تا به حال زیاد راجع به موفقیتهای اپل صحبت کردهایم اما راجع به پروژههای مردهای مثل «پروژه لیسا» چه میدانیم؟
اگر به تاریخچه اپل و سالهای اولیه این کمپانی بزرگ فکر کنیم، خیلی راحت اسمهایی مثل کامپیوتر Apple I، کامپیوتر Apple II و کامپیوتر Macintosh فکر میکنیم و اگر کمی بیشتر در تاریخچه اپل مطالعه کرده باشید، حتما میدانید که این کامپیوترها هر کدام چقدر در صنعت کامپیوترهای خانگی و شخصی تاثیرگذار بودهاند.
اما در این میان یک محصول دیگر اپل وجود دارد که بسیار کمتر از آن شنیدهاید و به طور کلی اپل خیلی تلاش خود را طی سالها کرد که هیچوقت این پروژه را به یاد نیاورد. اما این پروژه هم جز دی ان ای اپل محسوب میشود و در پوست و گوشت و استخوان اپل رخنه کرده است که به راحتی نمیتوان از آن گذشت.
این کامپیوتر با نام پروژه Lisa یاد میشد که از فناوری بسیار خوبی برخوردار بود اما به خاطر مارکتینگ ضعیف اپل و البته قیمت بسیار زیاد این کامپیوتر، هیچوقت نتوانست به موفقیتی که اپل از آن انتظار داشت برسد. حالا بیش از سه دهه از این پروژه میگذرد و افراد زیادی نیستند که این پروژه را بشناسند.
در این مطلب قرار است به سالهای اولیه موفقیت اپل و پروژه لیسا بپردازیم. با کاروتک همراه باشید.
توسعه کامپیوتر لیسا در سال ۱۹۷۸ آغاز شد. درست یک سال بعد از عرضه جهانی کامپیوتر Apple-II که خودش یکی از بزرگترین موفقیتهای اپل در آن زمان محسوب میشد و باعث شد که اپل موفقیت تجاری بسیار زیادی کسب کند و خیلی زود سهام اپل به خاطر دستاورد بزرگش یعنی اپل ۲، به فروش برسد و ارزش آن سر به فلک بکشد.
اپل با پروژه لیسا قصد داشت که به سراغ نسل بعدی کامپیوترهای خانگی برود و با ارائه دادن بعضی از قابلیتهای خارقالعاده، بتواند آن را به کسبوکارهای بزرگ بفروشد و بتواند به نوعی نشان دهد که رقیب بسیار خوبی برای شرکتهای کامپیوتری مختلف مثل زیراکس و آی بی ام است و فقط اصحاب تکنولوژی نباید اپل را خریداری کنند.
استیو جابز به همراه بعضی از کارمندهای اپل به پارک زیراکس رفت. پارک زیراکس در سال ۱۹۷۹ تاسیس شد که به مثال موزهای کامپیوتری بود که بعضی از فناوریهای روز را به نمایش میگذاشت. در آنجا استیو جابز با رابط کابری گرافیکی آشنا شد. از آن به بعد استیو جابز تمام وقت و انرژی خود و تیمش را بدین موضوع گذاشت که بتواند رابط کاربری گرافیکی را به لیسا اضافه کند.
بدین ترتیب بود که لیسا اولین کامپیوتر شخصی محسوب میشد که دارای رابط کاربری گرافیکی و یک موس بود. طراحی رابط کاربری گرافیکی وقت بسیار زیادی از تیم توسعه پروژه لیسا برد؛ تا جایی که ۵ سال نهایی کردن این پروژه به طول انجامید و طی این ۵ سال حدود ۵۰ میلیون دلار برای توسعه این پروژه، خرج روی دست کمپانی اپل گذاشت.
اما چرا نام این پروژه لیسا بود؟ این بخش بسیار حاشیهبرانگیز و البته شخصی است. لیسا نام دختر استیو جابز است که در آن زمان استیو جابز هرگونه ادعایی مبنی بر این که لیسا دختر او بود را رد کرده بود. اما این پروژه به طرز عجیبی لیسا نامگذاری شده بود. البته بعد از مدتی استیو جابز قبول کرد که لیسا در حقیقت دختر او بوده اما اپل در آن زمان به خاطر این که بتواند آبروریزی ایجاد شده را پاک کند، اعلام کرد که نام Lisa در حقیقت مخفف Local Integrated Software Achitecture است. چند سال بعد استیو جابز به صورت رسمی اعلام کرد که لیسا بر اساس اسم دختر او بوده.
