ادوارد پولون با اسم کامل اُلریک ویلهلم ادوارد پولون در تاریخ 16 جوئن 1861 به دنیا آمد.
ادوارد پولون در واقع یک رهبر خبره تجاری در کشور فنلاند بود و همچنین در جریان سرکوب کشور فنلاند توسط امپراطوری روسیه و نقض استقلال آن به عنوان یک میهنپرست واقعی، فعالیتهای سیاسی زیادی داشت که در نهایت باعث شد ادوارد پولون به عنوان یک فعال سیاسی میهنپرست و ملیگرا نزد مردم فنلاند به محبوبیت چشمگیری دست پیدا کند. در سالهایی که ادوارد پولون به عنوان یک رهبر تجاری فعالیت میکرد، یک صنعت بزرگ لاستیکسازی تحت رهبری او راهاندازی شد و کنترل صنعت لاستیک کشور فنلاند را در دست گرفت.
ادوارد پولون در سال 1861 در شهر ناستولا به دنیا آمد و اسم پدرش اُلریک پولون و اسم مادرش ترسه استروم بود. خانواده ادوارد پولون اصالتا لهستانیتبار بودند و ادوارد نیز خودش لهستانیتبار به شمار میرفت اما در بزرگسالی خود را یک فنلاندی میهنپرست میدانست و از هیچ تلاشی برای شکلگیری یک فنلاند مستقل از امپراطوری فرانسه دریغ نمیکرد. ادوارد پولون تحصیلات ابتدایی خود را در یک لیسیوم سوئدی در شهر پُروو (Porvoo) سپری کرد که در آن زمان به عنوان سالنهای سخنرانی عمومی شناخته میشدند و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی متعددی را در خود جای میدادند.
ادوارد در طول تحصیلات خود در این لیسیوم سوئدی با دوست صمیمی و همکلاسیاش، ورنر سودرستورم (Werner Söderström) آشنا شد. ورنر سودرستورم یک کتابفروش ساده بود که درحال راهاندازی یک انتشارات بود و صنعت چاپ و فروش کتاب را به عنوان یک تجارت بسیار خوب برای پول در آوردن به ادوارد پولون معرفی کرد. ادوارد پولون در جریان راهاندازی انتشارات ورنر سودرستورم به او کمک کرد تا شبکهای از عوامل اجرایی این انتشارات تشکیل دهد و این انتشارات عملا با مشارکت چندین نفر، شروع به کار کند.
ادوارد پولون، موسس، مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره و سهامداران اصلی شرکت Suomen Kumitehdas Oy بود که همچنین به عنوان شرکت لاستیک فنلاند نیز شناخته میشد و بعدها به یکی زیرمجموعههای اصلی گروه نوکیا تبدیل شد. گروه تجاری ادوارد پولون همچنین یک بازار بزرگ و مدرن تولید الوار چوب و همچنین کابل را در فنلاند راهاندازی کرد. ماجراجوییهای ادوارد پولون در دنیای صنعت و تجارت، نهایتا او را به یکی از چهرههای ماندگار تاریخ شرکت نوکیا تبدیل کرد. چرا که تمامی کارخانههای تحت مالکیت او در نهایت جزو زیرمجموعههای شرکت نوکیا قرار گرفتند و وسعت بسیار بیشتری به ابعاد تجاری و صنعتی این شرکت در کشور فنلاند بخشیدند و بعدها سبب تبدیل شدن شرکت نوکیا به یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین شرکتهای تجاری جهان شدند.
Ulrik Wilhelm Eduard Polón
همانطور که به آن اشاره کردیم، ادوارد پولون علاوه بر صنعت و تجارت، در زمینۀ سیاست نیز فعالیتهای قابل توجهی به عنوان یک میهنپرست واقعی داشت و حسابی در مقابل ظلم امپراطوری روسیه در ازای کشور فنلاند و استقلال به حق این کشور، ایستادگی کرد. در آن سالها، اغلب تاجرین و صنعتگران به خاطر محبوبیت و برش زیادی که نزد مردم جامعه داشتند، وارد دنیای سیایت میشدند و شروع به انجام فعالیتهای مهم سیاسی میکردند. ادوارد پولون نیز از این قاعده مستثنا نبود و ضمن موفقیت چشمگیری که در دنیای تجارت به دست آورده بود، سری هم به دنیای سیاست زد و فعالیتهای بسیار چشمگیر و مهمی از خود نشان داد که بعدها تاثیر بسیار زیادی در استقلال کشور فنلاند و جدا شدن دولت او از امپراطوری روسیه داشت.
