عقب و تغییر بلاکچین بیتکوین، یک مزرعه از ماینرها را باید در اختیار داشته باشیم که بتوانند قدرت بسیار زیاد شبکه بلاکچین را در اختیار بگیرند. اما یک سوال بزرگ، وقتی که کل بازار یک رمزارز را دراختیار دارید، چه کسی برای معامله به شما اعتماد میکند؟
حمله 51 درصدی از دیدگاه استخراجکنندگان بیتکوین یک پیشنهاد مالی فراتر از تصور است. زمانی که Ghash.io توانست که در سال 2014 با استفاده از مزرعه ماینرهایی که داشت از 51 درصد قدرت شبکه بیتکوین فراتر رود، بهصورتی داوطلبانی قول داد که از 39.99 درصد از نرخ هش بیتکوین فراتر نرود تا مردم بتوانند همچنان به این رمزارز اعتماد کنند. با این حال، سایر افراد و سازمانهای فعال در زمینه استخراج رمزارزها ممکن است که ایده انجام این کار را هنوز در سر داشته باشند و یک روزی این کار را انجام دهند. البته باید به این موضوع هم دقت کنیم که شبکه بیتکوین بهحدی بزرگ است که ساختن یک مزرعه از ماینرها برای غلبهبر آن توسط ابرقدرتها هم هزینه بسیار زیادی را به همراه دارد.
یکی دیگر از مواردی که باعث نگرانی افراد مختلف در مورد ماینرها شده، تمایل عملی آنها به تمرکز در نقاطی از جهان، مانند چین، است که برق بسیار ارزانتری درمقایسهبا دیگر کشورهای دنیا دارند. استخراج بیتکوین نیازمند به مصرف میزان زیادی از برق است و این مورد باعث شده تا بسیاری از دولتها دسترسی به برق را محدود کنند یا نرخهای مصرف برق ویژهای را برای استخراج کنندگان بیتکوین تعیین نمایند. این موضوع سختگیری دولتها و همچنین تلاشهای مکرر دولت چین برای سرکوب سیستمهای ماینینگ واقع در آن کشور، منجر به پراکندگی ماینرها در سراسر جهان شده است. از ماه اکتبر سال 2021، دولت ایالات متحده آمریکا از چین پیشی گرفت و به بزرگترین مرکز جهانی استخراج بیتکوین تبدیل شد.
برای بسیاری از افرادی که در شبکه بیتکوین حضور دارند، جزئیات مربوط به بلاکچین، نرخ هش یا حتی استخراج بیتکوین هیچ اهمیت خاصی ندارد. در خارج از دنیای استخراج رمزارزها، معمولا کسانی که بیتکوینها را خریداری میکنند، این کار را از طریق صرافیها انجام میدهند. طرافیها پلتفرمهای آنلاینی هستند که معاملات بیتکوین و اغلب ارزهای دیجیتال دیگر را تبدیل به کاری آسان میکند.
نکته مهم: السالوادور در تاریخ 9 ژوئن سال 2021 بیتکوین را بهعنوان یک چیز قانون قبول کرد. این اولین کشوری بهحساب میآید که این کار را انجام میدهد. در این کشور در حال حاضر میتواند از ارزهای دیجیتال و بهخصوص بیتکوین برای هر معاملهای، به شرط آنکه کسبوکار مورد نظر قبول کند، استفاده نمایید. البته باید به این موضوع هم دقت کنید که دلار آمریکا هنوز ارز رسمی السالوادور است.