در سال ۱۹۸۲، استیو جابز به خاطر فشاری که به تیم توسعه لیسا گذاشته بود، به صورت رسمی از پروژه اخراج شد. با این که جابز تاثیر مستقیم خودش را در توسعه لیسا گذاشته بود، اما بالاخره با اخراج او اپل توانست مراحل توسعه آن را نهایی کند و بعد از پنج سال کار کردن بیوقفه روی لیسا و مخارج بسیار زیاد آن، در ژانویه ۱۹۸۳، دنیا شاهد انتشار لیسا با قیمت تقریبا ۱۰هزار دلار بود.
این کامپیوتر مجهز به پردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰ پنج مگاهرتزی بود که دارای هارد درایو و دو درایور دیسک فلاپی بود که در آن زمان به آنها توییگی میگفتند.
اما نرمافزار لیسا بود که در آن بسیار حائزاهمیت بود. یکی از بهترین اتفاقهای لیسا وجود «محافظ مموری» بود که حتی در مکینتاش هم وجود نداشت و تا هجده سال بعد و تا عرضه مک او اس X در مکها قرار نگرفته بود. این قابلیت کمک بسیار زیادی میکرد که کاربرها بتوانند فایلهایشان را به خوبی در هارد درایو لیسا مرتب کنند.
لیسا دارای دو مود مختلف بود که اولی «سیستم دفتری لیسا» یا Lisa Office System نام داشت که دارای هفت اپلیکیشن با رابط کاربری گرافیکی بود. اپلیکیشنهایی مثل LisaWrite، LisaCalc، LisaDraw، LisaGraph، LisaProject، LisaList و LisaTerminal که هر کدام در زمان خودشان انقلابی و جریانساز بودند. این نرمافزارها به قدری حائز اهمیت بودند که به پلن مارکتینگی اپل در آن زمان برای فروش لیسا بدل شده بودند.
به همراه این اپلیکیشنها، لیسا رابط کاربری گرافیکی و موس را به دنیا معرفی کرد. رابط کاربری گرافیکی و موس به خوبی به کاربرها اجازه میداد که با محتوای موردنظر خود تعامل داشته باشند؛ جوری که خطهای کد Command هیچوقت نمیتوانستند برای کاربران این کار را انجام دهند. شاید در این روزها با وجود سرویس Excel چیز عجیبی به نظر نرسد اما در آن زمان وجود چنین رابط کاربری گرافیکی که کارمندها بتوانند یک گزارش ساده با گراف و ضرب و تقسیم توسط کامپیوترها ارائه بدهند و همزمان با نوشتن آنها بتوانند در آن تغییرات ایجاد کنند، موضوعی بود که به راحتی نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
دومین مود نرمافزار لیسا، Lisa Workshop نام داشت. بدین شکل که توسعهدهندهها میتوانستند وارد آن شده و برنامههای کاربردی خود را توسعه داده و در سیستم دفتری اجرا کنند. شاید این موضوع با استانداردهای امروزی خیلی ساده و البته خستهکننده باشد اما در آن زمان هیچکس باورش نمیشد که اپل موفق به پیادهسازی چنین موضوعی شده است. این یعنی لیسا به کاربرها اجازه میداد که برای خود لیسا نرمافزار بسازند و آن را در خود لیسا اجرا کنند.
واکنشهای اولیه نسبت به کامپیوتر لیسا چندان خوب نبود؛ یعنی به طور دقیق، نظرها بسیار متفاوت بود. بعضی از نظرها نسبت به آن مثبت بود و بعضی دیگر از نظرها چندان مثبت نبود و باعث شد که اپل آن را به عنوان یک شکست قلمداد کند. اما به طور کلی، میراثی که لیسا از خود به جای گذاشت، در نهایت به یک پیروزی حتمی ختم شد.
بعد از این که استیو جابز از تیم توسعه لیسا حذف شد، او سریعا وارد پروژه مکینتاش در سال ۱۹۸۲ شد. این پروژه در ابتدا برای جف راسکین بود اما استیو جابز خیلی سریع رهبری این پروژه را برعهده گرفت و از همان ابتدا با جف راسکین به مشکلات خلاقیت زیادی برخورد. تا جایی که در اواخر نهایی شدن پروژه مکینتاش، جف راسکین تصمیم گرفت که از این پروژه جدا شود و مکینتاش در نهایت به طرح دلخواه استیو جابز بدل شد. البته راجع به مکینتاش خیلی جامعتر صحبت کرده بودیم که از طریق لینک زیر میتوانید آن را مطالعه کنید.
همهچیز راجع به کامپیوتر مکینتاش اپل
یک سال بعد از این که لیسا معرفی شد، به صورت ناگهانی اپل از پروژه دیگرش یعنی مکینتاش در ژانویه ۱۹۸۴ رونمایی کرد و از همان زمان بود که توجهها نسبت به لیسا کمتر بود. حتی جان اسکالی در یکی از مصاحبههایش گفته است که یکی از دلایل اصلی که لیسا نتوانست در زمان عرضهاش فروش قابل قبولی داشته باشد، رونمایی از مکینتاش بود. میکنتاش از هر لحاظ خواستنیتر از لیسا بود.
مکینتاش خیلی از فناوریهای مهم لیسا را در خود جا داده بود که از مهمترین آنها میتوان به رابط کاربری گرافیکی و موس اشاره کرد و مهمتر از همه این بود که مکینتاش بسیار ارزانتر از لیسا بود. سیستم عامل مکینتاش بسیار دلنشینتر از لیسا بود اما به خاطر بعضی از مشکلهای موجود، مکینتاش بعضی از ویژگیهای جذاب لیسا مثل «محافظ مموری» و قابلیت «اجرای چندعملیاتی» را نداشت.
اما این ماشین با این که بسیار ارزانتر از لیسا بود، پردازندهای با فرکانس پردازشی ۸ مگاهرتز بود در حالی که لیسا با سختافزار قدرتمندش تنها توانایی ارائه فرکانس پردازشی ۵ مگاهرتزی را داشت. مقدار رم لیسا در آن زمان ۱ مگابایت بود و مکینتاش در نهایت و با ارتقای سختافزاری میتوانست به ۵۱۲ کیلوبایت برسد.
مکینتاش در نهایت موفق به فروش ۵۰هزار دلاری در ۱۰۰ روز اول عرضهاش شد. لیسا تنها چند هزار نسخه را در سال اول عرضهاش فروخت. البته قیاس فروش هر دو ماشین بدون شک به قیمتهای آنها هم مربوط بود. کامپیوتر لیسا قیمتی معادل ۱۰هزار دلار داشت اما مکینتاش با قیمت ۲۴۵۹ دلار به فروش میرسید که برای زمان خودش حقیقتا خارقالعاده بود.
در یکی از مصاحبههای استیو جابز، او راجع به ارتباط کامپیوتر لیسا و مکینتاش اینگونه صحبت کرده است:
موضوع خارقالعاده راجع به مکینتاش این است که با وجود پیشرو بودن لیسا در ارائه تکنولوژی نسل بعدی کامپیوترهای خانگی، اما مکینتاش توانست از این تکنولوژی به نحو احسنت استفاده کند و در عین حال قیمتی بسیار بهتر را ارائه بدهد که نه تنها در مقایسه با لیسا بلکه در مقایسه با خیلی از کامپیوترهای خانگی، قیمت بهتری برای ارائه داشت.
ما مکینتاش را برای یک دسته خلق نکردهایم؛ ما برای کسانی که دوست دارند در خانه خود کامپیوتر داشته باشند مکینتاش را درست کردهایم؛ یا کسانی که در کمپانی خود نیاز به کامپیوتر قدرتمند دارند و حتی کسانی که برای اولین بار قصد خرید یک کامپیوتر شخصی دارند.
با ورود مکینتاش همه به این نتیجه رسیده بودند که خانواده کامپیوترهای لیسا قطعا منحل خواهد شد.
لیسا ۲ همزمان با رونمایی عمومی از مکینتاش، معرفی شد. مدل جدید قرار بود که باعث بهبود فروش خط تولید کامپیوترهای لیسا شود و بتواند فروش ضعیف نسخه اول آن را هم جبران کند. کامپیوتر جدید قرار بود که درایور ۳.۵ اینچی داشته باشد که بیشتر مورد اعتماد بود و فایلهای خود را به امنیت بیشتری میسپاردید.
قیمت لیسا ۲ بسیار کمتر از نسخه اول شده بود و حالا با قمیت ۳۴۹۵ دلار قابل تهیه بود. کسانی که نسخه اول لیسا را تهیه کرده بودند با مشکلات زیادی از جمله درایور فلاپی یا توییگی روبهرو شده بودند که اپل به آنها قول داده بود که اگر کامپیوتر خود را به اپل تحویل بدهند، نسخه جدید لیسا را به صورت رایگان دریافت خواهند کرد.
لیسا ۲ همه چیزش تغییر کرده بود. حتی سیستم عامل آن هم دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده بود و این بار هارد درایو ۵ مگابایتی داشت. البته مدلهای دیگر لیسا هم معرفی شدند که به عنوان مثال یکی از این مدلها دارای رم ۱ مگابایت و حافظه داخلی ۱۰ مگابایت که برای زمان خودش بدون شک یکی از انقلابیترین مدلهای ممکن محسوب میشود.
در آن زمان اپل از MacWorks هم رونمایی کرد. مک ورکز در حقیقت یک لایه شبیهساز بود که به لیسا اجازه میداد که بتواند برنامهها و نرمافزارهای مکینتاش را به راحتی روی لیسا هم اجرا کند. صفحه نمایش لیسا از وضوح تصویر ۷۲۰ در ۲۶۰ پتشیبانی میکرد. صفحه نمایش افقی این کامپیوتر برای خیلی از اپلیکیشنها مثل برنامههای نوشتار متن و تدوین تصویر بسیار مناسب بود. اما زمانی که طی این لایه شبیهساز یعنی مک ورکز نرمافزارهای مک را روی آن اجرا میشد، با مشکلات پیکسل و مقیاس تصویر روبهرو میشد که عملا MacWorks را بیهوده جلوه میداد.
به طور کلی اگر به طور فنی حساب کنیم، برنامه MacWorks تنها باعث شد که میخ آخر تابوت لیسا هم کوبیده شود. البته لیسا از سمت اپل هیچوقت فراموش نشد و آنها بار دیگر سعی کردند که کامپیوتر لیسا را تحت عنوان مک ظاهر کنند و تا حد زیادی هم موفق شدند اما میدانیم که لیسا نامی بود که هیچوقت برچسب موفقیت به مذاق آن خوش نمیآمد.
در ژانویه ۱۹۸۵، اپل یکی دیگر از اعضای خانواده لیسا را معرفی کرد. اما این بار نام لیسا به آن نخورد و به جای آن، تصمیم گرفتند که این کامپیوتر را با نام Mac XL عرضه کنند. با این که مشخصا این سختافزار مربوط به پروژه لیسا بود اما به خاطر این که تحت عنوان مک منتشر شده بود، میتوان تا آن زمان و در سال ۱۹۸۵، کامپیوتر Mac XL را قدرتمندترین مکینتاش ممکن قلمداد کنیم. قیمت این محصول ۴۰۰۰ دلار بود.
با وجود این که کامپیوتر لیسا تنها ۱۰هزار نسخه را طی دو سال به فروش رسانده بود اما کامپیوتر Mac XL توانست فروش بسیار خوبی را از خود به جا بگذارد. این بار صفحه نمایش Mac XL با وضوح تصویر ۶۰۸ در ۴۳۲ پیکسل عرضه شد که این موضوع باعث میشد تا لایه شبیهساز MacWorks بسیار بهتر روی این صفحه نمیاش اجرا شود.
اپل در نهایت از توسعه Mac XL در بهار ۱۹۸۵ دست برداشت و بعد از گذشت ماهها که تقریبا هیچجای دیگری نمیشد که این کامپیوتر را پیدا کرد، اپل به صورت رسمی در اوایل سال ۱۹۸۶ اعلام کرد که قرار نیست به ساختن مک اکس ال و لیسا ادامه بدهد و باید برای همیشه با لیسا خداحافظی کنیم.
در سال ۱۹۸۶، اپل به تمام کاربرهای لیسا و Mac XL این موقعیت را پیشنهاد داد که کامپیوتر خود را به اپل بازگردانند تا بتوانند یک کامپیوتر Macintosh Plus به همراه هارد دیسک اضافه تحویل بگیرنند که در آن زمان حدود ۴هزار دلار قیمت این ترکیب بود. این موضوع بخشی از مارکتینگی بود که راجع به مکینتاش پلاس داشتند. به نوعی که میخواستند این موضوع را قلمداد کنند که کامپیوتر قدیمی خود را با کامپیوتر جدیدتر و قدرتمندتر عوض بدل کنند.
دنیای فناوری به لیسا بدهکار است. برای اولین بار در دنیا لیسا کامپیوتری بود که موس و رابط کاربری گرافیکی داشت و دنیای کامپیوترهای شخصی را برای همیشه تغییر داد. حتی اگر این کامپیوتر برنده نباشد و تاریخ هم فقط برندهها را به یاد داشته باشد، کامپیوتر لیسا و میراث آن نباید فراموش شود.
خیلی از موفقیتهایی که برای مکینتاش ایجاد شد، مشخصا مربوط به پروژه لیسا است. مک ارزانتر، قابل دسترستر و سادهتر بود و خیلی سریع جای لیسا را گرفت. اگر حتی مکینتاش کمی دیرتر از لیسا رونمایی شده بود، شاید لیسا هم میتوانست به موفقیت مکینتاش دست پیدا کند.
اما به خاطر قیمت بالای لیسا، مشخصا این کامپیوتر هیچوقت قرار نبود که بازیگر اصلی دنیای کامپیوترهای اصلی باشد. اما مشخصا لیسا باعث تولد یکی از مهمترین محصولهای تاریخ اپل یعنی مکنیتاش باشد. شاید لیسا به خواهر کوچکتر خودش یعنی مکینتاش باخت، اما ایدههای کامپیوتر لیسا تا به امروز همراه دنیای فناوری است.