ادوارد پولون در جریان فعالیتهای سیاسی خود، شدیدا مخالف روسیهسازی فنلاند در دوران سرکوب فنلاند بود و فعالیتهای چشمگیری در راستای رهبری سازمان Kagal داشت. در آن سالها که فنلاند بخشی از امپراطوری روسیه به شمار میرفت، امپراطوری روسیه تمام تلاش خود را به کار گرفته بود تا مانع از استقلال دولت دوکنشین فنلاند شود. سازمان Kagal یکی از جنبشهای مردمی مخالف روسیسازی فنلاند بود که از قبل از انقلاب روسیه در سال 1905 شکل گرفته بود و در جریان فشارهای سیاسیای که امپراطوری فرانسه به کشور فنلاند وارد میکرد و مانع شکلگیری یک نهاد دولتی مستقل در این کشور میشد، به دوران اوج فعالیتهای خود رسیده بود.
ادوارد پولون در بین سالهای 1905 تا 1906 نمایندۀ املاک بورژوازی در پارلمان فنلاند بود. فعالیتهای میهنپرستانۀ ادوارد پولون در راستای حمایت از شکلگیری دولت مستقل فنلاند و مقاومت در مقابل دخالتهای سیاسی امپراطوری روسیه در امورات کشور فنلاند، در نهایت منجر به تبعید او به روسیه بین سالهای 1916 تا 1917 شد.
همانطور که متوجه شدید، ادوارد پولون فرد بسیار فعال و سختکوشی بود که سعی میکرد هرچقدر که در توانش است را به کار ببندد و در زمینههای مختلف در راستای پیشرفت کشور فنلاند و همچنین کسب درآمد، کارهای مختلفی انجام دهد. یکی از کارهایی که ادوارد پولون در طول زندگی خود انجام داد، راهاندازی کارخانه تولید لاستیک Suomen Kumetihdas بود. ادوارد پولون در سال 1898، مشارکت قابل توجهی در تاسیس این کارخانه داشت و در راستای فعالیتهای تاثیرگذار خود در جریان شکلگیری و راهاندازی شرکت Suomen Kumetihdas یک سال بعد از تاسیس این شرکت، به مقام معاونت مدیر این شرکت دست یافت.
اما نفوذ چشمگیر و بسیار تاثیرگذار ادوارد پولون در شرکت Suomen Kumetihdas صرفا به معاونت مدیر این شرکت خلاصه نشد. ادوارد پولون بعدها مدت زیادی بین سالهای 1900 تا 1929 به عنوان مدیر عامل این شرکت فعالیت داشت و همچنین از سال 1921 به طور همزمان علاوه بر مدیر عاملی این شرکت، ریاست هیئت مدیرۀ آن را نیز برعهده داشت.
در سال 1904 ادوارد پولون تصمیم گرفت کارخانه تولید لاستیک خود را به شهر نوکیا انتقال دهد. بلافاصله پس از انتقال کارخانه Suomen Kumetihdas به شهر نوکیا، این شرکت با مشکلات اقتصادی بسیار جدی روبرو شد. به دنبال مشکلات اقتصادی بسیار شدید این شرکت، گروهی از اعضای هیئت مدیره شرکت به سرگروهی آلفرد پالوهیمو، درخواست کردند که ادوارد پولون از سمت مدیر عاملی شرکت اخراج شود. ادوارد پولون اما در مقابل اعتراض این گروه از اعضای هیئت مدیره شرکتش، برای حفظ آرامش شرکت و همچنین موقعیت و منافع خود، تمامی سهام متعلق به آلفرد پالوهیمو و دیگر همگروهیهایش را خرید تا منجر به خروج آنها از شرکت شود. در نتیجه در سال 1915 ادوارد پولون به سرمایهدار اصلی شرکت Suomen Kumetihdas تبدیل شده بود.
به لطف داراییهایی که ادوارد پولون در طول جنگ جهانی اول جمعآوری کرد، او توانست در اطراف شرکت Suomen Kumetihdas یک گروه تجاری جدید راهاندازی کند که هماکنون آن را تحت عنوان Nokia Corporation میشناسیم. در سال 1918، ادوارد پولون ابتدا شرکت Nokia Ab را تصاحب کرد. شرکت Nokia Ab یک شرکت فرآوری چوب و تولید انرژی بود که در دهه 1860 میلادی توسط فردریک ایدستام تاسیس شده بود.
