در زمانهای نه چندان دور، استودیوی ناتی داگ میزبان شخصی بود که تجربه کنونی از بازیهای The Last of Us و Uncharted را مدیون او هستیم. بروس استریلی (Bruce Straley) شخصیت بزرگی بود که هنوز هم استودیوی ناتی داگ و طرفدارانش به او بابت کارگردانی بازیهای بزرگ این شرکت مدیون هستند. هرچند که تراژدی بزرگ توسط او با ترک استودیوی یادشده رقم خورد، اما ما باید این اسطوره تکرار نشدنی صنعت بازیهای رایانهای را بهتر بشناسیم. به همین علت در این قسمت از زندگی نامه سراغ بروس استریلی عزیز رفتیم که حالا میتوانید سیر تکاملی زندگی او را از وب سایت کاروتک در ادامه مطالعه کنید.
بروس استریلی (Bruce Straley)، کارگردان آمریکایی، هنرمند و طراح بازی است که غالب مخاطبان صنعت بازیهای رایانهای بهطور جزئی با او آشنا هستند. استریلی قبلاً برای توسعه بازیهای ویدیویی بزرگی با استودیوی ناتی داگ (Naughty Dog) کار میکرد و به خاطر کارهایش در بازیهای ویدویی The Last of Us و Uncharted 4: A Thief’s End بین مخاطبان شناخته میشود. اولین کار استریلی به عنوان یک هندرمند در استودیوی وسترن تکنولوژیز آی ان سی (Western Technologies Inc) بود که در آنجا روی دو بازی مختلف کار میکرد.
پس از آن، قبل از استخدام در استودیوی کریستال داینامیکس (Crystal Dynamics)، به عنوان طراح مراحل روی عناوین مختلف از شرکتهای متفاوت بازیسازی کار میکرد که حالا میتوانیم به این موضوع اشاره کنیم بازیهای Gex: Enter the Gecko و Gex 3: Deeper Cover Gecko تحت نظر ایشان تولید و منتشر شده است.
آقای استریلی در سال ۱۹۹۹میلادی (۱۳۷۸ شمسی) در استودیوی ناتی داگ بالاخره استخدام شد. او به عنوان هنرمند خلاق روی بازی Crash Team Racing و سری اول مجموعه Jak and Daxter کار کرد. سپس بعد از آن، او به عنوان کارگردان مشترک با همکاری فرد دیگری روی بازی Uncharted: Drake’s Fortune انتخاب شد و به همین عنوان بعد از موفقیتهای به دست آمده، در ادامه به عنوان کارگردان کلی روی بازی Uncharted 2: Among Thieves منصوب شد. او بعداً با نیل دراکمن، یکی دیگر از ستونهای اصلی استودیوی ناتی داگ، به صورت مشترک روی ساخت و توسعه بازی The Last of Us کار کردهاند و در نهایت هم بازی Uncharted 4: A Thief’s End آخرین محصولی بود که تحت نظر ایشان از استودیوی ناتی داگ خارج شد.
تلاشها و کارگردانی او برای ساخت بازی The Last of Us آنقدر بالا بود که به خاطر آن بازی، بروس استریلی نامزد دریافت جوایز مختلف از رویدادهای متفاوت شد. در نهایت، سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۷-۱۳۹۶ شمسی) زمانی بود که استریلی از ناتی داگ جدا شد تا شاهد تکرویهای این استودیو در قبال بازیهای بعدیاش باشیم.
آغاز حرفه کاری
استریلی در بخش هنر و طراحی روی دو بازی در استودیوی وسترن تکنولوژیز آی ان سی کار کرد که یکی از آنها بازی Menacer 6-game Cartridge در سال ۱۹۹۲ میلادی (۱۳۷۱ شمسی) و دیگری بازی X-Men در سال ۱۹۹۳ (۱۳۷۳ شمسی) شناخته میشود. پس از آن، او به عنوان طراح مراحل در استودیوی پسفیک سافت اسکیپ (Pacific Softscape) روی بازی Generations Lost در سال ۱۹۹۴. (۱۳۷۴ شمسی) کار کرد و سپس در همان استودیو، بازی Zono’s Mr.Bones در سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۶شمسی) را طراحی و تولید کرد.
بعد از این مرحله، بروس استریلی مستقیاً به دلیل عملکرد خوب و قابل توجهاش به استودیوی کریستال داینامیکس پیوست و در آنجا با خانوم امی هینگ (Amy Hennig)، که او بعدها به عنوان مدیر خلاق مجموعه Uncharted انتخاب شد، کار کرد و همانجا بود که آقای ایوان ولز (Evan Wells)، فردی که بعداً به مدیرعاملی استودیوی ناتی داگ ترفیع درجه گرفت، هم به جمع استریلی و هینگ اضافه شد. البته لازم به ذکر است که برخی دیگر از کارمندان بزرگ ناتی داگ هم در استودیوی کریستال داینامیکس وجود داشتهاند که بعداً در استودیوی یادشده گرد هم جمع شدهاند.
