دانلود اپلیکیشن اندروید

نیکولا تسلا؛ مروری جامع بر زندگی این نابغه دیوانه!

نیکولا تسلا؛ مروری جامع بر زندگی این نابغه دیوانه!

شاید بتوانیم نیکولا تسلا را یکی از ده نابغه برتر تاریخ بدانیم که با اختراعاتی که انجام داد، زندگی همه ما را متحول کرد؛ اما این مرد بزرگ که بود و در چه اتفاقاتی باعث شدند که در نهایت اخترعات او خلق شدند؟ پاسخ تمام این سوالات را در گذشته طی سه مقاله به شما دادیم، حال قصد داریم که به‌صورتی جامع به‌سرتغ پاسخ آن‌ها برویم؛ با کارو تک همراه باشید.

کودکی

نیکولا تسلا در تاریخ 10 جولای سال 1856 در شهر اسمیلیان کرواسی که در آن زمان جزوی از امپراتوری اتریش بود، به دنیا آمد. پدر او، یعنی میلوتن تسلا، در زادگاهشان یک کشیش بود و مادرش هم در مزرعه خانوادگی‌شان کار می‌کرد.

تحصیلات

نیکولا تسلا تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در کشور آلمان به پایان رسانید و بعد از آن راهی موسسه پلی تکنیک گراش اتریش و سپس دانشگاه پراگ شد. تسلا پس از آن که تحصیلات خود را در این دانشگاه به پایان رسانید، به بوداپست نقل مکان کرد تا برای مدتی در مرکز تلفن مرکزی این کشور مشغول‌به فعالیت شود.

نکته جالب در مورد کار کردن تسلا در این مرکز تلفن آن است که طبق ادعای او ایده موتور القایی در آن‌جا به ذهنش رسید.

همکاری با ادیسون

در سال 1882 تسلا تصمیم گرفت که مرکز تلفن بوداپست را رها کند و از طریق یکی از دوستانش راهی کشور آمریکا شود تا در شرکت کانتیننتال ادیسون فعالیت کند. تسلا در این کارخانه مشغول به نصب چراغ‌های رشته‌ای در مقیاس‌های بزرگ در کلان شهرها شد. تسلا با کار کردن در این کارخانه کم کم به علم دانش کافی در زمینه‌های مختلف به‌خصوص الکتریسیته دست یافت و در نهایت توانست که با استفاده از آن اختراعاتی که در ذهن خود داشت را به واقعیت تبدیل کند.

با توجه به این که تسلا عملکردی عالی را در این کارخانه از خود به نمایش گذاشت، نظر مدیران این شرکت را به خود جلب کرد و در نهایت آن‌ها به او اعتماد و تسلا را مسئول بهبود دینام و موتورهای تولید برق کردند.

در خاطرات نیکولا تسلا آمده است که او برای تعمیر دینام‌های آسیب دیده کشتی اقیانوس‌پیمای SS Oregon تمام شب را بیدار ماند و در این بین ناگهان با بتچلور و ادیسون روبه‌رو شد. تسلا در همان لحظه به آن‌ها گفت که برای تعمیر دینام‌های این کشتی همه شب را بیدار بوده و ادیسون هم در پاسخ به این حرف تسلا با اشاره به بتچلور گفت:

این یک مرد خوب سخت‌کوش است!

یکی از پروژه‌هایی که در کارخانه تسلا به ادیسون داده شد، توسعه یک سیستم روشنایی خیابانی ‌مبتنی‌بر لامپ قوسی بود. در آن زمان لامپ‌های قوس الکتریکی محبوب‌ترین وسیله برای روشنایی خیابان‌ها بود، اما نیاز زیادی به برق ولتاژ بالا داشت و به‌هیچ عنوان با سیستم لامپ‌های رشته‌ای کم ولتاژ ساخته شده توسط ادیسون کار نمی‌کرد؛ به همین دلیل تعداد بسیار زیادی از قراردادهای این شرکت در شهر مختلف را از دست دادند.

تسلا تمام این کارهای گفته شده را در مدت شش ماه انجام داد و با پایان یافتن این بازه زمانی، از کار خود در این شرکت استعفا داد. هنوز بعد از این همه سال دلیل واقعی تسلا برای استعفا از کار کردن در این کارخانه مشخص نشده است، اما بسیاری بر این باورند که تسلا به‌دلیل عدم دریافت پاداشی که به او قول داده بودند، تصمیم گرفت که این کارخانه را ترک کند و به جایی دیگر برود.

تسلا در دفتر خاطرات خود آورده است که مدیر کارخانه ماشین‌سازی ادیسون به او قول پاداش 50 هزار دلاری را در صورت طراحی و ساخت 24 نوع ماشین مختلف را داده بود، اما بعدتر مشخص شد که او هیچ وقت قصد انجام این کار را نداشته است. در مجموع نیکولا تسلا از شرکت ادیسون چیزی در حدود 1.4 میلیون دلار را به‌عنوان پاداش طلب داشت، اما این شرکت هیچ وقت این پاداش‌ها را به‌دلایل مختلفی پرداخت نکرد و در نهایت همه این موارد دست به دست هم دادند تا تسلا از شرکت ادیسون استعفا دهد.

چراغ برق تسلا

بعد از آن که تسلا از شرکت ادیسون استعفا داد، روی پروژه دیگری مشغول‌به فعالیت شد که مربوط به سیستم روشنایی قوس الکتریکی بود. بسیاری از افراد بر این باورند که تسلا طرح‌های اولیه این سیستم را در شرکت ادیسون کشیده بود، اما بنابر دلایلی تصمیم گرفت که هیچ وقت آن‌ها را به مرحله اجرایی شدن نرساند. بعد از تکمیل این ایده، تسلا با وکیلی صحبت کرد و او هم نیکولا را به دو تاجر به نام‌های رابرت لین و بنجامین ویل معرفی نمود. این آشنایی در نهایت پلی شد تا نیکولا تسلا بتواند شرکت Tesla Electric Light & Manufacturing خود را تاسیس کند. تسلا در قدم‌های اول خود در این شرکت روی یک ژنراتور بهبودیافته برای تولید برق مستقیم کار کرد.

بعد از معرفی این پروژه تسلا، علاقه سرمایه‌گذاران برای تزریق پول به پروژه‌های آینده تسلا مانند تولید برق متناوب کاهش یافت. در واقع آن‌ها بر این عقیده بودند که شرکت‌های تولیدکننده برق در رقابتی تنگانگ هستند و باید بتوانیم با تولید قطعات برای آن‌ها این بازار را گرم‌تر کنیم.

بعد از تمام این مراحل، دو سرمایه‌گذار اولیه تسلا، او را رها و شرکتی دیگر را تاسیس کردند. با انجام این کار، تسلا دیگر کنترلی روی اختراعات خود نداشت و به همین دلیل مجبور شد که به شرکت‌های مختلف فعال در زمینه برق برود و با حقوق 2 دلاری شروع به کار کند. تسلا در مورد این بازه زمانی از زندگی خود می‌گوید:

تحصیلات عالی من در شاخه‌های مختلف علوم، مکانیک و ادبیات به‌نظرم مسخره می‌آمد.

جریان متناوب و موتور القایی

در زمانی که تسلا همچنین در شرکت‌های مختلف و با حقوق بسیار پایینی مشغول‌به فعالیت بود، با آلفرد اس براون و چارلز فلچر پک آشنا شد که مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر دادند. این دو نفر به تسلا کمک کردند تا اختراعات خود را به‌صورت ملی ثبت کند تا دیگر اتفاقاتی مانند چیزی که قبلا برای او رخ داده بود، رخ ندهد.

با تلاش‌های فراوانی که این دو نفر به‌همراه تسلا انجام دادند، در نهایت در سال 1887 شرکت تسلا الکترونیک ساخته شد. یکی از موارد جالب درمورد این شرکت آن بود که سود حال از تمام پتنت‌ها و تجهیزات تولید شده تقسیم‌بر سه می‌شد.

اولین اختراع این شرکت یک موتور جریان القایی بود که با برق متناوب کار می‌کرد. این سیستم تقریبا تمامی اشکالات مربوط به سیستم برق ادیسون، مانند ولتاژ پایین و عدم امکان رساندن آن به مکان‌های دور را از بین برده بود و به‌سرعت در آمریکا و اروپا توسعه یافت.

این اختراع تسلا که در ماه می سال 1886 به ثبت رسید را می‌توانیم به‌نوعی یک انقلاب در صنعت تولید برق به‌حساب آوریم؛ چرا که به‌هیچ عنوان نیازی به کموتاتور نداشت و بنابراین خبری از جرقه زدن و تعمیر و نگه‌داری برس‌های مکانیکی که دائما در حال سرویس شدن و تعویض بودند جلوگیری می‌کرد.

این اختراع تسلا توانست که توجه چندین مهندس از شرکت وستینگهاوس را به‌خود جلب کند و همین مورد در نهایت باعث شد که موسس این شرکت، یعنی جورج وستینگهاوس را به خود جلب کند. موسس این شرکت علاقه بسیار زیادی به در اختیار گرفتن این اختراع داشت و در نهایت تلاش‌های او نتیجه داد و در ماه جولای سال 1888 توانست که با براون و پک بر سر موتور القایی چند فازی و ترنسفورماتور طراحی و ساخته شده توسط تسلا با مبلغ 60 هزار دلار نقد و سهام و حق امتیاز 2.5 دلاری به‌ازای هر اسب بخاری که توسط موتورهای AC تولید می‌شوند به توافق رسیدند.

آشفتگی‌های بازار و چالش‌های تولید جریان متناوب تسلا

با نگاهی به زمان اختراع موتور جریان القایی توسط تسلا، متوجه می‌شویم که بین شرکت‌هایی مانند وستینگهاوس، ادیسون و تامسون-هودسون رقابتی شدید جریان داشته است. با مطالعه بهترین و چالش برانگیزترین کمپین‌های بازاریابی به این نتیجه می‌رسید که شرکت ادیسون الکترونیک کمپین تبلیغاتی با نام جنگ جریان‌ها به راه انداخته بود و در آن به این موضوع اشاره می‌کرد که سیستم جریان مستقیم آن‌ها بسیار بهتر و کم خطرتر از سیستم جریان متناوب شرکت وستینگهاوس است. البته در این رقابت‌ها معمولا شرکت ادیسون برنده می‌شد، چرا که شرکت وستینگهاوس پول و منابع کافی برای توسعه موتورهای ساخته شده توسط تسلا را در اختیار نداشت.

شاید بتوانیم نیکولا تسلا را یکی از ده نابغه برتر تاریخ بدانیم که با اختراعاتی که انجام داد، زندگی همه ما را متحول کرد؛ اما این مرد بزرگ که بود و در چه اتفاقاتی باعث شدند که در نهایت اخترعات او خلق شدند؟ برای گرفتن پاسخ این سوال با کارو تک همراه باشید.

سکوی پرتاب تسلا: آزمایشگاه‌های نیویورک

تسلا توانسته بود که با استفاده از حق امتیاز اختراعات خود به ثروت هنگفتی دسترسی پیدا کند و به همین واسطه در سال 1889 تصمیم گرفت که از دو شریک خود جدا شود و به جایی دیگر در نیویورک برود. تسلا و کارکنان استخدام شده او برخی از مهم‌ترین کارهای او را در این کارگاه‌ها و آزمایشگاه‌ها انجام دادند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

سیم پیچ تسلا

در تابستان سال 1889 تسلا برای اولین بار با آزمایش‌های هاینریش هرتز آشنا شد و تصمیم گرفت و به‌طرز عجیبی تحت تاثیر این کشف جدید قرار گرفت و بعد از آن تصمیمش بر آن شد که تمام زیر و بم‌های این فناوری را کاوش کند.

تسلا در ابتدای آزمایش‌های خود در این زمینه تلاش کرد که یک سیم پیچ رومکورف را با یک دینام با سرعت بالا که به‌عنوان بخشی از یک سیستم روشنایی قوسی بهبود یافته ساخه شده بود را تغذیه کند، اما متوجه شد که در جریان این آزمایش‌ها جریان فرکانسی بالا هسته آهنی در این پیچه را داغ می‌کند و در نتیجه عایق موجود بین سیم پیچ اولیه و ثانویه از بین خواهد رفت. تسلا تحقیق و تلاش فراوانی برای رفع این مشکل انجام داد و در نهایت به این نتیجه رسید که باید شکاف هوا را به جای مواد عایق بین سیم پیچ اول و ثانویه و یک هسته آهنی جایگزین کند. بعدها این اختراع را سیم پیچ تسلا نامیدند و برای تولید برق با ولتاژ بالا، جریان کم و فرکانس بالا در جریان متناوب مورد استفاده قرار گرفت. او بعدها تصمیم گرفت تا از این سیم پیچ ابداعی خود در سیستم برق بیسیم خود استفاده کند.

انتقال الکتریسیته به‌صورت بیسیم

پس از آنکه تسلا سیم پیچ خود را با موفقیت آزمایش کرد، به سراغ انتقال الکتریسیته به‌‌صورت بیسیم رفت و تصمیم گرفت که این کار را با استفاده از کوپلینگ القایی و خازنی بر اساس ولتاژ‌های متناوب بالا که از طریق سیم پیچش تولید می‌شد، انجام دهد. او یک سری از نمایش‌ها را هم اجرا کرد که در آن لوله‌های Geissler و حتی لامپ‌های رشته‌ای در سراسر یک صحنه روشن می‌شدند. در نهایت این ایده هیچ‌گاه به مرحله تجاری‌سازی نرسید و سرمایه‌گذاران این پروژه از او جدا شدند.

ژنراتور نوسانی بخار

نیکولا تسلا در طول ارائه خود در کنگره بین‌المللی برق نمایشی هم در سالن کشاورزی داشت و ژنراتور برق رفت و برگشتی با بخاری خود را که در آن سال ثبت اختراع کرده بود را به همه نشان داد. او در مورد این اختراع خود عقیده داشت که بهترین راه برای تولید جریان متناوب است. در این اختراع تسلا بخار آب به‌صورتی هدایت شده وارد اسیلاتور می‌شد و از طریق یک سری پورت به بیرون می‌رفت و به همین واسطه پیستونی که به آرمیچر متصل شده بود حرکت می‌کرد.

در این آزمایش آرمیچر با سرعت بسیار زیادی بالا و پایین می‌شد و در نهایت میدان مغناطیسی متناوب را ایجاد می‌کرد و همین کار جریان مغناطیسی متناوب را در سیم‌پیچ‌هایی که در مجاورت آن قرار داشت به‌وجود می‌آورد.

چاهی بعد از چاله‌های فراوان؛ آتش‌سوزی در آزمایشگاه نیکولا تسلا

در ساعات اولیه روز 13 مارس 1895، ساختمانی که آزمایشگاه تسلا در آن قرار داشت به‌صورتی ناگهانی آتش گرفت. این آتش‌سوزی از زیرزمین آغاز شده بود و تا طبقه دوم هم ادامه یافته بود به همین دلیل تمامی ساختمان فرو ریخت و آزمایشگاه تسلا هم نابود شد. این آتش‌سوزی نه‌تنها پروژه‌های در حال انجام تسلا را عقب انداخت، بلکه مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و مواد اولیه‌ای که برای تحقیقاتش تهیه کرد بود و همچنین مدل‌ها و قطعاتی که برای نمایش‌هایش آماده کرده بود، از جمله آن‌هایی که برای نمایشگاه کلمبیا 1893 آماده کرده بود هم از بین رفت. تسلا در واکنش به این آتش‌سوزی به روزنامه نیویورک تایمز گفته بود:

من در غم و اندوه زیادی هستم که نمی‌توانم صحبت کنم. چه می‌توانم بگویم؟

آزمایش‌های مربوط به اشعه ایکس

تسلا در طول زندگی‌اش، هیچ‌گاه خودش را به تولید برق محدود نکرد و پس از آنکه متوجه شد که در آزمایشگاهش فیلمی آسیب دیده وجود دارد، شروع به تحقیق در مورد انرژی‌های تابشی از نوع نامرئی کرد. او آزمایش‌ها خود را روی لوله‌های کروکس که یک لوله تخلیه الکتریکی کاتد سرد بود آغاز کرد.

طبق اسناد به جا مانده، این امکان وجود دارد که تسلا به‌صورتی ناخواسته تصویری با استفاده از اشعه ایکس گرفته باشد. این اسناد بیان می‌کنند که این اتفاق چند هفته قبل از اعلام کشف اشعه ایکس تسط ویلیام رونگتن در دسامبر 1895 رخ داده بود.

دستگاه‌های ساخته شده توسط تسلا خطراتی داشتند و او هم به خطرات کار با مدار خود و دستگاه‌های تک گره تولید اشعه ایکس اشاره کرده بود. او در یادداشت‌های متعددی که در مورد خطرات احتمالی استفاده از دستگاه‌هایش وجود داشت، آسیب‌‌هایی که به پوست افراد وارد می‌شد را به موارد مختلفی نسبت داد.

کنترل از راخ دور رادیویی

تسلا در زمینه‌های دیگری هم فعال بود که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توانیم به کنترل از راه دور اجسام به‌وسیله امواج رادیویی اشاره کنیم. او در سال 1898 اولین نمونه‌های مربوط به یک زیردریایی رادیویی را درست کرد و قصد داشت که آن را به ایالات متحده آمریکا بفروشد؛ اما از آن‌جا که ارتش این کشور علاقه‌ای به خرید چنین محصولاتی نداشت، عملا پروژه او با شکستی بزرگ مواجه شده بود.

در این آزمایشگاه تسلا اتفاقات عجیبی رخ می‌داد؛ برای مثال زمانی که مشغول آزمایش‌های خود در کلورادو اسپرینگز بود، دائما روی دستگاه‌های خود سیگنال‌های عجیبی را دریافت می‌کرد. تسلا در آن زمان تصور می‌کرد که این سیگنال‌ها از سیارات دیگر می‌آیند و آن‌ها قصد دارند تا با زمینیان ارتباط برقرار کنند.

واردنکلیف

اولین تلاش خیلی جدی تسلا برای ساخت فناوری ارتباطات بیسیمی به زمانی باز می‌گردد که او در نیویورک مشغول به کار بود و در نهایت با دریافت سرمایه حدودی 150 هزار دلار که به پول امروزی ارزشی برابر با 4 میلیون و 666 هزار و 200 دلار دارد، شروع به ساخت اولین دکل ارتباطی خود در شورهام نیویورک کرد.

تا ماه جولای سال 1991، تسلا برنامه‌های خود را برای ساخت فرستنده قدرتمندتری بیشتر کرد تا از سیستم مبتنی‌بر رادیو مارکونی که تسلا در آن زمان فکر می‌کرد این رادیو از روی نسخه توسعه داده شده توسط او ساخته شده است، پیشی بگیرد. او برای این موضوع به نزد سرمایه‌گذار خود رفت، اما آن‌ها تصمیم گرفتند که هیچ پولی را در اختیار او نگذارند و به این ترتیب مارکوبی در ماه دسامبر سال 1901 یک حرف S را از انگلستان به نیوفاندلند ارسال کردن و تسلا را در این رقابت شکست داد.

توربین بدون تیغه

تقریبا 50 سال از زندگی تسلا گذشته بود که او در روز تولدش از توربینی بدونه تیغه که قدرتی معادل با 200 اسب بخار (یعنی 150 کیلووات) داشت و 16 هزار دور در دقیقه می‌چرخید را به‌نمایش گذاشت. در طول سال‌های 1910 تا 1911، توربین‌های بدون تیغه او در نیروگاه واتر ساید با قدرتی 100 تا 5000 اسب بخار آزمایش شدند. تسلا برای توسعه و پیاده‌سازی هرچه بیشتر این پروژه خود، از سال 1919 تا 1922 در میلواکی برای شرکت آلیس چالمرز کار کرد. در واقع او بیشتر وقت خود در این شرکت را صرف تلاش برای تکمیل توربینی که ساخته بود با هانس داهلسترند، مهندس ارشد این شرکت، می‌کرد اما مشکلات مهندسی باعث شد که اختراع او هرگز به یک وسیله کاربری تبدیل نشود. تسلا مجوز بهره‌برداری از این ایده را به یک شرکت ابزار محول کرد و آن‌ها هم این اختراع را در سرعت‌سنج خودروهای لوکس و ابزارهای دیگر به کار بردند.

نامزدی برای جایزه نوبل

در تاریخ 6 نوامبر سال 1915، گزارشی در خبرگذاری رویترز لندن مبنی‌بر اینکه قرار است در آن سال جایزه نوبل به‌صورتی مشترک به نیکولا تسلا و توماس ادیسون اهدا شود، منتشر شد. البته از طرفی دیگر خبرگذاری رویترز استکهلم اعلام کرد که این جایزه قرار است که به‌صورت مشترک به ویلیام هنری براگ و لارنس براگ به خاطر خدمتشان در تجزیه و تحلیل ساختار بلوری با استفاده از اشعه ایکس اعطا شود. در آن سال‌ها شایعه شده بود که ادیسون برای آنکه هیچ‌گاه دست تسلا به این جایزه نرسد، خود از دریافت آن سر باززد و تیم نوبل هم این جایزه را به‌صورتی مشترک به دو نفر دیگر اهدا کردند.

با انتشار این شایعه، بنیاد نوبل اعلام کرد:

هر شایعه‌ای مبنی‌بر اینکه فردی جایزه نوبل داده نشده است، چرا که او قصد نداشته جایزه نوبل را دریافت کند؛ مصحک است. برنده نهایی جایزه تنها پس از اعلام متوجه برگزیده شدن خود برای جایزه نوبل خواهد شد.

سایر ایده‌ها و پتنت‌ها

درمان بیماری‌ها و حتی ضدعفونی فضا اتاق با اوزون

تسلا تلاش کرد که چندین دستگاه را بر اساس تولید اوزون راهی بازار کند. این‌ها در سال 1900 در زیرمجموعه شرکت اوزون تسلا قرار داشتند که یک دستگاه ثبت اختراع شده در سال 1896 که بر اساس سیم پیچ تسلا عمل می‌کرد و در آن با استفاده از تولید حباب‌های اوزون را از طریق انواع مختلف روغن‌ها به ژل‌های درمانی تبدیل می‌کرد. او همچنین سععی کرد تا چند سال بعد نوعی از آن را به‌عنوان یک ضدعفونی کننده اتاق برای بیمارستان‌ها تولید کند.

درمان بیماری‌ها و حتی ضدعفونی فضا اتاق با اوزون

تسلا تلاش کرد که چندین دستگاه را بر اساس تولید اوزون راهی بازار کند. این‌ها در سال 1900 در زیرمجموعه شرکت اوزون تسلا قرار داشتند که یک دستگاه ثبت اختراع شده در سال 1896 که بر اساس سیم پیچ تسلا عمل می‌کرد و در آن با استفاده از تولید حباب‌های اوزون را از طریق انواع مختلف روغن‌ها به ژل‌های درمانی تبدیل می‌کرد. او همچنین سععی کرد تا چند سال بعد نوعی از آن را به‌عنوان یک ضدعفونی کننده اتاق برای بیمارستان‌ها تولید کند.

رادارهای امروزی

در نسخه ماه آگوست مجله Electrical Experimenter نوشته شده بود که تسلا فرض می‌کند که می‌توان از الکتریسیته برای مکان‌یابی دقیق زیردریایی‌ها از طریق بازتاب یک پرتو الکتریکی با فرکانس فوق‌العادع استفاده کرد و سیگنال را روی صفحه فلورسنت مشاهده نمود؛ البته باید به این موضوع هم دقت کنید که این سیستم پیشنهادی تسلا شباهت بسیار زیادی به رادارهای امروزی دارد که کشورهای پیشرفته دنیا از آن استفاده می‌کنند. اگر در این زمینه کمی اطلاعات داشته باشید، حتما این را می‌دانید که امواج رادیویی با فرکانس بالا به هیچ عنوان توانایی نفوذ در آب را ندارند و عملا ایده تسلا بلا استفاده بود.

امیل ژیراردو که به توسعه اولین سیستم راداری فرانسته در دهه 1930 کمک کرده بود، در سال 1953 اشاره کرد که حدس و گمان عمومی تسلا مبنی‌بر اینکه به یک سیگنال با فرکانس بالا و بسیار قدرتمند نیاز است، درست بود.

هواپیما‌های عمود پرواز

در سال 1928 تسلا آخرین اختراع خود که به یک هواپیما دو بال با قابلیت برخاستن و فرود آمدن عمودی که امروزه به آن‌ها هواپیماهای عمود پرواز می‌گوییم را ثبت کرد. در این پتنت، موتورهای هواپیما به‌صورت یک آسانسور عمل می‌کردند و بعد از آن که هواپیما به ارتفاع مناسب می‌رسد، می‌چرخیدند و سپس هواپیما تبدیل به یک نمونه عادی می‌شد. تسلا در آن زمان فکر می‌کرد که این هواپیما چیزی کمتر از 1000 دلار هزینه خواهد برد. در آن زمان این هواپیما غیر عملی توصیف شد، اما شباهت‌های اولیه آن به هواپیما V-22 Osprey مورد استفاده در ایالات متحده غیر قابل انکار است.

شرایط زندگی

تسلا از سال 1900 میلادی در محله والدروف آستوریا شهر نیویورک زندگی می‌کرد و به همین واسطه صورت حساب‌های فراوان پرداخت نشده‌ای را در قفسه خود داشت. بعد از آن که تصمیم گرفت که از این محله برود، به زندگی در هتل‌ها رو آورد و در بازه‌های زمانی مختلفی مجبور بود که محل زندگی خود را عوض کند.

یکی از عادت‌های جالب تسلا آن بود که هر هفته به کبوتر‌ها غدا می‌داد و به این کار عشق می‌ورزید. در کنار این غذا دادن، او عادت داشت که کبوترها زخمی شده را به اتاق خود بیاورد و تا زمان درمان کامل از آن‌ها مراقبت کند. تسلا درباره این موضوع می‌گوید:

من سال‌هاست که به غذا می‌دهم، هزاران کبوتر؛ اما در میان آن‌ها پرنده‌های زیبا، سفید خاص و با نوک خاکستری روشن بود که با تمام آن‌ها فرق داشت. آن پرنده یک ماده بود و فقط باید آرزو کنم که او را صدا بزنم تا به سمت من پرواز کند و پیش من بیاید. من آن را دوست داشتم، همان طور که یک مرد یک زن را دوست داشت و هم من را دوست داشت. تا زمانی که او را داشتم، هدفی در زندگی من وجود داشت.

تسلا در سال 1934 به هتل نیویورکر نقل مکان کرد. در این زمان شرکت وستینگهاوس الکتریک مبلغ 125 دلار را علاوه‌بر هزینه اجاره بها به او می‌پرداخت. گزارش‌های مربوط به چگونگی به وقوع پیوستن این اتفاق متفاوت است. چندین منبع ادعا می‌کنند که وستینگهاوس نگران تبلیغات بد احتمالی ناشی از شرایط فقیرانه‌ای بود که مخترع سابق آن‌ها در آن زندگی می‌کرد. این پرداخت به‌عنوان یک هزینه مشاوره برای دور زدن بیزاری تسلا از پذیرش خیریه مطره شده بود. مارک سیفر، زندگی‌نامه نویس تسلا، پرداخت‌های وستینگهاوس به تسلا را توعی تسویه حساب نامشخص توصیف کرده است. در هر صورت وستینگهاوس هزینه زندگی تسلا تا پایان زندگی‌اش را تامین می‌کرد.

مراسم‌های تولد

در سال 1931 یک روزنامه‌نگار جوان به نام کنت ام سوزی که با نیکولا تسلا دوستی نزدیکی داشت به مناسبت تولد 75 سالگی او جشنی را ترتیب داد و برای این جشن تولد تعداد بسیار زیادی از افراد معروف و چهره‌های علمی دنیا مانند آلبرت انیشین برای او نامه‌های تبریکی را ارسال کردند. در همین جشن تولد بود که برای اولین بار تصویر نیکولا تسلا با عنوان All the world’s his power house به روی جلد مجله تایم رفت. تسلا از این جشن‌های تولد بسیار خوشش آمده بود و هر ساله سعی می‌کرد که آن‌ها را برگزار کند.

در مهمانی سال 1932، تسلا ادعا کرد که موتور را اختراع کرده است که با استفاده از پرتوهای کیهانی کار می‌کند. در سال 1933 و در سن 77 سالگی، تسلا در این مراسم به خبرنگاران گفت که پس از 35 سال کار، در آستانه تولید اثبات شکل جدیدی از انرژی است. او ادعا کرد که این یک نظریه انرژی خواهد بود که به شدن با فیزیک انیشتینی مخالف است که هزینه کمی دارد و از طرفی دیگر تا 500 سال هم دوام می‌آورد.

در مراسمی که او در سال 1934 برگزار کرده بود، تسلا به خبرنگاران گفت که او ابرسلاحی را طراحی کرده است که می‌تواند به همه جنگ‌های دنیا پایان دهد. او آن را تلفورس نامید، اما معمولا به‌عنوان پرتو مرگ او شناخته می‌شود. تسلا آن را به ‌عنوان یک سلاح دفاعی توصیف کرد که در امتداد مرز یک کشور قرار می‌گیرد و در برابر حمله پیاده نظام‌ها یا هواپیما‌های نظامی از کشور محافظت می‌کند.

تسلا هرگز دستورالعمل‌های دقیقی از نحوه عملکرد این سلاح در طول زندگی خود فاش نکرد، اما در سال 1984 آن‌ها در آرشیو موزه نیکولا تسلا در بلگراد ظاهر شدند. این دستورالعمل‌ها بیانگر یک سبک جدیدی از ارائه انرژی متمرکز غیر پراکنده از طریق درگاه‌های طبیعی هستند که یک لوله خلا با انتهای باز با آب‌بندی جت‌گازی را توصیف می‌کند که به ذرات اجازه خروج می‌دهد.

تسلا در مراسم Grand Ballroom of Hotel New Yorker که در سال 1937 نشان شیر سفید را از سفیر چکسلواکی و مدالی از سفیر یوگوسلاوی دریافت کرد. در این مراسم تسلا در پاسخ به سوالات مربوط به پرتوهای مرگ گفت:

اما این یک آزمایش نیست؛ من آن را ساخته، نشان داده و استفاده کرده‌ام. فقط زمان کمی می‌گذرد تا بتوانم آن را به دنیا بدهم.

مرگ

تسلا در پاییز سال 1937 و در سن 81 سالگی بعد از نیمه شب یک شب سرد، هتل نیویورکر را ترک کرد تا رفت‌و‌آمد منظم خود را به کلیسای جامع و کتابخانه انجام دهد. تسلا درحالی‌که از خیابانی در چند بلوک آن طرف‌تر از هتل عبور می‌کرد، نتوانست از تاکسی که منحرف شده بود طفره برود و در نهایت به زمین پرتاب شد. در این سانحه کمر او به‌شدت آسیب دید و سه دنده‌اش هم شکست. شدت جراحات وارد شده به او هرگز مشخص نشد. تسلا بعد از این آسیب به هیچ عنوان به پزشک مراجعه نکرد و همین روند را ادامه داد و هرگز به‌طور کامل بهبود نیافت.

 

نهایتا نیکولا تسلا بعد از 86 سال زندگی و اختراع چیزهایی که در زمان حیات او کمتر کسی آن‌ها را درک می‌کرد، در تاریخ 7 ژانویه سال 1943 در اتاق 3327 هتل نیویورکر به‌تنهایی درگذشت. پیکر او بعدا توسط آلیس موناگان، خدمتکار هتل، پس از ورود به اتاق تسلا پیدا شد. نکته جالب در مورد این موضوع آن است که نیکولا تسلا در پشت در اتاق خود تابلو مزاحم نشوید را آویزان کرده بود، اما این خدمتکار به این تابلو هیچ توجهی نداشت و به‌صورت ناگهانی وارد آن اتاق شد. بعد از آن که آقای ومبلی، دستیار پزشکی قانونی، جسد وی را معاینه کرد، علت مرگ او را ترمبوز عروق کرونر تشخیص داد.

بعد از مرگ نیکولا تسلا، اداره تحقیقات فدرال به نگهبان اموال دیگران دستور داد تا به طور کامل اموال او را توقیف و در محلی امن از ان‌ها نگه‌داری کند. اداره تحقیقات فدرال برای بررسی این اموال تصمیم گرفت که جان جی ترامپ، عموی بزرگ 45امین رئیس جمهور آمریکا، که در آن زمان استاد دانشگاه MIT بود را مامور بررسی این اموال تسلا کند. جان جی ترامپ پس از بررسی اموال او اعلام کرد:

افکار و تلاش‌های او در حداقل 15 سال گذشته عمدتا جنبه‌ی گمانه‌زنی، فلسفی و تا حدی تبلیغاتی داشت که اغلب به تولید و انتقال بیسیم برق مربوط می‌شد؛ اما شامل اصول یا روش‌های جدید، صحیح و قابل اجرا برای تحقیق چنین نتایجی نمی‌شد.

دارایی‌ها

در سال 1952 و به دنبال فشار برادرزاده تسلا، ساوار کوسانوویچ، کل دارایی‌های تسلا را در 80 صندوق قرار داد و همه آن‌ها را به بلگراد فرستاد. در سال 1957، شارلوت موزار که در آن زمان منشی کوسانوویچ بود، خاکسترهای تسلا را هم از ایالات متحده به بلگراد منتقل کرد. خاکسترهای او در حال حاضر در داخل یک کره با روکش طلا روی یک پایه مرمر در موزه نیکولا تسلا نمایش داده می‌شود.

پتنت‌ها

نیکولا تسلا در تمام طول زندگی خود چیزی در حدود 300 اختراع را در سراسر دنیا به ثبت رسانید. برخی از پتنت‌های تسلا هنوز در دست نیستند، اما منابع مختلفی اعلام کرده‌اند که این اسناد مربوط آن‌ها در آرشیو پتنت‌ها مخفی شده است. در واقع تعداد این پتنت‌های مخفی با 22 عدد می‌رسد و باقی‌مانده آن‌ها، یعنی 278 عدد از آن‌ها در 26 کشور دنیا به ثبت رسیده‌اند. بسیاری از پتنت‌های تسلا در ایالات متحده، بریتانیا و کانادا بوده‌اند، اما بسیاری از پتنت‌های دیگر در کشورهای سراسر جهان به ثبت رسیده‌اند. بسیاری از اختراعات توسعه یافته توسط تسلا اصلا تحت حمایت مالی قرار نگرفتند و به همین واسطه هیچ وقت به تولید انبوه نرسیدند.

دیدگاه‌ها و باورها

دین

نیکولا تسلا یک مسیحی ارتدوکس بود. او بعدا در زندگی خود را مومن واقعی ارتدوکس نمی‌دانست با تعصبات مذهبی مخالف‌های بسیاری می‌کرد و می‌گفت که بودیسم و مسیحیت هم ار نظر پیروان و هم از نظر اهمیت جزو بزرگ‌ترین ادیان هستند. او همچنین گفت:

برای من، جهان به‌سادگی یک ماشین بزرگ است که هرگز به‌وجود نیامده و هرگز هم پایان نخواهد یافت. وقتی این فرایند متوقف شود، روح هم به همین ترتیب متوقف خواهد شد.

جامعه

تسلا به‌طور گسترده توسط زندگی‌نامه‌نویسان به عنوان یک دانشمندان فناور طرفدار دیدگاه اومانیسم در دیدگاه فلسفی شناخته می‌شود. این امر مانع از آن نشد که تسلا، مانند بسیاری دیگر از هم دوره‌ای‌های خودش، از طرفداران یک نسخه اصلاحی انتخاب تحمیلی اصلاح نژادی باشد.

تسلا بر این باور بود که ترحم و دخالت انسان در فرایندهای بی‌رحمانه طبیعیت، باعث آسیب جدی به طبیعت می‌شود. اگرچه استدلال او به مفهوم نژاد برتر یا برتری ذاتی یک شخص بر دیگری اشاره نمی‌کرد، اما از اصلاح نژادی هم بدش نمی‌آمد. او در مصاحبه‌ای که در سال 1937 انجام داده بود، اظهار داشت:

حس ترحم و دخالت انسان شروع به تداخل در کارهای بی‌رحمانه طبیعیت می‌شد. تنها روش که با تصورات ما از تمدن و نژاد سازگار است، جلوگیری از پرورش افراد نامناسب با عقیم‌سازی و هدایت عمدی غریزه جفت‌گیری خواهد بود. روند کلی عقیده کسانی که خواهان اصلاحات هستند، بر این است که باید ازدواج کردن را برای آن‌ها دشوارتر کنیم. یقینا هیچ کسی که والد مطلوبی نیست نباید اجازه تولید مثل را داشته باشد.

در سال 1926، تسلا در مورد آسیب‌های انقیاد اجتماعی زنان و مبارزه زنان برای برابری جنسیتی اظهار نظر و اشاره کرد که آینده بشریت توسط Queen Beesها اداره خواهد شد.

اسناد گم شده تسلا

نیکولا تسلا در اوج جنگ جهانی دوم اعلام کرده بود که توانسته تا یک اسلحه پرتوزا که با استفاده از ذرات قدرتمند کار می‌کرد را اختراع کند. تسلا این دستگاه را اشعه مرگ نامیده بود و طبق ادعای او این دستگاه می‌توانست که تمام معادلات جنگ را تغییر دهد. بنابراین به جای آن که این اختراع در اختیار دشمنان ایالات متحده آمریکا قرار گیرد، دولت وارد عمل شد و تمام اموال و اسنادی که در اتاق او در هتل نیویورکر وجود داشت را ضبط کرد.

آنچه که در اتاق تسلا اتفاق افتاد و این که دولت چه اسنادی را در اتاق تسلا پیدا کرد، همچنان در هاله‌ای ابهام و رمز و رموز قرار دارد و همین موضوع بابی را برای نشردهندگان نظریات توطئه باز کرد. پس از سال‌ها طرح سوال در مورد این اسناد و دلایل مربوط به پنهان‌کاری در مورد آن‌ها، سرانجام در سال 2016 بود که FBI حدود 250 صفحه از اسناد مربوط به تسلا را تحت قانون آزادی اطلاعات از حالت طبقه‌بندی خارج کرد و در اختیار عموم قرار داد. این اسناد همراه با دو دفتر دیگر که در ماه مارس 2018 منتشر شدند، کامل می‌شد؛ اما با این حال که اسناد زیادی منتشر شدند، هنوز تعداد بسیار زیادی از سوالات بی‌پاسخ مانده‌اند و برخی از پرونده‌های تسلا هنوز مفقود هستند.

پس از تمام این موارد، سوال‌های فراوان و بعضا آزاردهنده‌ای در مورد پرونده‌های گم شده تسلا وجود دارد. زمانی که تسلا درگذشت، تمام دارایی‌های او قرار بود که به برادرزاده‌اش، یعنی ساوا کوسانوویچ تحویل داده شود. کوسانوویچ در آن زمان سفیر یوگوسلاوی در ایالات متحده به لطف ارتباط خانوادگی با مشهورترین مخترع صربستانی، بود. بر اساس اسنادی که اخیرا از طبقه‌بندی خارج شده است، برخی از افراد فعال در FBI می‌ترسیدند که کوسانوویچ سعی دارد تا کنترل فناوری‌های تسلا را به منظور در دسترس قرار دادن این اطلاعات در اختیار دشمن، قرار دهد و حتی برای جلوگیری از این موضوع FBI به فکر دستگیری او افتاده بود.

در سال 1952، پس از آن که دادگاه ایالات متحده کوسانوویچ را وارث تمام دارایی‌های پسر عموی خود تشخیص داد، تمامی اسناد و پرونده‌های تسلا و سایر مواد و اختراعات او به شهر بلگراد صربستان فرستاده شد و تقریبا تمامی آن‌ها هم‌اکنون در موزه تسلا در آن شهر قرار داده شده‌اند. سیفر می‌گوید که درحالی‌که FBI در باتدا حدود 80 بسته را در آمریکا شماره‌گذاری کرد، اما تنها 60 بسته وارد بلگراد شد. سیفر در این باره گفت:

شاید آن‌ها 80 بسته را در 60 بسته قرار داده باشند، اما این احتمال وجود دارد که دولت آمریکا یا حتی خود صربستان در حال حاضر مسئول نگه‌داری از آن 20 صندوق گم شده باشد.

سیفر برای مجموعه پنج قسمتی HISTORY series The Tesla Files با تراویس تیلور، اختر فیزیک‌دان، و جیسون استاپلتون، یک گزارشگر مربوط به موارد تحقیقی، برای جستجو درباره این پرونده‌های گم شده و جستجوی حقیقت دیدگاه‌های دولت در مورد سلاح سلاح پرتو ذرات اشعه مرگ و دیگر ایده‌های تسلا به همکاری مشغول شد.

 

سیفر می‌گوید که با وجود ارزیابی‌هایی که جان جی ترامپ بلافاصله پس از مرگ تسلا در مورد ایده‌ها و پروند‌های باقی‌مانده بود، ارتش تلاش کرد تا در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم از تسلیحات مبتنی‌بر پرتوهای ذرات استفاده کند. این نکته قابل توجه است که الهام از اسلحه اشعه مرگ به ابتکار دفاع استراتژیک رونالد ریگان یا برنامه جنگ ستارگان در دهه 1980 دامن زد. در حال حاضر بر اساس اسنادی که FBI در سال 2016 منتشر کرده است در دست که هنری والاس، معاون فرانکلین دی روزولت که زمانی رئیس جمهور آمریکا بود، با مشاوران خود بر سر یک سری از اختراعات تسلا، به‌ویژه آن‌هایی که با انتقال بیسیم برق و اسلحه اشعه مرگ سروکار دارند را مورد بحث قرار داده است. در همین راستا، سیفر و همکارانش در پرونده‌های تسلا، ردپایی از وانوار بوش که FDR او را به‌عنوان رئیس پروژه منهتن منصوب کرده بود را پیدا کردند. آن‌ها همچنین به این احتمال پرداختند که خود FDR ممکن است که درست قبل از مرگ تسلا، به دنبال ملاقات با او بوده باشند.

اگرچه ممکن است برخی از نوآوری‌های حساس‌تر او همچنان پنهان باشند، اما میراث تسلا هم در دستگاه‌هایی که به‌صورت روزانه از آن‌ها استفاده می‌کنیم و هم در فناوری‌هایی که بدون شک در ماه‌ها یا شاید سال‌های آینده ببینیم، زنده هستند و به دست ما خواهند رسید. سیفر در مورد تاثیرات ماندگار این مخترع می‌گوید:

 

تسلا مخترع انتقال برق به‌صورت بیسیم است. او را می‌توانیم مخترعی به‌حساب آوریم که این توانایی را داشت که تعداد نامحدودی از کانال‌های بیسیم را به‌وجود آورد. بنابراین سیستم‌های هدایت رادیویی، رمزگذاری، ربات‌هایی که از راه دور کنترل می‌شوند و بسیاری دیگر بر اساس فناوری‌هایی هستند که تسلا آن‌ها را توسعه داده است.

منابع نوشته
برچسب‌ها
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو