دانلود اپلیکیشن اندروید

دلیل نامه | چه بلایی سر کمپانی راکستار گیمز آمده است؟

دلیل نامه | چه بلایی سر کمپانی راکستار گیمز آمده است؟

چه قبول داشته باشید و چه نه، کمپانی راکستار گیمز (Rockstar Games) اصلاً وضعیت مناسبی را ندارد. از عدم آمادگی این کمپانی برای معرفی بازی Grand Theft Auto 6 گرفته تا شکست‌های اخیرش بابت عرضه بازی Grand Theft Auto: The Trilogy – The Definitive Edition موضوعاتی است که باعث می‌شود در دلیل نامه پیش رو از وب‌سایت کاروتک به این موضوع بپردازیم که چه بلایی سر کمپانی راکستار گیمز آمده است؟

بدون شک استودیوی راکستار گیمز به عنوان یکی از بزرگ‌ترین استودیوهای بازی‌سازی در جهان شناخته می‌شود که سبک بازی‌های جهان باز (Open World) را دگرگون کرد و همه ما بدون توجه به محتوایی که می‌سازد، آماده‌ایم که تمام محصولاتش را تهیه کرده و مطمئناً با آن‌ها برای طولانی‌ مدت سرگرم شویم. این استودیو در ابتدا با نام DMA Design  شناخته می‌شد و با عرضه قسمت اول مجموعه Grand Theft Auto در سال ۱۹۹۷، نامش تازه بر سر زبان‌ها افتاد.

به هر حال با آغاز قرن جدید میلادی، راه شهرت و ثروت فراوان برای استودیوی راکستار گیمز هموار شد و از آن سال‌ها تاکنون کلکسیونی از بازی‌های هیجان‌انگیز عرضه شد. برگ برنده این کمپانی در حقیقت عرضه بازی Grand Theft Auto 3 بود که با توجه به تکنولوژی به‌روز آن زمان ( البته به لطف کنسول بسیار محبوب پلی‌استیشن ۲ «PlayStation 2») اولین بازی جهان باز سه‌بعدی خلق شد و تحسین مخاطبان و منتقدان را به همراه داشت.

بعد از انقلاب نسخه سوم سرقت بزرگ خودرو، روند روبه‌رشد این کمپانی شروع شد و تا سال ۲۰۱۳ به اوج خود رسید. در حقیقت یکی از موضوعات اصلی‌ای که راکستار گیمز توانست با تکیه به آن، موفقیت‌ها و محبوبیت‌های زیادی را کسب کند، مربوط به خروجی ثابت و با کیفیت محصولاتش بود که نه‌تنها با تکنولوژی‌های روز ارتقاء پیدا می‌کرد، بلکه رفته رفته امکانات بیشتری را در اختیار بازیکنان قرار می‌داد که بتوانند هر طوریکه می‌خواهند، داستان و روند بازی را به پایان برسانند.

با توجه به ظهور کنسول‌های نسل هشتم در سال ۲۰۱۳-۲۰۱۴، روند افول راکستار گیمز شروع شد و آن کمپانی‌ای که حداقل هر دوسال یکبار محصولی را بیرون می‌داد، اکنون هر چندسال به چند سال مایل به عرضه و معرفی بازی‌های جدیدش است. البته شکست‌های اخیر و روند طولانی ساخت بازی‌ها فقط مربوط به سازندگان در راکستار گیمز نیست، چراکه کمپانی مادر این استودیوی یعنی تیک تو اینترتیمنت (Take – Two Entertainment) هم برای روند ساخت‌وساز سازندگان معادلاتی را تعیین می‌کند. به عنوان مثال، اجبار راکستار گیمز برای معرفی نسخه بازسازی شده سه بازی Grand Theft Auto 3، Grand Theft Auto: Vice City و Grand Theft Auto: San Andreas بیشتر جنبه مالی دارد که بتواند انتظارات سرمایه‌گذاران تیک تو را برآورده کند. البته در این مقاله نمی‌خواهیم بیشتر به موضوعات منفی و شکست‌های بازی GTA: The Trilogy بپردازیم، چراکه در مقالات جداگانه دیگری به این امر پرداخته بودیم؛ اما بحثی که اینجا مطرح می‌شود، تغییر تمایلات مدیران و ارشدان راکستار گیمز است که می‌خواهند بازی‌های گذشته را به‌طور ویژه‌ای برای کاربران جدید عرضه کنند.