تصویری از کارخانه قدیمی تولید لاستیک ادوارد پولون
در سال 1922، شرکت Suomen Kumetihdas که به عنوان یک شرکت تولید لاستیک فعالیت داشت، شرکت Suomen Kaapelitehdas را تصاحب کرد که در واقع یک تولیدی کابل فنلاندی بود که در سال 1912 توسط آروید ویکستورم تاسیس شده بود. در نتیجۀ خریدهای تجاری ادوارد پولون در طی این چند سال اخیر، دهه 1920 به یک دهۀ بسیار پرثمر و موفقیتآمیز از لحاظ اقتصادی برای گروه تجاری ادوارد پولون تبدیل شد. ادوارد پولون در طول این دهه با در نظر گرفتن کمکهای مختلف به نفع کارگران شرکتهای خود، حتی اعتبار اقتصادی خود را خیلی بیشتر از اینها نیز افزایش داد.
در هر صورت، شروع شگفتانگیز دهه 1920 توسط گروه تجاری ادوارد پولون، نتوانست جلوی به وجود آمدن مشکلات جدی کار در اواخر دهۀ 1920 را بگیرد.
ادوارد پولون تصمیم گرفت اسم کمپانی خود را به نوکیا تغییر دهد. نوکیا در واقع اسم شهری بود که تمامی کارخانههای گروه تجاری ادوارد پولون در آنجا واقع شده بودند. ادوارد پولون در واقع با هدف متمایز کردن محصولات تولیدی خود در مقابل رقبای روسی، اسم شرکت خود را به نوکیا تغییر داد. در هر صورت اما به خاطر وجود یک سری چالشهای قانونی، گروه تجاری ادوارد پولون قادر نبود هر سه شرکت نام برده را با یکدیگر ادغام و آنها را تبدیل به یک شرکت واحد کنند.
در نتیجه گروه تجاری ادوارد پولون به دنبال موفقیتهای تجاری سرمایهگذاریهای ادوارد پولون، موفق به تاسیس یک شرکت خوشهای شدند که با اسم “de facto group” شناخته میشد و در واقع مجموعهای واحد و متشکل از سه شرکت بزرگ به حساب میآمد. این شرکت هلدینگ توسط هیئت مدیره این مجموعه مدیریت میشد و ادوارد پولون نیز اینبار مدیر عاملی و ریاست هیئت مدیرۀ یک مجموعۀ بسیار بزرگتر را برعهده داشت.
ادوارد پولون در نهایت به خاطر رنجی که از علائم تشدید شدۀ فلجی میبرد، مجبور شد در نوامبر 1929 از مدیر عاملی شرکت Suomen Kumitehdas استعفا دهد. پس از استعفای ادوارد پولون در سال 1929 به علت بیماری، جانشین او تورستن وسترلاند (Torsten Westerlund) به مدیر عامل این شرکت تبدیل شد. تورستن وسترلاند مدت بسیار زیادی با ادغام شرکتها مخالفت میکرد. چرا که میترسید نیروهای چپی فنلاند وقتی که متوجه بزرگی این مجموعه شوند، اصرار به تمرکز شرکت روی ملیگرایی کنند.
سرانجام مخالفتهای تورستن به جایی نرسید و بالاخره پس از مدتها کشمکشهای قانونی و حتی تلاش تیم تجاری ادوارد پولون برای دور زدن این چالش قانونی با تاسیس یک شرکت خوشهای، تمامی شرکتها به صورت رسمی در سال 1967 با شرکت Nokia Ab ادغام شدند و یک مجموعۀ بسیار بزرگتر را تشکیل دادند. این ادغام را در واقع میتوان نقطع عطفی در تاریخ شرکت نوکیا در نظر گرفت که سرانجام منجر به تبدیل شدن آن به یک مجموعۀ تجاری غولپیکر شد.
تصویری از ادوارد پولون به همراه دیگر اعضای جنبش Kagal
تا اینجای کار با سرگذشت ادوارد پولون و ماجرای تاسیس شرکت تولید لاستیک، تصاحب شرکت تولید کابل، تصاحب شرکت Nokia Ab و سپس تلاش چندسالۀ تیم تجاری او برای ادغام هر سه شرکت آشنا شدید. اما همانطور که گفتیم، ادوارد پولون در دنیای سیاست نیز فعالیتهای زیادی داشته که شاید با موضوع اصلی و مورد بحث ما زیاد هماهنگ نباشد، اما بهتر است برای اینکه آشنایی کاملی با شخصیت ادوارد پولون داشته باشید، سرگذشت زندگی سیاسی او را نیز مرور کنیم.
در طول نخستین دوران سرکوب کشور فنلاند، ادوارد پولون نقش پررنگی در دنیای سیاست داشت و در این زمینه با گروه مقاومت فنلاند همکاری میکرد. در جریان فعالیتهای چشمگیر و تاثیرگذار ادوارد پولون در گروه مقاومت، او نهایتا به عنوان رهبر گروه Kagal به قدرت رسید که در آن زمان به عنوان یکی از نهادهای اصلی ملیگرایی و مخالفت با سرکوب استقلال فنلاند از سوی امپراطوری روسیه شناخته میشد.
