در قسمت اول از تاریخچه ماشین حسابها به سراغ آن دسته از دستگاههایی رفتیم که مکانیکی و الکترونیکی بودند. حال در این قسمت جدید قصد داریم به ماشین حسابهایی که مبتنیبر ریزتراشه و مجازیسازی هستند بپردازیم؛ با کارو تک همراه باشید.
با توجه به قسمت قبلی، تقریبا 3700 سال طول کشید تا ماشینهایی که وظیفه محاسبه را برعهده داشتند از چرتکه به اولین ماشینهای مکانیکی برسند و بعد از آن هم 250 سال دیگر زمان نیاز داشتیم تا به فناوری ساخت ماشینهای الکترونیکی برسیم و کم کم ماشینهای مکانیکی را کنار بگذاریم. با این حال، ما تنها به یک دهه نیاز داشتیم تا شاهد سومین دگردیسی در ماشین حسابها باشیم. این دگردیسی دستگاههای حجیم و بزرگی را که رومیزی، سنگین، گرانقیمت و نیاز به برق AC داشتند را به دستگاههایی که در جیب یا کیف پول جا میشوند و انرژی مورد نیازشان را از باتریهای ارزانقیمت یا انرژی خورشیدی تامین میکنند، تبدیل نماید.
برای انجام این انتقال، مهندسان باید سه چالش اساسی را حل میکردند: جایگزینی ترانزیستورها با ریزتراشههای یکپارچه، طراحی لوازم الکترونیکی و نمایشگرهایی که مصرف انرژی کمی دارند و توانایی این را داشته باشند که با باتریها کار کنند.
نمونه اولیهای که توسط Texas Instruments با نام Cal-Tech در سال 1967 تولید و به بازار عرضه شد، با اندازه کوچکی که داشت را میتوانیم پیامبری برای آن چیزی که بعدها دیدیم بهحساب آوریم، اما این دستگاه همچنان از ترانزیستورها استفاده میکرد و به برق AC نیاز داشت.یای
با این حال، در سالهای بعد توسعه ماشین حسابها به لبه پیشرو توسعه نیمهرساناهای یکپارچهسازی شده در مقایس بزرگ یا همان LSI با اتحادهای استراتژیک بین تولیدکنندگان ماشین حسابهای عمدتا ژاپنی و شرکتهای تولیدکننده نیمههادیهایی که اکثرا آمریکایی بودند، تبدیل شد. بنابراین شرکت کانن با شرکتهای Texas Instruments، Hayakawa Electric یا همان شارپ با شرکت North-American Rockwell، شرکت Busicom با شرکت Mostek و Intel و شرکت General Instrument با Sanyo به همکاری پرداختند.
تا سال 1969، یک ماشین حساب میتوانست فقط با استفاده از چند تراشه کم مصرف ساخته شود. این استفاده از تراشههای کم مصرف به خریداران این امکان را میداد که دستگاهی با اندازهای کوچک و مصرف انرژی بهشدت پایین در اختیار داشته باشند. اولین نمونه این دستگاه از ژاپن با نام QT-8D Micro Compet ساخته شده توسط شرکت شارپ، ظهور پیدا کرد. در این دستگاه از چهار تراشه راکول استفاده شده بود که هر کدام معادل 900 ترانزیستور قدرت داشتند. یکی از آنها مختص به نمایشگر فلورسنت سبز، یکی برای کنترل نقطه اعداد اعشاری، یکی برای کنترل جمع دیجیتالی و ثبت فرمانهای ورودی و چهارمی برای پردازش حساب و ارائه رجیسترها بود.
در آن زمان با توجه به استانداردهای مدرن ساخت چنین دستگاه سادهای غیر ممکن به نظر میرسید، با این حال این ماشین حساب شارپ نشاندهنده یک جهش بزرگ رو به جلو بود، بهخصوص در زمانی که آنها یک مدل جایگزین برای آن با نام QT-8B تولید کردند. در این دستگاه یک مدار منبع تغذیه AC با سلولهای قابل شارژ جایگزین شده بود و این تغییر به دستگاه این امکان را میداد تا انرژی مورد نیازش را با استفاده از این باتریها تامین کند. نکته دیگری که در مورد این دستگاه باید به آن توجه کنیم، آن است که QT-8B به خریدرانش این امکان را میداد که بدون هیچ مشکلی آن را حمل کنند.
در عرض یک سال بازار ماشین حسابهای دستی با ماشینهایی مانند شارپ EL-8، کانن Pocketronic، سانیو ICC-0081 Mini Calculator شروع به رونق گرفتن کرد. این دستگاهها به هیچ عنوان قیمت پایینی نداشتند و هر کدام از آنها تقریبا قیمتی معادل با 2000 دلار داشتند.
با این حال حتی زمانی که این دستگاهها معرفی شدند، این دست از ماشین حسابها از قبل منسوخ شده بودند و دیگر هیچ رونقی نداشتند. در سال 1970 شرکت ژاپنی Busicom مدل دسکتاپ دستگاه خود با نام Junior را به بازار عرضه کرد که اولین ماشین حسابی به حساب میآمد که در دل خود تنها یک چیپ با نام Mostek MK6010 داشت. این دستگاه با استفاده از همان تراشه 4.6 میلیمتر مربعی خود تمام چهار عملکرد را به اضافه نقطهگذاری اعشاری و نمایش روی نمایشگرش را انجام میداد.
طی چند ماه، Busicom از همان فناوری برای تولید دستگاه LE-120 Handy استفاده کرد. LE-120 Handy دستگاهی بسیار کوچکتر بود که روی خود یک نمایشگر LED و قابلیت کارکردن با باتریهای AA را داشت. با معرفی این ماشین حساب، ما به عصر ماشین حسابهای جیبی وارد شده بودیم.
Busicom همچنین در این زمان با توسعه یک سری ماشین حسابهای رومیزی که توسط اولین مجموعه از تراشههای اینتل که تقریبا میتوانستیم آنها را مشتقاتی از ریزپردازنده پیشگام 4004 بهحساب آوریم، به یک بن بست بزرگ در مسیر خود رسید. بعد از عرضه این دستگاه به بازار اثبات شد که استفاده از تراشه گفته شده بیش از حد بوده است، بنابراین Busicom دیگر با اینتل همکاری نکرد. بعد از این قطع همکاری اینتل تمرکز خود را روی تراشههای دیگری گذاشت و برای مثال در همان سالها پردازندههای سری 8000 را به بازار عرضه کرد که میتوانیم آن را نسل اول از نسخههای مخصوص رایانههای شخصی بدانیم.
مسیری که ماشین حساب جیبی Busicom LE-120 درست کرده بود را شرکت The Bowmar Brain ادامه داد و در سال 1971 دستگاه Bowmar 901B که ضخامتی معادل با 1.5 اینچ داشت را به بازار عرضه کرد. بعد از The Bowmar Brain، در اواسط سال 1972 Clive Sinclair بریتانیایی اولین ماشین حساب باریک را با ضخامت کمتر از یک سانتیمتر و وزن 70 گرمی معرفی کرد.
مشکل اصلی این ماشین حسابهای حرفهای و قدرتمند آن بود که اکثریت مردم توانایی خرید آن را نداشتند؛ برای درک بهتر قیمت ماشین حسابها در زمان حال، قیمتهای آنها در زمان عرضه را در 3 ضرب کنید تا به رقمشان در دنیای امروزی برسید. مشکل دیگر این ماشین حسابها آن بود که هنوز به چهار عمل اصلی محدود بودند و نمایشگرهای LED آنها باتریها را خیلی سریع خالی میکرد.
ظرف یک سال پس از معرفی آخرین نسل از ماشین حسابهای جیبی، شرکت سینکر ماشین حساب را بهعنوان اولین ماشین حساب کم هزینه با قیمت 29.95 تولید کرد. ماشین حسابهای سینکر قیمت بسیار کمتری نسبت به تمام رقبای خود در بازار داشتند، اما دارای یک برآمدگی زشت در پشت محفظه باتریهای PP9v خود بودند و همین طراحی اغلب منجر به ایجاد شدن خطا در هنگام استفاده در هنگام محاسبه میشد.
در همین بین بود که شرکت هیولت پاکارد یا همان HP هم وارد میدان شد و یک ماشین حساب علمی را توسعه داد. دستگاه HP-35 قیمتی معادل با 395 دلاری داشت که در اوایل سال 1972 وارد بازار شد. این دستگاه یک ماشین حساب جیبی بود که تمام معادلا مربوط به مثلثات و جبری را حل میکرد.
طی چند ماه پس از معرفی ماشین حساب HP، شرکت Texas با ماشین حساب SR-10 علمی خود که قیمتی معادل با 150 دلار داشت وارد میدان شد. SR-10 دارای یک کلید اضافه برای وارد کردن عدد پی بود. پس از این ماشین حساب، شرکت Texas ماشین حساب SR-50 را در سال 1974 وارد بازار کرد که توانایی این را داشت که توابع log و trig را حل کند. این ماشین حساب برای پاسخ دادن به HP-35 وارد بازار شده بود و بعد از آن هم ماشین حساب TI-30 را به بازار فرستاد تا برتری خود در بازار را تسبیت کند.
در همین بازههای زمانی بود که ماشین حسابهایی وارد بازار شدند که قابلیت برنامهریزی شدن را داشتند؛ یعنی شما میتوانستید توابع ویژهای را برای آنها تعریف کنید. همانطور که میتوانید حدس بزنید، شرکت هیولت پاکارد برای این موضوع پیش قدم شد و در سال 1974 دستگاه HP-65 را راهی بازار کرد که ظرفیت ذخیرهسازی 100 تابع را داشت. این ماشین حساب این توانایی را داشت که برنامهها را با یک کارتخوان مغناطیسی که درون آن تعبیه شده بود ذخیره و بازیابی کند. همچنین در آن برچسبهایی وجود داشت که میتوانستیم از آنها برای نشان دادن عملکردهای جدید اختصاص داده شده به کلیدهای F استفاده کنید.
تا سال 1979 شرکت HP در حال ساهت یک ماشین حساب قابل برنامهریزی الفبایی به نام HP-41C بود که میتوانست با حافظه رم و ماژولهای نرمافزاری ROM و همچنین تجهیزات جانبی مانند بارکدخوان، درایوهای میکرو کاست و فلاپی دیسک، چاپگرهای حرارتی و رابطهای ارتباطی متفرقه مانند RS-232 گسترش یابد.
جماهیر شوری همچنین طیف جالبی از ماشین حسابهای قابل برنامهریزی با نام Elektronika را در اواخر دهه 1970 تولید کرد. خریداران با استفاده از آنها میتوانستند که صدها برنامه را برای این دستگاه تعریف کنند و از نرمافزارهای علمی و تجاری کاربردی و بازیهای سرگرمکننده برای کودکان استفاده کنند. ماشین حساب Elektronika MK-52 دارای حافظه داخلی از نوع EEPROM برای ذخیره برنامهها بود و حتی از آن در فضاپیمای Soyuz بهعنوان یک کامپیوتر پرواز استفاده شد.
در همین بین، در جریان اصلی مبارزه بین شرکتها برای ارائه کارآمدترین و مقرونبهصرفهترین ماشین حساب جیبی به کاربران ادامه داشت. ماشین حسابهای اولیه اقلام لوکس و بسیار گرانقیمتیی بودند، زیرا در آنها از قطعات مکانیکی و الکترونیکی تخصصی استفاده میشد و در دورههای محدودی هم در دسترس مردم قرار گرفتند.
با توسعه بازار، قطعات به سمت کالاییتر شدن پیش رفتند و قیمتها کاهش یافت. در سال 1974 دستگاه TI 2550 بزرگ بهعنوان اولین ماشین حساب زیر 10 دلار ظاهر شد و طی دو سال بعد از آن قیمت ماشین حسابهای جیبی 4 کاره اصلی به حدود یک بیستم پنج سال قبل خود رسیدند.
بعد از عرضه این ماشین حسابها بود که خبر خوبی برای خریداران و خبر بدی برای تولیدکنندگانی که حاشیه سود زیادی داشتند منتشر شد. در طول جنگ ماشین حسابها در اواسط دهه 1970 میلادی، بسیاری از تولیدکنندگان متخصص ماشین حساب از میدان به در شدند و بازاری را ترک کردند که تحت سلطه پنج شرکت شارپ، تگزاس، HP، کانن و کاسیو بود را ترک کردند.
بعد از توسعه سختافزارهای قدرتمند، نمایشگرها تبدیل به یکی از مشکلات فعالان در زمینه تولید ماشین حساب شد؛ چرا که آنها قصد داشتند تا نمایشگرهای LED را چیزی کم مصرفتر جایگزین کنند. برای پاسخ دادن به این نیاز، به نظر میرسید که نمایشگرهای کریستال مایع یا همان LCD پاسخ بسیار خوبی باشد؛ اما LCDهای اولیه پوسته پوسته بودند و برای روشنایی به یک لامپ رشتهای نیاز داشتند که تقریبا اندازه LEDها انرژی مصرف میکردند. مجموعهای از مدلهای Rockwell در اوایل دهه 1970 با برندهایی مانند Harden، Dataking، Ibico، Lloyds و Rapid Data Rapidman تولید شدند، اما هیچ کدام بیش از یک یا دو سال را در بازار دوام نیاورند.
برای پاسخ دادن به این نیاز، شرکت شارپ LCDای را با نام COS توسعه داد، اما متاسفانه قیمت بسیار بالایی داشت. در اواسط دهه 1970، ماشین حسابها شروع به استفاده از رنگ مشکی نماتیکی پیچ خورد روی نمایشگرهای کریستالی خاکستری کردند که در ابتدا از فیلترهای زرد برای محافظت در برابر پرتوهای UV از آنها استفاده میشد.
این نمایشگرهای این توانایی را داشتند که مستقیما توسط تراشه IC هدایت شوند. در همان زمان پیشرفتهای الکترونیکی داخل ماشین حسابها با استفاده از تراشههای منفرد و سلولهای منطقی CMOS به بازار عرضه شدند که مبتنیبر فرایندی بودند که در آنها ترانزیستورها فقط زمانی حالت خود را تغییر میدادند که نیرو میگرفتند. دومرتبه برای عرضه این ماشین حسابها به بازار شرکت شارپ با مدل EL-801 پیشگام شد و خود را از تمامی رقبایش متمایز ساخت.
برای نتیجهگیری نهایی، تا سال 1978 نسل جدیدی از ماشین حسابهای جیبی با مصرف برق بسیار کم به بازار عرضه شدند که میتوانسدند توسط سلولهای خورشیدی شارژ شوند. اولین مورد از این دستگاهها با نام EL-8026 از شرکت شارپ و LC-78 از شرکت کاسیو با اندازه تقریبی برابر با یک کارت اعتباری تا پایان دهه 1970 به بازار عرضه شدند تا ماشین حساب را به شکل نهایی خود نزدیکتر سازند.
تا سال 1980، ماشین حسابهای جیبی و رومیزی اساسا به اشکالی که امروزه میشناسیم رسیده بودند. این دستگاهها سایز بسیار کوچکی داشتند که از یک تراشه و نمایشگرهای LCD ساخته شده بودند. ماشین حسابهای جیبی در آن زمان با سلولهای خورشیدی یا باتریهای دکمهای تغذیه میشدند و قادر به انجام طیف وسیعی از تابعها بودند.
ماشین حسابهای جیبی نیز بسیار ارزان شده بودند و برخی از آنها به قیمت 1.99 دلار فروخته میشدند. پس از این موضوع، خیلی زود شرکتها شروع به ارائه ماشین حسابهای جیبی بهصورت رایگان کدند، درست مانند حافظههای USB که امروزه ساخته میشوند.
در دهه هشتاد، بازار در حال اشباع شدن بود و از آنجایی که به سختی ممکن بود که این دستگاههای دوست داشتنی ارزانتر شوند، سعی میکردند که با دستیابی به اشکال و توالع جدید، خریداران جدیدی را پیدا کنند.
دهه هشتاد میلادی به سختی آغاز شده بود که یک مسیر جدید برای تکامل ماشین حسابها به شکل کامپیوترهای جیبی ارائه شد. در این بازه زمانی شرکتهایی مانند شارپ و تاندی بهترتیب ماشین حسابهای PC-1210، PC-1211 و TRS-80 را به بازار عرضه کردند.
طبق استانداردهای روز دنیا، این دستگاههای عرضه شده به بازار ترکیب شگفتانگیزی از یک ماشین حسابهایی با کیبوردهای QWERTY کامل و LCD ماتریس الفبایی عددی 24 رقمی بودند. کاربران میتوانستند که با استفاده از زبان بیسیک آنها را برنامهریزی کنند و از طریق ورودی و خروجیهای کاستی و اتصال به یک چاپگر کوچک، این دستگاهها میتوانستند طیف وسیفی از عملکردهای مربوط به رایانههای شخصی را انجام دهند.
با این حال، هیچ راهی برای اضافه کردن یک مانیتور CRT کامل به آنها وجود نداشت، که این مورد به همراه عدم وجود قابلیت اتصال به شبکه دست به دست هم دادند تا کامپیوترهای جیبی به یک بن بست تکنولوژیکی تبدیل شوند.
با این حال، هنوز یک دهه کامل باقی مانده بود و در حال حاضر، ماشین حساب هنوز شکل نهایی محاسباتی برای بیشتر افراد بود. علاوهبراین، ماشینهای محاسبهگر هنوز یک یا دو تحول عمده دیگر در آستین خود داشت.
یکی از این تحولها توسعه ماشین حسابهای نموداری بود؛ دستگاههایی کوچک که راحت در جیب جا میشدند و میتوانستند همزمان معادلاتی را حل یا نمودارهایی را رسم کنند و در کنار آن کارهای متعدد دیگری را با استفاده از متغیرهای جبری انجام دهند. ماشین حسابهای نموداری نیز قابل برنامهریزی هستند و به کاربر این اجازه را میدادند که برنامههای کاربردی علمی، مهندسی و آموزشی سفارشیسازی شده خود را بنویسند.
در اواسط دهه 1980، کاسیو به همراه شرکتهای دیگری مانند شارپ، تگزاس و HP برای تسلط بیشتر بر بازار ماشین حسابهای رقابت میکردند و این شرکتها بودند که اولین ماشین حسابهای نموداری جهان مانند کاسیو fx-7000G را در سال 1985 راهی بازار کردند.
ماشین حساب fx-7000G یک نمایشگر B/W ماتریس هشت خطی و حافظهای نیم کیلوبایتی برای ذخیره برنامههای نسبتا ابتدایی داشتند. کاسیو قدرت دستگاه گفته شده را با نمایشگر بزرگتر شده و توانایی انجام 82 تابع علمی همراه با محاسبات دستی برای محاسبات پایه همراه با حالت برنامهنویسی به اثبات رساند.
مانند بسیاری از ماشین حسابهای جدیتر، از نشانگذاری لهستانی معکوس یا همان RPN استفاده میکرد که در آن عملگرها بعد از عملوندها وارد میشوند. بنابراین در جایی که یک ماشین حساب پایه از محاسبات 4,x,5=[20] استفاده میکند، RPN از فشار کلیدهای 4، 5 و X استفاده خواهد کرد.در حال حاضر ثابت شده است که RPN محاسبات را سریعتر همراه با کمترین خطا انجام میدهد.
هیولت پاکارد با فاصله کوتاهی پس از عرضه این دستگاه به بازار، طیف وسیعی از ماشین حسابهای نموداری خود را از سری HP-28 در سالهای 1986 تا 1988 وارد بازار کرد. این دستگاههای گفته شده بسیار توانمند بودند که روی خود یک کیس تاشو داشتند و کیبورد الفبایی را با یک طرحبندی معمولی ماشین حساب علمی جفت میکردند. در کنار تمام این موارد یک نمایشگر ماتریسی نقطهای 32 در 137 از نوع LCD که معمولا چهار خط اطلاعات را نمایش میداد و حافظهای داشت که چهار برابر آخرین مدل از دستگاههای کاسیو بود را داشت.
با این حال، طراحی گفته شده در سال 1986 ناچیز به نظر میرسید تا اینکه این مورد در سال 1988 تبدیل به یک نقص جدی شد؛ دقیقا جایی که فقدان رابط کامپیوتری برای آپلود یا دانلود دادهها احساس میشد. این موضوع در سری HP-48 از سال 1990 به بعد مورد توجه قرار گرفت.
ماشین حساب HP-28C اصلی دارای پسوندی بود که نشان میداد دارای حافظه پیوسته است. این دستگاه تا سال 1988 بسیار مورد توجه بود و از بعد از آن دیگر مورد توجه کاربران قرار نگرفت، چرا که در همه ماشین حسابهای علمی و تجاریسازی شده بازار این قابلیت وجود داشت. بنابراین در اواخر دهه 1980، ماشین حسابهای HP دارای دو پسوند S برای دستگاههای علمی و B برای دستگاههایی که تجاریسازی شده بودند، تقسیم شد. البته بعد از این دو مدل، شرکت HP یک مدل با پسوند G را هم در سال 1993 به بازار فرستاد که برای کارهای گرافیکی ساخته شده بود.
بعد از این فراز و فرودهای فراوان، نوبت به ماشین حسابهایی با امکانات بیشتر رسید که هر کدام از آنها متناسب با مشاغل و حرفههای خاصی طراحی شده بودند. یکی از شرکتهای پیشگام در این صنعت CI بود که اولین دستگاه خود را برای با نام Loan Arranger به بازار فرستاد و میشد با استفاده از آن محاسبات مربوط به وام و بهره هر کدام از آنها انجام داد. این دستگاه بیشتر در زمینه شغلهای مربوط به املاک و مشتغلات کاربرد داشت.
CI به توسعه طیف گستردهای از ماشین حسابهای تخصصی دیگر با هدف کاربرانی که در زمینه برنامهریزی مالی، پیمانکاری، نجاری، لولهکشی، متخصصان پخش رادیویی و تلویزیونی، مربیگری، برقکاری، ماشینکاری و حتی لحافدوزی فعالیت میکنند را به بازار فرستاد.
بعد از CI نوبت به شرکت تگزاس رسید تا نسل جدیدی از ماشین حسابهای حرفهای، از جمله TI-81 را در سال 1990 به بازار بفرستد و با استفاده از آن کاربران مختلفی را هدف قرار دهد. این ماشین حساب نه تنها بازار فرایندهای آموزشی را هدف قرار میداد، بلکه بهطور فزایندهای بخشهای مختلف دیگری را هم پوشش میداد.
بنابراین درحالیکه TI-80 و TI-73 برای دانش آموزان 10 تا 14 ساله ساخته شده بود، ماشین حسابهای TI-85 و TI-86 دانش آموزان بزرگتر را با ویژگیهایی مانند حساب دیفرانسیل و انتلگرال مورد هدف قرار داد. ماشین حسابهای گرافیکی مدرنتر خروجیهای رنگی و ترسیمهای متحرک و تعاملی دوبعدی و سهبعدی نمودارهای ریاضی را در آن زمان تولید میکردند.
بسیاری از آنها میتوانند بهعنوان ثبتکننده داده، ورودیهایی را از دماسنجهای دیجیتالی، PH سنجها، ابزارهای سنجش آبوهوا، شتابسنجها و سایر حسگرها را با استفاده از WiFi یا سایر ماژولهای ارتباطی برای نظارت، نظرسنجی و تعامل با معلمان بخوانند.
این پیشرفت بزرگ در زمینه ماشین حسابها باعث شد تا این دستگاهها که قبلا در کلاسهای دبیرستان و حتی در اتاقهای امتحانی مجاز نبودند، حضور داشته باشند. با مرور زمان که دهه 80 میلادی داشت جای خود را به دهه 90 میداد، تهدیدات اساسی جدیدی برای ماشین حسابها ظاهر شدند.
همراه با رواج روز افزون رایانههای شخصی و لپتاپها، ظهور گوشیهای همراه هوشمندتر نیز وجود داشت. اولین مورد از این گوشیهای هوشمند را شرکتهای IBM و BellSouth در سال 1993 با نام Simon راهی بازار کردند.
این دستگاه یک تلفن همراه بود که با توجه به استانداردهای امروزی اندازه بسیار بزرگی داشت. این گوشی همراه بهعنوان یک دستیار دیجیتالی شخصی یا همان PDA همراه با قابلیت ارسال ایمیل، دفترچه مربوط به آدرسها، تقویم و ماشین حساب به بازار عرضه شده بود. در همان سال اپل Newton PDA را معرفی و برای اولین به بازار عرضه کرد که در آن یک ماشین حساب هم وجود داشت.
این بازار بعد از اپل و IBM توسط PDA شرکتهایی مانند Palm و Handspring با شارژدهی طولانیتر ادامه یافت. در حال حاضر ماشین حساب به سومین دستگاه در جیب یا کیف شما منتقل شده است.
این تهدید ماشین حسابهای سنتی در سال 1996 با عرضه گوشی نوکیا 9000 Communicator که هم عملکردهای یک PDA را داشت و هم میتوانست به اینترنت متصل شود آشکارتر شد. این دستگاه را میتوانیم اولین گوشی هوشمند واقعی جهان بهحساب آوریم. در سال 2000، شرکت اریکسون R380 توانست که به طراحی کوچکتری دست پیدا کند و گوشی شبیه به آن چیزی که نوکیا تولید کرده بود را به بازار فرستاد.
در اواسط دهه 2000 سیل عظیمی از گوشیهایی که توانایی انجام کارهای متفاوتی داشتند راه افتاد. در ابتدا بلک بری اولین گوشی خود را در سال 2003 به بازار فرستاد و بعد از آن هم اپل با ایجاد یک انقلاب در بازار مورد بحث، اولین گوشی هوشمند لمسی واقعی دنیا را عرضه کرد. در کنار این دو دستگاه نباید فراموش کنیم که شرکتهایی هم به سراغ اندروید و ویندوزفون رفتند و گوشیهایی را با این سیستمعاملها به بازار عرضه کردند.از سال 2010 و عرضه آیپدهای اپل، ایده رایانههای تبلتی که برای اولین بار در سال 1993 مطرح شده بود، به حقیقت پیوست.
همه این دستگاهها در دل خود ماشین حسابهایی داشتند (البته آیپدهای اپل در حال حاضر هیچ ماشین حساب پیشفرضی ندارند) که یک افزونه سختافزاری نبود، بلکه در نرمافزار، سیستمعامل یا در بدترین حالت به عنوان یک برنامه قابل دانلود حضور داشت.
با این حال، فروشگاهها و وبسایتهای فروشگاهی آنلاین جهان همچنان بیش از 250 مدل مختلف ماشین حساب را عرضه میکنند که قیمتشان از چند دلار تا بیش از 700 دلار متغیر است. ماشین حسابهایی که قیمت بالایی دارند، همگی مخصوص انجام کارهایی فراتر از چهار عملگر اصلی، مانند رسم نمودارها، ساخته شدهاند.
چهار مورد وجود دارد که تا به امروز ماشین حسابها را زنده نگه داشته است:
ماشین حسابهای رومیزی نیز سرسختانه به مسیر خود ادامه میدهند و بهدلیل مزایای مربوط به ارگونومیک بودن و عملکردهای مربوط به چاپ در زمان انجام محاسبات، جای خود را در دفترها مغازهها حفظ خواهند کرد. این موضوع کمی طعنهدار است که اگر ماشین حسابهای رومیزی پس از عرضه آخرین نسل از ماشین حسابهای جیبی پیچیده، به جای آن که به قبرستان تکنولوژی بروند، هنوز هم سرپا هستند.