اکنون که این مقاله در حال نگارش است، با اطمینان خاطر می‌گویم که دوره بازسازی عناوین قدیمی برای پر کردن بازارهای کنونی و به دست آوردن رضایت مخاطبان جدید اصلاً شیوه مناسبی نیست؛ اما به هر حال این موضوع در نسل هشتم شدّت گرفت و به نظر می‌رسد که سازندگان در هر استودیویی قصد ندارند که این عادت بد را ( یعنی بازسازی عناوین قدیمی به جای معرفی بازی‌های جدید) ترک کنند. به هر حال یکی از عمده‌ترین دلایل محبوبیت از دست رفته راکستار گیمز در نزد هواداران، پیچیدگی عجیب و غریب سازندگان در خصوص برنامه‌های آتی و روایت‌های تکراری است که واقعاً حال مخاطب را بهم می‌زند. طبق آخرین اخبار به دست آمده، وضعیت توسعه بازی Grand Theft Auto 6 بسیار ناامید کننده است و از طرفی هم بازیکنان در سه نسل مختلف مجبور شدند تا خود را با نسخه پنجم این مجموعه سرگرم کنند. برای همین موضوعات است که باید به این سؤال پاسخ داده شود: چه بلایی سر کمپانی راکستار گیمز آمده است؟

 

یکی از مشکلات اساسی‌ای که از نظر من، هم استودیوی راکستار و هم کمپانی تیک تو با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، موفقیت‌های بیشمار بازی Grand Theft Auto Online است که این بازی نمی‌گذارد برنامه و اهداف سازندگان مشخص شده و آن‌ها در کنار سرمایه‌گذاران مجبور هستند تا برای دریافت پول‌های بیشتر، به توسعه بخش چندنفره مجموعه سرقت بزرگ خودرو بپردازند. بدون اغراق همه ما از تجربه‌این بخش به شدّت خسته شدیم و اکنون محیط لوس سانتوس (به دلیل ارائه وسایل کلیشه‌ای مثل موتور و خودروهای پرنده) اصلاً امن نیست. درحالی‌که ممکن است چنین افول سرعتی در شهرت راکستار گیمز برای برخی از بازیکنان و هواداران شوکه کننده باشد، اما با بررسی دقیق‌تر می‌توانیم به تحلیل این موضوع بپردازیم که چرا حرکات آهسته و پیوسته این استودیو در نهایت منجر به شکستن ستون‌های اصلی می‌شود و برای سال‌های بعد هیچ کس به راکستار و محصولاتش اطمینان نمی‌کند.

 

یکی دیگر از این دلایل مربوط به بازی Red Dead Redemption 2 است که همه قضایا را شروع کرد. اگرچه در عالی بودن این بازی شکی نیست و تاکنون محصولی را به شکوهمندی آن در صنعت بازی‌های رایانه‌ای مشاهده نکرده‌ایم، اما فشار اعضای قدرتمند تیک تو و راکستار روی کارکنان که باعث شد هر نفر از آن‌ها بیش از ۱۰۰ ساعت در هفته را صرف تولید و ساخت بازی کنند، تمام برنامه‌های آینده کمپانی را به نابودی کشاند و همین اجبارها و ساعت‌های طولانی طاقت‌فرسا باعث شد تا افراد کلیدی بسیار زیادی از تالاب محبوب خود کوچ کنند. البته این استودیوی تنها شرکتی نبود که توانست بازی را تا روز عرضه برساند و تأخیر مجددی را در کارنامه Red Dead Redemption 2 باقی نگذارد، اما سؤالی که بوجود می‌آید آن است که آیا فشار روی کارکنان و اجبار آن‌ها برای تولید محصولی که می‌تواند کمی دیرتر از حد موعود عرضه شود کار درستی است؟ آیا کارکنان به ازای این حجم از کار سنگین پاداش‌های با ارزشی را دریافت کردند که جبران دوری از خانواده و ضعف جسمانی و روحی آن‌ها برطرف شود؟ آیا موفقیت‌های چنین بازی‌ای می‌تواند میزان فشار کاری روی سازندگان را توجیه کند؟ ا

گر از من بپرسید، هیچ کدام از این موضوعات برای هیچ کمپانی خوشایند نیست. در کنار راکستار گیمز، گزارش‌های هم از استودیوی ناتی داگ (Naughty Dog) به دست رسیده بود که کارکنان آن استودیو هم برای تکمیل پروسه ساخت بازی The Last of Us Part 2 بیش از ۱۰۰ ساعت در هفته کار می‌کردند تا محصول انحصاری پلی‌استیشن به موقع و بدون تأخیر در بازار عرضه شود. اگر یادتان باشد، فضای بسیار سنگینی علیه استودیوی ناتی داگ ایجاد شد و برای مدتی آن‌ها در تاریکی مطلق فرو رفتند؛ اما این قضیه برای کمپانی راکستار گیمز برعکس شد. برخلاف ناتی داگ که بعد از گذشت چند ماه هنوز هم آن استودیوی دست اول و قدرتمند سونی شناخته می‌شود، استودیوی راکستار گیمز محبوبیت خود را از دست داده و اگر شرایط در چنین وضعیتی باقی بماند، دیگر کسی مدیران ارشد تیک تو را بابت نابودی چنین کمپانی دست اولی نخواهد بخشید.

همان‌طور که گفته شد، بعد از عرضه بازی Red Dead Redemption 2 در طی سال‌های اخیر افراد کلیدی از کمپانی راکستار جدا شده و به جاهای دیگر نقل مکان کردند. به عنوان مثال آقای دن هاوسر (Dan Houser)، که یکی از بنیان‌گذاران کمپانی شناخته می‌شود و در طول پروسه بازی‌های مختلف نقش پررنگی را ایفا کرده بود، در سال گذشته جدا شد و استودیوی جدید را تأسیس کرد تا از زیر بار فشار‌های روحی و جسمی تیک تو خارج شود. با اینکه آقای هاوسر از افراد بلند مرتبه راکستار گیمز بود، اما او هم در طول پروسه ساخت بازی Red Dead Redemption 2 به عنوان نویسنده، بالغ بر ۱۰۰ ساعت بر هفته کار کرد تا محصول نهایی به دست ما برسد.

یکی دیگر از افراد کلیدی و تأثیر گذار کمپانی با اسم لازلو جونز (Lazlow Jones) نیز با فاصله زمانی کوتاه‌تری نسبت به آقای هاوسر از راکستار جدا شد و من الان مطمئن هستم که پروسه ساخت بازی Grand Theft Auto 6 بدون حضور او با مشکلات اساسی روبه‌رو خواهد شد. اگرچه نظر من در حد حدس و گمانی بیش نیست، اما کاملاً این موضوع روشن است که همه پروژه‌های بعدی بدون حضور آن‌ها یک ایده سوخته می‌شود. البته که آقای هاوسر کار عقلانی‌ای انجام داد و اکنون او در کنار سایر دوستانش می‌توانند تمام وقت خود را پای استودیوی تازه تأسیس Absurd Ventures In Games بگذارند و همان‌طور که راکستار گیمز را بالا کشیدند، این استودیو را هم به تمام دنیا (البته با خلق آثار شگفت‌انگیز) معرفی کنند.

البته تمام این موضوعات بدان معنا نیست که استودیوی راکستار گیمز قطعاً به زمین می‌خورد، چراکه نام مجموعه Red Dead Redemption و Grand Theft Auto به حدی معتبر و معروف است که اگر طی سال آینده یکی از نسخه‌های جدید آن‌ها معرفی شود، سود و شهرت کلانی به سمت راکستار باز خواهد گشت؛ اما با توجه به آشفتگی موجود در استودیوی و بین سران کمپانی تیک تو، معرفی بازی جدید توسط استودیوی مذکور تا سال ۲۰۲۳ میلادی منتفی است.

البته که فشار سرمایه‌گذاران در این مقطع بسیار حساس خواهد بود، چراکه طی یک دهه گذشته سازندگان مجبور شدند چشم خود را روی سایر محصولات و مجموعه‌های خلق شده مثل Bully (که شایعات نشان می‌دهد بازی بعدی استودیوی می‌تواند نسخه دوم باشد) یا Midnight Club و حتی مجموعه خاطره‌انگیز Max Payne بسته و تمام هوش و حواس خود را به سمت دو مجموعه بزرگ خود معطوف کرده است.