صرافیهای بزرگ بیتکوین جهان، مانند کوینبیس، افراد فعال در بازار رمزارزها را از سراسر جهان برای خرید و فروش ارزهای دیجیتالی گرد هم میآورد. این صرافیهای بهصورتی عجیبوغریبی محبوبیت بسیار زیادی را در میان مردم دارند، زیرا در سالهای اخیر محبوبیت بیتکوین بهصورت فزایندهای بالا رفته است. این صرافیها برای آنکه از مرکز اتهامات مربوط به پولشویی فرار کنند و همچنین امنیت بسیار زیادی را برای کاربرانشان فراهم آورند، چالشهای نظارتی، قانونی و امنیتی زیادی را در پلتفرمشان قرار دادهاند. در کنار تمام موارد گفته شده در مورد خرید و فروش بیتکوین، از آنجایی که دولتها در سراسر جهان به ارزهای دیجیتالی بهروشهای مختلفی مانند ارز، دارایی یا هر چیز دیگری نگاه میکنند، مقررات حاکم بر خرید و فروش بیتکوین هم پیچیده است و هم دائما تغییر میکنند.
با این حال، شاید برای کسانی که قصد دارند تا بیتکوین را خرید و فروش کنند، مهمتر از تمام چالشهای امنیتی، احراز هویت و قوانین حاکم بر صرافیها، سرقت کردن و سایر فعالیتهای مجرمانه باشند. اگرچه که خود شبکه بیتکوین در طول تاریخی که داشته تا حد بسیار زیادی امن بوده است، اما لزوما این موضوع در مورد صرافیهای فردی یا شرکتی درست نیست. بسیاری از دزدان رمزارزها صرافیهای دیجیتالی با بیشترین امنیت و حجم معامله را مورد هدف قرار دادهاند که در اغلب موارد ما شاهد از دست رفتن میلیونها توکین در اینجور موارد بودهایم.
تا به امروز معروفترین سرقت از صرافیها مربوط به Mt.Gox است که تا سال 2014 برفضای خرید و فروش بیتکوین تسلط کاملی را داشت. در اوایل آن سال، این پلتفرم اعلام کرد که چیزی در حدود 850 هزار بیتکوین به ارزش 450 میلیون دلار به سرقت رفته است. پس از این اتفاق بود که Mt.Gox متوجه شد که هیچ راه دیگری برای ادامه ندارد و بهوسیله یک بیانیه مطبوعاتی ورشکستگی خود را اعلام کرد و درهای صرافی خود را بست. تا به امروز، اکثر بیتکوینهای بهسرقت رفته بازیابی نشدهاند و هنوز در دست سارق قرار دارند.
به دلیل تمام موارد گفته شده، این موضوع قابل درک است که معاملهگران و صاحبان بیتکوین علاقه داشته باشند تا امنیت بسیار بیشتری را روی داراییهای خود قرار دهند. برای انجام این کار، آنها از کلید و کیف پول استفاده میکنند.
مالکیت بیتکوین اساسا به دو عدد خلاصه میشود: یک کلید عمومی و یک کلید خصوصی. اگر بخواهیم که این دو را بهصورتی قابل درک برای شما توضیح دهیم، میتوانیم بگوییم که کلید عمومی همان نام کاربری و کلید خصوصی همان رمز عبور شما است. یک هش از کلید عمومی به نام آدرس همان چیزی است که در بلاکچین به دیگران نمایش داده میشود. در واقع با تبدیل آدرس کیف پول شما به هش، یک لایه امنیتی بیشتر را برای داراییهای شما فراهم میآورد.
اگر کسی بخواهد که برای شما بیتکوینی را ارسال کند، تنها کافیست که کلید عمومیتان را در اختیار او قرار دهید. با نگاهی به کلید عمومی، متوجه میشویم که یک مشتق از کلید خصوصی است که برای فرستادن بیتکوین به آدرس شخصی دیگر به آن نیاز دارید. این سیستم دریافت پول را آسان میکند، اما برای ارسال بیتکوین نیاز به تایید هویت دارید.
برای دسترسی به بیتکوین، از کیف پولی که در اختیار دارید استفاده خواهید کرد که مجموعهای از کلیدها است. این کیف پولهای میتوانند شکلهای مختلفی، از برنامههای تحت وب شخص ثالث که بهروشهای مختلفی به شما این اطمینان را میدهند که هیچگاه اتفاقی برای کلیدهای شما نخواهد افتاد تا حتی یک کد QR چاپ شده روی کاغذ که میتواند در هر کجایی که دوست دارید قرار دهید. مهمترین تفاوت کیف پولهایی که به اینترنت متصلند و آنهایی که متصل نیستند، در این است که هکرهای میتوانند مورد اول را مورد حمله خود قرار دهند و در موارد اندک، کلیدهای شما را در اختیار خود درآورند.