ادوارد پولون برای مدت کوتاهی ریاست اداره زندان فنلاند را برعهده داشت. اما سرانجام با فعالیتهای سیاسی او و همچنین به قدرت رسیدنش به عنوان رهبر گروه Kagal، او مجبور به استعفا از ریاست اداره زندان فنلاند شد. در بین دو دوره از سرکوب فنلاند، ادوارد پولون به عنوان نمایندۀ شهر هلسینکی در املاک بورژوازی فنلاند فعالیت میکرد. فعالیت ادوارد پولون در املاک بورژوازی مربوط به روزهای آخر سالهای 1904-1905 و 1905-1906 میشود. ادوارد پولون همچنین بین سالهای 1906 تا 1911 به عنوان عضوی از شورای شهر هلسینکی نیز فعالیت داشت.
تصویری از ادوارد پولون که در سال 1916 برای پاسپورت تبعیدش به سیبری به ثبت رسیده بود
در طول دومین دوران سرکوب کشور فنلاند، ادوارد پولون در سال 1916 از سوی امپراطوری روسیه به کشور روسیه تبعید شد و به اجبار شروع به کار در فرمانداری شهر کوستروما در سیبری کرد. او موفق شد یک سال بعد، از تبعید آزاد شود و مجددا به فنلاند برگردد. با اینکه جدا شدن از وطن و کار اجباری برای دولت دشمن واقعا کار طاقت فرسا و سختی است، تعبید به هیچ عنوان شجاعت ادوارد پولون را از او نگرفته بود. چنانکه او همچنان در دوران تبعیدش فعالیتهای سیاسی خود را ادامه میداد و اینبار امورات داخلی فنلاند را از طریق مکاتبات و مجلههایی که در طول سانسورهای جنگ فیلتر شده بودند، پیگیری میکرد.
ادوارد پولون همچنین کارخانه تولید لاستیک فنلاند در سیبری را مدیریت میکرد و از طرفی هم به داد و ستد سهام در بازار بورس هلسینکی مشغول شده بود. تمامی این فعالیتهای تجاری باعث شده بودند ادوارد پولون حتی در دوران تبعیدش هم درآمد بسیار خوبی را کسب کند. یکی از بهترین بانکدارهای فنلاند در آن زمان رفیق ادوارد پولون بود که ویلهلم بنسو بود. ویلهلم بنسو دو بار در طول تبعید ادوارد پولون به سیبری سفر کرد تا دوستش را که همزمان مشتری بانکش هم بود، ملاقات کند.
ادوارد پولون در طول تمامی این سالها ثروت بسیار زیادی جمعآوری کرده بود اما هیچوقت دست از سرمایهگذاریهای بیشتر و بزرگتر بر نمیداشت و همچنان با فعالیت در بازار بورس، سهام خیلی از کمپانیها را در دست داشت. ادوارد پولون همچنین علاقۀ زیادی به امور خیریه داشت و مبالغ زیادی را در طول زندگی خود به سازمان خیریۀ Marttaliitto بخشید. او و چند نفر دیگر همواره به عنوان سرمایهگذاران اصلی سازمان خیریۀ Marttaliitto شناخته میشد.
رئیس جمهور سابق فنلاند، پِر اویند سوینهافوود (Pehr Evind Svinhufvud) یک بار در نظر داشت عنوان اولین شورای کوهستان فنلاند را به ادوارد پولون تقدیم کند اما با مخالفت ادوارد مواجه شد.
ادوارد پولون به همراه سه فرزندش
ادوارد پولون سرانجام در تاریخ 30 سپتامبر سال 1930 در کایووپویستوی هلسینکی از دنیا رفت. ادوارد پولون با نویسندهای به نام ادیث پولون ازدواج کرده بود و 6 فرزند داشت که یکی از آنها در خردسالی از دنیا رفته بود و به بزرگسالی نرسیده بود. همسر ادوارد نیز 15 سال قبل از مرگ او در سال 1915 از دنیا رفته بود. پسر بزرگ ادوارد پولون، اینو پولون (Eino Polon) در ژانویه 1916 به آلمان رفت و به عضویت جنبش Jäger درآمد. اینو پولون به تنهایی یکی از دلایل اصلی تبعید پدرش به سیبری بود. پسر کوچکتر ادوارد، تائونو (Tauno) در جریان تبعید ادوارد به سیبری با او همراه شده بود.