بروس در کریستال داینامیکس روی بازی Gex: Enter the Gecko (سال ۱۹۹۸ | ۱۳۷۷ میلادی) کار میکرد و در ادامه هم در بخش هنری بازی Gex 3: Deep Cover Gecko (سال ۱۹۹۹ | ۱۳۷۸ شمسی) کار خودش را در آن استودیوی بازیسازی به پایان رساند تا در نهایت سال ۱۹۹۹ میلادی همان سالی باشد که استودیوی ناتی داگ میزبان این ستون سرسخت باشد.
در استودیوی ناتی داگ، بروس استریلی در سال ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) به عنوان هنرمند روی بازی مسابقهای Crash Team Racing کار کرد. اگرچه وظیفه او به عنوان یک هنرمند، اعمال تکسچرها و بافتهای باکیفیت (نسبت به سختافزار آن روزها) بود، اما تیم جمع و جوری که آن روزها در استودیوی ناتی داگ مشغول به کار بودند باعث شد تا استریلی علاوه بر هنرمند، در بخشهای دیگر مثل طراحی مراحل، مدلسازی شخصیتها، خلق انیمیشنها و موارد دیگر هم روی بازی مورد نظر و البته بازیهای دیگر کار کند.
سِمَت استریلی به عنوان هنرمند طراح تا سال ۲۰۰۴ به واسطه تولید بازیهای Jak and Daxter: The Precursor Legacy (سال ۲۰۰۱ میلادی | ۱۳۸۱ شمسی)، Jak II (سال ۲۰۰۳ میلادی | ۱۳۸۳ شمسی) و Jak 3 (سال ۲۰۰۴ میلادی| ۱۳۸۴ شمسی) در استودیوی ناتی داگ ادامه یافت. بروس با ایجاد فناوری جدید که روی ظاهر بازیهای Jak and Daxter تأثیر بسزایی گذاشته بود، دانش بزرگ فنی و هنری خودش را با ایجاد پل ارتباطی بین دو بخش مدیریت و دانش، به سایر اعضای استودیو منتقل کرد و از این لحاظ اعتبار بسیار بالایی در استودیو به دست آورد.
به همین خاطر، سران کمپانی تصمیم گرفتهاند تا بروس را به عنوان کارگردان مشترک با باب رافعی (Bob Rafei) روی اولین نسخه سری بازی آنچارتد، یعنی بازی Uncharted: Darke’s Fortune قرار دهند تا سیر تکاملی فناوریهای در دسترس ناتی داگ، از نسل پلیاستیشن ۲ به پلیاستیشن ۳ منتقل شود تا شاهد انتشار یکی از بازیهای انحصاری و باکیفیت پلیاستیشن در سال ۲۰۰۷ میلادی (۱۳۸۷ شمسی) باشیم. بعد از این موضوع نیز، بروس استریلی به عنوان کارگردان بازی Uncharted 2: Among Thieves، که در سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۹ شمسی) منتشر شد، کار خود را در استویدیو ناتی داگ ادامه داد.
پس از توسعه بازی Uncharted 2، استودیوی یادشده به دو گروه تقسیم شد تا کارها زوتر از موعد انجام شود و تیمها با هماهنگی سرگروهان خود، به توسعه پروژههای بعدی بپردازند. یکی از تیمها مشغول کار روی بازی Uncharted 3: Drake’s Deception شد که در نهایت سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۹۱) مشغول تجربه آن بودهایم و گروه دیگر هم با صلاحدید آقای ایوان ولز و کریستف بالسترا (Christoph Balestra)، و البته با کارگردانی آقای نیل دراکمن (Neil Druckmann) و بروس استریلی، مشغول طراحی و توسعه نسخه جدید مجموعه Jak and Daxter شدهاند. هرچند که تیم تحت هدایت دراکمن و استریلی بعداً به این نتیجه رسیدهاند که ساخت نسخه جدید مجموعهیادشده، هیچ خدمتی به طرفداران نمیکند؛ بنابراین آنها تصمیم گرفتند تا با خلق محصولی جدید، سطح استودیوی ناتی داگ را چند پلهای بالا ببرند. به همین خاطر بود که ما اکنون بابت تجربه بازی The Last of Us قدردان صنعت بازیهای ویدیویی هستیم.
همکاری استریلی و دراکمن یکی از مؤثرترین همکاریهای این صنعت بود. آنها پیشتر به صورت مشترک روی بازی Uncharted 2 کار کرده بودهاند و از همان زمان متوجه شدهاند که علایق بسیار مشترکی بین همدیگر دارند. در طول توسعه پروژه بازی The Last of Us، استریلی و دراکمن اغلب با شوخی بین کارمندان میگفتند که رابطه آنها «مثل یک زن و شوهر» است که در این زندگی مشترک، هرکدام ایدههای متفاوتی دارند؛ اما در نهایت آرزوی هردویشان رسیدن به یک هدف واحد است.
نقش بروس استریلی در توسعه بازی The Last of Us بیشتر مبتنی بر کارگردانی بخش گیمپلی بود. با این حال، در هفتههای پایانی توسعه، استریلی نقشهای مختلفی را بر عهده گرفت، در صورتیکه که وظایف دیگری روی دوشش سنگینی میکرد. برای مثال، او در حال تنظیم متنهای آموزشی بازی به صورت دستی بود که بازیکنان بتوانند با کمک آنها با مکانیزم گیمپلی زودتر اخت شوند؛ ولی با این حال یکی از طراحان بازی یعنی اقای نیت ولز (Nate Wells) این کار را برای یک کارگردان، غیر عادی توصیف میکرد. ولز در بخشی از صحبتهایش میگوید:
من هرگز نشنیدهام که کاگردان [یک] بازی چنین کاری را انجام دهد! این [کار] مانند [مشاغل] یک کارآموز است.
در رویداد الکترونیک انترتیمنت اکسپو (Electronic Entertainment Expo) سال ۲۰۱۲ که همه ما آن رویداد مهم صنعت بازیهای رایانهای را به صورت خلاصه شده با نام E3 میشناسیم، استریلی در کنفرانس مطبوعاتی پلیاستیشن از گیمپلی بازی The Last of Us رونمایی کرد. موضع او در استیج رویداد ذکر شده فوراً به یک الگوی رفتاری اینترنتی تبدیل شد و بروس استریلی از همان زمان بهطور جامع در نزد مخاطبان به یک ستاره مبدل گشت. در نهایت بازی The Last of Us در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۱۳ برابر با ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ با تحسین عظیم منتقدان برای کنسول پلیاستیشن ۳ در بازارهای جهانی منتشر شد.
بروس استریلی و نیل دراکمن بابت کاری که با بازی The Last of Us انجام داده بودهاند، برای مدتها نامزد دریافت جوایز متعددی شدهاند. ما پیشتر بهطور کامل به بررسی زندگی نامه نیل دراکمن پرداخته بودیم و در آنجا جوایزی که او کسب کرده بود را برای شما شرح دادهایم، اما حالا وقت و صحنه برای بروس استریلی است. بروس و نیل بابت کارگردانی مشترک، نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی سایت دیلی تلگراف (Daily Telegraph) شدهاند؛ اما در نهایت آقای دیوی وردن (Davey Wreden) بابت پروژه The Stanley Parable (که آن محصول هم در سال ۲۰۱۳ منتشر شده بود) این جایزه را دریافت کرد. استریلی کار خودش را با The Last of Us تمام نکرد، چراکه یک سال بعد نیز بسته الحاقی داستانی این بازی را با نام The Last of Us: Left Behind کارگردانی کرد تا بار دیگر بر سر زبانها بیافتد.
پس از جدایی خانوم هینگ از ناتی داگ در سال ۲۰۱۴ میلادی (۱۳۹۳ شمسی)، اعلام شد که بروس استریلی و نیل دراکمن در حال کار روی بازی Uncharted 4: A Thief’s End هستند که نیل به عنوان کارگردان خلاق و بروس به عنوان کارگردان اصلی، پروژه را بدون وجود خانوم هینگ هدایت میکنند. البته در آن سالها، گزارشهای اولیه حاکی از آن بود که بروس و نیل از عواملی بودهاند که باعث اخراج خانوم هینگ از استودیوی ناتی داگ شدهاند، اما به سرعت رئسای استودیوی ناتی داگ، یعنی آقایان ایوان ولز و کریستوف بالسترا نسبت به شایعات واکنش نشان داده و موضوع فوق را تکذیب کردهاند.
به هر حال زمان جلو رفت و بروس استریلی همانند بازی The Last of Us، وظیفه انتشار گیمپلی زنده بازی Uncharted 4: A Thief’s End را در رویدادهای پلیاستیشن اکسپرینس (PlayStation Experience) و الکترونیک انترتیمنت اکسپو (یا همان E3) به ترتیب در سالهای ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) و ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) را بر عهده داشت. در نهایت نسخه چهارم مجموعه آنچارتد در ۱۰ ژوئن سال ۲۰۱۶ میلادی برابر با ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ به صورت انحصاری برای کنسول پلیاستیشن ۴ منتشر شد و باز هم مثل سایر عناوین استودیوی ناتی داگ مورد تحسین شدید منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.
برای این بازی، بروس استریلی برنده جایزه کارگردانی جلوههای بصری و فنی از پانزدهمین دوره جوایزه انجمن جلوههای بصری، در کنار هنرمندان دیگری چون ایبن کووک (Eben Cook) و ایکی اکرم (Iki Ikarm) شد. پس از انتشار بازی Uncharted 4: A Thief’s End، بروس استریلی از استودیوی ناتی داگ جدا شد و بعد از دعوتهای فراوان برای بازگشت و کارگردانی بازی The Last of Us Part II، او هیچگاه به آن شرکت برنگشت و در پیامی اضهارنظر کرد که:
انرژی خودم را در جهتهای دیگر متمرکز کردهام و حالا میخواهم استراحت کنم.
لیست دستاوردها و کارها
بازیهای ویدیویی
سال | نام محصول | نقش در روند توسعه |
۱۹۹۲ | بازی Manacer 6-game cartridge | طراح |
۱۹۹۳ | بازی X-Men | طراح هنری |
۱۹۹۴ | بازی Generations Lost | طراح کلی |
۱۹۹۶ | بازی Mr. Bones | انیماتور پشتیبان |
۱۹۹۸ | بازی Gex: Enter the Gecko | طراح کلی |
۱۹۹۹ | بازی Gex 3: Deep Cover Gecko | انیماتور پشتیبان |
۱۹۹۹ | بازی Crash Team Racing | طراح |
۲۰۰۱ | بازی Jak and Daxter: The Precursor Legacy | طراح |
۲۰۰۳ | بازی Jak II | طراح |
۲۰۰۴ | بازی Jak 3 | طراح |
۲۰۰۷ | بازی Uncharted: Drake’s Fortune | کارگردان بصری |
۲۰۰۹ | بازی Uncharted 2: Among Thieves | کارگردان بازی |
۲۰۱۳ | بازی The Last of Us | کارگردان بازی |
۲۰۱۴ | بازی The Last of Us: Left Behind | کارگردان بازی |
۲۰۱۶ | بازی Uncharted 4: A Thief’s End | کارگردان بازی |
۲۰۱۷ | بازی Gorogoa | تقدیر ویژه |
کارهای ادبی
سال | عنوان محصول | نقش در روند توسعه | یادداشت |
۲۰۱۳ | محصول The Art of The Last of Us | نویسنده [مقدمه] | در کنار نیل دراکمن |
۲۰۱۴ | محصول The Art of Naughty Dog | نویسنده [بخشها] | در کنار نیل دراکمن، ایوان ولز و کریستوف بالسترا |
فیلمها و برنامههای تلویزیونی
سال | عنوان برنامه | یادداشت |
۲۰۱۳ | برنامه Grounded: Making The Last of Us | نوع برنامه: مستند |
۲۰۱۵ | برنامه Conversations with Creators | نوع برنامه: سریال اینترنتی، قسمت دوم |
جوایز و نامزدیها
سال | جایزه | دستهبندی | نامزدیها و گیرندهها | نتیجه |
۳۱ دسامبر ۲۰۱۳ | The Dailey Telegraph Video Game Awards 2013 | بهترین کارگردان | بروس استریلی و نیل دراکمن | نامزد |
۲۰۱۷ | National Academy of Video Game Trade Reviewers | کارگردانی در بازی سینمایی | بروس استریلی و نیل دراکمن | برنده |
۲۰۱۷ | National Academy of Video Game Trade Reviewers | بازی و دستاوردهای مجموعه | بروس استریلی و نیل دراکمن | برنده |
۷ فوریه ۲۰۱۷ | 15th Visual Effects Society Awards | جلوههای بصری برسته در یک پروژه Real Time | بروس استریلی، ایبن کووک و ایکی اکرم | برنده |
همچنین شما خوانندگان محترم میتوانید سایر زندگی نامههای مربوط به صنعت بازیهای رایانهای را از طریق لینکهای زیر مطالعه کنید:
« زندگی نامه | فیل اسپنسر کیست؟ او را بهتر بشناسید »
« زندگی نامه | نیل دراکمن کیست؟ او را بهتر بشناسید »
نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ آیا پیشتر با بروس استریلی آشنایی زیادی داشتهاید؟ فکر میکنید مهمترین عوامل جدایی او از استودیوی ناتی داگ چه بود؟ فکر میکنید در آینده ممکن است برای بار دیگر او را در استودیوی ناتی داگ یا یک استودیوی بازیسازی دیگر ببینیم؟ نظرات خود را پیرامون این موضوع با ما به اشتراک گذاشته و در آینده منتظر زندگی نامههای دیگر از طریق وب سایت کاروتک باشید.