اگر بخواهیم که این هک شدن کیف پولها را مورد بررسی قرار دهیم، میتوانیم به همان مثال Mt.Gox که در بالا گفته شد اشاره کنیم. در این مورد بهخصوص اعتقاد بر این است که اکثر بیتکوینهای بهسرقت رفته از یک کیف پول متصل به اینترنت یا همان داغ بودهاند. با این حال، بسیاری از کاربران کلیدهای خصوصی خود را به صرافیهای مربوط به ارز دیجیتالی میسپارند و از طرفی دیگر هم این صرافیها به کاربران این اطمینان را میدهند که کلیدهای آنها در جایی امنتر از کامپیوتر شخصی آنها ذخیره خواهد شد.
به دلیل ماهیت غیر متمرکز بیتکوین و تجارت آن در صرافیهای آنلاینی که در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارند، وضع مقررات برای تراکنش یا انتقال این رمزارز دوست داشتنی بسیار سخت است. با این حال، استفاده از بیتکوین را میتوان بهعنوان جرم اعلام کرد یا صرافیهایی که از قانون کشور مبدا پیروی نمیکنند را تعطیل نمود. وضعیت حقوقی بیتکوین بستهبه کشوری که مردم آن سعی دارند در آن تراکنشهای مورد نظرشان را انجام دهند، متفاوت است و هنوز در بسیاری از آنها تعریف نشده یا همواره تغییر میکند تا به یک قانون جامع و کاربردی برسند. مقررات و ممنوعیتهایی که برای بیتکوین وضع میشوند در بیشتر مواقع مربوط به خرید و فروش آن است.
طبق گزارش منتشر شده توسط کتابخانه کنگره آمریکا، ممنوعیت مطلق تجارت یا استفاده از ارزهای دیجیتالی در حال حاضر در 9 کشور الجزایر، بولیوی، مصر، عراق، مراکش، نپال، پاکستان، ویتنام و امارات متحده عربی برقرار است. از طرفی دیگر در کشورهایی مانند بحرین، بنگلادش، چین، کلمبیا، جمهوری دومینیکن، اندونزی، کویت، لسوتو، لیتوانی، ماکائو، عمان، قطر، عربستان سعودی و تایوان یک سری از ممنوعیتها وجود دارد که بهمرور در حال برطرف شدن است.
کمیسیون معاملات آینده ایالات متحده آمریکا چهار توصیه و دستور را برای خریداران و فروشندگان بیتکوین و سرمایهگذاریهای مربوط به آن وضع کرده است. هشدار اول در ماه ژوئن سال 2018 صادر شد و عنوان میکرد که تجارت در بازار ارزهای دیجیتالی بیشتر شبیهبه سفتهبازی است و خطر سرقت ناشی از هک و کلاهبرداری وجود دارد. در ماه می سال 2014، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا هشدار داد که سرمایهگذاریهای مربوط به بیتکوین ممکن است که در بسیاری از موارد همراه با تقلب و فریب باشد و سرمایهگذاران ممکن است که با استفاده از یک سری سایت یا حتی اکانتهایی در شبکههای اجتماعی شما را فریب دهند. یک هشدار مربوط به سرمایهگذاری منتشر شده هم در مورد بیتکوین وجود دارد که به شما میگوید که ممکن است در برنامههای پانزیطور گرفتار شوید.
بیتکوین، چه بهعنوان یک رمزارز و چه یک شبکه پرداخت، در واقع یک نرمافزار و پدیدهای کاملا دیجیتالی است که در آن مجموعهای پروتکلها و فرآیندها قرار دارند. قسمت اصلی دنیای بیتکوین همان بلاکچینی است که روی آن قرار دارد. این بلاکچین مجموعهای بلوکهای دیجیتالی است که در قالب یک لیست به یکدیگر متصل شدهاند و سوابق تراکنشهای انجام شده در شبکه خود را حفظ میکنند. استفاده از بلاکچین، بیتکوین را قادر میسازد تا بهعنوان یک سیستم غیرمتمرکز عمل کند که برای تایید و پردازش تراکنشها به یک نهاد مرکزی بیطرف نیازی ندارد.
شبکه کلی بیتکوین تحت یک سری عملیات به اسم ماینینگ کارهای خود را انجام میدهد و به این وسیله تراکنشها را تایید و پردازش میکند. ماینرها بیتکوین را بهعنوان پاداش تلاش خود دریافت میکنند و تعداد بیتکوینی که به ماینرها اعطا میشود، هر چهار سال یکبار در رویدادی که بهعنوان halving یا halvening میشناسیم، نصف خواهد شد.
صرافیهای فعال در زمینه ارزهای دیجیتالی برای فعال بودن دنیای بیتکوین بسیار ضروری هستند، زیرا کاربران عادی را قادر میسازد تا بیتکوینها را هم بخرند و هم بفروشند که این کار باعث میشود تا تراکنشهای انجام شده در شبکه بیتکوی بهصورتی فزاینده افزایش یابد. در نهایت، کلیدهای رمزنگاری و کیف پول برای دسترسی و ذخیره بیتکوینها ضروری هستند.
مهمترین عنصر برای ادامه فعالیت شبکه بیتکوین، بلاکچینی است که روی آن قرار دارد. بهصورتی خلاصه اگر بخواهیم که به این موضوع بپردازیم، میتوانیم بگوییم که بلاکچین مجموعهای از بلوکهای متصل به هم است که یک نمونه از تمام تراکنشهای انجام شده در شبکه بیتکوین را در خود ذخیره میکند. سایر عناصر مهم بیتکوین شامل کلیدها و کیف پولهای رمزنگاری شده است که برای دسترسی به ارز دیجیتالی که در اختیار دارید ضروری هستند و فرآیندهایی مانند نصف کردن با کاهش تعداد بیتکوینهای موجود، تورمی که ممکن است در این شبکه بهوجود آید را از بین میبرد.
بلاکچین بیتکوین یک سند کلی توزیعشده است که در آن مجموعهای از بلوکهای مرتبط حاوی سوابق تراکنشها قرار دارد. بلاکچین بیتکوین یک چیز عمومی و در دسترس عموم است و هرکسی میتواند تراکنشهای روی آن را مشاهده کند. به این ترتیب، در بلاکچین مخصوص بیتکوین، همه افراد دیگر را زیر نظر دارند و این امر کلاهبرداری را بسیار دشوار خواهد کرد.
هش کردن شبکه بیتکوین را قادر میسازد تا فورا اعتبار یک بلوک را با بررسی هش بلوک قبلی در یک بلوک جدید، بررسی کند. هش باید کمتر از یک هدف تعیین شده باشد تا اسپم کردن شبکه را برای سودجویان تبدیل به کاری دشوار و زمانبر کند.
در دنیای بیتکوین دو نوع کلید وجود دارد: یک کلید عمومی برای شناسایی یک آدرس در بلاکچین که بیشتر شبیهبه همان نام کاربری است که در شبکههای اجتماعی و سایتهای مختلف میسازید و یک کلید خصوصی برای دسترسی به بیتکوین که در اختیار دارید که آن هم شبیه به رمز عبوری اکانتتان است که نباید با کسی به اشتراک بگذارید. در کیف پول مجموعهای از کلیدها وجود دارد که میتواند شکلهای مختلفی مانند کدهای QR یا حتی یک برنامه تحت وب را داشته باشد. مانند کلیدها، دو نوع کیف پول هم وجود دارد: یک کیف پول داغ که همواره متصل به اینترنت است و یک کیف پول سر که هیچگاه به اینترنت متصل نخواهد شد.
خیلی مفید بود 👌