اگر شما هم بیننده کانال ۶ و برنامه اخبار شبانگاهی هستید، احتمالا میدانید که همین حالا، شردر و تیم شرورش، مجسمه آزادی را دزدیدهاند!
فکر کنم زمانی که برای اولین بار که با لاکپشتهای نینجا یا به اسم درستتر آن، با Teenage Mutant Ninja Turtles آشنا شدم، حدودا ۵ ساله بودم. مدت زمان زیادی طول کشید تا متوجه شدم که این انیمیشنها در اصل بر اساس کتابهای کامیکی با همان نام هستند و به عنوان یک طرفدار چندآتشه لاکپشتهای نینجا، از این خوشحال شده بودم که منبعی پر از داستانهای متفاوت این شخصیتها را پیدا کردهام که به سراغشان بروم.
اما TMNT فقط برای من جذاب نبود و این سری موفق شد که طوفانی در سطح جهانی ایجاد کند و کلی طرفدار به دست آورد. همین طرفدارها باعث شدند که کلی سریهای انیمیشنی دیگر و حتی فیلمهای لایواکشنی بر اساس لاکپشتهای نینجا ساخته شود. در این میان بازیهای ویدیویی زیادی طی چند سال اخیر ساخته شدند. اما همه این بازیهای ویدیویی یک وجه مشترکی در بین بازیهای موفق این سری داشتند: ریشه این بازیها به هم نخورد.
حالا بعد از مدتها انتظار بالاخره بازی Teenage Mutant Ninja Turtles: Revenge of the Shredder منتشر شده است که در ادامه این مقاله به بررسی این بازی ویدیویی میپردازیم.
Teenage Mutant Ninja Turtles: Revenge of the Shredder در حقیقت نامه عاشقانهای به اوایل محبوبیت لاکپشتهای نینجا است. لاکپشتهای نینجا مثل خیلی از کالتهای آن زمان مثل جنگ ستارگان نتوانست محبوبیت خود را حفظ کند. البته هنوز هم لاکپشتهای نینجا طرفداران زیادی دارند اما متاسفانه طی چند سال اخیر آنقدر آثار بدی از این فرنچایز منتشر شده است که خیلیها کم کم از سمت و سوی این فرنچایز خسته شدهاند.
اما به نظر میرسد Teenage Mutant Ninja Turtles: Revenge of the Shredder بازگشته است تا یک بار دیگر طرفدارهای قدیمی و واقعی لاکپشتهای نینجا را با این فرنچایز یا حداقل بازیهای ویدیویی لاکپشتهای نینجا آشتی بدهد. در حقیقت این نامه عاشقانه به سری انیمیشنی اول و بازی ویدیویی است که بر اساس آن ساخته شده.
این بازی در سبک بیتامآپ ساید اسکرول ساخته شده که قسمتهای قدیمیتر این فرنچایز و بازیهای آرکیدی ۱۹۹۰ که روی SNES منتشر شدهاند هم به همین سبک و سیاق بودند که از مهمترین آنها میتوان به Teenage Mutant Ninja Turtles: Turtles in Time اشاره کرد که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد.
بازی TMNT: Turtiles in Time که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد توانست یکی از تعریفکنندههای ژانر خودش باشد و محبوبیت بسیار زیادی به سری لاکپشتهای نینجا در بین گیمرها داد. حتی این بازی موفق شد که خیلی از نسلهای جوانتر را با لاکپشتهای نینجا آشنا بکند و تبدیل به یک کانال موفق شود که افراد بیشتری به سمت انیمیشنهای لاکپشت نینجا مهاجرت کند.
اما این نامه عاشقانه و بهتر است بگوییم که بازی TMNT: Revenge of the Shredder چگونه عمل کرده است؟
استودیوی Tribute Games به خوبی میدانست که گیمرها با چه نگاهی به TMNT خیره بودند و حساسیتهای زیادی که نسبت به این بازی بود را درک کردهاند. هر چه باشد، به خوبی میدانیم که چند بازی اخیر داستان لاکپشتهای نینجا نتوانست چندان که باید موفق ظاهر شود و این یکی از آخرین شانسهایی بود میتوانست بازی لاکپشتهای نینجا را نجات دهد.
اولین موضوعی که در بازی نظر من را به خود جلب کرد، تیتراژ ابتدایی آن بود. این تیتراژ ابتدایی هیچ تفاوتی با انیمیشن قدیمی آن ندارد و از همان ابتدا سیلی از نوستالژیها به سمت شما حملهور میشود. تنها بخشی از جلوههای صوتی این تیتراژ تغییر کرده است اما بقیه موارد دقیقا به همان شکل هستند و جذابیت بسیار زیادی را از همان ابتدای بازی به گیمر منتقل میکنند.
بازی دارای دو بخش آرکید و داستانی است. بخش داستانی بازی بدین شکل است که میتوانید کارکتر را بستگی به سلیقه خود انتخاب کنید. کارکترهای قابل انتخاب از بین هر ۴ لاکپشتها، استاد اسپلینتر و آپریل اونیل است که بسته به سلیقه خود میتوانید آنها را انتخاب کنید و مشخصا هر کدام از این کارکترها استایل مبارزه مخصوص به خود را دارند.
در ابتدای بازی با توتریال برخورد میکنید که البته اگر چند بازی در سبک Beat’em Up تجربه کرده باشید، کاملا آشنایی دارید و لازم نیست که خیلی به این آموزشهای ابتدایی دقت کنید. قبل از این که بازی را شروع کنید سه درجه سختی مختلف برای شما در نظر گرفته میشود که میتوانید با سلیقه خودتان بازی را شروع کنید. البته هر چقدر هم که در تجربه این بازیها خبره باشید، توصیه میکنم که با درجه سختی بالا شروع نکنید و درجه سختی معمولی برای اولین ران بازی منطقیتر است.
داستان راجع به شخصیت کرانگ، بیباپ و راکستدی است که مجسمه آزادی را دزدیدهاند و قصد دارند که تغییراتی در آن ایجاد کنند. بازی با نمای اخبار کانال ۶ شروع میشود. همان کانال ۶ افسانهای دنیای لاکپشتهای نینجا و بدین شکل است که اعضای تیم لاکپشتهای نینجا متوجه این اتفاق میشوند.
بازی در مجموع ۱۶ مرحله دارد که در هر مرحله میتوانید یک آیتم قابل جمعاوری و البته یک «راز» را پیدا کنید. بعضی از این آیتمها و رازها میتوانند برای شما چالشهای جدیدی را در حین بازی به ارمغان بیاورند که این چالشها بعضا انقدر جذاب هستند که به عنوان یک تنوع در گیمپلی بازی بسیار تاثیرگذار هستند. در حالی که در خیلی از بازیهای ویدیویی این آیتمهای فرعی نمیتوانند چندان جذابیتی داشته باشند که راهتان را از مسیر اصلی بازی دور کنید.
این آیتمها شامل نسخههای مختلف یک روزنامه، نوارهای ویدیویی VHS و حشرههای چندش هستند. اگر روزنامههایی که در طول بازی جمعاوری میکنید را به کانال ۶ و سردبیر آن یعنی برن تامپسون ببرید، میتوانید امتیاز تجربه بیشتری در بازی جذب کنید. نوارهای VHS هم چالشهای بیشتری را به بازی اضافه میکند که انجام دادن این چالشها در نهایت باعث میشود که امتیاز تجربه شما در طول بازی بیشتر شود.
طراحی دنیا و محیط بازی هم پر از ارجاعهای مختلف به دنیای انیمیشن و کامیکهای لاکپشتهای نینجا است که پیادهسازی آن با هوشمندانهترین حالت ممکن و البته با دقت بسیار بالا انجام شده است. موضوعی که شاید در خیلی از بازیهای مربوط به لاکپشتهای نینجا به خوبی رعایت نشده است.
اما برای من، نکته مثبتی که بیشتر از تمام نقاط مثبت بازی پررنگتر بود، شخصیتپردازیها بودند. شخصیتپردازی در این بازی خارقالعاده است و هر چقدر که بیشتر به سمت جلو در بازی حرکت میکنیم، بیشتر متوجه این موضوع میشویم که شخصیتها از روی اصرار و اجبار حضور در فرنچایزی که به نام خودشان است، ساخته نشدهاند. نویسندگان بازی تصمیم گرفتهاند که بهترین و ماندگارترین ویژگیهای هر شخصیت را در عمر سهدههشان در این بازی پیاده کنند.
این موضوع به خوبی در گیمپلی بازی تاثیر میگذارد. فقط در کاتسینها نیست که شاهد هنرنمایی شخصیتها هستیم. بعضی از سنتهای قدیمی این فرنچایز راهشان را به نوآورانهترین شکل ممکن به داخل این بازی پیدا کردهاند. مثلا تصور کنید که یکی از همراههای شما در طول مبارزه کشته میشود. در این صورت شما ده ثانیه فرصت دارید که خودتان را به این شخصیت برسانید و به او پیتزا بدهید. اگر طرفدار لاکپشتهای نینجا باشید، قطعا از ارادت زیاد این تیم به پیتزا اطلاع دارید.
زمانی که در زمان مناسب و در جای مناسب قرار بگیرید، میتوانید با اعضای تیم خود یک حمله ابرقدرتی به دشمن وارد کنید. البته انجام این کار آنقدر که حس میکنید کار سختی نیست. همین آسان بودن ماجرا کمی برایم اذیتکننده بود. چرا باید چنین حرکتی که تقریبا میتواند دشمن را در سریعترین زمان ناکار بسازد، انقدر زود در دسترس قرار میگیرد و چرا اجرایی کردن آن، ساده است. باید کمی تلاش بیشتری برای دادن چنین حرکتی به عنوان پاداش توسط پلیر صورت میگرفت.
تقریبا ۹۰ درصد بازی، مشغول فشار دادن دکمه Y هستیم که بتوانید چندضربهای مربوط به مشت و لگد را دریافت کنید. البته اگر بتوانید استامینای کافی را در طول بازی دریافت کنید، با فشار دادن دکمه X میتوانید حرکات ویژهای را وارد کنید. تعادل میان چندضربهای عادی و حرکات ویژه بسیار متعادل است. این تعادل و ایجاد خط زمانی عالی برای زدن این چندضربها باعث میشود که گیمپلی بازی هیچوقت خستهکننده و تکراری نشود. موضوعی که شاید کمتر در نقد و بررسیهای منتشر شده به آن اشاره شده، میتوان به تکراری نشدن TMNT: Revenge of the Shredder اشاره کرد.
چندضربها با باز کردن تواناییهای بیشتر در بازی، قدرت بیشتری به خود میگیرند. البته دشمنهای شما در طول بازی دو برابر شما قویتر میشوند و از مرحله ۱۱ بازی کاملا احساس میکنید که ضعیف هستید و مش کردن دکمهها در بازی جایشان را به استراتژی مش کردن میدهند. شما مجبور میشوید که بیشتر حواستان به همتیمیهایتان باشد، از حرکات ویژه و حرکت تیمی به نحو احسنت و در صورت نیاز استفاده کنید. موضوعی که قبل از این بازی شاید فقط در Streets of Rage 4 دیده بودم.
اما نقطهای که Teenage Mutant Ninja Turtles: Revenge of the Shredder واقعا میدرخشد، بخش چندنفره آن است. بخش چندنفره بازی به دو حالت لوکال و آنلاین تقسیمبندی میشود که تا ۶ پلیر میتوانند به صورت همزمان بازی را تجربه کنند. معمولا بازیهای Beat’em Up به صورت گروهی بسیار لذتبخشتر است. اما این در حالتی است که بازی را روی حالت لوکال تجربه کنید. اما بخش آنلاین Teenage Mutant Ninja Turtles: Revenge of the Shredder به قدری خوب پیادهسازی شده است که میتوانید تا ساعتها به تجربه آن بپردازید و خسته نشوید.
همچنین بخش آنلاین این بازی از قابلیت کراسپلتفرم پشتیبانی میکند که میتوانید با صاحبهای دیگر این بازی روی کنسولهای مختلف آن را تجربه کنید. البته در کشور عزیزمان مجبور هستید که بعضی از تنظیماتی که خودتان بهتر میدانید را برای تجربه بخش آنلاین انجام دهید.
چت صوتی یکی از بهترین و سرگرمکنندهترین بخشهای بازی است چون احساس میکنید که وارد یک آلبوم خاطرات شدهاید که در آن پلیرها هر کدام نوستالژی مربوط به خودشان را دارند و همچنین به خاطر انتخاب هر کارکتر دعوا صورت میگیرد. مثلا من خودم دوست داشتم با رافائل بازی کنم چون کارکتر موردعلاقهام در سری TMNT است. بازی ۶ نفره یا به طور کلی بازی چندنفره به صورت لوکال و حضوری لذتی دوچندان خواهد داشت.
البته بازی خالی از نکته منفی نیست. یکی از نکتههایی که در تجربه ثانویهام از بازی متوجه شدم،اختلاف بین هوش مصنوعی در درجه سختی معمولی و دشوار است. زمانی که بازی را روی درجه سختی معمولی به پایان رساندم و به سراغ درجه سختی دشوار رفتم، منتظر چالش بیشتری از سمت بازی را داشتم که چنین اتفاقی نیافتاد. نه به این منظور که من پلیر خوبی هستم، بلکه به راحتی میتوانید بازی را از همان ابتدا روی درجه سختی دشوار تجربه کنید.
بعضی اوقات هم با مشکلی برمیخورید که بعضی از پیامهای مخفی بازی خیلی سریع غیب میشوند که حتی برای کسانی که زبان انگلیسی بسیار قوی دارند، کمی خواندن آن سخت است.
بازی برای من حدود ۳ ساعت در حال نرمال و برای بازی دوم ۴ ساعت در حالت سخت به پایان رسید که تمام آن سرگرمکننده بود. Teenage Mutant Ninja Turtles: Revenge of the Shredder یک بازی فوقالعاده است و میتوانید در کنار بهترین قسمتهای این سری از جمله Turtles in Time و Streets of Rage 2 قرار بگیرد.
در نهایت باید گفت که اگر عاشق لاکپشتهای نینجا هستید، اگر عاشق بازیهای Beat’em Up هستید، اگر دوست دارید که گذر زمان را حین تجربه یک بازی ویدیویی احساس نکنید و اگر دوست دارید که حین تجربه یک بازی قیافه سرتاسر خشن به خودتان از سر تمرکز کردن روی تجربه بازی بگذارید، توصیه میکنم که حتما Teenage Mutant Ninja Turtles: Revenge of the Shredder را تجربه کنید.