البته که راکستار گیمز پروژه‌های کنسل شده‌ای هم در دست دارد که برای تنوع می‌تواند به سراغ آن‌ها برود. به عنوان مثال هنوز علامت تجاری Agent از رده خارج نشده و طی دو سال گذشته علامت تجاری این نام برای بار دوم توسط سران کمپانی تمدید شد، اما من بشخصه بعید می‌دانم که با وجود سرمایه‌گذاران حریص و پول دوستی که کنترل اوضاع را در دست دارند، به همین زودی‌ها شاهد بازگشت یا تولید چنین بازی‌هایی از سوی راکستار گیمز باشیم. البته با نوجه به بودجه هنگفتی که تیک تو و راکستار گیمز در اختیار دارند، بعید است که بخواهند ریسک پر خطر دیگری را انجام دهند و آن‌ها ابتداً می‌خواهند وضعیت کارمندان را مشخص کرده و برای افرادی که راکستار را به نفع سرزمین‌های سبزتر ترک کرده‌اند، جایگذین مناسبی را پیدا کنند. بنابراین طبق اخبار و اطلاعات اینسایدرهای معروف، حداقل تا سال ۲۰۲۳ میلادی نمی‌توانیم شاهد حضور و معرفی Grand Theft Auto 6 یا بازی بعدی کمپاین راکستار باشیم.

با تمام این موضوعات، راکستار هنوز بابت کیفیت محصولاتش مطمئن است و این موضوعات را با توجه به عرضه محتواهای با کیفیت برای دو بازی Grand Theft Auto Online و Red Dead Redemption Online می‌توان متوجه شد؛ اما یکی دیگر از دلایل اصلی تنفر ما از کمپانی مذکور آن است که مدیران می‌خواهند بازی‌ای مثل GTA V را که قرار است برای سومین نسل متوالی عرضه شود، به صورت کاملاً پیچیده و حرفه‌ای به خورد مخاطبان دهند. حدوداً ۲ سال دیگر تولد ده سالگی نسخه پنجم مجموعه سرقت بزرگ خودرو را جشن خواهیم گرفت، اما این بازی تنها محصولی‌ است که توانسته بالغ بر یک دهه دوام بیاورد و هنوز هم برای زنده ماندن تقلا کند؛ آن هم در صورتی که بازی‌ای مثل Red Dead Redemption 2 به‌زودی فراموش خواهد شد و احتمالاً تا تولد ده سالگی‌اش چیز زیادی برای مخاطبان باقی نمانده باشد.

بعد از گذشت ۸ سال از عرضه GTA V، هنوز اطلاعاتی موثق درست و حسابی از نسخه ششم مجموعه در دست نداریم، در صورتی که ۶ سال بعد از عرضه موفقیت آمیز نسخه اول مجموعه Red Dead Redemption ( که در سال ۲۰۱۰ میلادی عرضه شده بود)، نسخه دوم هم معرفی شد و بعد از گذشت ۲ سال اضافه، بازی در بازارهای جهانی راه خود را برای عرضه پیدا کرد. چیزی که من و میلیون‌ها هوادار را اذیت می‌کند این است که راکستار گیمز هنوز هم به شدّت و وسواس زیاد روی نسخه‌های کنونی Grand Theft Auto 5 برای کنسول‌های پلی‌استیشن ۵ و ایکس باکس سری ایکس / اس کار می‌کند. شاید این موضوع برای برخی از جامعه بازیکنان عالی باشد، اما چیزی که بیشتر ما درک می‌کنیم آن‌ است که راکستار گیمز برای بقاء مالی به بخش چندنفره بازی مذکور نیاز دارد و برای همین است که می‌خواهد با عرضه چنین بازی‌ای، بقای منابع مالی خود را برای ۷ سال آینده تضمین کند.

از طرف دیگر می‌توانیم درک کنیم که چرا کمپانی روی بخش آنلاین نسخه پنجم تمرکز ویژه‌ای کرده و تمام ابعاد را می‌خواهد با این بازی آزمایش کند. طبق آخرین اطلاعات و شایعات نسبتاً معتبری که در سطح فضای اینترنت پخش شده است، احتمالاً بازی Grand Theft Auto 6 از یک نقشه آنلاینی پشتیبانی کند که توسط سازندگان بعد از هر مدتی به روز شده و به حالت تکامل‌تری دست پیدا خواهد کرد. بنابراین مثل کاری که استودیوی یوبی‌سافت (Ubisoft) با بازی Assassin’s Creed 3 کرد ( آزمایش بخش کشتی‌ رانی) و نتیجه نهایی را به عنوان یکی از پایه‌های اصلی به بازی Assassins’s Creed IV: Black Flag اضافه کرد، احتمالاً کمپانی راکستار گیمز هم قصد دارد بعد از انجام آزمایش‌های طولانی و فراوانش، خود را برای عرضه بزرگ‌ترین بازی قرن ( که شاید بتوانیم اینطوری خودمان را برای عرضه‌اش گول بزنیم) آماده کند.

اما سؤال دیگری در اینجا مطرح می‌شود که چرا راکستار منابع مالی هنگفتی را برای توسعه بازی بعدی خود که احتمالاً همان Grand Theft Auto 6 باشد، کنار نگذاشته و اصرا می‌کند که بخش آنلاین و چندنفره نسخه پنجم را به هر زر و زوری که هست به مخاطبان غالب کند؟ اصلاً بگذارید اینطور بپرسم که اگر آن‌ها قصد ندارند نسخه ششم را بسازند، چرا منابع مالی خود را صرف تولید محتوای داستانی تک نفره‌ای نمی‌کنند؟ این موضوع بسیار دوست‌ داشتنی‌تر از تمام مواردی است که بخواهیم برای بخش آنلاین مشاهده کنیم. تصور کنید داستان جدیدی در حد محتوای الحاقی بازی Grand Theft Auto IV یعنی بازی GTA IV: Episode from Liberty City را تماشا کنیم؟

صرف نظر این سؤالات و موضوعات بیایید راجع‌به آخرین و بزرگ‌ترین اشتباه آن‌ها صحبت کنیم. جدیدترین بازی این استودیو تحت نام Grand Theft Auto: The Trilogy – The Definitive Edition عرضه شده و یک نمونه عالی برای مثال زدن از رفتار حریصانه راکستار گیمز و تیک تو است. البته همه چیز در این پکیج بازسازی شده بد نیست؛ مثلاٍ کیفیت ارتقاء یافته تکسچرهای محیط و گرافیک بالای بازی‌ها، گیم‌پلی مدرن‌تر و پیشرفته‌تر از نمونه‌های بارز تغییرات عمده و گسترده است؛ اما بیشتر مسائل حول محور مشکلات می‌چرخد. بعد از گذشت ۲۰ سال از عرضه بازی Grand Theft Auto 3 و سایر بازی‌های این پکیج، هنوز تمام باگ‌های موجود در نسخه اصلی هم راه خود را به سمت کنسول‌های نسل هشتم و نهم پیدا کردند و انگار راکستار گیمز علاقه‌ای به تغییر این ایرادات نداشته است. برخی از مشکلات هنوز در جایگاه خود باقی ماندن و کمپانی سازنده در تلاش است تا با عرضه به‌روزرسانی‌های بزرگ و متعدد، مشکلات را به حداقل برساند.

علاوه بر تمام این موضوعات، استودیوی راکستار گیمز و تیک تو اینتراکتیو تمام نسخه‌های اورجینال و دیجیتالی بازی‌های این پکیج را از تمام فروشگاه‌های آنلاین حذف کردند تا اگر روزی دلتان خواست به سراغ یکی از آن‌ها بروید، مجبور باشید که ۶۰ دلار بابت تهیه بازی هزینه بپردازید. پس با توجه به این نکته و سایر نکاتی که پیش‌تر گفته بودیم، مطمئن می‌شویم که حس حریصانه سرمایه‌گذاران و مدیران اجازه نمی‌دهد تا به هر آنچیزی که از راکستار توقع داریم برسیم. سازندگان ضربه نهایی را با حذف مودهای هیجان‌انگیز که کار خود را بسیار بهتر از نسخه‌های جدید و بازسازی شده پکیج مذکور انجام می‌دهند، حذف کردند تا مطمئن باشند شما مجبور می‌شوید که محصول آن‌ها را تهیه کنید. البته تمام مقصران این موضوع سعی می‌کنند چهره‌های خوب خود را به نمایش بگذارند، به عنوان مثال تیم Grove Street Games روی پچ‌های رفع مشکلات کار می‌کند و کمپانی تیک تو اینتراکتیو با اهدای نسخه‌ رایگان GTA: The Trilogy به کسانی که نسخه های اورجینال را از طریق Rockstar Games Luncher خریداری کرده‌اند، تمام صورت مسئله را پاک‌کنند.

به عنوان کلام پایان باید به این نکته اشاره کنم که کمپانی راکستار گیمز و شرکت مادرش یعنی تیک تو اینتراکتیو مطمئناً از لحاظ عملکرد و کیفیت با افت قابل توجه‌ای روبه‌رو شده‌اند؛ اما سؤال میلیون دلاری این است که آیا این افت و سقوط به صورت موقت و ناشی از مراحل اشتباهی است که سازندگان و مدیران ارشد طی کرده‌اند، یا آنکه این موضوع چهره جدید از استودیوی راکستار گیمز است؟ اگر جواب نتیجه راه دوم باشد، آیا مسئله‌های مالی مثل سود، افزایش قیمت سهام و موارد مهم‌تر دیگر باعث این تغییر چهره شده، یا موضوعات به این قضیه ختم نمی‌شود؟ آیا جواب سؤال قبلی را با راه اول پاسخ داده‌اید، به این سؤال جواب دهید که چگونه راکستار می‌تواند سیر نزولی خود را با توجه به کارهایی که انجام داده و قصد ترک آن‌ها را ندارد، جبران کند؟ اگر به تمام سؤالات فوق پاسخ داده‌اید، باید به سؤالات اصلی‌تر و اساسی‌تر دیگری هم پاسخ دهید. سؤال جدید آن است که آیا این گام‌های اشتباه فعلی در بلند مدت اهمیت خواهد داشت؟ آیا زمانی که راکستار گیمز دست به معرفی مجموعه‌های محبوبی مثل Grand Theft Auto 6 یا Red Dead Redemption 3 در سال‌های آینده بزند، این موضوع برای کاربران اهمیت خواهد داشت؟

با توجه به سابقه طولانی و درخشانی که آن‌ها طی این سال‌ها به دست آورده‌اند، بعید است که محصولات و عناوین جدیدی که استودیوی راکستار گیمز تولید و عرضه می‌کند، با استقابل کم مخاطبان روبه‌رو شود. جدا از این مسائل، هر شرکتی انبوهی از جامعه هواداری خود را دارد و در این زمینه می‌توانیم به جرأت بگوییم که استودیوی راکستار گیمز هواداران میلیونی خود را به همین راحتی از دست نخواهد داد، پس آن‌ها با عرضه یک بازی بزرگ یا معرفی یکی از آی پی‌های قدیمیشان قطعاً موفق به دریافت شهرت‌ها و ثروت‌های سابقشان خواهند شد. البته با وجود آشفتگی‌های فراوان، به نظر می‌رسد که وضعیت اسفناک راکستار گیمز و تیک تو اینتراکتیو برای مدت زمان طولانی‌ای باقی خواهد ماند و الان بهترین زمان برای شناسایی کاستی‌ها توسط مدیران ارشد است تا بتوانند جلوی یک فاجعه بزرگ مالیاتی برای خود و یک فاجعه عظیم احساسی را برای ما بگیرند. البته در این راه استودیوی راکستار گیمز تنها نیست و سایر کمپانی‌های بازی‌سازی مثل سی دی پراجکت رد (CD Projekt Red) هم باید به فکر چنین تغییرات عمده و گسترده باشند. به هر حال نسل نهم برای بسیاری از استودیوها بسیار سرنوشت ساز خواهد بود و مخاطبان در بازه زمانی کنونی می‌توانند به‌راحتی باعث نابودی یک شرکت یا محبوبیت آن‌ها شوند.

در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو