دانلود اپلیکیشن اندروید

امید کردستانی؛ ایرانی که شرکت‌های گوگل و توییتر را متحول کرد

امید کردستانی؛ ایرانی که شرکت‌های گوگل و توییتر را متحول کرد

حتما تا به امروز شنیده‌اید که بسیاری از ایرانی‌های ساکن آمریکا در شرکت‌های بزرگ این کشور، مانند گوگل، آمازون، اپل و تعدادی دیگر مشغول‌به فعالیت هستند و توانسته‌اند که سمت‌های بسیار رده‌بالایی را دریافت کنند.

یکی از این افراد امید کردستانی است که روزگاری در ایران زندگی می‌کرد، اما زمانی تصمیم گرفت تا برای همیشه از کشور مادری خود مهاجرت کند و راهی کشور فرصت‌ها، یعنی آمریکا شود. او در حال حاضر در هیئت مدیره شرکت توییتر فعالیت می‌کند و یکی از ایرانیان میلیاردر ساکن در آمریکا به‌حساب می‌آید. برای آشنایی هرچه بهتر با زندگی این ایرانی مشهور با ما همراه باشید.

سال‌های نخست زندگی و حضور در ایران

بگذارید که به 60 سال قبل و شهر تهران بازگردیم. در سال 1342 بود که در خانواده کردستانی بچه‌ای به‌دنیا آمد که تصمیم گرفتند نام او را امید بگذارند. پدر امید در آن سال‌ها در شغل مهندسی و مادرش هم در زمینه پرستاری فعالیت می‌کرد. براساس اطلاعات موجود، اصلیت پدر امید به سمت پیرانشهر استان آذربایجان غربی بازمی‌گردد.

آن دو تصمیم گرفتند تا برای آنکه فرزند خود آینده بهتری را داشته باشد، او را به مدرسه اندیشه‌دان بسکو بفرستند تا بتواند با توجه به اینکه در مدرسه‌ای کاتولیک و ایتالیایی درس می‌خواند، در زمینه زبان‌های خارجی تسلط نسبتا مناسبی را به‌دست آورد.

او در شهر تهران در حال گذراندن زندگی بسیار آرام و به‌دور از دغدغه‌ای بود تا اینکه پدر امید ناگهان به بیماری سرطان مبتلا شد و تنها پس از گذشت چند ماه دارفانی را وداع گفت. بعد از آنکه پدر امید کردستانی فوت کرد، او به این فکر افتاد که تحصیل در رشته مهندسی در خارج از کشور بسیار آسان‌تر است و به‌همین دلیل تصمیم گرفت تا ایران را به همراه خانواده خود ترک کند. برخلاف الآن که ورود به دانشگاه و درس خواندن در رشته‌های مهندسی کار آسانی است، در آن زمان اصلا اینطور نبود و امید برای آنکه بتواند در رشته‌ای که به آن علاقه دارد، تحصیل کند، باید مدت زمان بسیار زیادی را صرف مطالعه می‌کرد و عملا شانس او بسیار پایین بود.

 

 

طبق گفته‌های امید کردستانی، او بسیار علاقه داشت که به کشور آمریکا مهاجرت کند. این علاقه از سن 14 سالگی در امید کردستانی با دیدن شوهای معروف آمریکایی ایجاد شد و فکر می‌کرد که تمام کشور آمریکا کاملا شبیه به چیزی است که به مخاطبان خود نشان می‌دهند. او در مورد یکی از این شوها می‌گوید:

از شکل و شمایل آن برنامه اینطور به‌نظر می‌رسید که آمریکا کاملا کشوری خیره‌کننده است و من تصویر می‌کردم که کل ایالات متحده این شکلی خواهد بود.

این تصورات کاملا برخلاف چیزی بود که در ذهن امید کردستانی وجود داشت و او زمانی متوجه این موضوع شد که کار از کار گذشته بود و آن‌ها به آمریکا رفته بودند. او در یکی از گفتگوهای خود به این نکته اشاره کرد که آن‌ها برای زندگی در آمریکا باید به یکی از دو شهر فورت ورث در ایالت تگزاس یا سن خوزه در ایالت کالیفرنیا می‌رفتند. خانواده کردستانی در نهایت تصمیم گرفتند که به‌دلیل آب‌وهوای بهتر و شبیه به ایرانی که در ایالت کالیفرنیا آمریکا وجود داشت، به این کشور بروند و در سال 1978، امید، برادر کوچک‌ترش و مادر او رهسپار کشوری شدند که تا به آن روز هرگز آنجا را ندیده بودند.

مهاجرت به آمریکا و آغاز راهی سخت، اما پر از امید

سال 1978 برای تمام ایرانیان دنیا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، چرا که در این سال مردم ایران تصمیم گرفتند که برای همیشه حکومت شاهنشاهی ایران را سرنگون و به‌جای آن به نظام جمهوری اسلامی ایران اعتماد کنند. این سال برای خانواده کردستانی هم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، چرا که آن‌ها در این سال بود که برای همیشه سرزمین مادری خود را ترک کرده بودند.

مهاجرت برای افرادی که هرگز این کار را انجام نداده باشند، به نظر کار ساده‌ای می‌آید، اما اصلا اینطور نیست و باید تلاش بسیار زیادی کرد تا به هدفی که در نظر دارید، برسید. این موضوع کاملا برای خانواده کردستانی هم صادق بود آن‌ها مجبور شدند که به‌سختی کار کنند تا بتوانند مانند هر شهروند ساده‌ای که در ایالات متحده آمریکا حضور داشت، زندگی نمایند.

 

 

تنها کاری که در این بین از دست امید کردستانی برمی‌آمد، درس خواندن بسیار خوب برای رسیدن به جایگاهی بالاتر بود تا با استفاده از آن شرایطی عالی را برای خانواده خود فراهم آورد. او در سال 1980 توانست که از دبیرستان بوشر شهر سن خوزه فارغ‌التحصیل شود و تصمیم گرفت تا در مراسم پایانی سخنرانی پرشوری را انجام دهد:

امیدوارم روزی رهبران جهان به ارزش دوستی پی ببرند و این حس خوب را در بین خودشان برقرار کنند، روشی که من با دوستان آمریکایی‌ام این جا، در این دبیرستان انجام دادم.

امید کردستانی پس از آنکه از دبیرستان خود فارغ‌التحصیل شد، به دانشگاه ایالتی سن خوزه رفت تا در آنجا در رشته مهندسی برق تحصیل کند. البته باید به این موضوع هم اشاره کنیم که او در زمان تحصیل خود به‌صورتی هم‌زمان برای شرکت HP به‌عنوان یک مدیر بازاریابی محصول مشغول‌به کار شده بود. چند سال پس از آنکه او درس خواند در دانشگاه را شروع کرده بود، متوجه شد که به مدیریت و تجارت هم علاقه بسیار زیادی را دارد، پس تصمیم گرفت تا به دانشکده تجارت استنفورد برود و مدرک MBA خود را در سال 1991 میلادی دریافت کرد.

زندگی حرفه‌ای

کار کردن در شرکت‌های HP و Netscape Communiation

همان‌طور که در بالا گفتیم، امید کردستانی سابقه همکاری با شرکتی مانند HP را داشت. او در دوران تحصیل خود در شرکت‌های دیگری مانند Go Corporation و 3D Company هم کار کرده بود و توانسته بود که با توجه به این موضوع، تجربه‌ای بسیار عالی و گسترده در طیف وسیعی از چیزهایی که برای پیوستن به شرکت‌های تکنولوژی بزرگ دنیا و مخصوصا آن‌هایی که در سیلیکون ولی آمریکا وجود داشتند، به‌دست آورد.

بعد از آنکه امید در این سه شرکت بزرگ کار کرد و توانست که تجربه‌ای غنی را به‌دست آورد، تصمیم گرفت تا به Netscape Communication برود تا در آنجا زندگی تازه‌ای را آغاز کند. این شرکت که در زمینه اینترنت بسیار پیشرو بود، در مدت 4 سال فعالیت معروف‌ترین فرد خانواده کردستانی در آنجا به شرایط بسیار مناسبی از لحاظ تجاری رسید و از طرفی دیگر هم ارتباطش را با سایر شرکت‌های فعال در زمینه کاری آن‌ها، مانند آمازون، اینتل و ای‌بی را به‌وجود آورد.

 

 

او پس از چهار سال فعالیت در شرکت گفته شده، به سمت نایب رئیس بخش توسعه کسب‌وکار و فروش دست پیدا کرد و با استفاده از توانایی‌هایی که در اختیارش قرار گرفته بود، توانست که در مدت زمان 18 ماه، بازده مالی Netscape Communication را از 88 میلیون دلار در سال به رقمی بیش از 200 میلیون دلار در سال برساند. در واقع اگر امید کردستانی از تجربه و هوش کافی برخوردار نبود، به‌هیچ عنوان نمی‌توانست که به موفقیت‌های گفته شده دست پیدا کند.

قدم بعدی: شرکت گوگل

حتما این را می‌دانید که هر فردی که وارد شرکت گوگل می‌شود، یک شماره دریافت می‌کند و کارمندان شماره یک این شرکت هم کسی نیست جز سرگی برین. این شرکت در سال‌های اولیه فعالیت خود توانایی جذب تعداد زیادی کارمند نبود، اما ایرانی‌های زیادی را می‌توانید در بین 100 کارمند اول ایرانی گوگل پیدا کنید که یکی از آن‌ها هم امید کردستانی بود. در واقع ما می‌توانیم او را کارمند شماره 11 شرکت دارنده بزرگ‌ترین و بهترین موتور جستجو در سطح اینترنت دنیا به‌حساب آوریم.

امید کردستانی با توجه به فعالیت و عملکردی که در شرکت Netscape Communication داشت، توانست که در سال 1999 و همز‌مان‌با پیوستن خود به گوگل در سمت مدیر ارشد بخش فروش و فعالیت‌های جهانی این شرکت شود. امید همیشه از عضویت در شرکت گوگل و کار کردن در آنجا به‌عنوان اصلی‌ترین نقطه عطف زندگی خود یاد می‌کند.

این نقطه عطف در زندگی امید کردستانی در کنار یک میز پینگ‌پونگ رقم خورد. او می‌گوید که من برای مصاحبه کاری به دفتر آن زمان شرکت گوگل و اتاق کنفرانسی که در آن یک میز پینگ پنگ وجود داشت، رفتم. او می‌گوید که سرگی برین سوالات جالب و چالشی را مطرح کرد و من هم جواب‌هایی به او دادم که به‌نظرش بسیار جذاب بودند. پس از این مرحله، سرگی برین به وجد می‌آید و تمام کارمندان گوگل را به آن اتاق دعوت می‌کند تا آن‌ها هم امید کردستانی را مورد آزمایش قرار دهند، اما او می‌تواند که در کمال تعجب از پس تمام سوالات مطرح شده توسط آن‌ها بربیاید و سرانجام پس از 5 ساعت مصاحبه به استخدام گوگل در بیاید.

 

US Internet giant Google senior vice president Omid Kordestani announces Google and Japanese mobile communication giant NTT DoCoMo partnership which include providing Google’s search and other services on the NTT DoCoMo’s i-mode mobile Internet service in Tokyo 24 Janaury 2008. AFP PHOTO / Yoshikazu TSUNO (Photo credit should read YOSHIKAZU TSUNO/AFP/Getty Images)

 

امید کردستانی در مورد دو بنیان‌گذاری اولیه شرکت گوگل، یعنی لری پیج و سرگی برین و دلیل اصلی پیوستن او به شرکت گوگل می‌گوید:

احساس کردم که این دو آدم اعتماد به‌ نفس، اراده بالا و ایده‌‌های بلند پروازانه بسیاری دارند و حتی اگر به‌ جای اینترنت می‌‌خواستند لحاف‌ فروشی هم راه بیندازند، موفق می‌شدند! به همین خاطر بود که به آن‌ها ملحق شدم.

کارمندانی که با او کار می‌کردند، می‌گویند که امید در کنار تلاش برای رشد تجاری و مالی هرچه بیشتر شرکت گوگل، همواره سعیش برآن بود که حس اعتماد به نفس را در میان کارکنان ایجاد و آن را افزایش دهد. این افراد به امید کردستانی لقب کیسه شنی دفاع را داده بودند، یعنی او برای آنکه بتواند در مجموعه که تحت رهبری‌اش قرار دارد بهترین نتیجه را بگیرد، از جان مایه می‌گذاشت. نکته جالب در مورد این لقبی که کارمندان به امید داده بودند، این است که امید یکبار در زمانی که قصد داشت تا برای کارمندان بخش خود سخنرانی کند، کیسه‌های شنی را در زیر پای خود قرار داد و به بالا رفت.

جف لویک در مورد امید کردستانی و کارهایی که او در مجموعه‌ای که تحت رهبری‌اش قرار داشت، می‌گوید:

همین توانایی منحصربه‌فرد او در شوخ‌طبعی و ایجاد فرهنگ سازمانی قوی نشان می‌دهد که او واقعا در موفقیت شرکت سهم بزرگی داشت.

اگر در حال حاضر می‌بینید که گوگل در لیست باارزش‌ترین شرکت‌های حوزه تکنولوژی دنیا وجود دارد، باید این را بگوییم که این موضوع را کاملا مدیون امید کردستانی است، زیرا این فرد نه‌تنها توانست که گوگل را از صفر به 3 میلیارد دلار برساند، بلکه این شرکت را از یک موتور جستجو تنها، تبدیل به بزرگ‌ترین شرکت فعال در بازار تبلیغات مبتنی‌بر اینترنت کرد. در کنار تمام این موارد گفته شده، تعیین سیاست‌های کلی گوگل در زمینه درآمدزایی هم برعهده او بود.

 

 

در واقع امید کردستانی توانست که با استفاده از ایجاد تبلیغات کلیکی در شرکت توییتر روشی را ابداع کند که این شرکت در حال حاضر چیزی چیزی فراتر از 90 درصد از درآمد خود را با استفاده از آن تامین می‌کند.

او در مورد این روش تبلیغاتی و کارهایی که با استفاده از آن‌ها توانست این ایده خود را پیاده‌سازی کند، می‌گوید:

در گوگل ما بیشتر به کیفیت فکر می‌کنیم تا درآمد، زیرا برای ما درآمد طولا‌نی مدت مهم است نه اینکه فقط برای مدت زمان کوتاهی مشتری داشته باشیم.

امید کردستانی توانست که در شرکت گوگل روش استخدامی جدیدی را ابداع کند تا با استفاده از آن بتواند که افرادی را به تیم خود راه دهد که ویژگی‌ها و اخلاقیاتی کاملا مطابق با چیزی که او در ذهنش دارد را داشته باشند. او در واقع با استفاده از روش خود قصد داشت تا مهارت‌های کلامی افراد مختلف را به چالش بکشد و این کار را با استفاده از شیوه‌ای به نام Airport Exam یا همان آزمایش فرودگاه انجام می‌داد. ایده کلی این روش جدید آن بود که امید کردستانی تمایل داشت تا در شرایطی که در یک فرودگاه توقف کرده باشد، با یک فرد روشنفکر همکلام شود و به این ترتیب اگر یک فردی این توانایی را داشت که نظر او را جلب کند، حتما به شرکت گوگل راه پیدا می‌کرد. او در مورد این روش خود می‌گوید:

اگر مجبور شوم به همراه این شخص چند ساعت را در فرودگاه بگذرانم، دلم می‌خواهد از این چند ساعت استفاده کنم و لذت ببرم و حتی گفت‌‌و‌گوی مفید و مثبتی با او داشته باشم. بعد از انجام تمام این کارها از خود این سوال را می‌پرسم که آیا این آدم دارای چنین ویژگی‌هایی است یا خیر؟

یکی از مدیران ارشد گوگل در مورد امید کردستانی در زمانیکه او در این شرکت حضور داشت گفته بود:

وقتی در سطح اجرائی گوگل هر از چند گاهی بحرانی پیش می‌آید، امید به نوعی نقش میانجی را بازی کرده و غائله را به نوعی خاتمه می‌دهد. حضور او در موقعیت‌های بحران زده نعمت است. کردستانی بر این باور است که در عرصه تجارت درصدد برقراری ارتباط، اعتمادسازی و پایبندی به وعده‌ها است.

نکته جالب دیگری که در مورد امید کردستانی و فعالیت او در شرکت گوگل وجود دارد، این است که در کنار لقب‌های کارمند شماره 11 و کیسه شنی دفاعی، لقب آقای دیپلمات را هم داده بودند. در واقع اگر شما در بین افرادی که در حال حاضر در شرکت‌های موجود در سیلیکون‌ولی آمریکا وجود دارند بررسی جامعی را انجام دهید، متوجه خواهید شد که این دست از افراد به‌ندرت لباس رسمی برتن می‌کنند، اما امید کردستانی همواره در محل کار خود با کت و شلوار و کروات حاضر می‌شد. در کنار تمام موارد گفته شده در مورد ظاهر او، امید کردستانی اخلاق بسیار خوب و رفتاری بسیار گرم را هم داشت و به همین واسط در زمانی که برخلاف تمامی افرادی که در شرکت گوگل حضور داشتند، در زمان‌هایی که با سرگی برین و لری پیج ملاقات می‌کرد، آن‌ها را به گرمی در آغوش می‌کشید.

این دوران طلایی ابتدایی زندگی امید کردستانی تنها تا روز 16 ماه آوریل سال 2009 ادامه یافت و او در این روز تصمیم گرفت تا از شرکت گوگل خداحافظی کند تا به چالش‌های دیگری بپردازد. همان‌طور که می‌توانید حدس بزنید، امید نتوانست که مدت زمانی زیادی را به دور از شرکتی که توانسته بود با استفاده از آن به شهرت زیادی دست پیدا کند و کارهایی بسیار بزرگ انجام دهد، دوام بیاورد و در روز 18 ماه جولای سال 2014 باری دیگر به شرکت گوگل بازگشت. این بازگشت دقیقا برابر با در دست گرفتن همان شغل قبلی، یعنی مدیر ارشد فروش و بخش جهانی گوگل، نبود و او در این فصل جدید از زندگی خود توانست که مدیریت ارشد بخش تجارت گوگل را در دست بگیرد. طبق اطلاعاتی که در حال حاضر در اختیار داریم، تا قبل از اینکه امید کردستانی به شرکت گوگل بازگردد، نیکش آروا این سمت را در دست داشت و با استعفای او، این بیزینس‌من بزرگ ایرانی جایگزین او شد. نکته جالبی که در مورد نیکش آروا وجود دارد، این است که او سال‌ها قبل توسط خود امید کردستانی استخدام شده بود و دقیقا در زمانی که قصد داشت تا به سافت بانک ژاپن بپیوندد، کسی که استخدامش کرده بود، جایگزین او شد.

 

 

جدایی، جدایی، جدایی؛ این سه واژه دقیقا همان چیزهایی هستند که در زندگی بزرگ‌ترین افراد زندگی دنیا دیده‌ایم و امید کردستانی هم از این قاعده مستثنی نبود. او در زمانی که تنها یک سال و نیم از حضورش در سمت مدیریت ارشد تجارت گوگل گذشته بود، تصمیم گرفت که این شرکت را برای همیشه ترک کند و راهی شرکت دیگری شود که بسیاری از ایرانیان با توجه به حضور او در آنجا به این شخص بزرگ آشنا شدند. البته نباید این نکته را هم از یاد ببریم که امید کردستانی در حال حاضر به‌عنوان یک مشاور و راهنما در کنار لری پیج و سرگی برین قرار دارد.

ریاست اجرایی هیئت مدیره توییتر: بزرگ‌ترین سمت زندگی امید کردستانی

دقیقا در روز 14 اکتبر سال 2015 بود که نام امید کردستانی در لیست افرادی که در آن زمان در شرکت توییتر فعالیت می‌کردند، قرار گرفت. او در ابتدا با دعوتی مستقیم از سوی مدیرعامل وقت این پلتفرم، یعنی جک دورسی که تنها مدت کوتاهی از بازگشت دوباره‌اش به توییتر گذشته بود، راهی این شرکت شد و در ادامه مسیر خود و با درخواست جک دورسی به‌صورتی مستقیم در امور اجرایی هم وارد شد تا وضعیت آشفته آن سال‌های توییتر را سروسامان دهد.

با توجه به فعالیت‌های امید کردستانی و کارهایی که در طول این سال‌ها انجام داده است، می‌توانیم بگوییم که همه افرادی که در حال حاضر مشغول استفاده از شبکه اجتماعی توییتر هستند و هنوز این پلتفرم در دسترسشان قرار دارد، به میزان بسیار زیادی مدیون این مرد بزرگ ایرانی هستند.

این مدیریت امید کردستانی در حدی عالی و به‌دور از هرگونه تصمیم‌های غلط و شبهه‌برانگیز بود که سایت Recode او را محبوب‌ترین مدیر مشغول در سیلیکون‌ولی آمریکا معرفی کرد. یکی از اصلی‌ترین کارهایی که امید کردستانی انجام داد و با استفاده از آن توانست که نظر بسیاری از کارشناسان و فعالان در این صنعت را به سمت خودش جلب کند، افزایش قابل توجه ارزش هرکدام از سهام‌های توییتر بود.

زندگی شخصی

ازدواج

دانشگاه استنفورد برای امید کردستانی علاوه‌بر مدرک تحصیلی در رشته MBA، یک چیز دیگر هم داشت و آن چیزی نبود جز آشنایی با اولین همسر خود، یعنی بیتا دریاباری. بیتا دریاباری فردی اصالتا ایرانی بود که با مطالعه در مورد زندگی او متوجه می‌شویم که یکی از اصلی‌ترین افرادی بود که از دانشگاه‌های کمبریج و استنفورد حمایت مالی می‌کرد. این زوج که در سال 1370 با یکدیگر ازدواج کرده بودند، تصمیم گرفتند که با گذشت 18 سال از هم طلاق بگیرند و به این ترتیب یکی از طولانی‌ترین ازدواج‌ها در بین مدیران مشغول در سیلیکون‌ولی آمریکا به پایان رسید. البته باید به این موضوع هم اشاره کنیم که ثمره این ازدواج یک پسر و یک دختر بود.

 

 

امید کردستانی تا دو سال قصد ازدواج مجدد نداشت، تا اینکه در سال 1390 با جیزل هیسکاک آشنا شد و تصمیم گرفت تا مسیر جدید را در زندگی خود با ازدواج با او در پیش بگیرد. جیزل هیسکاک یکی از کارمندان سابق گوگل بود که در حال حاضر مدیرعاملی سایت جمع‌آوری کمک‌های سیاسی Crowpac را برعهده دارد.

 

 

جیزل درمورد امید کردستانی می‌گوید:

گاهی اوقات فکر می‌کنید افرادی مانند امید عالی، بدون آسیب و بکر هستند؛ اما او جنبه‌های واقعی و ملموسی از تلاش و تقلایی که هر انسانی در زندگی انجام می‌دهد را در معرض نمایش قرار می‌دهد و من فکر می‌کنم که این کار نشانه‌ی شجاعت اوست.

خیریه

با مطالعه زندگی‌نامه امید کردستانی متوجه خواهید شد که او یکی از بنیان‌گذاران خیریه پارسی است که در کنار کمک به دانشجویان ایرانی که به آمریکا مهاجرت کرده‌اند، در زمینه احداث و راه‌اندازی و به‌نتیجه رساندن ایده‌های کارآفرینان ایرانی هم فعالیت می‌کنند.

افتخارات

امید کردستانی درست مانند تمام ایرانی‌های دیگری که در زمینه تکنولوژی در آمریکا فعالیت می‌کنند و توانسته‌اند که به جایگاه‌های بسیار مهمی دست پیدا کنند، افتخارات گوناگونی را کسب کرده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

  1. کسب عنوان 100 نفری که جهان ما را شکل می‌دهند در ماه می سال 2006 از سوی مجله تایمز.
  2. کسب عنوان شخص ایرانی سال در سال 2007 از سوی موسسه Persian Awards.
  3. کسب رتبه 204 از 250 ثروتمندترین اشخاص آمریکایی در سال 2007 از سوی مجله فوربز.
  4. کسب جایگاه پنجم ثروتمندترین ایرانیان در سال 2011.

نکته جالبی که در مورد دو افتخار آخر امید کردستانی وجود دارد، این است که او همواره پس از پیر امیدیار، موسس ایرانی شرکت eBay قرار می‌گیرد. در واقع پیر امیدیار در سال 2007 توانسته بود تا جایگاه 32ام ثروتمندترین فرد آمریکا و در سال 2011 هم رتبه چهارم ثروتمندترین ایرانی را کسب کند.

منابع نوشته
برچسب‌ها
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو