دانلود اپلیکیشن اندروید

نقد و بررسی بازی Darksiders 3

نقد و بررسی بازی Darksiders 3

پس از ورشکست شدن  THQ در سال ۲۰۱۳، خیلی‌ها نگران فرنچایزهایی بودند که ممکن بود با این کمپانی به گورستان بازی‌های ویدئویی بروند. فرنچایزهایی همچون Metro, Saints Row و Darksiders که همگی از محبوبیت بالایی بین تمامی فرنچایزهای این کمپانی برخوردار بودند که البته طولی نکشید که کمپانی‌های دیگر به داد فرنچایزهای محبوب رسیدند و با خریداری آن‌ها و ادامه تولیدشان کمی طرفداران را راضی نگه داشتند. در این میان و در سال 2014، کمپانی Nordic Games با خرید تمامی امتیازات THQ، موفق به کسب چندین عنوان ارزشمند شد که یکی از این عناوین، Darksiders بود. از آنجا که استودیو سازنده این بازی یعنی Vigil Games از هم پاشیده شده بود و خیلی از اعضای کلیدی آن به استودیو دیگری رفته بودند، خیلی‌ها نگران آینده این فرنچایز بودند. تعدادی از اعضای Vigil Games به استودیو دیگری به نام Gunfire Games پیوسته بودند و در سال 2017، اعلام کردند که قسمت جدیدی از این فرنچایز در راه است.

خالقان و خیانتکاران

چیزی که برای من و خیلی‌های دیگر این فرنچایز را جالب می‌کند، این موضوع است که فرنچایز در هر قسمت، داستان یک شخصیت از هر 4 سوارکار را دنبال می‌کند و تا به حال دو شخصیت War و Death شخصیت پردازی‌های جذاب و گیرایی داشتند. به‌خصوص شخصیت Death که یک اوبوهت و پرستیژ خاصی را با خود و در صورت اسکلتی و ترسناک خود حمل می‌کرد. البته شخصیت War را نیز نمی‌توان فراموش کرد که چه سکانس‌های حماسی را با دیالوگ‌های پیچیده و دوست داشتنی‌اش در قسمت اول رقم زد.

اما در این قسمت و در شخصیت پردازی Fury، به هیچ‌وجه شاهد چنین اوبوهت و پرستیژی نیستیم! سازندگان تمام سعی خود را کرده‌اند تا بتوانند یک رنگ و لعاب جدید به شخصیت پردازی‌های داخل بازی بدهند، اما آنچنان موفق نبوده‌اند. شخصیت Fury یک لایه طنز در کنار آن اوبوهت همیشگی سوارکاران دارد که همین لایه بی‌ریشه و درست در نیامده باعث شده است که نه‌تنها از طنز این شخصیت لذت نبرید، بلکه آن اوبوهت همیشگی سوارکاران نیز شعاع این طنز مسخره قرار گرفته است و در تمام طول مدت بازی شما نمی‌توانید شخصیت Fury را حتی در حیاتی‌ترین سکانس‌ها جدی بگیرید.  در کنار هویت خنده دار Fury، سیر تکامل جالب آن است که واقعا مورد بحث است. بحث نیز به این شکل است که او هیچ سیر تکاملی ندارد؛ حتی در جای جای بازی او بارها هویت خود را تغییر می‌دهد و واقعا نمی‌توان درک کرد که او به چه چیزی پایبند است و چه چیزی را می‌خواهد!

اما فقط المان شخصیت‌پردازی نیست که به داستان بازی لطمه می‌زند، بلکه خود خط داستانی بازی آنقدر سطحی و بی‌روح است که به شما هیچ دلیلی برای ادامه و جذب‌شدن نمی‌دهد. توئیست نهایی بازی نیز آنقدر ساده است که پس از گذشت حدود ۶ ساعت به‌راحتی می‌توانید حدس بزنید که چه اتفاقی قرار است برای داستان بازی بیفتد.

 

نه احترام، نه اقتدار، فقط قدرت

چطور ممکن است چندضرب‌ها در یک بازی هک اند اسلش انقدر تکراری و خسته کننده باشد و بعد از دو ساعت حتی رغبت مبارزه با دشمنان را نداشته باشم و با چهره در هم رفته فقط تمامی راه را فرار کنم تا بازی را پیش ببرم. حتی اضافه شدن اسلحه در طول مدت بازی نیز نمی‌تواند این مشکل را برای حتی مدت کوتاهی برطرف کند و این سلاح‌ها تنها حکم متریال کازمتیک در بازی دارد و خنده دار اینجا است که حتی سازندگان نیز می‌دانند که این سلاح‌ها بی استفاده است و در هر کات سین بازی با انیمیشن‌های مختلف Fury را مجبور به استفاده از این سلاح می‌کنند که بلکه به یادمان بیاورند که فلان سلاح نیز در وسایل شما دارد خاک می‌خورد!

چیزی که بیشتر از هر چیزی در بازی اذیت‌کننده بود، معماهای اعصاب خردکن و احمقانه بازی بود که به جز گرفتن وقتم و چند فقره فحش و بد و بیراه به سازنده‌ها، هیچ ثمره دیگری به همراه نداشت. این معما مسخره که تقریبا همه‌شان المان یکسانی دارند، به این شکل است که باید یک پشه در حال انفجار را به جان یک تار عنکبوت بندازید تا بتوانید از دروازه عبور کنید! این درحالیست که شخصیت Fury بزرگ‌ترین هیولاها و شیاطین را به کشتن می‌دهد، اما نمی‌تواند از پس یک تار تنیده عنکبوت بر بیاید! اگر در این بین، پشه شما دیرتر از حد مجاز به مقصد برسد، منفجر می‌شود و نه‌تنها از مقدار سلامت می‌کاهد، بلکه شما باید کل راه را به عقب بازگردید، تا بتوانید در گوشه کناره‌های غار بار دیگر یک پشه پیدا کنید و دوباره به سراغ آن تار احمقانه عنکبوت بروید.

وقتی که فکر می‌کنید از این احمقانه‌تر نمی‌شود، با سیستم بارگذاری و چکپوینت مواجه می‌شوید که یک کمدی سیاه است. بازی به هیچ وجه به شما نمیفهماند که سیستم ذخیره مرحله به چه شکل کار می‌کند. بعضی اوقات و در ساده‌ترین مراحل بازی، از محل چکپوینت بازی را شروع می‌کنید و بعد از سپری کردن نیم ساعت در نقشه بازی، بعد از مرگتان دوباره به همان چکپوینت باز‌ می‌گردید. درحالی‌که در بخش دیگری از بازی، هر پنج دقیقه یکبار یک چکپوینت وجود دارد. هیچ منطقی پشت این سیستم وجود ندارد و فقط امیدوار باشید که کمتر در بازی بمیرید چون ممکن است بارها و بارها فقط از یک جای مشابه عبور کنید!

سیستم مبارزه بازی تنوع چندانی ندارد اما تنوع دشمنان در بازی قابل قبول هستند. در بازی ممکن است با هر مدل دشمنی که فکرش را می‌کنید مقابله کنید. البته بازی یک گزینه دیگر پیش روی شما قرار داده است که شما می‌توانید از دست دشمنانتان فرار کنید و وقت کمتری را صرف مبارزات بازی کنید. شاید دلیل اصلی این عدم تمایل به مبارزه این است که معمولا دشمنانتان سرعت بسیار کمی برای مبارزات دارند و آن سرعت دوست داشتنی قسمت‌های قبلی به ندرت در این قسمت دیده می‌شود. کمی سخت است پس از آن نبرد‌های نفس گیر قسمت دوم، به این نبرد‌های پخش و پلا و اعصاب خردکن قسمت سوم عادت کنیم. تنها اوقاتی که مبارزات بازی به من چسبید، مبارزه با مینی باس‌هایی بود که استثنائا سازندگان تمرکز خوبی روی آن‌ها گذاشته بودند و نسبتا به بقیه بخش‌ها کمی قابل قبول تر بودند.

شاید ذهن من به خوبی یاری نکند، اما آخرین باری که به یاد دارم، در بازی Batman: Arkham City بود که با لودینگ حین گیمپلی برای بارگذاری بافت‌های بخش دیگری از نقشه بازی روبه‌رو شدم. اما به نظر می‌رسد سورپرایزهای Gunfire Games حالا حالاها به پایان نمی‌رسد و درست وقتی فکرش را نمی‌کنید باید یک دقیقه کنترلر را کنار بگذارید و به صفحه خیره شوید تا بتوانید از پس بارگذاری بگذرید و ادامه بازی را تجربه کنید. در واپسین اوقات نسل هشتم و با وجود چنین موتور قدرتمندی، هرگز فکرش را نمی‌کردم با چنین صحنه‌ای روبه‌رو شوم.

سخن آخر

وقتی یک فرمول موفق است، تغییرش ندهید. به‌طور یقین، عنوان Darksiders 3، بدترین عنوانی بود که در سال جاری بازی کردم و هرگز Gunfire Games را به خاطر کاری که با این فرنچایز دوست داشتنی کرد، نمی‌بخشم. آن‌ها به‌سادگی حتی با کپی کردن المان‌های قسمت دوم می‌توانستند انتظارات را در همان حدی که می‌خواستیم نگه دارند؛ اما با وعده‌هایی که این استودیو با نمایش‌های دروغینی که به خورد فن‌بوی‌های سرسخت بازی داد، فقط برای خود یک سری دشمن ابدی تراشید! به هیچ وجه توصیه نمی‌کنم که این عنوان شلم شوربا را تجربه کنید که حتی اگر اولین بازی‌تان از این سری باشد، به هیچ وجه جذب آن نخواهید شد، چه برسد به اینکه قسمت‌های دوم (خصوصا دوم!) و اول را تجربه کنید و بعد بخواهید سراغ این فاجعه بروید. ای کاش که Darksiders همان در گورستان بازی‌ها باقی می‌ماند.

3.5 از ۱۰
امتیاز کارو تک
منابع نوشته
برچسب‌ها
در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

     مدرسه کارو